کشتی . [ ک ُ ] (اِ) زورآزمائی دو تن با یکدیگر بدون به کار بردن آلات و اسباب به قصد بر زمین افکندن همنبرد. مصارعت . به هم چسبیدن دو پهلوان به یکدیگر و کوفتن و افکندن یکدیگر را بر زمین . (ناظم الاطباء). عمل دو کس که بر هم چسبند و خواهند یکدیگر را برزمین زنند. (از برهان ). زورورزی دو تن با یکدیگر تاکدام یک از پای درآید و آن را کستی با سین نیز گویند. مرد و مرد. مصارعة. (یادداشت مؤلف ) :
بدو گفت پولاد جنگی نبرد
به کشتی پدید آید از مرد مرد.
فردوسی .
کشتى در حرفهٔ پهلوانى کمال کسوت ورزشهاى باستانى بوده و نسلبهنسل در هر دوره محفوظ مىمانده است پس از حملهٔ مغول، عمليات پهلوانى و کشتىگيرى پس از مدتى رکود، مجدداً رواج يافت و پهلوانان و کشتىگيران پرآوازهاى بهظهور رسيدند. از اسناد و مدارک رواج کشتى و نام پهلوانان پيش از حملهٔ مغول اثرى نيست، چرا که در هنگام حملات مغولها به ايران از دست رفته است.
رواج مجدد کشتىگيرى و کسوت پهلوانى در ايران، توجه اوکتاى قاآن ۹۶۳۹ - ۶۳۴ هـ) را بهخود جلب نمود و او به تقليد از شاهان ايرانى کشتى در حضور شاه را برقرار ساخت. از اين زمان به بعد نام و احوال کشتىگيران و پهلوانان بهطور مشخص در تاريخ ثبت شده است. پهلوان محمدشاه و پهلوان فيلهٔ همدانى از پهلوانان معروف عهد اوکتاى هستند که شرح حال آنان در جهانگشاى جوينى و جامعالتواريخ آمده است و پهلوان پورياى ولى که به نوشتهٔ تاريخ ناصرى تا سال ۷۲۲ هـ مىزيسته، از پيشوايان عالىمقام و صاحب کرامت کشتى باستانى و از روجين زورخانه بوده و ورزش باستانى را کمال بخشيده است. پهلوان اسد کرماني، پهلوان خرم خراساني، پهلوان شرفالدين طالف، پهلوان طغانشاه و پهلوان علىشاه نيز از پهلوانان معروف اواخر قرن و اوايل قرن هشتم که در تاريخ آن مظفر نام آنان ثبت شده است.
پهلوانان عبدالرزاق بيهقى اهل خراسان نيز متعلق به قرن هشتم، عيارى بلندآوازه بود که بعدها در رأس نهضت سربداران قرار گرفت که شرح آن در حبيبالسير آمده است.
از پهلوانان قرن نهم نيز مىتوان به پهلوان يوسف ساوى اشاره کرد که آئين پهلوانى و ورزش باستانى را از ايران به هند برد و در آنجا رواج داد. وى در سال ۸۹۷ هـ. در بيجارپورهند به سلطنت رسيد و به عادلشاه معروف شد.
نام پهلوانان بسيارى از دورانهاى مختلف از جمله دوران صفويه و قارجايه در تذکرهها آمده که يکى بعد از ديگرى در هر دوره جانشين هم شده، مقام پهلوانى پايتخت را احراز کردهاند.
پهلوانان مذاقى عراقى در دورهٔ شاهتهماسب اول صفوي، پهلوان کبير اصفهانى و پهلوان لندرهدوز اصفهانى معاصر کريمخان زند بودهاند. پهلوان يزدى بزرگ، پهلوان اکبر خراسانى و پهلوان حاج محمدصادق بلورفروش و حاج سيدحسن رزاز بهترتيب از آغاز سده سيزدهم بهبعد از نامدارترين پهلوانان اين عهده بودهاند.
کشتى ورزش کاملى است که از ادوار باستان در ايران معمول بوده و بيش از هر ورزش ديگر در کشور ايران داراى اهميت بوده است.
ايرانيان در عصر حاضر هم قدرت کشتى خود را به جهانيان نشان دادهاند.
