آیا مبارزات ملی شدن نفت تکرار می شود؟ ظاهرا که در این
مسیریم.
نخست مقاله زیر از نویسنده ناشناس را بخوانید.
تا انتخابات اسفند حتی یک لحظه را
برای افشای توطئه ها از دست ندهیم!
روند بررسی و تصویب تفاهم اتمی یا "برجام" به
پایان رسید و ایران وارد دوران پس از برجام و در عین حال پیش از انتخابات دو مجلس
خبرگان و شورا شد. انتخاباتی که هم رسیدن به تفاهم اتمی و هم جنجال تصویب آن در
ایران در زیر سایه آن قرار داشت. احتمالا اگر تفاهم اتمی در شرایط دیگری حاصل شده
بود این همه امید و وحشت و کشاکش و جنجال نمی آفرید. جناح راست حکومتی آن را به
حساب تحقق منویات داهیانه مقام معظم رهبری می گذاشت و نشانه اقتدار ایران و ترس از
مانورهای نظامی و قدرت موشک های سپاه قلمداد می کرد. ولی از آنجا که این تفاهم در
شرایط پیش از انتخابات بدست آمد و همه دستاورد آن به حساب دولت روحانی و طرفداران
اصلاحات ریخته شد و نشانه درستی رای مردم و شرکت آنان در انتخابات تعبیر شد باید
به هر شکل کوبیده و خراب می شد تا مردم هوس تکرار انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ را در
اسفند ماه امسال به سر راه ندهند. به ویژه آنکه وضع
اقتصادی و سیاسی کشور هم در پی هشت سال سیاه دوران نکبت بار احمدی نژادی به قدری وخیم
گردیده که اجازه کارشکنی و تاخیر در دستیابی به تفاهم و اجرای آن را نمی داد.
از حالا به بعد ما به طور کامل وارد
دوران پیشا انتخابات شده ایم. دورانی پرخطر که می تواند با انواع و اقسام حوادث توام
باشد. یکی از این خطرها که به طور کاملا جدی
مطرح است خطر کودتا پیش یا پس از انتخابات است. پیش از انتخابات به شکل یورش به
دولت یا طرفداران اصلاحات و پس از انتخابات به شکل تقلب و دستکاری در نتایج آرا و
تکرار سناریوی کودتایی ۱۳۸۸. علائم و نشانه هایی در این سمت وجود دارد.
نشانه نخست فعال شدن و تعریف صدا و سیما به عنوان
"قرارگاه مقدم جنگ نرم" تایید این تعریف توسط خبرگزاری صدا و سیماست.
خبرهایی که درباره بکارگیری عناصر فعال در کودتای انتخاباتی ۸۸ و تیم جلیلی در
صدا و سیما و روزنامه جام جم در مطبوعات منتشر شده در همین چارچوب است و نشان از آمادگی
برای یک کارزار تبلیغاتی مشابه دوران پیش از انتخابات ۸۸ دارد.
نشانه دوم این خیز کودتایی طرح مباحث مربوط به تبدیل شدن
مردم به دشمن، نفوذی و جاسوسی و مشابه آن است که تنها در چارچوب به راه انداختن
بگیر و ببند و خفه کردن مردم دارای معناست چرا که این سخنان در نزد مردم که خود از
نظر حکومت متهم هستند کمترین ارزش و اعتباری ندارد که بتوان آن را تنها یک حرکت
تبلیغاتی و به قصد اثرگذاری صرف روی افکار عمومی علیه دولت روحانی یا بسود جناح
راست دانست. بنابراین اهدافی دیگر ورای دستکاری افکار عمومی در پشت این کارزار
نهفته است که تنها می تواند امادگی برای یک حرکت کودتایی باشد.
