۱۴۰۳ آذر ۲۷, سه‌شنبه

 قبض برق مصرفی دو ماهه خانواده ای کوچک به مبلغ یکصد هزار تومان (یک دلار و سی سنت) می آید و غر و لند بابت پرداخت برقی که قطعی هم دارد. پرداخت سه تومان (برابر با شش سنت از دلار 75 تومانی) بابت چهل پنجاه کیلومتر سفر با مترو. پرداخت همین شش سنت برای هر لیتر بنزین در شرایط تحریم... ؟!؟!؟

 



 پی‌یر هسکی، تحلیلگر هفته‌نامۀ نوول‌ابزرواتور، در مقاله‌ای در این نشریه نوشته است که جمهوری اسلامی ایران بیش از اوکراین نخستین معضل دونالد ترامپ به محض ورود او به کاخ سفید خواهد بود. در توضیح این نظر تحلیلگر فرانسوی نوشته است که فروپاشی متحدان منطقه‌ای تهران نقشۀ جغرافیای سیاسی خاورمیانه را تغییر داده و همگان را به بازنگری در راهبردهای خود واداشته است.

به نوشتۀ "پی‌یر هسکی" امروز معادلۀ ایران از اساس متفاوت و نگران‌کننده است. سرمایه‌گذاری‌های گستردۀ رژیم تهران در راهبرد منطقه‌ای خود به نام "محور مقاومت" طی یک سال جنگ با اسرائیل درهم شکسته شدند و سقوط رژیم اسد نتیجۀ همین شکست بوده است.

در این تغییرات سریع، رئیس جمهوری منتخب آمریکا، دونالد ترامپ، همانند بنیامین نتانیاهو یک اولویت دارد و آن جلوگیری از دستیابی رژیم ایران به سلاح اتمی است. به نوشتۀ وال‌استریت جورنال، در گفتگو با بنیامین نتانیاهو، دونالد ترامپ تأکید کرده است که او نمی‌خواهد در دورۀ ریاست جمهوری او رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد. به نوشتۀ مقاله‌نویس نوول ابزرواتور، معنای این سخن عبارت از این است که ترامپ با انهدام تأسیسات اتمی ایران توسط اسرائیل مخالفت نخواهد کرد، هر چند ترامپ در عین حال از جنگی بی‌پایان با حضور آمریکا در آن دوری می‌جوید.

پی یر هسکی در پایان مقالۀ خود نوشته است که پس‌لرزه‌های حملۀ حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر سال گذشته و نتایج و پی‌آمدهای غیرقابل پیش‌بینی آنها در ایران بسیار پیچیده‌تر و سخت تر خواهد بود.

در مطلبی مشابه، رونو ژیرار، تحلیلگر فیگارو در این روزنامه نوشته است که در مقابل ایران و تلاش این کشور برای تولید سلاح اتمی، دونالد ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا سرسخت و سمج خواهد بود و هرگز پیامی از سر ضعف نخواهد فرستاد، هر چند رئیس جمهوری منتخب آمریکا در نهایت معامله را به جنگ ترجیح می‌دهد. با این حال، به گفتۀ مفسر فیگارو، دونالد ترامپ هرگز مرعوب محور چهار رژیم دیکتاتوری روسیه، ایران، کره شمالی و چین نخواهد شد.

به نوشتۀ رونو ژیرار ترامپ آماده است در ازای چشم‌پوشی تهران از سلاح هسته‌ای و محور مقاومت علیه اسرائیل تحریم‌های جهانی علیه رژیم ایران را تدریجاً لغو کند و به حکومت ایران اجازه بدهد که همانند دورۀ شاه به یک قدرت بزرگ تجاری تبدیل بشود. به نوشتۀ رونو ژیرار، حقوق بشر هرگز دغدغۀ ترامپ نخواهد بود زیرا، آن را مصداق دخالت در امور کشورها می‌داند.

تحلیلگر فیگارو در پایان دورۀ کنونی را سرنوشت ساز و تعیین‌کننده خوانده و گفته است که در این دوره یا شاهد جنگ میان غرب و ایران خواهیم بود یا شاهد معامله‌ای بزرگ برای تأمین صلح میان غرب و جمهوری اسلامی ایران.    

