معماهای یک سقوط؛ چه بر سر بالگرد ابراهیم رئيسی آمد؟

آخرین تصاویر از هلیکوپتر رئیسی

منبع تصویر،IRNA

توضیح تصویر،یکی از آخرین تصاویر هنگام بلند شدن هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی پیش از سقوط
  • نویسنده,ندا سانیج
  • شغل,روزنامه‌نگار

«چطور بالگرد دومین شخصیت مهم ایران و وزیر خارجه آن کشور حدود شانزده ساعت ناپدید شد و بر اساس ادعاها امنیتی‌ترین نهادهای ایران از آن ردی نداشتند؟» با گذشت چند روز از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی نه تنها پاسخ این سوال مشخص نیست، بلکه اظهارات و تصاویر تازه بر ابهام و سوال‌ها افزوده است.

آیا بالگرد به دلیل نقص فنی به زمین خورد؟ یک اتفاق غیرمنتظره داخل هلیکوپتر یا کابین خلبان باعث سقوط شد؟ نداشتن دید کافی و فرو رفتن در ابر و مه دلیل سقوط بود؟ انفجاری در هوا، نزدیک زمین یا بعد از برخورد به زمین اتفاق افتاد؟ کسی به عمد خرابکاری کرده بود؟ در آن ۱۶ ساعت بی‌خبری چه اتفاقی افتاد؟

جواب هیچ کدام از این سوال‌ها را به‌طور قطع نمی‌دانیم چون برای دانستن بسیاری از آنها به تحقیقات مستقل کارشناسان نیاز است که با توجه به شرایط امنیتی ایران غیرممکن است. در مواردی مشابه مانند سقوط بالگرد کوبی برایانت،‌ بازیکن مطرح بسکتبال در ژانویه ۲۰۲۰ نتیجه کامل تحقیقات کمیته ملی ایمنی پروازهای آمریکا بیش از یک سال بعد در فوریه ۲۰۲۱ منتشر شد.

انتشار اطلاعات قطره‌چکانی، متناقض، غلط و شاید دستکاری شده، شک و تردیدهای زیادی به وجود آورده، به‌ گونه‌ای که حتی بعضی از مقام‌ها و روزنامه‌های ایران مانند هم‌میهن و جمهوری اسلامی هم به آن اعتراض کرده‌اند. به‌ویژه آنکه در مواردی مشابه مانند شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی، از لحظه سقوط مقام‌های جمهوری اسلامی به عمد اطلاعات غلط می‌دادند.

در نخستین گزارش از این واقعه، مرکز ارتباطات ستاد کل نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران همه احتمالات را به جز «آتش‌سوزی» در اثر «برخورد با ارتفاع» مردود اعلام می‌کند. در این گزارش تاکید شده که «بالگرد در مسیر تعیین‌شده خارج نشده، تا یک و نیم دقیقه پیش از سانحه با دو بالگرد دیگر در تماس بوده، آثار گلوله یا موارد مشابه مشاهده نشده و در مکالمات با برج مراقبت هم مورد مشکوکی مشاهده نشده است».

ریموند شوماخر، مربی و خلبان بالگرد و استادیار علوم هوانوردی از دانشکده هوانوردی ایمبری-ریدل در فلوریدای آمریکا، مسعود صدیقیان خلبان سابق بالگردهای نظامی ایران، نوید قدیری انارکی، استاد-خلبان و مدیر عملیات پروازهای ویژه مقام‌های رده بالا در آفریقا و فرزین ندیمی، تحلیلگر دفاعی امنیتی موسسه واشنگتن به سوال‌های مهم در مورد این حادثه پاسخ داده‌اند.

کارشناسان تاکید دارند اطلاعات فعلی برای دادن نظر قطعی بسیار ناکافی است. بنابراین، شواهد تازه که بعدها منتشر شود، ممکن است پاسخ‌ها را تغییر دهد، معکوس کند یا سوال‌های جدی‌تری به ذهن بیاورد.

تصویر لاشه هلیکوپتر

منبع تصویر،IRANIAN RED CRESCENT SOCIETY / HANDOUT

توضیح تصویر،تصویر پهپاد از شکل سقوط که نشان می‌دهد دم بالگرد در ارتفاعات بالاتر رو به پایین کوه است

آیا برخورد با کوه دلیل مرگ سرنشینان بود؟

روایت غالب از طرف جمهوری اسلامی ایران این بوده که بالگرد به کوه خورده و سرنشینان جان باخته‌اند. نوید قدیری انارکی، استادخلبان آموزش دیده در آفریقای جنوبی و سن‌دیه‌گو آمریکا، عکس‌های بالگرد رئیس‌جمهور ایران را با سانحه‌ای مشابه مقایسه می‌کند که در آن نوک یا دماغه هواپیما با کوه برخورد کرده و به دلیل شدت برخورد بیش از ۲۰ متر روی دامنه کشیده شده است. با این حال هنوز ابهام‌هایی درباره شکل برخورد به کوه باقی است که شاید در تحقیقاتی مستقل روشن‌تر شود.