نشانه سوم تکرار مداوم مسئله حقوق بشر از سوی رهبر و
همچنین شرط گذاری وی درباره تعهد کتبی غرب به عدم برقراری مجدد تحریم ها به بهانه
نقض حقوق بشر است. این سخنان و شرط گذاری ها، صرفنظر از جنبه مضحک و غیرعملی آن،
نمی تواند مربوط به شرایط عادی باشد چرا که غرب در وضع فعلی حقوق بشر در ایران با
آن به تفاهم رسیده و از اینرو نمی تواند در چارچوب همین وضع موجود حقوق بشری ایران
دست به برقراری مجدد تحریم ها بزند. بنابراین وحشت رهبر از طرح مسئله حقوق بشر و
از سرگیری تحریم ها مربوط به شرایطی خاص است، شرایطی که باید در ارتباط با تصمیم
بیت رهبری و فرماندهان سپاه برای دست زدن به کودتا علیه مردم یا علیه رای آنان در
انتخابات اسفند ماه باشد.
اینکه شرایط چنین اقدامی بوجود می آید یا نه البته به
عوامل بسیار بستگی دارد، از جمله به میزان موفقیت سپاه و بیت رهبری در مهندسی
انتخابات از طریق شورای نگهبان یا قانع کردن مردم به عدم شرکت در انتخابات یا
ندادن رای به طرفداران دولت و اصلاحات. ولی از آنجا که می توان حدس زد ـ و بنظر می
رسد که فرماندهان سپاه و بیت رهبری خود چنین حدس می زنند ـ که در جلوگیری از
پیروزی طرفداران اعتدال و اصلاحات در انتخابات ناموفق خواهند بود، بنابراین می
توان چنین تصور کرد که فرض اصلی حکومت رفتن به سوی یک برخورد و کودتا در ایران
است.
کارشکنی های اقتصادی علیه مردم، جنبه جنون آمیزی که
تبلیغات حکومتی و رسانه ای علیه دولت روحانی به خود گرفته، تشدید اختلاف ها درون
جناح راست، افزایش فشار بر روی آن بخش از "اصولگرایان" و جناح راست که
از تعامل با دولت پشتیبانی می کند در حد شعار دادن علیه رئیس مجلس در مراسم بیت
رهبری، فشار سنگین بر روی امثال هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی یا سید حسن خمینی و در
عین حال ناتوانی از مهار آنها، تحریکات نظامی و موشکی و تلاش برای کشاندن ایران به
عرصه جنگ و حادثه جویی های نظامی، همه و همه نشانه های آمادگی برای ورود کشور به
یک دوران خطرناک است که باید دید حوادث آینده به چه شکل بسود یا به زیان آن تحول
خواهد یافت. اما پیش از آن و برای جلوگیری از وقوع آن باید حتی یک لحظه را برای
افشای این توطئه از دست نداد. مردم
را باید از ماهیت موضع گیری ها و حوادثی که به استقبال انتخابات اسفند ماه می رود بی
وقفه آگاه کرد تا بتوان آن را خنثی کرد.
با اینکه نقل مطلب به دلیل تأئید کل یا اجزاء آن نیست اما
فرض زیر هم می تواند دور از ذهن نباشد.
اینک پس از
خواندن مقاله بجای تشکیلات/نظام بگذارید انگلستان؛ بجای نفت که دعوا در جریان نهضت ملی کردن نفت بر سر آن
بود بگذارید حکومت آینده ایران؛ بجای مردم و مطالبات حق طلبانه شان بگذارید برنامه ریزی و
تعقیب اهداف سیاسی آمریکا جهت اعاده سهم خود در کل یا دست کم بخشی از منافع و
آینده ایران و منطقه از طریق همنوائی باآرمان های مردم ولو بصورت تاکتیکی...
بناچار خواهید گفت:
"از خداوند و اجداد طاهرین و ارواح مقدسه اولیای اسلامی
مسئلت دارم که مملکت و دولت مسلمان ایران را در ظل عنایت حضرت امام عصر عجل الله
فرجه از هر گزندی مصون داشته و استقلال وطن عزیز ما را محفوظ فرمایند."*
ایدون باد، ایدون تر باد.
-----------------------
*واپسین جمله نامه آ سید جلال طهرانی به آیت الله خمینی
در اعلام استعفا از ریاست شورای عالی سلطنت.