۱۴۰۳ دی ۱۸, سه‌شنبه

 روزنامه اعتماد

تصميمي شجاعانه

مهدي بيك‌اوغلي|روابط ايران و امريكا در دوران ترامپ-پزشكيان چه سرانجامي پيدا مي‌كند؟ آيا اين دو رييس‌جمهور مي‌توانند از تابوهاي گذشته عبور كرده و افق‌هاي تازه‌اي به سمت تحقق منافع دو طرف بگشايند؟ نشانه‌هاي بسياري از اراده براي تغيير در روابط دو كشور مشاهده مي‌شود، از يك طرف رييس‌جمهوري در ايران روي كار آمده كه شعار «تنش‌زدايي» و «توسعه مناسبات با جهان» را محور شعارهايش قرار داده و از سوي ديگر ترامپ هم به دفعات اظهاراتي در خصوص ضرورت حل معادله ارتباطي ايران و امريكا با استفاده از ديپلماسي داشته است. اين اتمسفر تازه، نويدبخش فضاي متفاوتي در روابط دو كشور است. محمدجواد حق‌شناس، استاد روابط بين‌الملل در گفت‌وگو با «اعتماد» اما از ضرورت اتخاذ «يك تصميم شجاعانه» در ايران مي‌گويد. تصميمي كه خط بطلاني بر دهه‌ها انسداد در روابط با دو كشور بكشد و ايران را در آستانه فصلي نو قرار دهد. به اعتقاد حق‌شناس، كشورهاي عربي به دليل سرمايه‌گذاري‌هاي فراوان و خطر سرايت بحران، در اين دور از مذاكرات، موافق برقراري رابطه ايران و امريكا هستند. در حالي كه به‌زعم حق‌شناس تركيه و اسراييل را مي‌توان مهم‌ترين مخالفان خارجي ايجاد چنين رابطه‌اي قلمداد كرد. در صحنه داخلي هم حق‌شناس، تندروها و كاسبان تحريم را مهم‌ترين موانع پيش روي از سر‌گيري روابط ايران و امريكا معرفي مي‌كند. كاسباني كه طي دهه‌ها و سال‌هاي متمادي ميلياردها دلار از اين قطع رابطه سود كرده‌اند، طبيعي است كه به هر دستاويزي چنگ مي‌زنند تا از ايجاد اين رابطه جلوگيري كنند. در آستانه اول بهمن ماه و ورود ترامپ به كاخ سفيد «اعتماد» گفت‌وگويي با اين استاد روابط بين‌الملل طراحي كرده تا به بخشي از پرسش‌هاي مطرح شده پاسخ دهد.
 
اول بهمن‌ماه روزي است كه ترامپ به كاخ سفيد نقل مكان كرده و رسما زعامت خود بر دولت امريكا را آغاز مي‌كند. ايران چگونه مي‌تواند منافع ملي خود را در دوران ترامپ و از دل روابط با امريكا تامين كند؟
در رابطه با حوزه سياست خارجي و اساسا موضع‌گيري‌هايي كه تصميمات آن به خارج از مرزهاي كشور باز مي‌گردد، بايد به يك عنصر و شاخص اصلي توجه داشت كه منافع ملي ايران و ايراني است. يكي از مشكلات ايران در سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي مرتبط با روندها و تصميماتي است كه در تعارض ميان منافع ملي و رويكردهاي ايدئولوژيك قرار دارند. در اين بخش مسوولان اجرايي و ديپلمات‌هاي ايراني دچار تنگنا و تعارض در حوزه تصميم‌سازي بودند. اساسا مشخص نبود (و شايد هنوز هم نباشد) چه مسير و رويكردي بايد در پيش گرفته شود و با چه طرف و قدرتي بايد مذاكره كرد و با چه قدرتي نه؟ كار به وضعيت فعلي كشور رسيد و نتيجه آن ايجاد اختلالات جدي در حوزه منافع كشور و خسارات‌هاي وارده بسيار به منافع ملي و پرستيژ كشور در سطح مناسبات منطقه‌اي و جهاني است. از سوي ديگر دستيابي به اهدافي كه در سند چشم‌انداز بر آنها تاكيد شده بود، ممكن نشد. در سند چشم‌انداز 1404قرار بود ايران در حوزه‌هاي منطقه‌اي، اقتصادي، ترازهاي توسعه‌اي و تجاري و... در رتبه نخست منطقه قرار داشته باشد، اما ايران نه تنها نتوانسته به اين جايگاه برسد، بلكه از بسياري از رتبه‌هاي قبلي خود نيز نزول كرده است. ايران از كشورهايي چون عربستان، تركيه و حتي عراق كه سال‌ها درگير جنگ بوده و حتي امارات و قطر و... عقب مانده و دچار پسرفت‌هايي شده است كه جبران آن شايد به اين سادگي‌ها ممكن نباشد.