خلبان مسعود صدیقیان، که بیست سال در زمان حکومت پهلوی خلبان بالگرد ژاندارمری بوده، می‌پرسد «اگر با سرعت به دماغه کوه خورده، چرا به عقب و ارتفاع پایین‌تر برگشته و دم سالم بالگرد در ارتفاعی بالاتر مانده است. یا اگر با کوه برخورد کرده و دور خود چرخیده است، چرا یکی از ملخ‌های اصلی همچنان سالم است. بالگرد مثل هواپیما نیست و به دلیل داشتن تیغه‌های روتور قوی طبیعتا باید در اثر چرخیدن دور خود به جای برجا گذاشتن ردی عمودی بر روی شیب جنگل به پایین، درخت‌های اطراف را قلع و قمع می‌کرد.»

یکی از احتمالات این است که موتور بالگرد، و در نتیجه، ملخ‌ها در زمان برخورد با کوه خاموش بوده باشند. اما مشخص نیست اگر چنین اتفاقی افتاده، دلیل آن چه بوده است.

در تحلیلی دیگر فرزین ندیمی، کارشناس دفاعی امنیتی موسسه واشنگتن، معتقد است: «به نظرم هلیکوپتر مستقیم به دامنه کوه برخورد کرده، در حالی که خلبان یا نمی‌دانسته دارد با کوه برخورد می‌کند، یا سعی داشته ارتفاع بگیرد و از کوه بگذرد که نتوانسته است. سپس با دماغه‌ رو به پایین به کوه برخورد کرده، در نتیجه به سرعت به پایین به اصطلاح 'پیچ' کرده (چرخش عرضی) و بدنه در حالی که دم بالاست، واژگون شده و سپس کابین آتش گرفته است.»

او می‌گوید اظهارات یک شاهد عینی تایید کننده این موضوع است که بالگرد با دماغه رو به پایین به کوه برخورد کرده است. اشاره آقای ندیمی به سخنان علی نیکزاد، نماینده اردبیل است که به نقل از یک معدنکار به عنوان «شاهد پایین رفتن بالگرد» گفته بود آن را دیده که در یک خط مستقیم به صورت سینوسی بالا و پایین می‌رفته است.

مشخصات هلیکوپتر بل ۲۱۲

چرا بالگرد سوخته است؟

در اطلاعیه ستاد کل نیروهای مسلح گفته شده بالگرد در اثر برخورد با کوه آتش گرفته است. برخورد شدید بالگرد با زمین می‌تواند باعث انفجار مخزن بنزین شود. در بسیاری از سوانح مشابه از جمله برخورد بالگرد حامل کوبی برایانت و دخترش در کالیفرنیا به دامنه کوه، بدنه آتش گرفت و تمام سرنشینان جان باختند. در مثالی دیگر در کانادا بالگرد مدل بل ۲۱۲ هم که مشابه بالگرد حامل آقای رئیسی بود، بعد از جدا شدن یکی از پره‌ها و برخورد به زمین، آتش گرفت.

آقای صدیقیان، خلبان ژاندارمری که پرواز با بالگرد بل را هم تجربه کرده، درباره شیوه آتش‌ گرفتن بالگرد تردیدهایی دارد. او می‌‌گوید آتش آنقدر شدید بوده که بیشتر سرنشینان و مخصوصا خلبانان به‌شدت سوخته‌اند، اما مشخص نیست چرا چمدان‌های سالم در تصویر دیده می‌شود، بعضی از بخش‌های دیگر بالگرد سیاه نشده است.

لاشه بالگرد رئیسی

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،یکی از احتمالات این است که موتور بالگرد، و در نتیجه، ملخ‌ها در زمان برخورد با کوه خاموش باشد؛ اما مشخص نیست اگر چنین اتفاقی افتاده، دلیل آن چه بوده است

آیا انفجار در ارتفاع باعث سقوط شد؟

شواهدی نیست که نشان بدهد انفجار بزرگی در ارتفاع اتفاق افتاده است؛ چون قطعات بالگرد با فاصله چند متری نزدیک هم هستند. انفجار در آسمان احتمالا قطعات بالگرد را تا چند کیلومتر پراکنده می‌کرد.

