مراسم سوگند رضاشاه
✍🏻️ عباس اسلامی
امروز ۲۵ آذر مصادف است با جلوس رضاخان بر تخت مرمر و مراسم ادای سوگند شاهی در سال ۱۳۰۴ش. تصویری بغایت معنیدار (شیخ و شاه) از این مراسم در زیر آوردهام ابتدا حتما آنرا ببینید که ۱۶ تا از علما ۸ عمامه سفید و ۸ عمامه سیاه به شکل نیم دایره دور میز و صندلی جواهرنشان نادری رضاخان را چون نگینی در بر گرفتهاند!
یکسال پیش خود آن علما در قم به رضاخان که دم از جمهوری میزد گفتند چرا شاه نمیشوی؟! جمهوری از غرب میآید و مانند جمهوری ترکیه و آتاترک یعنی سکولار و ضد دین است اما پادشاهی از اعماق تاریخ و سنت ایرانی میآید. و رضاخان آنرا قاپید و از قم به خیال شاهی به تهران بازگشت!
در تصویر زیر این نوشته، هیات وزرا در جلوی مجلس در سمت راست و معاونین در سمت چپ قرار دارند و نخست وزیران پیشین مانند عبدالحسین فرمانفرما، سعدالدوله، محمد ولیخان تنکابنی، نیز حضور دارند.
جایگاه آدمها معنیدار است و نزدیکترین کسان به مرکز و نماد قدرت یعنی رضاخان، روحانیون هستند و در بین آنها نیز دو سید از همه نزدیکتر و مقربتر: یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ رضاخان!
شاید نا آشنایان تاریخ ندانند این دو سید کیستند؟! این دو برادر ناتنی هستند و از مستبدینِ ضد مشروطه که در دوران مشروطه، ضربات مهلکی بر مشروطه نوپای ایران زدهاند!
متولیان دین و قدرت همیشه همکار و رفیق هم بودهاند. ۵۰ سال اخیر را نبینید که بینشان اختلاف افتاد، همکاری آنها تاریخی دیرین دارد دوران صفوی و قاجاری.
اما برگردم به آن شانزده عمامهدار که رضاخان را چون نگینی در میان گرفتهاند. ۸ تا عمامه سفید و ۸ تا عمامه سیاه هستند. آنها عبارتند از: آیتالله کاشانی، آیتالله محمد بهبهانی، میرزا یحیی امام جمعه خویی، میرزا هاشم آشتیانی، شیخ محمدحسین یزدی و شیخ زینالعابدین رهنما و...
روزنامه ایران در مورد مراسم تحلیف رضاخان می نویسد که رضاخان: پشت میزی قرار گرفت که روی آن قران قرار داشت و در موقع ادای مراسم تحلیف نیز۱۴ توپ شلیک شد.
به نوشته روزنامه ایران در سمت راست رضاخان، حاجی میرزا ابوالقاسم امام جمعه سابق و در سمت چپ رضاخان حضرت آقای ظهیرالاسلام قرار داشتند. (روزنامه ایران؛ ۲۵ آذرماه ۱۳۰۴، ش)
به معرفی این دو برادر ناتنی که از همه نزدیکتر و در طرف راست و چپ رضاخان هستند میپردازم:
پدر این دو سید، میرزا زین العابدین بوده که به فرمان ناصرالدین شاه امام جمعه تهران بود و او اولین روحانی بوده که بقول اسماعیل رائین عضوی فراموشخانه شد و متمایل به انگلیسیها.
بهگفته یحیی دولتآبادی: میرزا زین العابدین برای رفتن به حج از مسیر اروپا میرود و چشم و گوش باز است! قدرت او بحدی بوده که صدراعظم عوض میکرد!
بهقول دوستعلی معیری: «امام جمعه از سفر مکه باز آمد، استقبالی شایان شد من نیز رفتم، به دیدارم آغوش گشود. گفت: غم مخور چیزی نخواهد گذشت که عین الدوله را بر سر جایش خواهم نشاند و اتابک را باز خواهم آورد!»
میرزا آقاخان کرمانی در کتابش رضوان میگوید: «امام جمعه تهران بیمار شد دکتر طولوزان، شراب کهنه تجویز کرد. امام جمعه گفت: اگر بخورم به جهنم خواهم رف، دکتر گفت: اگر نخورید زودتر خواهید رفت!
اما دوتا فرزند او که در طرف راست و چپ رضاخان در مراسم تحلیف قرار داشتند: یکی میرزا ابوالقاسم داماد مظفرالدین شاه که در جریان بلوای قند و سخنرانی جمالالدین واعظ اصفهانی به طرفداری از شاه با مشروطه طلبان درگیر شده و در ۱۳۲۱ق پس از مرگ پدرش امام جمعه تهران شد. فردی ضد مشروطه و جزو مستبدین بود، پس از فتح تهران وقتی فاتحین مشروطه، شیخ فضلالهنوری را دار زدند همان روز این حاج سیدابوالقاسم با وحشت زیادی از مشروطه خواهان، با شتاب خود را به سفارت روس در زرگنده رسانده در آنجا متحصن شد، شخص امپراطور روس این حاج سیدابوالقاسم امام جمعه را به تابعیت روس پذیرفته و تحت حمایت خود قرار داد! جالب است: پدر عضو فراموشخانه و انگلیسی و فرزند تحت حمایت امپراطور روس!
اما برادر ناتنی او که در سمت چپ رضاخان ایستاده سیدجواد ظهیرالاسلام بود او تولیت مسجد سپهسالار، تولیت آستان قدس رضوی و سپس سناتور انتصابی تهران در دوره اول مجلس سنا میگردد او از محتکرین اصلی گندم در دوره مظفرالدین شاه بود که با احتکار گندم و گران فروشی آن به قحطی دامن میزد، هیچکس حتی حاکم تهران نیز جرات نزدیک شدن به او و درخواست بیرون آوردن گندمهای احتکار شده را نداشت.
این دو برادر در میان آن شانزده تا که رضاخان را در بر گرفته بودند نزدیکترین و چسبیده به رضاخان بودند و به محض قسم خوردن به قرآن توسط رضاخان، چهار ده توپ نیز به علامت ۱۴ معصوم شلیک شد!
این تصویر به درازای تاریخ ایران است. فرد برجسته این جمع مدرس بود
