عمل زیبایی؛ به دنبال «ساعت شنی» کارداشیان
- پریسا خوشنامی
- روزنامهنگار حوزه مد و لباس
در ویدئویی که اخیرا بارها در شبکههای اجتماعی منتشر شد، زنی با گونههای برجسته و اندام بیش از حد معمول قوسدار، از هزینههای هنگفت جراحی معروف به «پیکرتراشی» سخن میگوید و اندام جدیدش را دلیل موفقیت خود در زندگی میداند.
با کلیک روی هشتگ تزریق-باسن به فارسی در اینستاگرام با بیش از دهها هزار پست تبلیغاتی تزریق باسن و سینه برای زنان مواجه میشویم. در بسیاری از آنها، تصاویری از زنان روی تخت جراحی دیده میشود که قرار است با اندام «ساعت شنی» یعنی کمری باریک، شکمی صاف و باسن و سینههای بزرگشده از اتاق عمل خارج شوند.
تماشای این تصاویر که بلافاصله پس از پایان جراحی و حتی پیش از به هوش آمدن مشتری گرفته شده، به خاطر زخمهای عمیق و خونابه، کبودی بدن و پیدا بودن محل برش پوست، آزاردهنده است.
در تبلیغات گسترده و پربیننده جراحی زیبایی از خطرات جانی کمتر چیزی گفته میشود. جراحی لیفت باسن برزیلی اکنون یکی از پرمشتریترین جراحیهای زیبایی جهان است. این جراحی به یکی از مرگبارترین عملهای زیبایی هم تبدیل شده است. در جنوب فلوریدا در آمریکا در ده سال منتهی به ۲۰۲۲، دستکم ۲۵ نفر جان خود را بعد از این جراحی از دست دادهاند.
در هفتههای گذشته هم چند زن در ایران هنگام جراحی پیکرتراشی جان باختند.
End of مطالب پیشنهادی
ایران، ترکیه و بعضی از کشورهای اروپای شرقی و آمریکای جنوبی مقصد گردشگرانی از همه ملیتها هستند که به دنبال زیباترکردن خود با قیمتهای پایینتر میگردند.
در آمریکا که یکی از گرانترین کشورها برای جراحی زیبایی است، در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۳ میلیون عمل کوچک و بزرگ زیبایی ثبت شده که حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار آن جراحیهای سخت و عمقی با بیهوشی عمومی بوده است.
اما این کره جنوبی است که رکورددار جراحی پلاستیک در جهان است و اغلب به عنوان «پایتخت جراحی پلاستیک جهان» شناخته میشود. جراحی زیبایی در کره جنوبی عیب و ایراد شمرده نمیشود و حتی یک هدیه رایج فارغ التحصیلی هم محسوب میشود. کره جنوبی ۲۵ درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار دارد. از هر پنج زن کرهای یک نفر تحت عمل جراحی پلاستیک قرار گرفته در حالی که این رقم در ایالات متحده تنها یک نفر از بیست نفر است.
در یک وبسایت به زبان انگلیسی که برای جذب مشتریان خارجی به ایران درست شده، قیمت جراحی باسن بین ۱۵۰۰ تا ۲۷۰۰ دلار برآورد شده است: «یکی از مهمترین مزایای انتخاب لیفت باسن برزیلی در ایران مقرون به صرفه بودن آن است. هزینه این روش در ایران به طور قابل توجهی پایینتر است و معمولا بین ۲۰ تا ۴۰ درصد هزینهای است که ممکن است در آمریکا، آلمان یا استانبول بپردازید.»
در این وبسایت اطلاعات هتلهای محل اقامت و بیمارستانها گذاشته شده و فرآیند گرفتن ویزا هم به انگلیسی توضیح داده شده است. پزشکان همکار این وبسایت میگویند هر مشتری یک روز در کلینیک و کلا هفت روز در ایران اقامت میکند اما دوره نقاهت ۱۲-۱۴ روز است.
در انتهای صفحه اول وبسایت به تبعات این جراحی مثل خطر خونریزی، ایجاد برجستگی زیر محل تزریق و آمبولی چربی اشاره شده که پرخطرترین آسیب این جراحی است.
اگر ذرات چربی از راه رگهای داخل عضلات باسن وارد گردش خون شود، میتواند به ریه برسد و مرگ مشتری را رقم بزند. این وبسایت میگوید خطر مرگ بر اثر جراحی برزیلی یک از هر ۳۰۰۰ مشتری است. این روش معمولاً تحت بیهوشی عمومی انجام میشود. در این روش، جراح از سایر نواحی بدن مانند شکم، ران و... برای برداشتن چربی استفاده میکند. برای خارج کردن چربی، برشهایی در پوست ایجاد میشود و از یک لوله برای خروج چربی استفاده میشود.
چربیهایی که از بدن خارج میشوند، تصفیه شده و سپس به باسن تزریق میشوند. جراح با تزریق چربی فرآوری شده به نواحی خاصی از باسن، ظاهر مدور ایجاد میکند. پس از عمل، برشها با بخیه بسته میشوند و یک گن یا لباس فشارنده بر روی ناحیه جراحی قرار داده میشود تا خطر خونریزی به حداقل برسد.