اما مسعود صدیقیان می‌گوید: «نمی‌توان امکان یک انفجار کنترل‌شده و کوچک را در کابین خلبان کاملا رد کرد. انفجاری که امکان هدایت بالگرد را از خدمه گرفته باشد».

منهدم شدن کامل کابین خلبان و به گفته امدادگران سوختن شدید بدن خلبانان بیش از بقیه، و قرار گرفتن دم بالگرد در نقطه‌ای با فاصله چند متر، از نظر آقای صدیقیان می‌تواند «نشانه‌ای برای انفجاری کنترل شده در کابین باشد». البته این فقط یک حدس و گمان است و برای اثبات آن شواهد بیشتری نیاز است.

عکس ماهواره‌ای محل سقوط

منبع تصویر،PLANETLABS

توضیح تصویر،در عکس‌های ماهواره‌ای پراکندگی ابرها در نقطه‌ای که بالگرد سقوط کرده، قابل مشاهده است

وضعیت هوا در شرایط هشدار بود؟

غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر ابراهیم رئیسی که سوار یکی از بالگردها بوده، در اولین مصاحبه‌ بعد از سقوط در تلویزیون ایران گفت «هوا صاف بود تا وقتی که با یک توده ابر» مواجه شدند. او می‌گوید هواشناسی «هیچ گزارشی»‌ درباره باد و طوفان یا ابر نداده بود.

تصاویر ماهواره‌ای از روز سانحه تایید‌کننده وجود ابر در منطقه است و گروه راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی هم این موضوع را تایید کرده که در منطقه‌ای که پرواز از آنجا شروع شده، هوا بهتر بوده و به تدریج با نزدیک شدن به منطقه معدن سونگون، بر حجم ابرها افزوده شده است.

با وجود ابرها در آسمان و مه در دره، درباره «بد بودن شرایط هوا برای پرواز» اختلاف نظر شدیدی بین مقام‌ها وجود دارد. رئیس دفتر ابراهیم رئیسی گفته هوا برای پرواز بد نبود و آنها اخطاری هم نگرفته بودند. اما عبدالرسول حسن‌پور، مدیر روابط عمومی سازمان هواشناسی به انصاف‌نیوز گفت که در روز سانحه برای بالگرد حامل رئیس‌جمهور و همراهانش «هشدار نارنجی» داده شده بود. در سیستم هواشناسی ایران هشدار نارنجی از نظر درجه شدت بین هشدار زرد و قرمز قرار دارد و معنی آن این است که «پیش‌بینی می‌شود پدیده‌ای جوی اثرات منفی به دنبال داشته باشد و خسارت‌های احتمالی را سبب شود. بنابراین به نهادهای مختلف در این زمینه هشدار داده می‌شود.»

اختلاف بر سر گزارش هواشناسی موضوع تازه‌ای نیست و بهمن ۱۳۸۰ در پرونده سقوط پرواز ۹۵۶ ایران‌ایر‌ تور از تهران به خرم‌آباد هم مساله‌ساز شده بود. محمدباقر ملائک، استاد دانشگاه شریف و رئیس وقت دانشکده صنعت هواپیمایی کشوری آن زمان در تحقیقی نتیجه گرفته بود که سازمان هواشناسی کشور، گزارش آب و هوا و موقعیت ابرها را «اشتباه» برای سازمان هواپیمایی فرستاده و گزارش ارتفاع ابرها به ادعای او «مربوط به شب قبل از پرواز» بوده است. او گفته «در نهایت این موضوع پذیرفته نشد و علت سقوط را خطای خلبان اعلام کردند».

تصویری از بالگرد حامل کوبی برایانت

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،تصویری از بالگرد حامل کوبی برایانت؛ به گزارش کمیته ملی ایمنی پروازهای آمریکا، اشتباه خلبان در تشخیص ارتفاع در مه دلیل اصلی سقوط بود

آسمان ابری چقدر برای بالگرد خطرناک است؟

پرواز در هوای ابری به خودی خود خطرناک نیست؛ اما اگر ابر نزدیک کوه باشد یا مانع دید خلبان شود، می‌تواند به اتفاقی مرگبار منجر شود.

ریموند شوماخر، خلبان و استادیار علوم هوانوردی ایمبری-ریدل که از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های آموزش خلبانی در آمریکاست، ابر و مه در نزدیکی کوه را مرگبارترین موقعیت جغرافیایی برای خلبانان می‌داند. او می‌گوید «بر اساس برآوردهای ایمنی در آمریکا خلبانی که به‌طور برنامه‌ریزی نشده در نزدیکی کوه وارد ابر شود، فقط حدود ۵۶ ثانیه فرصت دارد تا به شرایط پایدار و ایمن برسد، در غیر این صورت نتیجه مرگبار خواهد بود».