 ده بار خواندن هم کفایت نکند....                                                                                   


جان سادلر (1615-1615)، دوست اولیور کرامول و منشی خصوصی او، حقوق پادشاهی را در سال 1649 منتشر کرد که در آن "تبارشناسی اسرائیلی مردم بریتانیا" بیان شده بود.

پروتستان های بریتانیایی در قرن نوزدهم، متکلمان و دانشمندان خاص خود را داشتند که بر اساس "علمی" ثابت کردند که ساکنان بریتانیای کبیر از نظر ژنتیکی، نژادی و زبانی نوادگان مستقیم قبایل گمشده اسرائیل باستان هستند. آنها قبلاً با اطمینان در مورد ده قبیله صحبت می کردند. احتمالاً دوره خلاقیت ادبی و علمی فعال در موضوع "بریتانیا و اسرائیل" با کتاب "برادران ریچارد، دانش نازل شده از پیشگویی ها و زمان ها" در سال 1794 آغاز شد.

کتاب جان ویلسون انگلیسی، "منشأ اسرائیلی ما"، که در سال 1840 منتشر شد، علاقه زیادی در بین انگلیسی ها برانگیخت. همچنین کتابی دیگر در این مورد در سال 1879 از جان پیم یتمن به نام "منشاء شماتیک)سامی) ملل اروپای غربی" منتشر شد.

در سال 1890، کتاب جان گارنیر بنام اسرائیل در بریتانیا چاپ شد که بیانیه مختصری از شواهد در اثبات منشاء اسرائیلی نژاد بریتانیایی ها بود. این کتابی بسیار محبوب در باره موضوع مورد بحث ما بود و بارها در انگلستان و همچنین در تعدادی از کشورهای انگلیسی زبان تجدید چاپ شد. پس از این کتاب، اصطلاحات "اسرائیلیسم بریتانیایی" و "انگلواسرائیلیسم" رواج یافت.

اسرائیل در نیمه دوم قرن 19 در انگلستان شروع به کسب اشکال سازمانی کرد. حامیان اسرائیلیات که به فرقه های مختلف پروتستانتیسم تعلق داشتند، مجبور شدند به دنبال افرادی همفکر بگردند. زیرا در برخی کلیساهای انگلیسی، همه حاضر نبودند نظرات اسرائیلی را توسعه دهند. بسیاری بر این باور بودند که ریشه های اسرائیلی مردم بریتانیا یک افسانه است. بر این اساس حتی در برخی از کلیساهای پروتستان انشعاب هایی رخ داد. بنابراین، کاردینال کاتولیک جان هنری نیومن (1801-1890) در نیمه اول زندگی خود یکی از اعضای کلیسای انگلیکن بود. با این حال، در سال 1845 او آنها را ترک کرد و به کلیسای کاتولیک رومی پیوست. جان هنری دلیل این انتقال را با گفتن این که یک خطر بسیار واقعی وجود دارد که حامیان اسرائیلیات بریتانیایی "کلیسای انگلستان را تسخیر کنند" توضیح داد.

در پایان قرن نوزدهم، ادوارد هاین، ادوارد ویلر برد و هربرت آلدرسمیت، جنبش اسرائیلی بریتانیا را پایه گذاری کردند. انجمن انگلیس و اسرائیل ایجاد شد که در سال 1886 دارای 27 شعبه در سراسر بریتانیا بود. در سال 1880، انتشار سالنامه انگلیسی-اسرائیلی آغاز شد، که نه تنها در جزایر آلبیون مه آلود(بخوانید انگلستان)، بلکه در سایر کشورهای امپراتوری بریتانیا نیز توزیع شد. سالنامه 1914 حاوی نمای کلی جالب از گروه هایی بود که از طرفداران ایدئولوژی اسرائیلی بریتانیا بودند، نه تنها در جزایر آلبیون، بلکه در استرالیا، نیوزیلند، آفریقای جنوبی، کانادا و ایالات متحده آمریکا.

نسخه 1906 دایره المعارف یهودی اشاره کرد که در آغاز قرن بیستم حدود دو میلیون طرفدار اسرائیلیات بریتانیایی در بریتانیا و ایالات متحده آمریکا وجود داشتند.

