۱۴۰۲ دی ۱۶, شنبه

 تیارت بازى. (تئاتر بازی). تیارت در آوردن.  مسخره بازی.  لودگی. ادا/نوا درآوردن، شکلک درآوردن. الم شنگه به پا کردن.  معرکه گیری.

پدر بزرگ خوش خلق: ببین این پدر سگ صاب [نوه] چه تیارتی در آورده!

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

الم شنگه


دادوقال؛ آشوب؛ جاروجنجال.

⟨ الم‌شنگه راه انداختن (برپا کردن، درآوردن): [عامیانه] آشوب کردن؛ شلوغی راه انداختن؛ جاروجنجال برپا ساختن.

فرهنگ فارسی عمید.