آقای شوماخر از اظهارنظر مستقیم درباره سانحه اخیر اجتناب و نتیجه‌گیری را به گروه تحقیق محول می‌کند. با این حال بر اساس داده‌های منتشر شده می‌گوید «در ارتفاعات، علاوه بر ابر، شرایط دیگر ممکن است کار خلبان را سخت‌تر کند». در محیط‌های کوهستانی با تغییرات آب و هوایی زیاد و وزش باد در جهات مختلف، «محموله سنگین» شامل چند خدمه و مسافر یا تجهیزات سنگین بر عملکرد بالگرد اثر می‌گذارد. اینها عواملی است که باید در ابتدای پرواز در نظر گرفته شود و بی‌توجهی به آنها باعث بسیاری از سوانح هوایی شده است.

بیشترین وزن تخمینی بالگرد بل-۲۱۲ در زمان برخاستن نباید بیش از ۵۰۸۰ کیلوگرم باشد. اما دمای هوا، وزش باد و ارتفاع از عواملی است که می‌تواند معیار وزن را بالا و پایین کند. با این حال به نظر نمی‌آید با وزن ابتدایی حدود دو هزار کیلو و ۸ سرنشین و حتی ظرفیت کامل بنزین، وزن بالگرد ابراهیم رئیسی بیش از این میزان بوده باشد.

با همه این توضیحات درباره مرگبار بودن ابرهای نزدیک به کوه برای خلبانان، هنوز به طور قطعی ثابت نشده که وجود ابرها باعث سقوط شده است. این فقط یکی از احتمالات قوی در مورد این سقوط است.

نقشه محل سقوط

چرا بالگرد در ارتفاعِ «مجاز» نبود؟

بر اساس توضیحات رئیس دفتر ابراهیم رئیسی، به نظر می‌آید بالگردها دست‌کم در زمان مواجهه با ابر «در ارتفاع حداقلی توصیه‌شده نبوده‌اند».

بر اساس قوانین کلی هوانوردی و به‌ويژه مقررات آژانس ایمنی هواپیمایی اتحاديه اروپا که ایران از آن پیروی می‌کند، حداقل فاصله پرواز باید هزار پا یعنی حدود ۳۵۰ متر بالاتر از مرتفع‌ترین نقطه مسیر باشد. اگر آنطور که در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح ادعا شده، مسیر پرواز تغییر نکرده باشد، خلبان می‌داند در چه ارتفاعی قرار است پرواز کند و چه موانعی در سر راه دارد. به این معنی که از آغاز پرواز می‌داند ارتفاع بلندترین نقطه از زمین چقدر است و در شرایطی که بیش از ۵ کیلومتر نمی‌تواند جلوی خود را ببیند، باید دست‌کم ۳۵۰ متر از مرتفع‌ترین نقطه ارتفاع بیشتری داشته باشد و از آن ارتفاع پایین‌تر نیاید. اینجاست که پیش‌بینی هواشناسی و شرایط جوی و همچنین ارتفاع‌سنج و سایر ابزارهای محاسبه بسیار اهمیت پیدا می‌کند.

خلبان قدیری می‌گوید به اعتقاد او «بالگرد نه تنها فاصله مجاز از مرتفع‌ترین قله را نداشته، بلکه ۳۵۰ متر از آن پایین‌تر هم بوده و به دامنه برخورد کرده است». چه اتفاقی افتاده که بالگرد این اندازه از حد مجاز پایین‌تر بوده است؟ پاسخ این سوال مشخص نیست.

می‌توان گمان کرد که به دلیل مسائل امنیتی برای مسافران عالی‌رتبه یا تشخیص خلبان از کارآیی بالگردها، یا شاید مطلع نبودن و دریافت گزارش اشتباه از وجود ابر در دره، خلبان بالگرد دوم که فرمانده سفر هم بوده، چنین تصمیمی گرفته است.

به گفته آقای صدیقیان «بالگرد شماره یک که به نظر می‌آید آنتن و رادار هواشناسی داشته، باید به بالگرد شماره دو که حامل ابراهیم رئیسی بوده درباره ابرها گزارش می‌داده است». شاید این اتفاق افتاده اما ما از آن مطلع نیستیم.

آیا خلبان در محاسبه ارتفاع اشتباه کرد؟

مسعود صدیقیان، خلبان بازنشسته بالگرد نظامی و نوید قدیری استادخلبان هر دو احتمال اشتباه خلبان را به طور کامل رد نمی‌کنند اما بر اساس اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده، این اشتباه احتمالی را بسیار عجیب و سوال‌برانگیز می‌دانند.

