گل بدنامی. [ گ ُ ل ِ ب َ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب ) آتشک {شانکر} که مرضی است مشهور. (آنندراج ): از اطوار ناملایم جمعی از این طبقه گُلِ بدنامی شکفته و صیت شهرت آن طایفه ٔ پاکدامنان را به لوث تهمت آلوده ساخته.(میرزا صادق دستغیب در بیان زنان مُتعه در ایران).
شانکر. (فرانسوی ، اِ) ۞ زخم کوچکی که انساج مجاور خود را فرا میگیرد و مضمحل میسازد. این زخم بیشتر در مجاورت مخاط دهان، گوشه ٔ لبها و اعضای تناسلی ظاهر میشود. شانکر بر دو قسم است: شانکر سخت یا شانکر سیفلیسی که مشخص دوره ٔ اول سیفلیس است؛ دیگر شانکر نرم است که عاملش باسیلی مشخص غیر از عامل مولد سیفلیس است. عامل بیماری اینگونه شانکر باسیلی است بنام باسیل دوکری ۞ که گِرَم منفی است و مقاومتش در خارج کم است. دوره ٔ نهفتگی بیماری دو تا پنج روز است. در محل ورود میکروب زخم گِردی با بیرون نامنظم ایجاد میشود که کنارش بخوبی از قسمت سالم مجزا است. زخم شانکر نرم برخلاف شانکر سیفلیس دردناک است. باسیل دوکری بشکل بی آزار و گُند روی دَرِ مَهبِل و پیشاب راه زنان ظاهراً سالم وجود دارد و در مردان بیشتر در شیار حشفه دیده میشود. معمولاً بیشتر مردان مبتلی میشوند، بطوری که در برابر یک زن مبتلی 15 مرد مبتلی دیده می شود. آتشک.