«بالاخره خوب شدم»
آرزو یکی از زنانی است که برای بازگشت به بدن پیش از زایمانش عمل زیبایی جدی و سخت انجام داد: ابدومینوپلاستی.
ابدومینوپلاستی یا «تامی تاک» یک عمل جراحی زیبایی است برای کوچکتر و سفتتر کردن شکم. این جراحی شامل برداشتن پوست و چربی اضافی از وسط و پایین شکم به منظور سفت شدن عضله و دیواره شکم است. این نوع جراحی معمولاً برای افرادی انجام میشود که پس از بارداری و زایمان یا کاهش وزن عمده، بافتهای شل یا افتاده پیدا میکنند. در عمل ابدومینوپلاستی کامل که ممکن است ساعتها طول بکشد، طی چندین مرحله برشهای عمیق در اطراف لگن، ناف، شکم و اندام جنسی ایجاد می شود. سپس پوست از دیواره شکم جدا میشود تا ماهیچههایی که باید سفت شوند آشکار شوند. و در نهایت اغلب عمل لیپوساکشن (تخلیه چربی) برای اصلاح نواحی شکم انجام می شود.
بعد از چند عمل ناموفق که حتی در یک مورد به دلیل اشتباه فاحش جراح به شکایت منجر شد، آرزو به قول خودش «بالاخره به حال خوب رسید».
او میگوید بیشتر زنانی که میشناسد حداقل یک عمل جراحی زیبایی انجام دادهاند: «همه میخواهند اندام کارداشیانی داشته باشند و شبیه به مجلات مد شوند. چون این خانواده نشان دادند با بدن خود به موفقیت و ثروت زیادی رسیدهاند.»
به نظر آرزو بعضی از زنان فکر میکنند «با اندام سکسی میتوان همسر یا شریک زندگی خوبی پیدا کرد. چون اندام سکسی یعنی سینه و باسن برجسته همان چیزی که مردان ایرانی میپسندند.»
آرزو از عملهای زیبایی که انجام داده راضی است.
بسیاری از زنان و مردانی که عمل زیبایی انجام میدهند، چه عملهای سرپایی و چه جراحیهای سخت، به دنبال رسیدن به احساس رضایت از خود هستند.
سوزی اورباخ، رواندرمانگر و روانکار بریتانیایی، در گفتوگو با نویسنده گفت درباره «رضایت» از عمل جراحی تردیدهای جدی دارد.
خانم اورباخ نویسنده و منتقد اجتماعی، در اولین کتابش با عنوان «چاقی یک مسئله فمینیستی است»، روانشناسی رژیم غذایی و پرخوری در زنان را تجزیه و تحلیل کرده و درباره فشار رسانهها بر دختران در ایجاد احساس نارضایتی از ظاهر فیزیکیشان، کارزارهای بسیاری را راه انداخته است. او در دهه ۹۰ او روان درمانگر پرنسس دایانا بود که از بیماری پرخوری عصبی یا بولیمیا، رنج میبرد.
انتقاد سوزی اورباخ و همفکرانش به ساختار اجتماعیای است که باعث شده زنان احساس کنند باید بدن خود را دوباره بسازند، چون آنطور که هستند هرگز کافی و خوب نیست. او میگوید: «به نظر من، این یک موضوع کلی در مورد زنان است که در آن مهم نیست چه نوع اندامی دارید، همیشه مشکلی در بدن شما وجود دارد که باید رفع شود. مهم نیست که در آزمایشگاه کار میکنی یا دانشمند هستی، مهم نیست که معلم مدرسه باشی، مهم نیست مادری باشی که هفت فرزند دارد. شما دائما باید نگاه انتقادی به اندام خود داشته باشید.»
به نظر اورباخ مردان هم از این ساختار معیوب رنج میبرند: «من فکر میکنم مردان هم اینگونه بار میآیند میشوند که زنها را به گونهای خاص ببینند. نه دنبال زنان واقعی باشند نه خواهان زنانی که خودشان هستند. این مردان طوری تربیت شدهاند که بیشتر دنبال زنانی باشند که اهل نمایش و ساختن اندام و ظاهر خود هستند. بنابراین فکر میکنم مشکل این است که این ساختار همزمان هم ادراک مردان از اینکه زنان باید چگونه به نظر برسند را دستکاری میکند و هم بر ادراک زنان از اینکه چگونه باید به نظر برسند تأثیر میگذارد.»
این ساختار اجتماعی معیوب به نظر سوزی اورباخ، زاده نظام سرمایهداری است که شبکههای اجتماعی بخشی از آن است. در جهانی که ثروتمندترین افراد دنیا با مالکیت شرکتهای زیبایی و آرایشی باید دائم استاندارد جدید زیبایی تولید کنند تا به سود بیشتری برسند.