آقای صدیقیان می‌گوید:‌ «من همیشه خطای انسانی را به انواع دلایل عامل ۵۰ درصد سوانح می‌دانم. بسیار احتمال دارد خلبان سکته کند و خلبان دوم به جای ادامه پرواز به سراغ خلبان سکته کرده برود. ولی در پرواز وی‌آی‌پی با وجود دو خلبان و یک خدمه فنی که پشت سر آنها وسط می‌نشیند، بسیار عجیب است که حواسشان به ارتفاع، ابر و کوه نباشد.»

به ادعای رئیس دفتر آقای رئیسی که در یکی از بالگردها بوده، خلبان بالگرد ابراهیم رئیسی وفرمانده هر سه هلی‌کوپتر، با نزدیک شدن به ابرها به دو خلبان دیگر گفته بالگردها را به بالای ابرها هدایت کنند. اما برای آقای صدیقیان و آقای قدیری که در این شرایط پرواز کرده‌اند، عجیب است که خود خلبان این اقدام را انجام نداده باشد: «نمی‌شود شما به عنوان خلبان در نزدیکی کوه ابر را ببینید و رو به پایین بروید. شما ابر را که دیدید باید ارتفاع بگیرید.»

با این حال خطای خلبان یکی از احتمالات قوی در این پرونده است.

سوانح هوایی مرگبار هلیکوپتر بل ۲۱۲

آیا ارتفاع‌سنج و دستگاه‌ها خراب بود؟

به گفته آقای صدیقیان که بارها با بالگرد نظامی و یک بار هم در آن منطقه عملیات داشته، از کار افتادن ارتفاع‌سنج، یکی از غیرمحتمل‌ترین دلایلی است که می‌توان در نظر گرفت. او می‌گوید «ارتفاع‌سنج اولین چیزی است که خلبان بررسی می‌کند و در همان آغاز پرواز متوجه درست نبودن آن می‌شود. در وسط پرواز هم بسیار بعید است که ارتفاع‌سنج از کار بیفتد.»

اما احتمال دارد که به دلیل نقص فنی همه دستگاه‌ها یا بخشی از آنها از کار افتاده باشد. «اگر ایرادی فنی به وجود آمده و دستگاه‌ها از کار افتاده، چرا خلبان تا آخرین لحظه اعلام وضعیت اضطراری نکرده و حتی “می‌دی” نگفته است». اینها سوال خلبان صدیقیان است. «می‌دی» اعلام وضعیت اضطراری خلبان است. به گفته خلبان صدیقیان، حتی در شرایط بسیار بد، خلبان با فشردن یک دکمه در فاصله دو سه ثانیه می‌تواند اعلام وضعیت اضطراری کند.

برای نمونه بعد از شلیک اول سپاه به هواپیمای اوکراینی بر فراز تهران، خلبان در مکالمه‌ای با برج مراقبت اعلام کرد که حادثه‌ای پیش آمده و دارد به سمت راست برمی‌گردد.

بر اساس گزارش ستاد نیروهای مسلح قبل از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی، «هیچ مکالمه‌ای درباره خطر یا شرایط بد» برقرار نبوده است. بر اساس ادعاهایی هم که تاکنون مطرح شده، آخرین ارتباط خلبان بالگرد رئیسی با دو بالگرد دیگر تا یک و نیم دقیقه قبل از ناپدید شدن برقرار بوده و خطری اعلام نشده است. مسئول تیم حفاظت ابراهیم رئیسی هم که در بالگرد بوده و طبیعتا بی‌سیم مخصوص داشته، خطری را اعلام نکرده؛ چون سرنشینان دو بالگرد دیگر می‌گویند بالگرد دوم ناگهان ناپدید شده است. یا اگر اعلام خطر شده، به رسانه‌ها گفته نشده است.

پاسخ شرکت بل

قدیمی‌ بودن بالگرد و تحریم‌ دلیل سقوط بود؟

خلبان صدیقیان می‌گوید برای بالگرد رئیس‌جمهور «کهنه بودن» نشانه‌ای از ناایمن بودن نیست. چون به گفته او بالگرد عمر ندارد و هر ۱۲ ساعت و نیم پرواز روغن آن باید عوض و تجهیزات بازبینی شود. در مرحله بعد هر ۵۰ ساعت بازبینی عمیق‌تر انجام می‌شود و در نهایت سرویس کلی است که بعد از ۱۰۰ ساعت پرواز، موتور بالگرد باز و اجزای آن پایین می‌آید تا بررسی شود. البته بالگرد بل-۲۱۲ که آقای رئیسی سوار آن بود، بالگرد ویژه رئیس‌جمهور نیست و مشخص نشده که آیا این پروتکل برای آن رعایت شده است یا خیر، اما به هرحال بازبینی ایمنی شاید یکی از ابتدایی‌ترین مراحل پرواز برای مقام‌های ارشد باشد.

