یادداشت عمادالدین باقی، روزنامه نگار و محقق اجتماعی که در روزنامه سازندگی منتشر شده است: شرم و تأسف دارد که در عصر دیجیتال و دنیای حیرتانگیز ارتباطات که دو برابر جمعیت، گوشیهای هوشمند در دست مردم است و هر گوشی خودش دسترسی به صدها رسانه، پلتفرم و رادیو تلویزیون را در خود دارد، مساله یک جامعه بشود رفع فیلترینگ. فیلتریست در این زمانه یا نادان است یا خائن و شق سومی در کار نیست. نفس وجود مسالهای به نام فیلترینگ، نمادی از عقب افتادگی و بیچارگی است. تنها و مهمترین دلیل عاملان و مدافعان فیلترینگ هم جنبه امنیتی آن است. تازهترین نمونهاش نامه سرگشاده یکی از گروههای سیاسی (جبهه پایداری) به رئیس جمهور است که بجز حرفهای تکراری همیشگی درباره مذاکره و برجام که بطلانش در عمل و با هزینههای جبرانناپذیر اثبات شده، میگوید: «دشمنان درصدد تأثیر بر فکر شما هستند و میخواهند کمر مقاومت را بشکنند؛ اصرار بر آزادی سکوهای خارجی بابت همین است». این در حالی است که فیلترگذاری در همه سالهای گذشته، مطلقاً مانع دسترسی به هیچیک از پلتفرمها نبوده و فقط هزینه شهروندان را افزایش داده و البته برای عدهای هم ثروت باد آورده فیلترفروشی داشته است. فیلتریستها لحظهای فکر نمیکنند که از میان ۱۹۵ کشور دنیا چرا فقط این مشکل برای ما وجود دارد؟ مگر کشورهای دیگر دشمن ندارند؟ در این سالها حتی نتوانستند با صرف هزینههای نجومی، یک پلتفرم موفق داخلی راه بیندازند که قادر به رقابت با سکوهای خارجی باشد. اقلیتی در ایران، که اراده خود به این بهانه که یک اقلیت کوچک پای کشور ایستادهاند به آنها باج میدهند، اما تجربه ناپلئون بناپارت گرفته تا عثمانی و پهلوی و لیبی، عراق، سوریه نشان میدهد که در مواقع خطر، اثری از عزیز دردانهها و ریزه خواران قدرت نخواهد بود. |