مرگ قاسم سلیمانی و رازهای نگفته پستوی نظام
دو هفته بعد از مرگ قاسم سلیمانی، در حالیکه همه درحال قهرمان سازی از اوبودند، محمد_علی_جعفری فرمانده پیشین سپاه توییت کرد که سلیمانی در سرکوب اعتراضات کوی_دانشگاه و جنبش_سبز نقش محوری داشته است.
طرفداران قاسم سلیمانی توییت را جعلی
دانستند و اعلام کردند متعلق به عزیز جعفری نیست. سخنگو و مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران هم گفت اکانت منتسب به جعفری جعلی است، اما در کمال تعجب ساعتی بعد خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران اصالت این اکانت را تائید کرد!
با وجود تمام حساسیت ها اما عزیز_جعفری چند روز پیش مجددا
در مصاحبهای با خبرگزاری_فارس گفت که #قاسم_سلیمانی فقط امضا کننده نامه هشدارآمیز ۲۴ فرمانده سپاه به محمد خاتمی نبود، بلکه نویسنده نامه ای بود که بعد از اعتراضهای کوی دانشگاه در سال ۷۸ به تهدید رئیس جمهور وقت پرداختند.
قاسم سلیمانی اکثر دوران مسوولیت خود در سپاه را به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه فعالیت کرده و همواره گزارش فعالیتهای نیروی قدس را به طور مستقیم به خامنه ای تحویل میداد.
راز اختلاف اولیه آنها در همین مطلب بود:
عزیز جعفری ابتدا خواستار اطلاع از این فعالیتها بود، اما با مخالفت شدید قاسم سلیمانی روبرو شد و همین امر آغاز اختلاف بود.
البته سلیمانی مدعی بود که خامنهای شخصا از وی خواسته این گزارشها را فقط به خود او ارایه دهد.
ارتباط گسترده سلیمانی با برخی از سیاسیون در ایران از جمله هاشمی رفسنجانی و چهرههایی چون جهانگیری و در مقابل ارتباط جعفری با برخی از مراجع منتقد جریان هاشمی، اختلاف این دو را گسترش داد.
کار به جایی رسید که جعفری به مرتضی الویری شهردار وقت تهران گفته بود که بدون هراس، فساد اقتصادی همسر قاسم سلیمانی را افشا کند.
سلیمانی در تلافی این اقدام جعفری، با ارائه گزارشهایی از ضعف سپاه به ویژه در پروژههای موشکی به خامنهای اطلاعرسانی کرد و هر بار از کارشکنی فرمانده کل سپاه در امور مربوط به نیروی قدس گلایه کرد. اختلافات سلیمانی و جعفری رفته رفته به کینهای میان این دو تبدیل شد که حتی با مرگ وی هم حل نشد.
دوسال بعد از مرگ سلیمانی، باز جعفری فایل صوتی یک جلسه محرمانه را فاش کرد تا اوج فساد #هولدینگ_یاس وابسته به نیروی قدس را فاش و سلیمانی را در افکار عمومی زیر سوال ببرد که البته تا حد زیادی هم موفق بود.