کشتى عبارت است از رد و بدل کردن فنونى براساس فعاليت طرفين که بهنفع يکى و مغلوب شدن ديگرى تمام مىشود. اين ورزش کامل سبب طولانى شدن عمر و تقويت فکر و تقويت قواى جسمى و روحى است. در ايران کشتى از ديرزمانى مرسوم بوده و در ايام نوروز همه ساله در پايتخت درهنور سلطان عصر مجالس کشتىگيرى برپا مىشده و پهلوانان از هر شهر و ايالتى اعزام مىشدند؛ فاتح اين مسابقهها پهلوان پايتخت ناميده مىشد و به دريافت بازوبند و افتخارات ديگر نايل مىشد. ايرانيان باستان بزرگترين پهلوان را جهانپهلوان مىگفتند و بهتدريح اين سمت از منصبهاى عالى ارتش گشت اما از زمانى که جنگآورى و کشتىگيرى از هم جدا شد، عنوان جهان پهلوانى تنها مخصوص پهلوان پايتخت بوده است. کشتى در ايران بهجز کشتى آزاد و فرنگى شامل پنج نوع کردي، ترکمني، مازندارنى (گيلکي)، ايلياتى و باستانى است.
قديمىترين کشتى در ايران که هنوز کاملاً معمول و متداول است، کشتىکردى است که بيش از هر جا در خراسان، گرگان و کرمان متداول است. در اين کشتى بايد دو مرتبه حريف را مغلوب کرد. در حال حاضر در آسياى ميانه، اين کشتي، کشتى ملى و باستانى است و در اين رشته مسابقاتى انجام مىشود.
ايرانيان از قديمالايام به فنون کشتى آشنائى کامل داشتهاند و اين فنون در گذشته بهمراتب بيش از امروز بوده است. فنون کشتى انواع مختلف دارد و مىتوان هر يک را از چپ و راست استفاده کرد. هر فنى بدلى دارد که بدلکار با بهکارگيرى آن فن حريف را به آسانى رد مىکند.
لباس کشتى پهلوانان تنکه چرمى است که از زير زانو تا زير شکم را مىپوشاند. اين شلوار از زمان ظهور عياران است. صنعت تنگه دوزى در قديم از صنايع قابل توجه بود که کار اساتيد صنف سراج بود.
پهلوانان نامدار در موقع ورزش لنگى بهنام لنگ کسوت بر بالاى تنگه خود مىبستند و گوشهٔ لنگ را بهصورت لچک در صورت خود مىآويرختند. اين عمل سابقهٔ تاريخى دارد که به دورهٔ قاجار بازمىگردد. در دورانهاى پيشتر نيز پهلوانان که به مقام استادى مىرسيدند با اجازهٔ پادشاه وقت حق بستن پيشبند چرمين بر بالاى تنگه و روى شکم خود داشتهاند. هنوز هم تا پهلوانى به مقام پيشکسوتى و استادى نرسد حق بستن لنگ کسوت را ندارد.
پهلوانان نامى در سابق کاسه بند به زانوهاى خود مىبستند که بستن آن با اجازهٔ اساتيد و مشايخ طريفت بوده است.
يکى از رسوم ديرين و شيرين ورزش باستاني، گلکشتى نام دارد که در سابق معمول بوده و آن عبارت از اشعار و عباراتى است که براى شروع کشتى پهلوانان مىخواندند. اين مراسم که جنبهٔ مذهبى نيز داشته در زمان شاه اسماعيل اول صفوى پديد آمده است. همانگونه که صوفيان در مقدمه سماع شعر و نثرى مىخواندند تا عواطف را تحريک نمايند، گل کشتى هم بهطور حماسهسرائى معمولاً توسط مرشد و گاهى نيز توسط پهلوان يا پيشکسوت خوانده مىشده است.
در مناطق مختلف ايران کشتىهاى محلى متناسب با شرايط آب و هوائى و آداب و رسوم به اشکال متنوع رواج دارد که مشهورترين آنها عبارتند از: کشتى پهلوانى که در زورخانهها متداول است؛ کشتى با چوخه که در استان خراسان بهويژه قوچان، بجنورد، شيروان، اسفراين و فريمان و چناران رواج دارد؛ لوچو که مخصوص مازندران است؛ گيلهمردى که در استان گيلان متداول است؛ زوران پاتوله که کشتى سنتى و محلى کردستان است و کشتىهاى محلى ديگرى چون کشتى بغلبهبغل (روستاهاى قزويني)، کشتى عربى (ايلات و عشاير خوزستان)، کشتى کمربندى (روستاهاى اصفهاني)، کشتى دسته بغل (استان فارس) و ... .
http://vista.ir/content/36123
همچنین
تاریخچه ورزش کشتی در ایران در دوران صفویه و زندیه، کشتی و ورزش باستانی و پهلوانی رونق بیسابقهای در ایران یافت به طوری که در هر شهر صدها پهلوان بنام وجود داشته است. در دواران قاجاریه علاقه به این ورزش چنان زیاد شد که در دوران ناصرالدین شاه برای اولین بار شخصی به نام صاحب الدوله مأمور توسعه کار ورزش کشتی شد و به زودی کشتی چنان رواج پیدا نمود که در تمامی روزهای تعطیل پهلوانان در میادین شهر به کشتی گرفتن میپرداختند.
مسابقات کشتی پهوانی برای انتخاب پهلوان پایتخت نیز از همین ایام آغاز شد و بعدها به صورت یک سنت جاری همه ساله درآمد. برای انتخاب پهلوان پایتخت رسم براین بودکه پهلوانان را در روز مشخصی مصادف با یک روز از عید یا یک روز تعطیل در میدانی جمع میکردند و کشتی گرفتن و اجرای مراسم را برپا مینمودند و سرآمد پهلوانان را به عنوان «پهلوان پایتخت» معرفی مینمودند.
آقا محمد صادق بلورفروش، ابراهیم یزدی معروف به یزدی بزرگ،پهلوان اکبر خراسانی، حسین یوزباشی، سیدحسن رزاز، سیداسماعیل کالسکه ساز و ... از کشتیگیران و پهلوانان معروف آن زمان بودند. از زمان رضا شاه زورخانه با فرهنگ جدید رونق بیشتری گرفت و در کنار زورخانهها، باشگاهها و ورزشگاهها هم شکل گرفتند. با تأسیس اداره تربیت بدنی و اجباری شدن ورزش در مدارس و پادگانهای نظامی، جوانان کشتیگیر از زورخانهها روی به میدانهای ورزش نهادند و با اصول جدید و تحت تعلیم پهلوانان و مربیان قدیم و جدید به تمرین پرداختند.
مسابقات کشتی تا سال ۱۳۱۸ به صورت پهلوانی با رسم و رسوم خاص ایرانی ادامه داشت، اما از این سال به بعد با مطرح شدن مقررات بینالملل، تغییر و تحولاتی در شیوه کشتی گرفتن وطرز لباس پوشیدن کشتی گیران پدیدار گشت. ورزش کشتی با شرایط و خصوصیات و قوانین خاص هر ناحیه و منطقه از کشور انجام میشد و قواعد و آداب و رسوم محلی هر منطقه در این رشته ورزشی تأثیر فراوانی داشته است. از مشهورترین کشتیهای مناطق ایران میتوان به کشتیهای زیر اشاره کرد:
ورزش کشتی
۱) کشتی لوچو: از ورزش های محبوب روستاهای مازندران است و چون جایزه کشتیگیران را بر نوک یک چوب در وسط میدان آویزان میکنند به آن لوچو گویند. جایزه؛ قواره پارچه، شال و ترمه و گاهی گاو یا گوسفند است که به همان چوب وسط میدان بسته میشود.
۲) کشتی با چوخه: این کشتی در سراسر خراسان به ویژه قوچان، فریمان و اسفراین، رواج دارد و در فضای آزاد به اجرا در میآید.
۳) کشتی گیله مردی: این کشتی چند صد سال است که در استان گیلان رواج دارد. در این کشتی هر جای بدن حریف با زمین تماس پیدا کند شکست خورده است. در این کشتی، علاوه بر کشتی گرفتن، ضربات با مشت نیز وجود دارد و کشتی گیران گیله مرد تنها یک شلوار تنگ استفاده می کنند و جایزه آن گاو، گوسفند، پارچه و... است و بعد از افتادن حریف، برنده به طرف تماشاچیان میرود و با پریدن به بالا از تماشاچیان طلب پاداش می کند.