در سال 1919، فدراسیون بریتانیا-اسرائیل-جهانی (BIWF) در لندن تأسیس شد. و در سال 1922، از انتشارات میثاق که در خدمت فدراسیون مذکور بود، رونمایی شد. این فدراسیون تا به امروز وجود دارد و بسیاری از کشورهای مشترک المنافع بریتانیا را پوشش می دهد. یکی از سنگ بنای چارچوب ایدئولوژیک BIWF این ادعا است که خانواده سلطنتی بریتانیا وارث خونی و معنوی پادشاه اسرائیل دیوید است. بنابراین جای تعجب نیست که این فدراسیون همیشه حامیان برجسته ای داشته است. در اینجا لیستی از اولین حامیان آن (1920) آمده است: HRH Princess Alice, Contess of Athlone (تا زمان مرگش در سال 1981 در این لیست بود). کنتس دواجر محترم رادنور؛ دوک بوکلوش؛ لرد محترم گیسبرو. ارباب ارجمند سنت جان از بلتسو; اعلیحضرت، اسقف جزایر فالکلند؛ کشیش اسقف جان D.M. مک لین و همکاران.

تعداد زیادی کتاب در روسیه و خارج از کشور منتشر می شود که به جهان پشت صحنه، توطئه جهانی و نخبگان جهانی اختصاص دارد. تقریباً همه نویسندگان این گونه کتاب ها موافق هستند که هسته اصلی جهان پشت صحنه (نخبگان) آنگلوساکسون ها هستند و وجه تمایز اصلی آنها حتی زیستگاه آنها نیست، بلکه وابستگی مذهبی آنهاست. همه آنها به شاخه های مختلف پروتستانتیسم تعلق دارند و به ایدئولوژی اسرائیلی بریتانیایی پایبند هستند. حاملان این ایدئولوژی و حتی متعصبان اسرائیلیات بریتانیایی بنیامین دیزرائیلی (نخست وزیر انگلیس در سالهای 1868 و 1874-1880)، سیسیل رودز (غرب الماس که شرکت De Beers را تأسیس کرد)، لرد آلفرد میلنر و دیگران بودند. آنها قویاً به برتری آنگلوساکسون ها اعتقاد داشتند و مردمان دیگر را در بهترین حالت عقب مانده و حتی به طور کلی به عنوان جوامعی از انسان های مادون و تقریباً حیوانات می دانستند. از این رو اطمینان کامل وجود دارد که قدرت بر روی زمین توسط خداوند متعال به آنها، یعنی فرزندان اسرائیل، داده شده است و بقیه باید به آنگلوساکسون های "خدا انتخاب شده" خدمت کنند و برده آنها باشند. کسانی که نمی خواهند برده باشند، بی رحمانه کشته می شوند، زیرا آنها حیواناتی مادون انسان و انسان نما هستند.

بنابراین، نژاد یا خون در میان آنگلوساکسون ها جایگزین خدا شد. همانطور که محقق هانا آرنت نوشت، بنجامین دیزرائیلی که یک یهودی تعمید یافته بود، ناگهان در بزرگسالی به یاد آورد که بیشتر سامی بود تا انگلیسی و همه سامی ها، به نظر او، شایسته عنوان "ذاتاً اشراف زادگان" بودند. آرنت می نویسد دیزرائیلی اولین ایدئولوگ بود که جرأت کرد کلمه خدا را با کلمه خون جایگزین کند. نژاد همه چیز است و اساس آن خون است، همه چیز نژاد است. هیچ حقیقت دیگری وجود ندارد، مسئله نژادی کلید تاریخ جهان است. اینها کلمات کلیدی نخست وزیر بریتانیا بود. با این حال، در جزایر آلبیون مه آلود، به گفته دیزرائیلی، یهودیان و آنگلوساکسون ها چیزی برای اشتراک گذاری ندارند. آنها باید مشترکاً رسالت تاریخی خود را انجام دهند، یعنی به سلطه جهانی برسند چرا چیزی برای به اشتراک گذاشتن وجود ندارد؟ بله، زیرا یهودیان را فرزندان دو قبیله می دانند: آنهایی که از یهودا (پادشاهی جنوبی) رانده شدند، و آنگلوساکسون ها فرزندان ده قبیله باقی مانده (کسانی که از پادشاهی شمالی به نام اسرائیل رانده شدند) هستند. شهر لندن، ناحیه ای از بزرگترین بانک های بریتانیا و جهان ، نماد روشنی از چنین اتحاد فرزندان دوازده قبیله اسرائیل است (کسی که یعقوب نامیده می شد و پسر اسحاق و نوه ابراهیم بود). بسیاری از آنگلوساکسونهای امروزی هم نظر دیزرائیلی هستند و بنابراین معتقدند که استفاده از اصطلاح دنیای آنگلوساکسون صحیح تر است.

