۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

موریس هولباخ و حافظه جمعی : Maurice Halbwachs; On Collective Memory


حافظه جمعی





موریس هولباخ ( به فرانسه [mɔˈʁis ˈalbvaks]؛ 16مارس 1945- 11 مارس 1877) فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی که بخاطر تکمیل مفهوم حافظه جمعی نام آور شد.
او که در رِمِس بدنیا آمده بود در اکول نرمال سوپریور فرانسه درس خواند. در آنجا با هنری برگسون که سخت بر او تأثیر گذارد فلسفه خواند. در 1901 دانشنامه فلسفه گرفت. پیش از سفر به آلمان در سال 1904 در چند دانشکده درس داد. در آلمان در دانشگاه گوتینگن درس خواند و به فهرست نویسی کارهای لایبنیتس پرداخت. نامزد هم ویراستاری کار لایبنیتس شد که هیچگاه به بار ننشست. بسال 1905 به فرانسه بازگشت و پس از دیدار امیل دورکهایم به جامعه شناسی کشیده شد. دیری نگذشت که به هیئت تحریریه لانی سوسیولوژیک (L'Année Sociologique ) پیوست و با ویراستاری بخشهای اقتصاد و آمار همکار فرانسوا سیمان (François Simiand ) شد. در سال 1909 به فرانسه بازگشت تا در برلین به مطالعه مارکسیسم و اقتصاد پردازد.
هولباخ در سراسر جنگ جهانی اول در وزارت جنگ کشورش کار می کرد. کمی پس از پایان جنگ استاد جامعه شناسی و آموزش و پرورش در دانشگاه استراسبورگ شد. بیش از یک دهه در این سمت ماند و یکسال مرخصی گرفته در دانشگاه شیکاگو استاد مهمان شد تا اینکه در 1935 به دانشگاه سوربن فراخوانده شد. در سوربن درس جامعه شناسی می گفت و همکاری تنگاتنگی با مارسل موس داشت و سردبیر آنال دِ سوسیولوژی شد که بجای لانی سوسیولوژیک در می آمد. در سال 1944 یکی از بزرگترین افتخارات فرانسه، کرسی درس کول دو فرانس در روانشناسی اجتماعی به او داده شد. این جامعه گرا (سوسیالیست) دیرین پس از اشغال پاریس توسط نازی ها گرفتار گشتاپو و به بوخنوالد تبعید شد و در سال 1945همانجا به بیماری شکم روش (اسهال) از دنیا رفت.
بخشی از کتابهایش را بیوه اش به کتبخانه مرکز پژوهشهای جامعه شناسی (Centre d'études sociologiques ) داد که اینک کتابخانه علوم انسانی و اجتماعی پاریس-دکارت سی ان آر اس (Human and Social Sciences Library Paris Descartes-CNRS.) نام دارد.

مهمترین اندیشه ها
مهم ترین کمک وی به علم جامعه شناسی در کتابش حافظه جمعی (La Mémoire collective)، 1950 آمده که در آن این نظریه را جا انداخت که جامعه می تواند حافظه ای جمعی داشته باشد و این حافظه بستگی به چارچوب اجتماعی دارد که گروه در آن جای گرفته است. از این رو نه تنها با حافظه فردی بلکه با حافظه گروهی سر و کار داریم که بیرون و فراتر از فرد می زید. در نتیجه درک افراد از گذشته بستگی تنگاتنگی با آگاه گروهی دارد.
کتاب مهمی هم در خودکشی دارد بنام علل خودکشی (Les Causes du suicide) که در سال 1930 در آمد. در این کتاب به دقت از پی امیل دورکهایم رفته نظریه های او در این باره را شرح و بسط داده است.
کتابشناسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 Halbwachs, Maurice, On collective memory, Chicago (IL), The University of Chicago Press, 1992
 translated from: Les cadres sociaux de la mémoire, Paris, Presses Universitaires de France, 1952, originally published in Les Travaux de L'Année Sociologique, Paris, F. Alcan, 1925
 edited, translated and introduction by Lewis A. Coser, includes a translation of the conclusion of: La Topographie légendaire des évangiles en terre sainte: étude de mémoire collective, Paris, Presses Universitaires de France, 1941
 Halbwachs, Maurice, The collective memory, New York, Harper & Row Colophon Books, 1980, 182 pages
 pdfs of chapters 1 and 2 available (pp. 22–49 and 50-87) on UCSB Collective Memory seminar website
 translated from: La mémoire collective, Paris, Presses Universitaires de France, 1950
 introduction by Mary Douglas, includes a translation of: ‘La mémoire collective chez les musiciens’, Revue philosophique, no. 3 – 4 (1939)
 Michel Verret, Lectures sociologiques: Bourdieu, Passeron, Hoggart, Halbwachs, Janet, Le Play, Girard, Naville, Paris, Harmattan, 2009 (ISBN 978-2-296-10391-7).
Dietmar Wetzel, Maurice Halbwachs, Konstanz, UVK Verlagsgesellschaft, 2009 (ISBN 978-3-86764-106-7