۱۴۰۳ دی ۱۵, شنبه

 

ریشه ضرب المثل/ با بزرگان پیوند زده‌ام

منبع
خراسان
بروزرسانی 
 ریشه ضرب المثل/ با بزرگان پیوند زده‌ام
خراسان/ هرگاه دو نفر يا دو خانواده که يکي دارا و يکي ندار است، با هم رفت و آمد يا وصلت کنند، آن که ندار است، وقتي به خانه دارا مي‌رود، صاحبخانه از او همه جور پذيرايي مي‌کند. اما امان از وقتي که پولدار به خانه آدم ندارو بي‌چيز برود. آن بيچاره مي‌خواهد به هر وسيله‌اي که شده، از او پذيرايي کند، اما از کجا و چطور؟ و ناراحت مي‌شود و مي‌گويد: «ما هم با بزرگان پيوند زده‌ايم.» مي‌گويند روزي روباهي از شدت گرسنگي، از لانه‌اش بيرون آمد. تمام اطراف را گشت، اما هيچ خوراکي پيدا نکرد. دوباره به لانه‌اش برگشت و گرفت خوابيد. اما شکم خالي مگر مي‌شد بخوابد؟ باز بلند شد از لانه بيرون آمد. مقداري که رفت، چشمش به شتري بزرگ و چاق افتاد که دراز به دراز خوابيده بود. بيچاره فکر کرد شتر مرده است. به خودش گفت: «از اين بهتر چه باشد؟ خدا داده. بايد به فکر چاره باشم تا بتوانم شتر را تا دم لانه بکشم و چند ماهي از گوشت و پشمش استفاده کنم. بهترين راه اين است که دمم را به دم شتر ببندم و آن را بکشم دم لانه.» آمد و دمش را به دم شتر بست و يواش کشيد. ديد نه، شتر کوچک ترين تکاني نمي‌خورد. اين دفعه با تمام زورش کشيد، يک‌مرتبه شتر از خواب بيدار شد و ديد يکي دارد مي‌کشدش. شتر از جايش بلند شد و روباه هم پاهايش از زمين کنده شد و ديگر دستش به جايي بند نبود. شتر راه افتاد و روباه هم به دم شتر آويزان بود. در اين وقت گرگي که سر تپه‌اي نشسته بود و تماشا مي‌کرد، ديد شتري از دور مي‌آيد و روباهي هم به دم او بسته شده است. وقتي شتر نزديک شد، گرگ از روباه پرسيد: «اي روباه! اين چه وضع است؟ اين چه کار است؟» روباه بيچاره که از کرده خود سخت پشيمان شده بود جوابي نداشت بدهد و گفت: «من هم اين روزها با بزرگان پيوند زده‌ام!» برگرفته از کتاب «تمثيل و مثل» گردآوري احمد وکيليان با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar