با توجه به آنچه گفته شد، اگر جالینوس براي اثبات موضوعات بخش اول (مبادي) دلیل اقامه کند، نباید به اعتبار این که طبیب است از وی پذیرفت، بلکه بدان سبب که دوست دارد فیلسوف باشد اجازه دارد در این موضوعات اظهار نظر کند، مانند فقیه اگر بخواهد درستی وجوب تبعیت از اجماع را اثبات کند نباید به اعتبار فقیه بودن چنین کند، بلکه به اعتبار متکلّم می تواند استدلال کند، زیرا بر طبیب به حیثیت طب و بر فقیه به حیثیت فقه روا نباشد، بر اثبات این گونه موضوعات دلیل اقامه کند که مستلزم دَوْر باطل می گردد.
ابن سینا، قانون در طب.