اسرائیلیسم بریتانیایی در خالص ترین شکل خود، ایدئولوژی نژادپرستی است که امپراتوری بریتانیا بر اساس آن بنا شد. بر اساس این ایدئولوژی نژادپرستی آنگلوساکسون، فاشیسم بریتانیایی متولد شد (حتی زودتر از نسخه ایتالیایی و آلمانی آن ظاهر شد). سپس ایدئولوژی نژادپرستی بریتانیایی در آلمان کاشته میشود و شکل ناسیونال سوسیالیسم رایش سوم را به خود می گیرد (جایی که نقش ابرمردان به باصطلاح آریاییها محول میشود.)

شرح نسبتاً فشرده ای از تاریخ و ماهیت اسراییلیسم بریتانیا در منبع زیر ارائه شده است:

ویلیام براکنی، فرهنگ لغت تاریخی مسیحیت رادیکال. 

در قرن بیستم، تعداد زیادی کتاب با موضوع اسرائیل گرایی بریتانیایی در انگلستان و همچنین در سایر کشورهای مشترک المنافع بریتانیا منتشر شد. الکساندر جیمز فریس به ویژه در این زمینه پرکار بود. از مهمترین آثار او نام می برم: "آرماگدون" دکترین بریتانیایی-اسرائیلی "نشانه های نزدیک به پایان عصر"، "چرا بریتانیایی ها اسرائیل هستند: نه واقعیت قدرتمند که نشان می دهد آنگلوساکسون ها نماینده خانه اسرائیل در کتاب مقدس هستند". "دکترین بریتانیا و اسرائیل در مورد هرم بزرگ جیزه"، "تخت ابدی داوود" "هرم بزرگ: توضیحی ساده از پیام الهی هرم بزرگ به نژاد آنگلوساکسون"، " تاج گذاری و تخت داوود "بریتانیا و آمریکا به عنوان اسرائیل معرفی می شوند. سفارش جدید"، "وقتی روسیه به فلسطین حمله می کند"، " فلسطین برای یهودیان یا اعراب"؟

بسیاری از آنچه که این طرفدار متعصب اسرائیلیات بریتانیایی برای گفتن دارد، از همان عناوین کتابها قابل مشاهده است. او تمام تلاش خود را می کند تا خانواده سلطنتی بریتانیا را به عنوان وارث پادشاه "دیوید" تمجید کند. او از ریشه های اسرائیلی انگلیسی ها میگوید که آنها را "مردم برگزیده خدا" میسازد. او با اشاره به "آخرالزمان"، از مرگ قریب الوقوع این جهان "گناهکار" مطمئن است و پس از این مرگ هزار سال از قدرت تاج بریتانیا خواهد آمد. او در نهایت به این نتیجه می رسد که "برگزیدگان خدا" نه تنها در جزایر آلبیون مه آلود زندگی می کنند بلکه آنها در سایر کشورهای مشترک المنافع بریتانیا نیز وجود دارند و به خصوص تعداد زیادی از آنها در دنیای جدید وجود داشت.