آقای صدیقیان می‌گوید فقط در صورتی می‌توان به ایمنی این بالگرد شک داشت که به دلیل تحریم‌ها و ممنوعیت رابطه تجاری با آمریکا، از طریق «کنیبالیزم» تعمیر شده باشد. یعنی در شرایطی که ایران تحریم است یک بالگرد قدیمی را باز کرده و اجزای آن را برای تعمیر بالگردهای دیگر به کار بگیرند. اما درباره بالگرد حامل رئیس‌جمهور چنین چیزی دور از ذهن است.

رید اندرسون، رئیس شرکت بل در آمریکا که سازنده این نوع بالگردهاست، در پاسخ به سوالی درباره این سانحه گفت نمی‌تواند توضیحی بیش از اطلاعیه رسمی شرکت ارائه کند: «ما فقط می‌توانیم بگوییم بل هیچ ارتباط تجاری با ایران ندارد و به ناوگان بالگرد خدمات نمی‌دهد. و درباره شرایط بالگردی که دچار سانحه شده، اطلاعاتی نداریم.»

سخنگوی این شرکت در پاسخ به این سوال که آیا هیچ قطعه‌ای از بالگرد بل در سراسر جهان به دلیل اشکال فنی فراخوانده شده یا نه، پاسخی نداد. این شرکت همچنین تاریخ تحویل این بالگرد در قبل از انقلاب و سابقه آن را در اختیار بی‌بی‌سی نگذاشت.

رئیسی و همران و محافظانش

منبع تصویر،FARAROU

توضیح تصویر،در ایران سپاه حفاظت انصارالمهدی زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئول امنیت مقام‌های عالی‌رتبه از جمله رئیس‌جمهور است

شرایط پرواز وی‌آی‌پی و حمل سلاح چگونه است؟

پرواز وی‌آی‌پی مقام‌ها در ایران الزاما تابع قوانین سازمان هواپیمایی کشوری نیست و مقررات خاص خود را دارد. سپاه حفاظت انصارالمهدی زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئول امنیت مقام‌های عالی‌رتبه از جمله رئیس‌جمهور، اعضای کابینه و مقام‌های دیگر است. فتح‌الله جمیری، فرمانده این نیروها اسفند ۱۴۰۲ «به پاس شایستگی‌ها در اجرای اوامر رهبر» به درجه سرتیبی رسید.

پرواز مقام‌ها با بالگرد تابع پروتکل‌های تعیین شده این نهاد است که عزیمت با سه بالگرد یکی از آنهاست. بالگرد نخست که معمولا در آن نیروهای محافظ و امنیتی می‌نشینند و در جلو حرکت می‌کند، بالگرد دوم برای رئیس‌جمهور و وزرا و مقام‌های عالی‌رتبه و بالگرد سوم در آخر برای همراهان دیگر. به همین دلیل است که انتقال مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی، از بالگرد وسط به بالگرد اول در رسانه‌ها سوال‌برانگیز شد.

این سه بالگرد با فاصله اندکی با هم پرواز می‌کرده‌اند که بالگرد وسط ناپدید شده و یک و نیم دقیقه توجهی جلب نکرده است. بالگرد اول و سوم به راه ادامه داده و در نزدیکی معدن فرود آمده‌اند. یکی از پنج موتورسوار کاشف محل سقوط می‌گوید نگهبان امامزاده پیرداوود در نزدیکی محل سقوط به آنها گفته «فقط صدای یک بالگرد را شنیده که بعد از مدتی قطع شده است».

به‌طور کلی برای انتقال مقام‌ها در ایران و سایر کشورها تمهیدات ویژه‌ای وجود دارد که باید رعایت شود.

مسعود صدیقیان می‌گوید: «ما به عنوان خلبان باید دو کار را انجام می‌دادیم. اول اینکه هیچ کس نباید اسلحه می‌داشت حتی محافظان. و دومین اینکه در تمام طول پرواز با یک محل ارتباط می‌داشتیم یا رادیویی یا تلفنی و این تماس نباید قطع می‌شد. در بعضی از پروازهای سلطنتی در اواخر دهه پنجاه خلبان یک بی‌سیم ماهواره‌ای هم داشت.»

