درس ۱۶ – بخش دوم
دائره اُفق
به دایره افق طلوع و غروب کواکب معلوم شود، و مدارات آنها به فوق الافق و تحت الافق تقسیم می گردد اگر خط محور مذکور، از بسیط ارض به دو قطب معدل منتهی شود که یکی سمت رأس و دیگری سمت قدم گردد، در این صورت دائره افق با دائره معدل متّحد گردند و یکی خواند بود به بیانی که در درسهای آینده گفته آید.الف
و در غیر صورت مذکور، دائره افق و معدل النهار یکدیگر را بر دو نقطه تقاطع می کنند؛ یکی را نقطه مشرق و مشرق اعتدال و مطلع اعتدال، و نقطه مشرق حقیقی و وسط مشارق گویند. و دیگری را نقطه مغرب و مغرب اعتدال و نقطه مغرب حقیقی و وسط مغارب گویند.ب
نقطه مشرق بدین سبب گویند که ربع شرقی افق بدو معین می شود به تفضیلی که گفته آید. و مشرق اعتدالین بدین جهت گویند که نقطه اعتدالین از آنجا طلوع می کند؛ و نیز هرگاه آفتاب از آنجا طلوع کند -که در یکی از دو نقطه اعتدال خواهد بود- روز و شب در همه آفاق به استواء و اعتدال اند یعنی با هم برابرند. و بدین علّت وسط مشارق گویند که آن نقطه، واسطه میان مشرق شتاء و صیف است و وجه تسمیه نقطه دیگر به اسامی نقطه مغرب و مغرب اعتدال و وسط مغارب، به قیاس دانسته شود.
خطی که میان این دو نقطه مشرق و مغرب، واصل باشد؛ آن را خط مشرق و مغرب گویند؛ و خط اعتدال، و خط استواء نیز نامند که در هر افق به منزلت خط استوای ارض است به بیانی که در هنگامش عرض می شود.
بخوانید! حضور و مراقبت استاد صمدی آملی / مجلس یازدهم (اقسام کسب)/1
آهوی آتشین را چون بره در بر افتد کافور خشک گردد با مشک تر برابر
آهو فارسی غزاله است و غزاله از نامهای خورشید است. در بدیع مطول آمده است:
أم الغزاله من طول المدی خرفت فما تفرّق بین الجدی و الحمل
حافظ گوید:
شود غزاله خورشید صید لاغر من گر آهویی چو تو یکدم شکار من باشی
در دیوان این کمترین آمده است:
چون دم گرگ گشت نامرئی بعد چندی ز منظر و مرئی
سر برون کرد از کنام افق آتشین آهوی فلک پیما
طلعت حور را یکی مظهر آیت نور را یکی مجلی
پس آهوی آتشین خورشید است؛ کافور سفید است و مشک سیاه؛ و مزاج روز خشک است و مزاج شب تر؛ پس کافور خشک روز است و مشک تر شب؛ و بره فارسی حمل است؛ یعنی خورشید چون به حمل رسد، شب و روز برابر باشند.