۱۴۰۴ آذر ۱۱, سه‌شنبه

 

رستاخیز اجتماعی در ایران: نسل جوان فضای عمومی را از نو می‌سازد

گزارش تازه‌ای که رسانۀ کانادایی لاپرس به نقل از نیویورک‌ تایمز منتشر کرده، از دگرگونی کم‌سابقه‌ای در شهرهای ایران خبر می‌دهد : دگرگونی‌ای که در آن نسل جوان با کنار زدن هنجارهای رسمی، جشن‌ها، رقص‌ها و حضور گستردۀ زنان بی‌حجاب را به عرصه عمومی بازگردانده و نشانه‌های برآمدن یک «حوزه عمومی» تازه افکار را آشکار کرده است. این تحولات، به‌رغم تداوم سرکوب سیاسی، از شکافی رو‌به‌ گسترش میان جامعه و حاکمیت مذهبی و مالاً یک رستاخیز بزرگ اجتماعی در ایران خبر می‌دهند. 

نمایی از خیابان های تهران و زنان و جوانان بدون حجاب اجباری
نمایی از خیابان های تهران و زنان و جوانان بدون حجاب اجباری © .
تبلیغ بازرگانی

گزارشی که وب‌سایت کانادایی لاپرس  امروز سه شنبه دوم دسامبر به نقل از نیویورک‌تایمز منتشر کرده، تصویر کم‌سابقه‌ای از تحولات اجتماعی در ایران ارائه می‌دهد : تصویری که در نگاه نخست بیش از آنکه به یک کشور زیر سلطۀ حکومت مذهبی شباهت داشته باشد، یادآور جوامعی است که در مسیر تاریخی گذار به مدرنیته، مرزهای سخت میان عرصه خصوصی و عمومی را درنوردیده‌اند. نویسندگان گزارش، فرناز فصیحی و صنم ماحوزی، نشان می‌دهند که چگونه شهرهای بزرگ ایران، به‌ویژه تهران، در هفته‌های اخیر صحنه ظهور نوعی کنش جمعی تازه شده‌اند : رفتاری که در آن زنان و مردان جوان با بی‌پروایی بی‌سابقه هنجارهای رسمی را کنار زده‌اند و فضای عمومی را به میدان بازتعریف خود بدل کرده‌اند.

به روایت نیویورک‌تایمز، جشن‌ها، کنسرت‌ها و رقص‌های خیابانی، حضور گسترده زنان بی‌حجاب، موسیقی پاپ و حتی هارد راک در معابر عمومی و ازدحام جوانان در جشنواره‌های هنری، اکنون واقعیت‌هایی ملموس و قابل مشاهده‌اند. گزارش می‌نویسد : این صحنه‌ها نه در برلین یا نیویورک، بلکه در تهران و شیراز و اصفهان رخ می‌دهند و به سرعت در حال گسترش هستند. یکی از فعالان فرهنگی در تهران می‌گوید جامعه ایران «با سرعتی باور نکردنی» در حال تغییر است و نسل جوان «تابوها را می‌شکند».

این تحولات، در نگاه تحلیلی، تنها یک سلسله رفتارهای پراکنده نیستند. آنها نشانه‌های شکل‌گیری نوعی حوزه عمومی نوپدید‌اند : فرایندی که یادآور مسیر تاریخی شکل‌گیری حوزه عمومی مدرن در غرب است، همان‌گونه که یورگن هابرماس آن را در اثر بزرگ و راهگشای خود، حوزۀ عمومی، توصیف کرد: جایی که رفتارها، دیدارها و سلیقه‌های برخاسته از زندگی خصوصی، به تدریج به فضای عمومی راه یافتند، بر آن تأثیر گذاشتند و در نهایت ساختارهای سیاسی را وادار به دگرگونی کردند.