۴) کشتی زوران پاتوله در کردستان
۵) کشتی لری در لرستان
ورزش کشتی
۶) کشتی جنگ (یا زوران) در منطقه الیگودرز
۷) کشتی بغل به بغل در قزوین
۸) کشتی آشیرما در آذربایجان شرقی
۹) کشتی گرش در مناطق ترکمن نشین
۱۰) کشتی عربی در میان ایلات و عشایر خوزستان
۱۱) کشتی کمربندی در اصفهان
۱۲) کشتی لشکرکشی در یزد
۱۳) کشتی کج گردان در سیستان و بلوچستان به ویژه در روستاهای شهرستان زابل
۱۴) کشتی دسته بغل در استان فارس یه ویژه منطقه ارسنجان
ورزش کشتی
همگی این کشتی های محلی زمینهساز این ورزش است که در زندگی و سنتهای ما ایرانیان به قدری ریشه دوانیده که تبدیل به یک ورزش ملی شده است. در سال ۱۳۱۷ حمید محمودپور که دارای تحصیلات عالی تربیت بدنی از دانشگاه ترکیه بود به تعلیم کشتی در ایران پرداخت. وی اولین تشک کشتی ازجنس اسفنج را در دانشسرای تربیت بدنی واقع در دروازه دولت تهران پهن نمود و فنون کشتی آزاد و فرنگی را آموزش داد.
در زمانهای گذشته تشک کشتی وجود نداشته و به جز گود زورخانه، کشتی روی زمین و خاک نرمی که روی آن میپاشیدند انجام میگرفت. محمودپور قبل از اینکه از تشک کشتی استفاده کند در ورزشگاه امجدیه روی چاله پرش ارتفاع برزنت میانداخت و فنون کشتی کلاسیک را آموزش میداد. در سال ۱۳۱۸ اولین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی کشور در ورزشگاه امجدیه تهران برگزار شد. نخستین باشگاه کشتی، باشگاه سلیمان خان پایین خیابان شاهپور سابق بود.
اولین تیم کشتی خارجی، ترکیه بود که در سال ۱۳۲۶ به ایران آمد. نخستین حضور بین المللی کشتی ایران در المپیک ۱۹۴۸ بود که مرحوم منصور رئیسی به مقام چهارم رسید. با آشنایی بیشتر کشتیگیران با فنون کشتی، افتخارات زیادی نصیب کشتی ایران شد و بسیاری از قهرمانان ایران بر سکوهای جهانی قرار گرفتند. عبدالله موحد، غلامرضا تختی، ابراهیم جوادی، امامعلی حبیبی، منصور مهدیزاده، محمد ابراهیم سیفپور، رسول خادم و.... از قهرمانان بنام جهان کشتی بودندکه افتخارات فراوانی در مسابقات المپیک و جهانی برای ورزش ایران به دست آوردند.
http://www.beytoote.com/sport/sport-history/sport-pastime-practise.html
بدو گفت پولاد جنگی نبرد
به کشتی پدید آید از مرد مرد.
فردوسی .
کشتى در حرفهٔ پهلوانى کمال کسوت ورزشهاى باستانى بوده و نسلبهنسل در هر دوره محفوظ مىمانده است پس از حملهٔ مغول، عمليات پهلوانى و کشتىگيرى پس از مدتى رکود، مجدداً رواج يافت و پهلوانان و کشتىگيران پرآوازهاى بهظهور رسيدند. از اسناد و مدارک رواج کشتى و نام پهلوانان پيش از حملهٔ مغول اثرى نيست، چرا که در هنگام حملات مغولها به ايران از دست رفته است.
رواج مجدد کشتىگيرى و کسوت پهلوانى در ايران، توجه اوکتاى قاآن ۹۶۳۹ - ۶۳۴ هـ) را بهخود جلب نمود و او به تقليد از شاهان ايرانى کشتى در حضور شاه را برقرار ساخت. از اين زمان به بعد نام و احوال کشتىگيران و پهلوانان بهطور مشخص در تاريخ ثبت شده است. پهلوان محمدشاه و پهلوان فيلهٔ همدانى از پهلوانان معروف عهد اوکتاى هستند که شرح حال آنان در جهانگشاى جوينى و جامعالتواريخ آمده است و پهلوان پورياى ولى که به نوشتهٔ تاريخ ناصرى تا سال ۷۲۲ هـ مىزيسته، از پيشوايان عالىمقام و صاحب کرامت کشتى باستانى و از روجين زورخانه بوده و ورزش باستانى را کمال بخشيده است. پهلوان اسد کرماني، پهلوان خرم خراساني، پهلوان شرفالدين طالف، پهلوان طغانشاه و پهلوان علىشاه نيز از پهلوانان معروف اواخر قرن و اوايل قرن هشتم که در تاريخ آن مظفر نام آنان ثبت شده است.