بر اساس یک نظرسنجی، زنان ایرانی حدود ۳۰ درصد از درآمد ماهانه خود را صرف خرید لوازم آرایشی میکنند. با این وجود ایران در این زمینه در رتبه اول نیست بلکه این زنان عربستانی هستند که بیشترین هزینه را برای خرید لوازم آرایش در خاورمیانه میپردازند.
خانم اورباخ رسانههای اجتماعی را در این زمینه «مخرب» میداند چون از نظر او «انسانها را به یک بازیچه» تبدیل می کنند که باید دائم در حال خلق یک نمایش جدید باشد: «شما همیشه به دنبال دوربین هستید. شما در این ساختار مشارکت نمیکنید. بلکه تمام مدت خودتان را بارها بازتولید میکنید.»
چند دهه قبل تاکید صنعت مد بر اندام لاغر و باریک بود که بیماریهای روحی و جسمی زیادی به بار آورد؛ حالا تغییر مد جانهای دیگری را به خطر میاندازد.
چرخه بیانتها
اوایل دهه ۹۰ میلادی، کیت ماس مدل مشهور انگلیسی، با تبلیغات کلوین کلاین به نمادی از اندام باریک زنانه بدل شد. تأثیر این مد به حدی بود که در میان تمام اختلالهای روانی، بیاشتهایی عصبی یکی از بالاترین عوامل مرگ شد.
هر چند که علاقه صنعت مد به اندام لاغر، هرگز به طور کامل از بین نرفت، از دهه ۲۰۰۰ این ایدهآل اندام زنانه کم کم تغییر یافت.
یکی از مهمترین دلایل تغییر، ظهور هیپهاپ در فرهنگ عامه بود. وقتی هنرمندان هیپهاپ در دهه ۹۰ شروع به تهیه موزیک ویدیوهای تجاریتر برای مخاطبان کردند، بدن زنان آفریقاییتبار بیشتر در موزیک ویدیوهای شبکه مشهور و پرمخاطب امتیوی دیده شد.
نقطه اوج این نوع موزیک ویدیو آهنگ «بیبی گات بک» در سال ۱۹۹۲ بود که در آن «سر میکس ا لات» با اشاره به قوس و انحنای اندام زنان آفریقاییتبار میخواند «من باسن بزرگ دوست دارم و نمیتوانم دروغ بگویم». این آهنگ اگرچه به خاطر اشارههای جنسی آشکارش با جنجالهایی بسیار مواجه شد، اما دومین آهنگ پرفروش آمریکا در آن سال بود.
بعدها به تفسیر بسیاری از فعالان حقوق زن، آهنگ «بیبی گات بک» تلاش یک خواننده رپ برای قدرت بخشیدن به زنان سیاهپوست تلقی شد که تصویرشان در صنعت زیبایی به ندرت بازتاب مییافت.
با ورود به دهه ۲۰۱۰، صنعت مد به اندام قوسدار و باسنهای بزرگ بیشتر و بیشتر توجه میکرد اما نه لزوما به بدن زنان آفریقاییتبار. در این دوره خانواده کارداشیان توانستند شهرت و ثروت بسیاری کسب کنند.
در یکی از مقالات معروف مجله ووگ، نویسنده از افراد مشهوری مانند جنیفر لوپز، ایگی آزالیا و کیم کارداشیان به عنوان نمونههای برجستهای از توانمندسازی زنان یاد میکند. درحالیکه برخی از منتقدان میگویند در فرهنگ سیاهپوستان سالهای طولانی باسن بزرگ نشانه جذابیت بوده، اکنون اما فقط زنان سفیدپوست هستند که به خاطر جسارت در به رخ کشیدن آن تحسین میشوند.
سوزی اورباخ، روانکاو، درباره این چرخشهای «افراطی» مد و فشار آن بر زنان میگوید: «صنعت مد با تصویر زنان غیرواقعی به زنان فشار میآورد تا اندام خود را دائما باز تولید کنند، یعنی گاهی از زنان میخواهد لاغر و استخوانی باشند بعد با یک تغییر ناگهانی دنبال اندام گوشتی و قوسدار میگردد.»
خانم اورباخ در ادامه میگوید: «اولش یک چیز میخواهند، بعد چیز دیگری میخواهند، سپس چیز دیگری. این یک راه بسیار جالب برای درگیر نگه داشتن زنان با بدنشان است و نه با زندگی مدنی یا زندگی سیاسی. ما یک دغدغه در زنان ایجاد کردهایم که ظرفیت زندگی آنها را میدزدد زیرا آنها همیشه به خودشان نگاه میکنند و دنبال تغییرش هستند.»
به گفته این نویسنده در نهایت این موضوع از نظر تجاری برای جراحان، شرکتهای زیبایی، صنعت مد، صنعت آرایشی و بهداشتی کاملا سودآور است. تجارتی که بر اساس بعضی گزارشها چرخه مالی آن در سال ۲۰۲۲ بین ۵۰ تا ۱۱۲ میلیارد دلار برآورد و پیشبینی شده بود در سال ۲۰۲۳ رشدی بیش از ۱۰ درصدی داشته باشد.