آیه 3 سوره اخلاص
<<2 | آیه 3 سوره اخلاص | 4>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لَمْ یَلِدْ»: فرزندی نزاده است. یعنی نه کسی فرزند او است، و نه او پدر کسی است. «لَمْ یُولَدْ»: زاده نشده است. به دنیا آورده نشده است. یعنی نه فرزند کسی است، و نه کسی پدر او است.
نزول
شأن نزول آیات 1 تا 4:
محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از محمد بن مسلم و او از امام صادق علیهالسلام و نیز ابن بابویه بعد از شش واسطه از محمد بن مسلم و او از امام صادق علیهالسلام روایت کنند که یهود از پیامبر خواستند که نسب خداوند را براى آنها بیان نماید. پیامبر سه روز در جواب آنها تأمل فرمود سپس این سوره نازل گردید.[۱]
و نیز محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از عاصم بن حمید نقل نماید که گفت: از امام سجاد علیهالسلام درباره توحید سؤال گردید. فرمود: خداوند میدانست که در آخرالزمان مردم متفکر و متعمق در امور، وجود خواهند داشت لذا این سوره و آیاتى چند از سوره حدید را به پیامبر خود نازل نمود.[۲]
أبی بن کعب و جابر بن عبدالله انصارى گویند: مشرکین به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: خداى خود را از براى ما تعریف کن که از چه نسب و حسبى است سپس این سوره نازل شد و این سوره مکیه است.[۳]
ابن عباس گوید: عامر بن طفیل و اربد بن ربیعه برادر لبید نزد پیامبر آمدند. عامر گفت: یا محمد به چه چیز ما را میخوانى و دعوت میکنى. پیامبر فرمود: شما را به سوى خداى خود میخوانم سپس گفت: براى ما بگو که این خداى تو از طلا است یا از نقره و یا از آهن است یا چوب؟ سپس این سوره نازل شد و چون اربد از روى مسخره و استهزاء این سؤالات را تکرار مینمود لذا صاعقه اى آمد و او را سوزانید و عامر نیز از ترس دیدن آن منظره قالب تهى کرد و مرد.
ضحاک و قتاده و مقاتل گویند: عده اى از دانشمندان یهود نزد پیامبر آمدند و گفتند: خداى خود را براى ما توصیف کن، شاید به او ایمان بیاوریم زیرا خداوند صفت و نعمت خود را در تورات آورده است سپس این سوره نازل گردید.[۴]
عبدالله بن سلام که از دانشمندان یهود بود به مکه رفت تا پیامبر اسلام را ببیند وقتى که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد. پیامبر از او سؤال کرد و او را به خداوند قسم داد که آیا وصف وى را در تورات دیده است یا نه؟ عبدالله بن سلام گفت: اول تو خداى خود را براى من توصیف و تعریف بنماى تا من آنچه خواستى به تو بگویم سپس این سوره نازل گردید و پیامبر آن را براى عبدالله بن سلام قرائت فرمود و سبب اسلام آوردن عبدالله بن سلام هم همین سوره گردید ولى او تا مدتى ایمان و اسلام خود را از یهودیان پوشیده میداشت تا این که پیامبر از مکه به مدینه مهاجرت فرمود پس از مهاجرت پیامبر عبدالله اسلام خود را آشکار ساخت.[۵]
ابن عباس گوید: یهود که از آن جمله کعب بن اشرف و حى بن اخطب بودند نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: خداى خود را براى ما تعریف کن سپس این سوره نازل گردید.[۶]
چنان که قتادة و سعید بن جبیر نیز موضوع آمدن ابن اشرف و ابن اخطب را روایت نموده اند و این خود میرساند که این سوره مدنى است.[۷] از طریق ابان از انس روایت شده که یهود خیبر نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا اباالقاسم خداوند فرشتگان را از نور خلق کرده و آدم را از حمأمسنون آفریده و ابلیس را از زبانه آتش به وجود آورده و آسمان را از دود خلق کرده و زمین را از کف آب به وجود آورده پس به ما خبر بده از پروردگار خود که از چه چیزى به وجود آمده است؟
پیامبر جوابى نداد تا این که جبرئیل این سوره را نازل نمود.[۸] ابن عباس گوید: مسیحیان نجران با عاقب و سید که از سران آنها بودند نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: خداى خود را براى ما تعریف کن که از چه جنسى است؟ سپس این سوره نازل گردید و از این جهت به این سوره (نسب الرّب) نیز مى گویند.[۹]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ «3»
فرزند نياورده و فرزند كسى نيست.
نکته ها
رابطه خداوند با موجودات، رابطه آفرينش است نه زايش. او موجودات را مىآفريند، يعنى از نيستى به هستى مىآورد، نه آنكه خود بزايد. زيرا نوزاد از جنس والدين و در واقع جزئى از آنهاست، در حالى كه هيچ چيز از جنس خداوند و يا جزئى از او نيست.
چون بيشتر مشركان و اهل كتاب براى خداوند فرزند قائل بودند، لذا «لَمْ يَلِدْ» كه به معناى نداشتن فرزند است، مقدّم بر «لَمْ يُولَدْ» آمده است. «1»
موجودات، نه فقط از او زاده نشوند، بلكه حتى از او خارج نشوند، آن گونه كه ميوه از گل، درخت از هسته، آب از ابر و چشمه، آتش از چوب، كلام از دهان، نوشته از قلم، بو از گل، مزه از غذا، فكر از عقل، گرما از آتش، سرما از يخ، خواب و خيال از ذهن، اندوه و شادى و بيم و اميد از دل، صادر و خارج مىشوند. «2»
اين آيه، هم عقيده مسيحيّت كه عيسى را فرزند خدا مىدانند و هم عقيده يهود كه عُزير را فرزند خدا مىدانستند و هم عقيده مشركان جاهلى كه فرشتگان را دختران خدا مىپنداشتند، رد مىكند.
«1». تفسير نوين.
«2». بخشى از مطالب فوق برخاسته از سخن امام حسين عليه السلام در پاسخ مردم بصره است كه از آن حضرت معناى صمد را پرسيده بودند. (تفسير نورالثقلين)
جلد 10 - صفحه 642
پیام ها
1- صَمَديّت و بىنيازى خداوند از همه چيز، دليل آن است كه او نياز به فرزند و والدين ندارد. «اللَّهُ الصَّمَدُ. لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ»
2- خداوند علّتى ندارد و از چيزى به وجود نيامده است. «وَ لَمْ يُولَدْ»
3- مولود، معلول است و نمىتواند خدا باشد. «وَ لَمْ يُولَدْ» (چگونه مسيحيان عيسى را مولود مريم، ولى باز هم او را خدا مىدانند؟)
پانویس
- ↑ تفاسیر برهان و على بن ابراهیم.
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
- ↑ تفاسیر مجمع البیان از خاصه و جامع البیان و طبرانى و قاضى عبدالجبار و صحیح ترمذى و حاکم و ابن خزیمه از عامه.
- ↑ تفسیر مجمع البیان.
- ↑ تفسیر قاضى عبدالجبار معتزلى.
- ↑ تفسیر ابن ابى حاتم.
- ↑ تفاسیر جامع البیان و ابن المنذر.
- ↑ کتاب العظمة از ابوالشیخ.
- ↑ تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.