پهلوانان عبدالرزاق بيهقى اهل خراسان نيز متعلق به قرن هشتم، عيارى بلندآوازه بود که بعدها در رأس نهضت سربداران قرار گرفت که شرح آن در حبيبالسير آمده است.
از پهلوانان قرن نهم نيز مىتوان به پهلوان يوسف ساوى اشاره کرد که آئين پهلوانى و ورزش باستانى را از ايران به هند برد و در آنجا رواج داد. وى در سال ۸۹۷ هـ. در بيجارپورهند به سلطنت رسيد و به عادلشاه معروف شد.
نام پهلوانان بسيارى از دورانهاى مختلف از جمله دوران صفويه و قارجايه در تذکرهها آمده که يکى بعد از ديگرى در هر دوره جانشين هم شده، مقام پهلوانى پايتخت را احراز کردهاند.
پهلوانان مذاقى عراقى در دورهٔ شاهتهماسب اول صفوي، پهلوان کبير اصفهانى و پهلوان لندرهدوز اصفهانى معاصر کريمخان زند بودهاند. پهلوان يزدى بزرگ، پهلوان اکبر خراسانى و پهلوان حاج محمدصادق بلورفروش و حاج سيدحسن رزاز بهترتيب از آغاز سده سيزدهم بهبعد از نامدارترين پهلوانان اين عهده بودهاند.
کشتى ورزش کاملى است که از ادوار باستان در ايران معمول بوده و بيش از هر ورزش ديگر در کشور ايران داراى اهميت بوده است.
ايرانيان در عصر حاضر هم قدرت کشتى خود را به جهانيان نشان دادهاند.
کشتى عبارت است از رد و بدل کردن فنونى براساس فعاليت طرفين که بهنفع يکى و مغلوب شدن ديگرى تمام مىشود. اين ورزش کامل سبب طولانى شدن عمر و تقويت فکر و تقويت قواى جسمى و روحى است. در ايران کشتى از ديرزمانى مرسوم بوده و در ايام نوروز همه ساله در پايتخت درهنور سلطان عصر مجالس کشتىگيرى برپا مىشده و پهلوانان از هر شهر و ايالتى اعزام مىشدند؛ فاتح اين مسابقهها پهلوان پايتخت ناميده مىشد و به دريافت بازوبند و افتخارات ديگر نايل مىشد. ايرانيان باستان بزرگترين پهلوان را جهانپهلوان مىگفتند و بهتدريح اين سمت از منصبهاى عالى ارتش گشت اما از زمانى که جنگآورى و کشتىگيرى از هم جدا شد، عنوان جهان پهلوانى تنها مخصوص پهلوان پايتخت بوده است. کشتى در ايران بهجز کشتى آزاد و فرنگى شامل پنج نوع کردي، ترکمني، مازندارنى (گيلکي)، ايلياتى و باستانى است.
قديمىترين کشتى در ايران که هنوز کاملاً معمول و متداول است، کشتىکردى است که بيش از هر جا در خراسان، گرگان و کرمان متداول است. در اين کشتى بايد دو مرتبه حريف را مغلوب کرد. در حال حاضر در آسياى ميانه، اين کشتي، کشتى ملى و باستانى است و در اين رشته مسابقاتى انجام مىشود.
ايرانيان از قديمالايام به فنون کشتى آشنائى کامل داشتهاند و اين فنون در گذشته بهمراتب بيش از امروز بوده است. فنون کشتى انواع مختلف دارد و مىتوان هر يک را از چپ و راست استفاده کرد. هر فنى بدلى دارد که بدلکار با بهکارگيرى آن فن حريف را به آسانى رد مىکند.
لباس کشتى پهلوانان تنکه چرمى است که از زير زانو تا زير شکم را مىپوشاند. اين شلوار از زمان ظهور عياران است. صنعت تنگه دوزى در قديم از صنايع قابل توجه بود که کار اساتيد صنف سراج بود.
پهلوانان نامدار در موقع ورزش لنگى بهنام لنگ کسوت بر بالاى تنگه خود مىبستند و گوشهٔ لنگ را بهصورت لچک در صورت خود مىآويرختند. اين عمل سابقهٔ تاريخى دارد که به دورهٔ قاجار بازمىگردد. در دورانهاى پيشتر نيز پهلوانان که به مقام استادى مىرسيدند با اجازهٔ پادشاه وقت حق بستن پيشبند چرمين بر بالاى تنگه و روى شکم خود داشتهاند. هنوز هم تا پهلوانى به مقام پيشکسوتى و استادى نرسد حق بستن لنگ کسوت را ندارد.
پهلوانان نامى در سابق کاسه بند به زانوهاى خود مىبستند که بستن آن با اجازهٔ اساتيد و مشايخ طريفت بوده است.
يکى از رسوم ديرين و شيرين ورزش باستاني، گلکشتى نام دارد که در سابق معمول بوده و آن عبارت از اشعار و عباراتى است که براى شروع کشتى پهلوانان مىخواندند. اين مراسم که جنبهٔ مذهبى نيز داشته در زمان شاه اسماعيل اول صفوى پديد آمده است. همانگونه که صوفيان در مقدمه سماع شعر و نثرى مىخواندند تا عواطف را تحريک نمايند، گل کشتى هم بهطور حماسهسرائى معمولاً توسط مرشد و گاهى نيز توسط پهلوان يا پيشکسوت خوانده مىشده است.
در مناطق مختلف ايران کشتىهاى محلى متناسب با شرايط آب و هوائى و آداب و رسوم به اشکال متنوع رواج دارد که مشهورترين آنها عبارتند از: کشتى پهلوانى که در زورخانهها متداول است؛ کشتى با چوخه که در استان خراسان بهويژه قوچان، بجنورد، شيروان، اسفراين و فريمان و چناران رواج دارد؛ لوچو که مخصوص مازندران است؛ گيلهمردى که در استان گيلان متداول است؛ زوران پاتوله که کشتى سنتى و محلى کردستان است و کشتىهاى محلى ديگرى چون کشتى بغلبهبغل (روستاهاى قزويني)، کشتى عربى (ايلات و عشاير خوزستان)، کشتى کمربندى (روستاهاى اصفهاني)، کشتى دسته بغل (استان فارس) و ... .
http://vista.ir/content/36123
همچنین
تاریخچه ورزش کشتی در ایران در دوران صفویه و زندیه، کشتی و ورزش باستانی و پهلوانی رونق بیسابقهای در ایران یافت به طوری که در هر شهر صدها پهلوان بنام وجود داشته است. در دواران قاجاریه علاقه به این ورزش چنان زیاد شد که در دوران ناصرالدین شاه برای اولین بار شخصی به نام صاحب الدوله مأمور توسعه کار ورزش کشتی شد و به زودی کشتی چنان رواج پیدا نمود که در تمامی روزهای تعطیل پهلوانان در میادین شهر به کشتی گرفتن میپرداختند.
مسابقات کشتی پهوانی برای انتخاب پهلوان پایتخت نیز از همین ایام آغاز شد و بعدها به صورت یک سنت جاری همه ساله درآمد. برای انتخاب پهلوان پایتخت رسم براین بودکه پهلوانان را در روز مشخصی مصادف با یک روز از عید یا یک روز تعطیل در میدانی جمع میکردند و کشتی گرفتن و اجرای مراسم را برپا مینمودند و سرآمد پهلوانان را به عنوان «پهلوان پایتخت» معرفی مینمودند.
آقا محمد صادق بلورفروش، ابراهیم یزدی معروف به یزدی بزرگ،پهلوان اکبر خراسانی، حسین یوزباشی، سیدحسن رزاز، سیداسماعیل کالسکه ساز و ... از کشتیگیران و پهلوانان معروف آن زمان بودند. از زمان رضا شاه زورخانه با فرهنگ جدید رونق بیشتری گرفت و در کنار زورخانهها، باشگاهها و ورزشگاهها هم شکل گرفتند. با تأسیس اداره تربیت بدنی و اجباری شدن ورزش در مدارس و پادگانهای نظامی، جوانان کشتیگیر از زورخانهها روی به میدانهای ورزش نهادند و با اصول جدید و تحت تعلیم پهلوانان و مربیان قدیم و جدید به تمرین پرداختند.
