سقوط بالگرد رئیسی؛ چنبره امنیتی بر شبکههای اجتماعی و تشدید برخورد پلیسی با نظرات مخالف
همزمان با ابهاماتی که درباره نحوه سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش و تاخیر چندین ساعته در پیدا کردن لاشه آن وجود دارد، پلیس ایران در حال تهدید و احضار گسترده و بازداشت افرادی است که در شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام اظهارنظر کردهاند.
فدراسیون بینالمللی روزنامه نگاران میگوید که در روزهای اخیر بعضی از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای برای حذف مطالب و اظهارنظرهای خود درباره سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، «با تماسهای تلفنی مورد تهدید قرار گرفتهاند.»
از جمله منیژه موذن، روزنامه نگار اقتصادی که به دلیل انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود به دادسرای رسانه احضار و پرونده قضایی برای او تشکیل شده است.
هیرش سعیدیان، روزنامهنگار اقتصادی، امیرحسین مصلی، سردبیر دوهفتهنامه آیت ماندگار، محمد معینی، وبلاگنویس و حسین شنبهزاده، ویراستار هم از فعالان رسانهای دیگری بودند که با انتشار توییتهای جداگانه از تماسهای تهدیدآمیز نهادهای امنیتی با خود خبر دادند.
عالیه مطلبزاده، عکاس خبری و زندانی سیاسی سابق هم روز پنجشنبه سوم خرداد از احضار تلفنی خود به پلیس فتای شهرستان کرج خبر داد.
End of مطالب پیشنهادی
خانم مطلبزاده که ساکن تهران است در اینستاگرام خود نوشت که تماس گیرنده که از یک شماره ناشناس بوده است از او خواسته که به پلیس فتا در کرج مراجعه کند.
او درباره احضار تلفنی خود، نوشت: «آن هم روزی که تعطیل رسمی است و احضار به کرج که خارج از محدوده زندگی من یعنی تهران است. وقتی نپذیرفتم گفتند فردا مراجعه کن. با این استدلال من که باید به ثنا ابلاغیه بفرستید، گفتند الان و تلفنی ابلاغ کردیم و اگر نیایی عواقبش با خودت.»
از اولین ساعات عصر روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت که رسانههای ایران در اخباری ضد و نقیض از «فرود سخت» بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش خبر دادند، سیلی از اظهارنظرها، گمانه زنیها و نظرات حاوی شوخی و طنز و خوشحالی و شادی در اینستاگرام، شبکههای اجتماعی ایکس و گروههای تلگرامی به راه افتاد و تا چند روز پس از آن ادامه دارد.
ساعاتی پس از تایید خبر مرگ ابراهیم رئیسی و همراهانش، رئیس پلیس فتا ایران با صدور اطلاعیهای هشدار داد که «با دقت تمام در حال رصد فضای مجازی» هستند.
پلیس فتا از مردم خواست که از انتشار هر محتوایی که به هر نحوی «باعث تحریک و تشویش احساسات عمومی شود، خودداری کنند.»
این تهدید اما نتوانست مانع سیل پیامهای کاربران شبکههای اجتماعی شود و واژه ایران و رئیسی به انگلیسی به ترند شبکه ایکس (توییتر سابق) تبدیل شد؛ از گمانهزنی درباره علت سقوط و انتقاد درباره نحوه اطلاعرسانی و امدادرسانی تا جوک، طنزپردازی وابراز خوشحالی و ویدیوهای رقص و شادمانی مخالفان.
اما گروهی از مخاطبان بیبیسی فارسی در پیامهایی به ما میگویند در پی درج نظر پای پستهای خبری مرتبط با ابراهیم رئیسی، «با تصویری از نظری که درج کردهاند، تهدید شدهاند.» بیبیسی پیشتر دریافته بود که بعضی از مخاطبان رسانههای فارسیزبان خارج از ایران، هدف تهدید، ارعاب و فشارهای امنیتی برای «پاک کردن کامنت» یا «بستن اکانت» قرار گرفتهاند.
