آیا اروپا میتواند بدون آمریکا از خود دفاع کند؟

- ربکا تورن
- گزارشگر بیبیسی
پیت هگزت، وزیر دفاع ایالات متحده، در اولین سفر خارجی خود از آغاز تصدی این سمت گفته است که کشورهای اروپایی باید سهم «عمده و اصلی» هزینه دفاعی اوکراین در برابر تهاجم روسیه را برعهده بگیرند. اما این اظهارات چه معنایی برای اروپاییان دارد؟
اظهارات هگزت در بحبوحه مذاکرات بین هیئتهای اعزامی روسیه و ایالات متحده در عربستان سعودی منتشر شده و نشان میدهد دیدگاه راهبردی ترامپ در زمینه پایان دادن به جنگ در اوکراین چه میتواند باشد.
موضوع چشمانداز مسئولیت فزاینده اروپا برای حفظ امنیت خود از سوی جیدی ونس، معاون رئیس جمهوری آمریکا، در سخنرانی روز ۱۴ فوریه او در کنفرانس امنیتی مونیخ نیز مطرح شد و او گفت که اروپا باید «به شکلی قابل توجه در مسیر تامین نیاز امنیتی خود گام بردارد.»
این تغییر موضع شدید از سوی ایالات متحده باعث نگرانی رهبران اروپا شد که با برگزاری یک نشست اضطراری در پاریس در روز ۱۷ فوریه به بحث در مورد جنگ اوکراین و امنیت آینده این قاره پرداختند.
سوال این است که که اروپا به چه میزان برای امنیت خود به ایالات متحده وابسته است و آیا میتواند به تنهایی زنده بماند؟
End of مطالب پیشنهادی

چرا در ابتدا آمریکا با اروپا متحد شد؟
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی – ناتو - در سال ۱۹۴۹ با هدف اصلی جلوگیری از گسترش تسلط اتحاد شوروی سابق در اروپا تشکیل شد.
از نظر ایالات متحده، وجود یک اروپای قدرتمند از نظر اقتصادی و نظامی برای جلوگیری از این گسترش حیاتی بود و کمکهای وسیعی را برای کمک به بازسازی کشورهای اروپایی در پی ویرانیهای ناشی از جنگ جهانی دوم در اختیار این کشورها قرار داد.
در حال حاضر ۳۲ کشور عضو ناتو، از جمله تعدادی از کشور اروپای شرقی، متعهد هستند که اگر یکی از آنها مورد حمله قرار گرفت، بقیه باید به دفاع از آن کشور کمک کنند.
اما پس از تحولات این هفته، معماری امنیتی اروپا که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت در معرض خطر قرار گرفته است. ایالات متحده هنوز عضو ناتو است، اما رهبران اروپایی نگران ان هستند که دیگر نتوانند برای کمک نظامی به ایالات متحده تکیه کنند.

کشورهای اروپایی چقدر به بودجه دفاعی اختصاص میدهند؟
ائتلاف ناتو در حال حاضر از کشورهای عضو میخواهد که حداقل دو درصد از درآمد ملی، یا همان تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه دفاعی اختصاص دهند.
بر اساس برآوردهای ناتو برای سال ۲۰۲۴، لهستان برای دومین سال متوالی با اختصاص ۴/۱ درصد از تولید ناخالص داخلی به امور دفاعی بیشترین بودجه را به این بخش اختصاص داد. استونی با ۳/۴ درصد در رتبه دوم و ایالات متحده با ۳/۴ درصد در رتبه سوم قرار دارند و این ارقام در دهه گذشته تقریبا ثابت مانده است.
بریتانیا با ۲/۳ درصد در رتبه نهم این فهرست قرار دارد. دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا گفته است که بریتانیا «کاملا» به هزینه دفاعی ۲/۵ درصدی متعهد است و طی چند ماه آینده «مسیری» دستیابی به این هدف را تعیین خواهد کرد.
میانگین بودجه دفاعی اعضای ناتو در اروپا و کانادا دو درصد تولید ناخالص آنها برآورد شده است.
کامیل گراند، دستیار سابق دبیرکل ناتو در امور سرمایهگذاری دفاعی، به بیبیسی گفت که درخواست ایالات متحده از کشورهای اروپایی برای سرمایهگذاری بیشتر در امور دفاعی تعجبآور نیست.
او گفت: «هزینه دفاعی اروپاییها برای چند دهه کمتر از حد انتظار بوده است و حالا دارند بهای این کوتاهی را میپردازند و این یک سوال مشروع از سوی ایالات متحده است که چرا کشورهای ثروتمند برای بودجه دفاعی خود پول بیشتری نمیپردازند؟»