نمونه‌هایی که گزارش نیویورک تایمز برمی‌شمارد – از رقص هیپ‌هاپ در خیابان‌های شیراز تا دویدن زنان و مردان در کنار هم در ماراتن کرمان، از جشن‌های شبانه در کویر تا نمایش مد در بازار بزرگ تهران – همگی مصداق‌هایی از گسترش تدریجی همان فضای عمومی‌اند : فضایی که دیگر در انحصار نهادهای رسمی و ایدئولوژیک نیست و هر روز لایه‌های تازه‌ای از زندگی اجتماعی را دربرمی‌گیرد و مهمتر از همه نسلی از جوانان برخوردار از فکر انتقادی و غیرایدئولوژیک را پرورش می دهد.

نیویورک‌تایمز می‌نویسد این تحولات در حالی رخ می‌دهد که سرکوب سیاسی در ایران همچنان ادامه دارد: بازداشت استادان دانشگاه، افزایش اعدام‌ها و محدودیت‌های امنیتی همچنان به قوت خود باقی هستند. اما دولت مسعود پزشکیان که با وعده گشایش‌ها و تساهل اجتماعی انتخاب شده بود، نه تمایل و نه توان مقابله سخت با این موج را دارد. از سوی دیگر بحران‌های اقتصادی، کمبود آب و انرژی و آثار جنگ دوازده‌ روزه با اسرائیل، حکومت را در موقعیتی قرار داده که در آن ابزارهای کنترل اجتماعی کارآیی گذشته را ندارند.

به عنوان نمونه، برنامه دولتی «کنسرت‌های شادی» که در شهریور امسال برای تقویت همبستگی پس از جنگ برگزار شد، به‌جای همسویی با سیاست‌های رسمی، شکاف میان نسل جوان و رهبران نتعصب مذهبی را آشکارتر کرد. بیش از یک میلیون نفر در این کنسرت‌ها شرکت کردند و به نوشته گزارش نیویرک‌تایمز، همین حضور گسترده نشان داد که خواست تغییر دیگر محدود به گروه‌های کوچک نیست.

در بخشی از گزارش، یک دختر جوان در تهران می‌گوید برای او شرکت در کنسرت‌ها فرصتی است برای آنکه «لحظه را زندگی کند» و از فضای سنگین جنگ و بحران فاصله بگیرد. تحلیلگران نقل‌شده در گزارش نیز این کنش‌های روزمره را نوعی مقاومت مدنی می‌دانند که «فاصله‌هایی در ساختار قدرت» ایجاد کرده و حکومت را در برخی حوزه‌ها وادار به عقب‌نشینی کرده است.

در مجموع، آنچه در این گزارش توصیف می‌شود تنها گشایشی موقتی در محدودیت‌های اجتماعی نیست، بلکه نشانه پیدایش دوباره نوعی حوزه عمومی از پایین است : حوزه‌ای که از دل زندگی روزمره برمی‌خیزد و به تدریج عرصه سیاسی را تحت فشار قرار می‌دهد و در ناخودآگاه خویش نظم جایگزین را پرورش می دهد. همان منطق تاریخی که در تحلیل هابرماس از روزگار روشنگری تا انقلاب‌های اروپایی دیده می‌شود، در شکل تازه‌ای در جامعه امروز ایران نمایان شده است: گذار از فضای خصوصی به میدان عمومی و تبدیل نیازهای زیسته به مطالبه‌های اجتماعی.

به نظر می‌رسد نسل جوان ایران با رفتارهای جمعی، نه با شعارهای سیاسی، در حال بازتعریف مرزهای آزادی است. حرکتی که هنوز شکننده است، اما نشانه‌ای از شکل‌گیری نیرویی تازه در جامعه‌ای است که سال‌ها تحت فشارهای سیاسی و ایدئولوژیک یک رژیم مذهبی نابهنگام بوده است. این فرایند اگر ادامه یابد، می‌تواند به یکی از مهم‌ترین تحولات اجتماعی ایران و منطقه در دهه‌های اخیر بدل شود.