برخورد با خانواده کشتهشدگان ۱۴۰۱: از «احضارهای تلفنی» تا «مسدود کردن حساب بانکی»
از زمان انتشار خبر ناپدید شدن بالگرد حامل ابراهیم رئیسی و همراهانش، گروه بزرگی از خانواده کشتهشدگان اعتراضات ۱۴۰۱ و بعضی از بازماندگان قربانیان اعدامهای دهه ۶۰ از مرگ رئیسی ابراز خوشحالی کردند. هرچند بعضی هم از اینکه نتوانستند شاهد محاکمه ابراهیم رئیسی باشند، ابراز تاسف کردند. آقای رئیسی عضوی از هیئت قضایی چهارنفره موسوم به «هیئت مرگ» بود که در صدور احکام اعدام برای هزاران زندانی سیاسی در دادگاههایی «چند دقیقهای» نقش داشت.
خانوادههای داغدار کشتهشدگان اعتراضات سال ۱۴۰۱ که مدتهاست به دلیل دادخواهی با تهدید و احضار و حتی احکام زندان رو به رو هستند، در این دور برخوردهای امنیتی و پلیس فتا هم با تهدید و احضار مواجه شدند.
شیرین نجفی، خواهر حدیث نجفی که در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در کرج کشته شد، از جمله افرادی است که به خاطر پست اینستاگرامش طی یک تماس تلفنی احضار شده است.
افسون نجفی، خواهر دیگر حدیث نجفی به بیبیسی گفت که در این تماس تلفنی از شیرین خواسته شده که استوری اینستاگرامش درباره ابراهیم رئیسی را پاک کند و به دادسرا مراجعه کند.
به گفته افسون نجفی، شیرین گفته که «احضاریه تلفنی قانونی نیست و باید احضاریه رسمی فرستاده شود»، اما بعد متوجه شده که حساب بانکی او را مسدود کردند.
قبلا هم با خانواده نجفی چنین برخوردی شده بود است. افسون نجفی میگوید: «قبلا هم حسابهای بانکی را مسدود کرده بودند تا خانواده مجبور شود بروند. اطلاعات اینستاگرام آنها را گرفته بودند و حذف کرده بودند و از آنها تعهد گرفته بودند.»
خانواده حدیث نجفی، که ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱ کشته شد به شدت از سوی نیروهای امنیتی تحت فشار بودند.
مادر حدیث نجفی پیشتر در ویدئویی از آزار و اذیت خانواده پس از کشته شدن دخترشان حدیث گفته بود.
فواد چوبین، دایی آرتین رحمانی، نوجوان کشته شده در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ در شهر ایذه هم از تهدید هنگامه چوبین، مادر آرتین و روجا چوبین خاله او خبر داده است.
او در شبکه ایکس (توییتر) نوشت: «اطلاعات امروز خواهرم هنگامه چوبین و روجا چوبین رو تهدید کردند.»
آقای چوبین نوشت که ماموران به آنها گفتند که «این آخرین اخطار است اگر استوری بذارین، شادی کنید بخاطر حادثه رئیس جمهور به اون بچه هاتونم هم رحم نمیکنیم همشون رو میکشیم!»
دایی آرتین رحمانی نوشت که این تهدیدها آنها را فقط «خشمگینتر» میکند و تاکید کرد: «شادی هم میکنیم واسه مرگ تک تکتون، پابرجا ایستادهایم. راهمون ادامه میدیم تا نابودی جمهوری اسلامی.»
آرتین رحمانی پیانی، نوجوان ۱۶ ساله، در جریان شلیک ماموران در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ به سوی مردم در ایذه، خوزستان کشته شد. کیان پیرفلک و سپهر مقصودی دو کودک دیگر، از جمله افرادی بودند که در آن روز کشته شدند.
سازمان حقوقبشری عفو بینالملل در بیانیهای اعلام کرد که مرگ ابراهیم رئیسی نباید «آسیبدیدگان میراث شوم حقوق بشری» یعنی قربانیان جنایات او و خانوادههایشان را از حق دستیابی به حقیقت و دیدن محاکمه و مجازات تمامی افرادی که در جنایات او همدست بودند، محروم کند.
احضار و بازداشتها به صاحبان کسبوکارها هم کشید
رسانههای ایران صبح جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳ به نقل از پلیس استان قم از بازداشت صاحب یک رستوران در شهرستان کهک استان قم خبر دادند و نوشتند که این فرد «در رابطه با مطالبی که دراینترنت منتشر کرده، بازداشت و زندانی شده است.»