آیا تشکیل «ارتش اروپا» امکانپذیر است؟
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، در واکنش به لغو احتمالی کمکهای آمریکا خواستار ایجاد «ارتش اروپا» شد.
او در سخنرانی خود در ۱۵ فوریه گفت: «بیایید صادق باشیم. دیگر نمیتوانیم این احتمال را رد کنیم که ممکن است آمریکا در مورد مسئلهای که اروپا را تهدید میکند، نه بگوید.»
او افزود: «بسیاری از رهبران درباره اروپایی سخن گفتهاند که به ارتش خاص خود نیاز دارد - ارتش متعلق به اروپا.»
امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، مدتهاست که از تشکیل ارتش ویژه اتحادیه اروپا به منظور کاهش اتکای کشورهای عضو به آمریکا حمایت میکند، اما این نظر به سرعت سوی کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رد شد.
پروفسور ریچارد ویتمن، استاد سیاست و روابط بینالملل در دانشگاه کنت در بریتانیا، به بیبیسی گفت در حالیکه کشورهای اروپایی عضو ناتو ثروت لازم برای ایجاد تشکیلات دفاعی اساسی در برابر روسیه را دارند، ممکن است سازماندهی چنین تشکیلاتی بزرگترین چالش آنها باشد.
او میگوید: «مشکلی که آنها دارند این است که چگونه میتوانند همه چیزها را برای صحبت با یکدیگر به دست آورند و چگونه میتوانند ارتباط از راه دور در عین همکاری نزدیک بین آنها را درست مثل سامانههای ماهوارهای ایجاد کنند.»
به گفته پروفسور آملیا هادفیلد، مدیر و بنیادنگذار مرکز مطالعات بریتانیا و اروپا در دانشگاه ساری بریتانیا، موضوع توانایی «ارتش اروپا» برای دفاع از خود در برابر قدرتی مانند روسیه «کاملا منتفی است.»
او با اشاره به توانایی ارتشهای مختلف برای همکاری با یکدیگر میگوید: «اروپا، بهویژه ناتو، در واقع دارای سطح بسیار بالایی از قابلیت ارتباط متقابل و همکاری همراه با تمرینهای بسیار بسیار ماهرانه و بسیار متعدد است. اما از آنها انتظار میرود تا پس از سه سال که در حاشیه بودهاند برای ورود به یک بحران آماده باشند و اطمینان داشته باشند که برای تبدیل به یک نیروی بینالمللی حافظ صلح هیچ کمبودی در سختافزار و نفرات و همچنین هیچ کمبودی در زمینه امکان همکاری با یکدیگر وجود نخواهد داشت.»
از زمان تشکیل ناتو، عملیات نظامی آن توسط فرمانده عالی متفقین در اروپا رهبری و هماهنگ شده که همیشه یک افسر ارتش ایالات متحده متصدی آن بوده است که به آنها تجربه قابل توجهی برای عملیات در زمان جنگ میدهد.
پروفسور ویتمن میگوید ژنرالها در اروپا این سطح از تخصص را ندارند و فقدان این تخصص حفره بزرگی در تواناییهای «ارتش اروپا» ایجاد میکند.