درباره ارتباط ماهواره‌ای، برای بعضی از مقام‌های ارشد مانند رهبر این ارتباطات از بیم رصد شدن توسط نیروهای خارجی، بسیار محدود و ترنسپوندرهای انتقال سیگنال خاموش است. ما از جزئیات این روند اطلاعات دقیقی نداریم.

درباره سلاح هم یک خلبان وی‌آی‌پی در ایران به شرط فاش نشدن نامش می‌گوید طبق مقررات هیچ محافظی نباید سلاح پر داشته باشد و خدمه باید خشاب اسلحه را از محافظان و مقام‌ها بگیرند: «اما من با مواردی مواجه شدم که آنها سلاح دیگری را پنهان از خلبانان با خود حمل می‌کردند.»

خلبان قدیری هم که فقط پروازهای چارتر و جابه‌جایی اشخاص معروف را در تانزانیا به عهده دارد و اخیرا خلبان یکی از سفرهای چارلز سوم، پادشاه بریتانیا و همچنین شاهزاده ویلیام ولیعهد این کشور بوده، می‌گوید گروه تجسس با سگ‌های ویژه قبل از پرواز همه جا را بازرسی می‌کنند: «در طول پرواز با پادشاه بریتانیا دو دستگاه به اندازه موبایل به ما دادند که یکی از آنها باید با خلبان باشد. این دستگاه ساخته شرکت گارمین، بسیار مقاوم و قابل رصد است و کنترل آن با شخصی دیگر از گروه امنیتی در خارج از هواپیماست. یعنی اگر خلبان هم آن را خاموش کند، آن شخص می‌تواند دستگاه را از راه دور روشن کند. وظیفه این دستگاه ارتباط دائم با هواپیماست که بداند آن مقام در این لحظه کجاست و اگر هر اتفاق فوری پیش آمد، در جریان باشد. همچنین بعد از سقوط هم می‌تواند دست‌کم تا پنج روز روشن بماند. هدف از این دستگاه برقراری ارتباط بعد از قطع شدن هر نوع ارتباط بی‌سیم و ماهواره‌ای است.»

لاشه هلیکوپتر

منبع تصویر،TASNIM

توضیح تصویر،تصویری از باقیانده هلیکوپتر رئیس جمهور ایران

چقدر شرایط پرواز ایمن برای رئیس‌جمهور رعایت شد؟

این پرسشی است که فقط گروه مسئول حفاظت، کادر فنی هوایی و افراد نزدیک به مقام‌ها پاسخ آن را می‌دانند.

امیر مقدم، یکی از نزدیکان معاون اجرایی حسن روحانی در مصاحبه‌ای گفته در بین مقام‌ها «بدبینی زیادی» به سفر با بالگرد وجود داشته و برای مثال در سفر حسن روحانی از ارومیه به مهاباد، بسیاری از وزرا تردید داشتند که با خودرو بروند یا بالگرد.

در دولت آقای رئیسی سال ۱۴۰۱ بالگرد وزیر ورزش و جوانان در بافت کرمان دچار سانحه و مشاور او کشته شد. در سال ۱۳۹۲ هم بالگرد محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت در استان البرز با دکل برق برخورد کرد اما کسی آسیب ندید.

آقای مقدم مسئول روابط عمومی و رابط پارلمانی محمد شریعتمداری، معاون اجرایی حسن روحانی بوده است. او که از ایران خارج شده، در مصاحبه‌ای اینستاگرامی به علی پیرهادی، خبرنگار من‌وتو گفته در نهایت آقای شریعتمداری تصمیم گرفته سوار بالگرد نشود چون در بین مقام‌ها «از نظر ایمنی و همینطور امنیتی اعتماد کافی به بالگرد وجود ندارد.»

آیا حادثه، برخورد، درگیری و تیراندازی در داخل بالگرد اتفاق افتاد؟

این یکی از احتمالات مطرح شده است که حادثه‌‌ای در داخل بالگرد اتفاق افتاده باشد. مثلا یکی از محافظان به دلیلی خلبان و کمک‌خلبان را با تیر زده باشد. این یک اتفاق محال نیست، اما ما فقط در صورتی متوجه آن خواهیم شد که اجساد کالبدشکافی شده و نتیجه گزارش‌ اعلام شود. اما با توجه به محرمانه بودن، بعید است که حتی اگر کالبدشکافی انجام شده باشد، نتیجه آن اعلام شود؛ مگر آنکه جزئیاتی افشا شود.