در این خبر آمده که مطالبی که این فرد پس از سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی و همراهانش در فضای مجازی منتشر کرده «کذب بوده و محتوای توهینآمیز داشته و باعث آزرده خاطر شدن خانواده کشتهشدگان شده است.»
رسانههای ایران میگویند که بازداشت این فرد با دستور قضایی انجام شده است.
کهک از مناطق ییلاقی در نزدیکی شهر قم و از مناطق محبوب گردشگران است. شناسایی افراد به ویژه صاحبان کسب و کار در چنین منطقه کوچکی احتمالا آسان بوده است.
انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران هم از بازداشت علی ریحانی کجوار، مالک یک کارخانه در تبریز در رابطه با انتشار مطلبی درباره ابراهیم رئیسی خبر داده بود.
سینا یوسفی، وکیل دادگستری در آذربایجان شرقی هم در حساب خود در شبکه اجتماعی ایکس، با انتشار تصویری از یک ابلاغیه قضائی، نوشته به خاطر «اظهارنظر در مورد مرگ رئیسی» برایش پرونده تشکیل شده است.
شقایق محمدی، همسر محمدحسین مرادمند، مدافع تیم فوتبال استقلال تهران هم نوشته به خاطر انتشار «خش باش که ظالم نبرد راه به منزل» که مصرعی از غزل حافظ است و بر سر تفال ابراهیم رئیسی برای رجب طیب اردوغان دستبهدست میشود، «تهدید به جلب و احضار» شده است.
حقوقدانان چه میگویند؟
محسن برهانی، حقوقدان و وکیل دادگستری در شبکه ایکس نوشت: «در این ایام در خصوص چرایی سقوط هلیکوپتر و درگذشت رییس جمهور سابق و همراهان ایشان در فضای مجازی، تحلیلها و تفاسیر مختلفی مطرح شده است. به هیچ عنوان نمیتوان با چماق شویش اذهان عمومی و برهم زدن امنیت روانی جامعه به برخورد با صاحبان این تحلیلها پرداخت.»
به نوشته آقای برهانی، تحلیل و تفسیر، جرم نیست اما مسخره کردن و ابراز شادی از درگذشت هر شخصی، نوعی توهین محسوب میشود.
آقای برهانی معتقد است که اثبات عنصر روانی با مقام قضايی است و نمیتوان وجود «علم به کذب بودن» و «انگیزه تشویش اذهان عمومی» را مفروض دانست.
رئیس پلیس فتا روز چهارشنبه دوم خرداد از شناسایی ۸۰ وبسایت در زمینه «انتشار مصادیق توهینآمیز و شایعه درباره سقوط بالگرد و مرگ رئیسی و همراهانش خبر داد.
او گفت که همزمان با مراسم تشییع آقای رئیسی در تهران، «۵۵۰ رصد تخصصی» صورت گرفته است و به تعدادی از این وبسایتها تذکر داده شده و برای تعدادی هم پرونده قضایی تشکیل شده است.
مهدی بخشی، دادستان کرمان هم روز سهشنبه از احضار هشت نفر و «تذکر و ارشاد تلفنی» ۲۵۴ نفر تنها در این استان طی ۲۴ ساعت خبر داده بود.
با این همه و بهرغم همه فشارها، انتشار این پیامها همچنان ادامه دارد. ازخندیدن و دست انداختن خشتک پاره دژبان ارتش پای تابوت رئیسی گرفته تا «لغزش زبانی» مجری صدا و سیما در برنامه زنده که ابراهیم رئیسی را به جای «سید اولاد پیغمبر»، «سید الاغ پیغمبر» نامید.
مجتبی اکبرین، پژوهشگر دینی و فعال سیاسی که خارج از ایران زندگی میکند با اشاره به احضار روزنامهنگاران نوشت: «دادسرای فرهنگ و رسانه دارد یکی یکی روزنامهنگاران را احضار میکند و پرونده میسازد که چرا درباره سقوط بالگرد فلان خبر و نظر را دادید. تا زندهاید باید برای انتقاد از زندهیتان حساب پس بدهیم؛ وقتی میمیرید برای گزارش مرگتان. لعنت به زنده و مردهیتان.»