تیارت بازى. (تئاتر بازی). تیارت در آوردن. مسخره بازی. لودگی. ادا/نوا درآوردن، شکلک درآوردن. الم شنگه به پا کردن. معرکه گیری.
پدر بزرگ خوش خلق: ببین این پدر سگ صاب [نوه] چه تیارتی در آورده!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
الم شنگه
دادوقال؛ آشوب؛ جاروجنجال.
⟨ المشنگه راه انداختن (برپا کردن، درآوردن): [عامیانه] آشوب کردن؛ شلوغی راه انداختن؛ جاروجنجال برپا ساختن.
فرهنگ فارسی عمید.