احتمال دیگر تصمیم خلبان برای برخورد عمدی با کوه است مانند اتفاقی که در هواپیمای «جرمن وینگز» افتاد. در این صورت به گفته آقای صدیقیان «دو خلبان دیگر باید متوجه می‌شدند». اما با اطلاعات موجود نمی‌توان چنین احتمالی را تایید یا رد کرد.

بالگرد اول

منبع تصویر،SOCIAL MEDIA

توضیح تصویر،معدنکاران سونگون فیلمی گرفته‌اند که نشان می‌دهد بالگرد اول (شاید در جست‌وجوی بالگرد رئيس‌جمهور ایران) احتمالا در هوا تنها است

چرا بالگرد ساعت‌ها ناپدید شد؟

به گفته خلبانانی که مسافران وی‌آی‌پی داشته‌اند، بی‌خبری از بالگرد دومین مقام بلندپایه کشور برای ساعت‌ها، موضوعی «باورنکردنی» و «عجیب» است.

خلبان قدیری می‌گوید احتمالا ترنسپوندرهای بالگرد به دلیل مسائل امنیتی خاموش بوده تا ردیابی نشوند؛ اما این موضوع عجیبی است که با وجود تیم حفاظت و اهمیت امنیت بالگرد، هیچ دستگاه ردیابی نتواند برای ۱۶ ساعت تشخیص دهد بالگرد کجاست: «من این را باور ندارم که رئیس جمهور بدون دستگاه ترکینگ سفر کرده باشد. در این هلی کوپتر حتما دستگاه ترکینگ بوده که روی فرکانس عادی کار نمی‌کرده تا ردیابی و مسیر و زمان سفر مشخص شود. اما بالاخره وسیله‌ای برای ردیابی وجود داشته و نمی‌توان متصور شد بالگرد رئیس‌جمهور ناگهان از صفحه رادار حذف شود.»

در این زمینه اظهارات بسیار متناقضی وجود دارد. به گفته مقام‌ها تا چند ساعت بعد از ناپدیدشدن بالگرد، ارتباط تلفنی با امام جمعه تبریز برقرار بوده است. درباره اصل این تماس هم تردیدهایی وجود دارد که آیا اصلا چنین تماسی وجود داشته است یا نه. و اگر تماسی بوده چرا از طریق مخابرات نتوانسته‌اند محل سانحه را پیدا کنند. به گفته مهرداد بذرپاش، وزیر راه، برای پیدا کردن نقطه دقیق تلفن به سه دکل مخابراتی نیاز است که فقط یک دکل وجود داشته است. اما بعضی از کارشناسان ارتباطات با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و دکل‌های موجود می‌گوید مکانی که تلفن همراه آنجا بوده با خطای اندکی قابل شناسایی است.

روزنامه هم‌میهن به نقل از یکی از امدادگران گفته دادن «اطلاعات غلط» از محل سقوط، امدادرسانی را با مشکل مواجه کرد: «محدوده جست‌وجوی ما نزدیک به محل سقوط بالگرد بود؛ یعنی جایی بین روستای اوزی و خوینه‌رود، بعد از مدتی مختصات دیگری اعلام و گفته شد که ظاهرا از داخل کابین تماس گرفته شده و به منطقه دیگری اعزام شدیم، اما چیزی پیدا نکردیم و به محل معدن مس سونگون برگشتیم. صبح فردا که دوباره به منطقه اعزام شدیم، لاشه بالگرد به کمک پهپادها پیدا شده بود.»

البته منطقه از نظر جغرافیایی و شیب زیاد کوه، محلی دشوار برای پیدا کردن بالگرد بوده است.

ما به طور قطع نمی‌دانیم آیا نیروهای امنیتی ایران واقعا از مکان سقوط اطلاع نداشته‌اند یا به دلایلی مانند خریدن زمان برای اعلام خبر کشته شدن رئیس‌جمهور یا هر دلیل دیگر آن را به تاخیر انداخته‌اند. شواهد کافی برای تایید یا رد این احتمال وجود ندارد.

آیا سقوط عمدی بود؟

شک و تردیدها از ابتدا درباره عمدی بودن این حادثه وجود داشته است. برخی اسرائیل را به خرابکاری متهم می‌کنند. اتهامی که اسرائیل رد کرده است. برخی دیگر نزاع‌های سیاسی درون حکومت بر سر جانشینی رهبر را عاملی برای عمدی بودن سقوط می‌دانند. درباره هیچ کدام از این تردیدها نمی‌توان با قطعیت نظر داد چون شواهد کافی برایشان وجود ندارد و فقط حدس و گمان است. اما تردیدها و سوال‌های زیادی مطرح است که تا زمان انتشار اطلاعات تازه مبهم خواهد ماند.