۱۴۰۴ آبان ۲, جمعه

 صهیبن وائل باهلی ( -54 هجری ) صحابی پیامبر بود . او فصیح بود و به عنوان نمونه‌ای از فصاحت مورد استفاده قرار می‌گرفت. گفته شده است: فصیح‌تر از صهیبن وائل . 

زندگینامه او

او وائل بن معد بن مالک بن اعصار بن سعد بن قیس بن عیلان بن مضر بن نزار، معروف به صهبان وائل است. او در دوران جاهلیت، خطیبی فصیح بود. او به اسلام گروید . ابن حجر عسقلانی او را در کتاب «الإصابه فی تمییز الصحابه» در زمره اصحاب پیشکسوتی قرار داده است که در زمان پیامبر اسلام آوردند اما او را ملاقات نکردند.

در زمان سلطنت معاویه بن ابی سفیان ، هیئتی از خراسان نزد او آمدند که در میان آنها سعید بن عثمان بن عفان نیز حضور داشت . معاویه از او خواست خطبه بخواند، بنابراین او از نماز ظهر تا نماز عصر سخنرانی کرد . او نه گلو صاف کرد، نه سرفه کرد، نه مکث کرد و نه شروع به صحبت کرد. او در همان حالت ماند تا اینکه معاویه با دستش اشاره کرد. سحبان به او اشاره کرد که سخنانش را قطع نکند. معاویه گفت: نماز. گفت: پیش روی توست: ما در نماز و ستایش و وعده و وعید هستیم. معاویه گفت: تو فصیح‌ترین عرب هستی. سحبان گفت: «و عجم و جن و انس.» [  او در سال 54 هجری در زمان سلطنت معاویه درگذشت. ابن کثیر دمشقی او را در آمار وفات خود در سال 55 هجری ذکر کرده است 

گفتار

  • جاحظ اشاره می‌کند که اعراب از میان خطبه‌های او «خطبه کهنه» را که برای خاندان رقبه بود، «خطبه بکر» را که برای قیس بن خارجه بود و «خطبه زشت» را که خطبه صهبان وائل بود، به خاطر دارند . این خطبه به دلیل زیبایی‌اش به این نام خوانده می‌شد. زیرا او این خطبه را در مقابل معاویه ایراد کرد، اما هیچ شاعر یا خطیبی آن را پیش از او نخواند.
  • جاحظ به صهیب روایت کرد که گفت: «بدترین دو رفیق تو کسی است که بدبخت و مصمم است، زیرا بدبختان نمی‌توانند صبور باشند و فضیلت با صبر به دست می‌آید. کسی که مصمم است، دشوار است و نمی‌داند از او چه انتظاری می‌رود و مصمم بودن جز از طریق تجربه و نردبان کردن عقل غریزه به عقل تجربه حاصل نمی‌شود.»
  • احمد حسن الزیات می‌گوید : خطبه‌های نقل شده از او در مقایسه با شهرتش اندک است و شاید فقدان اعتبار و ریاست، دوری او از احزاب و سیاست، طولانی بودن خطبه‌ها و وحدت موضوع آنها، راویان را از او رویگردان کرده است. 

منابع