همچنین حفره سیاسی به جای مانده از ایالات متحده نیز موضوع دیگری است.
او میافزاید: «چیزی که ایالات متحده به همراه میآورد فقط نوعی تکیهگاه نیست. ما تمام آنچه را که برای جنگ به آن نیاز است در اختیار داریم، اما برای این کار باید اقتدار سیاسی هم وجود داشته باشد و در اروپا واقعا ما آن نوع ساختار سیاسی قابل مقایسه را نداریم که بتوانیم این کار را به شکلی قاطعانه یا دستجمعی انجام دهیم.»
و این وضعیت میتواند به جنگ قدرت و طرح این پرسش منجر شود که چه کسی استراتژی دفاعی اروپا را رهبری میکند.
به گفته پروفسور هادفیلد، فرانسه و بریتانیا، به عنوان بزرگترین شرکای امنیتی و دفاعی اروپا، میتوانند در رده اول استفاده از این فرصت برای رهبری باشند.
اما آنها همچنین باید تصمیم بگیرند که چگونه هزینههای دفاعی را بین کشورهای عضو تقسیم کنند و چه کسی باید بیشترین بار را به دوش کشد.
موضوع دیگری که کارشناسان مطرح می کنند «زمان» است.
پروفسور ویتمن میگوید: «در چه مدتی میتوانید ماهواره بسازید و آنها را پرتاب کنید؟ اینجا صحبت از روز، هفته یا ماه نیست، بلکه صحبت از سالها است.»
و ملاحظاتی از این قبیل این سؤال را مطرح میکند که «ارتش اروپا» تا چه اندازه میتواند برای مبرمترین بحران اروپا یعنی مساله اوکراین مفید باشد.
آقای گراند به بیبیسی گفت: «این مفهوم مرا قانع نمیکند.»
او میگوید بزرگترین چالشهای اروپا در این زمینه «حجم نیرو و آمادگی» آن خواهد بود – اصطلاحی که نه فقط به تعداد نفرات و تجهیزات نظامی، بلکه به میزان آمادگی آنها برای نبرد فوری - و فناوریهای پیشرفته آن، مانند سوختگیری هنگام پرواز، پهپاد و موشکهای دوربرد اشاره دارد.
گراند و همکارانش در مقالهای از مرکز علوم و امور بینالملل بلفر در هاروارد مینویسند: «قابلیت دفاعی قوی اروپا، به عنوان بخشی جداییناپذیر از مشارکت دوسوی اتلانتیک، یک شبه ایجاد نخواهد شد بلکه به سالها تلاش و تعهد مستمر نیاز دارد.»
در این مقاله آمده است که «برای تضمین آزادی اروپا و جایگاه جهانی و حفظ رهبری آمریکا در عصر عدم اطمینان جهانی، هم اروپا و هم آمریکا باید به تغییرات دشواری تن دهند.»

اما این چه معنایی برای آینده اروپا دارد؟
شکافهای موجود در توان نظامی اروپا باعث شده است که بسیاری از سیاستمداران و ناظران از تهدیدهای آمریکا مبنی بر کنارهگیری از مسئولیت امنیتی آن کشور عصبی شوند.
پروفسور ویتمن میگوید: «تصور اینکه اروپاییها بدون ایالات متحده از نظر نظامی امنیت داشته باشند، دشوار است.»
آقای گراند میگوید که کشورهای اروپایی باید به افزایش قابل توجه هزینههای دفاعی خود ادامه دهند تا بتوانند به چیزی که قابل مقایسه با یک ارتش جمعی بادوام باشد دست یابند.
و برخی نگرانیهای جدی در این مورد هم وجود دارد که آیا ممکن است روسیه در صدد آزمون تصمیم ایالات متحده در مورد تغییر تمرکز از اروپا برآید.
پروفسور هادفیلد میگوید: «غمانگیز است که باید بگوییم مردم به این نظر عادت کردهاند که اوکراین متلاشی خواهد شد و ما باید آن را بازسازی کنیم، اما آنها به این فکر که ممکن است [روسیه] به سوئد یا لهستان یا حتی بریتانیا ضربهای بزند، عادت نکردهاند، و چنین اقدامی به معنی درگیری از نوعی کاملا متفاوت خواهد بود.»
او میگوید: «ناتو باید خیلی سریع تشخیص دهد که بدون حضور بنیانگذار این سازمان، چه [نوع تشکیلاتی] خواهد بود.»