حدود 400 سال پیش، 30 هزار پیوریتن کاریزماتیک با هدف ایجاد یک جامعه مذهبی در نیوانگلند ساکن شدند. پیوریتان ها، باپتیست ها، متدیست ها و دیگر مستعمره نشینان بریتانیایی که دارای اتهامات مذهبی بودند، سرخپوستان محلی را بی رحمانه کشتند. استعمار فعال دنیای جدید توسط بریتانیا بیش از دو قرن به طول انجامید. البته استعمارگران نه تنها از جزایر آلبیون( انگلستان) مه آلود، بلکه از قاره اروپا نیز وجود داشتند - فرانسه، هلند، سوئیس، آلمان، بلژیک و غیره. اما همچنان ستون فقرات دولت آمریکا را مهاجران کاریزماتیک تشکیل می دادند. بریتانیا (انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند). این پروتستانتیسم آنها با رنگ اسرائیلیات بریتانیا بود که به ایدئولوژی غالب در دنیای جدید تبدیل شد. بدون در نظر گرفتن این مبنای ایدئولوژیک و مذهبی آمریکا، درک سیاست خارجی این کشور در دوران جدید و به ویژه مدرن، دشوار است و باید آن جامعه نامرئی ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، که یک جهان آنگلوساکسون واحد را تشکیل می دهد را درک کنید که در تلاش است تا بقیه بشریت را زیر سلطه خود درآورد


 John Pym Yeatman (1830–1910) was a barrister and influential proponent of British Israelism. He has been described as "outspoken, quarrelsome, no respecter of rank and reputation and cursed with a self-destructive streak".[1]

Life

[edit]

Yeatman obtained a degree in law at Emmanuel College, Cambridge and later became a Fellow of the Royal Historical Society, he authored several successful works on law and history. His An Introduction to the Study of Early English History (1874) was widely read upon its release and received favourable reviews by historians.[2]

Yeatman married Charlotte McDonough, daughter of Captain Alan McDonough, of Athgarvan Lodge, Curragh, Ireland. The Yeatmans both converted to Catholicism.[3]

Yeatman worked as a lawyer in the Midlands Circuit, but resigned after a dispute in which he supported another lawyer. When he applied for readmission, he was rejected. Blaming Lord Esher for his woes, Yeatman accused him of participation with others in a "conspiracy to destroy his career", claiming "an additional 10,000 pounds for alleged slander from the bench".[4] He was unsuccessful. Yeatman pursued his vendetta against Esher in The Judicature Quarterly Review, only one issue of which ever appeared, published in January 1896 and entirely written by Yeatman. The contents were noted for "pouring vitriol over all and sundry", but especially Esher.[4]

In his book The Gentle Shakspere: A Vindication, Yeatman attempted to prove that Shakespeare was a devout Roman Catholic whose works communicated his beliefs and who hated Queen Elizabeth. He also claimed that Shakespeare could not have written the sonnets because they were irreligious. Yeatman wrote the 300 page work in three weeks with, he admitted, only little research, saying "I have written this book with very little preparation, and with only a previous very general knowledge of the works of Shakspere".[5] Critics were scathing, citing numerous errors. Yeatman claimed he was being discriminated against because of his own Catholicism, and unsuccessfully sued the Saturday Review for libel.[5]

He later turned to writing on British Israelism, which due to his earlier literature success and membership of the Royal Historical Society won over many converts.[6]

Works

[edit]

Law

[edit]

The history of the Common Law of Great Britain and Gaul (1874)
An exposure of the mismanagement of the Public record office (1875)
Some observations upon the law of ancient demesne (1884)

History

[edit]

An Introduction to the Study of Early English History (1874)
The early genealogical history of the House of Arundel (1882)
The Feudal History of the County of Derby (1886)
The history of the borough of Chesterfield (1890)

British Israelism

[edit]

The Shemetic Origin of the Nations of Western Europe (1879)

See also

[edit]

References

[edit]
  1. ^ P. Polden, "Doctor in Trouble: Anderson v. Gorrie and the Extension of Judicial Immunity from Suit in the 1890s" (2001) 22 Journal of Legal History 37, 39.
  2. ^ The Westminster review, Vol. 3, J. Chapman, 1875, p.258.
  3. ^ Gorman, W, A Biographical List Of The More Notable Converts To The Catholic Church In The United Kingdom During The Last Sixty Years, London : Sands & Co., p.305
  4. Jump up to:a b Taggart, Michael, "Alexander Chaffers and the Genesis of the Vexatious Actions Act 1896", The Cambridge Law Journal, Volume 63, Issue 03, November 2004, pp 656-684
  5. Jump up to:a b Louis Marder, His Exits and His Entrances: The Story of Shakespeare's Reputation, J. B. Lippincott, Philadelphia, 1963, p.161.
  6. ^ British Scholar, Eric Michael Reisenauer, Vol. I, Issue 1, 79-104, September 2008 [1]
[edit]