مسابقات کشتی تا سال ۱۳۱۸ به صورت پهلوانی با رسم و رسوم خاص ایرانی ادامه داشت، اما از این سال به بعد با مطرح شدن مقررات بینالملل، تغییر و تحولاتی در شیوه کشتی گرفتن وطرز لباس پوشیدن کشتی گیران پدیدار گشت. ورزش کشتی با شرایط و خصوصیات و قوانین خاص هر ناحیه و منطقه از کشور انجام میشد و قواعد و آداب و رسوم محلی هر منطقه در این رشته ورزشی تأثیر فراوانی داشته است. از مشهورترین کشتیهای مناطق ایران میتوان به کشتیهای زیر اشاره کرد:
ورزش کشتی
۱) کشتی لوچو: از ورزش های محبوب روستاهای مازندران است و چون جایزه کشتیگیران را بر نوک یک چوب در وسط میدان آویزان میکنند به آن لوچو گویند. جایزه؛ قواره پارچه، شال و ترمه و گاهی گاو یا گوسفند است که به همان چوب وسط میدان بسته میشود.
۲) کشتی با چوخه: این کشتی در سراسر خراسان به ویژه قوچان، فریمان و اسفراین، رواج دارد و در فضای آزاد به اجرا در میآید.
۳) کشتی گیله مردی: این کشتی چند صد سال است که در استان گیلان رواج دارد. در این کشتی هر جای بدن حریف با زمین تماس پیدا کند شکست خورده است. در این کشتی، علاوه بر کشتی گرفتن، ضربات با مشت نیز وجود دارد و کشتی گیران گیله مرد تنها یک شلوار تنگ استفاده می کنند و جایزه آن گاو، گوسفند، پارچه و... است و بعد از افتادن حریف، برنده به طرف تماشاچیان میرود و با پریدن به بالا از تماشاچیان طلب پاداش می کند.
۴) کشتی زوران پاتوله در کردستان
۵) کشتی لری در لرستان
ورزش کشتی
۶) کشتی جنگ (یا زوران) در منطقه الیگودرز
۷) کشتی بغل به بغل در قزوین
۸) کشتی آشیرما در آذربایجان شرقی
۹) کشتی گرش در مناطق ترکمن نشین
۱۰) کشتی عربی در میان ایلات و عشایر خوزستان
۱۱) کشتی کمربندی در اصفهان
۱۲) کشتی لشکرکشی در یزد
۱۳) کشتی کج گردان در سیستان و بلوچستان به ویژه در روستاهای شهرستان زابل
۱۴) کشتی دسته بغل در استان فارس یه ویژه منطقه ارسنجان
ورزش کشتی
همگی این کشتی های محلی زمینهساز این ورزش است که در زندگی و سنتهای ما ایرانیان به قدری ریشه دوانیده که تبدیل به یک ورزش ملی شده است. در سال ۱۳۱۷ حمید محمودپور که دارای تحصیلات عالی تربیت بدنی از دانشگاه ترکیه بود به تعلیم کشتی در ایران پرداخت. وی اولین تشک کشتی ازجنس اسفنج را در دانشسرای تربیت بدنی واقع در دروازه دولت تهران پهن نمود و فنون کشتی آزاد و فرنگی را آموزش داد.
در زمانهای گذشته تشک کشتی وجود نداشته و به جز گود زورخانه، کشتی روی زمین و خاک نرمی که روی آن میپاشیدند انجام میگرفت. محمودپور قبل از اینکه از تشک کشتی استفاده کند در ورزشگاه امجدیه روی چاله پرش ارتفاع برزنت میانداخت و فنون کشتی کلاسیک را آموزش میداد. در سال ۱۳۱۸ اولین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی کشور در ورزشگاه امجدیه تهران برگزار شد. نخستین باشگاه کشتی، باشگاه سلیمان خان پایین خیابان شاهپور سابق بود.
اولین تیم کشتی خارجی، ترکیه بود که در سال ۱۳۲۶ به ایران آمد. نخستین حضور بین المللی کشتی ایران در المپیک ۱۹۴۸ بود که مرحوم منصور رئیسی به مقام چهارم رسید. با آشنایی بیشتر کشتیگیران با فنون کشتی، افتخارات زیادی نصیب کشتی ایران شد و بسیاری از قهرمانان ایران بر سکوهای جهانی قرار گرفتند. عبدالله موحد، غلامرضا تختی، ابراهیم جوادی، امامعلی حبیبی، منصور مهدیزاده، محمد ابراهیم سیفپور، رسول خادم و.... از قهرمانان بنام جهان کشتی بودندکه افتخارات فراوانی در مسابقات المپیک و جهانی برای ورزش ایران به دست آوردند.
http://www.beytoote.com/sport/sport-history/sport-pastime-practise.html