۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه

جنیزه، گنیزه قاهره

واژه‌عبری‌ جنیزه‌/ گنیزه‌ از ریشه‌ گَنَز به ‌معنای‌ نگه ‌داشتن‌، پنهان ‌کردن‌ و انبار کردن‌ گرفته‌ شده‌ و در زبانهای ‌سامی ‌دیگری‌ چون‌عربی‌، آرامی‌، حَبَشی ‌و بابلی ‌متأخر نیز به ‌معنای ‌پنهان‌ کردن‌، پوشاندن‌، بسته‌ بندی‌ کردن‌ و دفن ‌کردن‌ به‌ کار رفته‌ است‌. وجه ‌مصدری‌ جنیزه ‌در اصل‌ بر عملِ «انبار کردنِ چیزی‌» اطلاق‌ می‌شد و بعداً معنای «مکان‌ انبار کردن‌» را به ‌خود گرفت‌. اسمِ جِنِز در معنای‌ «انبار کردن‌ چیزهای‌ با ارزش‌»، چنانکه ‌در اواخر کتاب‌ مقدّس‌ عبری‌ آمده‌، ظاهراً همان ‌وامواژه‌ فارسی‌ گنج‌، به ‌معنای ‌انبار و خزانه‌، است‌ که‌ به ‌زبان‌ عبری ‌راه ‌یافته ‌است‌ [برای‌ اطلاع ‌بیشتر رجوع کنید به د. جودائیکا؛ د. دین ‌و اخلاق‌؛ د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ واژه‌؛ احتمال ‌اقتباس‌ ساختار و کارکرد جنیزه‌های‌ یهودی‌ از سنّت ‌نگهداری‌ اسناد و مدارک‌ دینی‌ در دژنپشتهای‌ ایران‌ پیش‌ از اسلام‌ اثبات‌ نشده‌ ولی ‌همچنان‌ قابل‌ بررسی‌ است‌، یادآوری‌ از مجتبی‌ زروانی‌ در20 فروردین‌1384] .

2) مرور کلی ‌مفهوم‌ جنیزه ‌و کاربرد آن ‌در زمینه ‌دینی‌. جنیزه‌ در اصطلاح‌ به‌ صندوق ‌خانه‌ یا پستوی‌ هر کنیسه ‌یا هر مکان‌دیگری‌گفته‌می‌شود که ‌نوشته‌های ‌دینی‌ حاوی‌ نامهای ‌خداوند را در آن‌ می‌اندازند. بنابر شریعت ‌یهودی‌، همچون ‌رسوم‌ رایج‌ میان‌مسلمانان‌ و قبطیان، ‌کتابهای ‌مقدّس ‌صدمه‌ دیده‌ و پاره‌ای ‌را که ‌دیگر قابل ‌استفاده ‌نیستند نباید نابود کرد بلکه‌ باید آنها را در اتاق‌ مخصوصی‌ که ‌بدین ‌منظور تعبیه ‌شده‌ نگه‌ داشت ‌تا بعداً در سرداب ‌یا مقبره‌ای ‌به ‌خاک ‌سپرده‌شوند. جنیزه‌ها (جنیزوت‌، [جمع‌جنیزه‌]) در بسیاری‌ از جوامع‌ یهودی‌ شرقی‌ و غربی ‌وجود داشته‌اند. در بیشتر این‌جنیزه‌ها معمولاً تنها کتابهای‌خارج‌ از استفاده‌ (توراتها و دعانامه‌های ‌پاره ‌و آسیب‌دیده‌) یافت‌ می‌شود و در اکثر موارد،اوراق‌ یافته ‌شده‌ چنان‌ تباه‌ شده‌اند که ‌دیگر به ‌کار پژوهشهای‌ علمی ‌نمی‌آیند(برای ‌مطالعه ‌بیشتررجوع کنید به هابرمان،1971؛ [نیز رجوع کنید به همانجاها]).

3) جنیزه ‌قاهره ‌قدیم‌. جنیزه ‌قاهره‌، واقع ‌در کنیسه‌ بن‌عزرا (کلیسایی ‌قبطی ‌که ‌در 1299/ 1882 به ‌کنیسه ‌تبدیل ‌و در1307/1890بازسازی‌شد) واقع‌ در فُسطاط‌، در میان‌ دیگر جنیزه‌ ها نمونه‌ای‌ کاملاً استثنایی ‌است‌. این‌ کنیسه‌، که‌ به‌ دست ‌یهودیان‌ ربانی ‌فلسطین‌ تأسیس‌ شده‌، یکی‌ از مهم‌ترین‌ مراکز فعالیتهای‌ دینی‌، اقتصادی ‌و اجتماعی‌ به‌ شمار می‌رفته ‌و جنیزه ‌آن‌ تقریباً از قرن ‌چهارم ‌تا سیزدهم‌/ دهم ‌تا نوزدهم‌ یکسره‌ برقرار و مورد استفاده‌ بوده‌ است‌. جنیزه‌ این‌ کنیسه ‌که‌ در انتهای‌ تالار بانوان‌، در اتاق‌ زیر شیروانی ‌قرار گرفته‌ بود، پستویی ‌بدون‌ در و پنجره‌ بود و تنها با نردبان‌ و از منفذی‌ که ‌در دیوار در نزدیکی ‌سقف‌ تعبیه‌ بود دسترسی‌ به‌ آن‌ امکان‌داشت‌. مهم‌ترین‌امتیاز و فایده‌ این ‌جنیزه‌ برای‌ پژوهشهای‌تاریخی‌ در این ‌است‌ که‌ متصدیان‌امور در جامعه‌ یهودیان‌فسطاط‌، علاوه ‌بر نوشته‌های مقدّس‌همچون‌عهد عتیق‌ و تلمود و دعانامه‌ها، انبوهی ‌از نوشته‌های ‌متعلق ‌به ‌فرقه‌های‌ یهودی‌، پوست‌ نوشته‌ها، فتواها، اشعار و انواع ‌و اقسام ‌اسناد را نیز در آن ‌می‌انداختند. در واقع‌، آنان ‌هر سندی‌ را که ‌به ‌خط‌ عبری‌ نوشته‌ می‌شد و از زیر دستشان‌ می‌گذشت‌ در جنیزه ‌می‌گذاشتند. محققان‌ از مدتها پیش ‌از وجود این‌جنیزه‌مطّلع‌بودند و شماری‌از آنان‌،از جمله‌ دو محقق‌آلمانی‌ به ‌نامهای‌س‌. فان‌گلدرن‌ در 1166/ 1753 و ی‌. زافیر در 1281/1864، حاصل‌ مشاهدات‌خود را از کنیسه‌بن‌عزرا و جنیزه ‌آن‌ گزارش‌کرده‌اند [ د. جودائیکا؛ د. دین ‌و اخلاق‌، همانجاها]. اما افسانه‌هایی ‌در باب ‌بدبختیهایی ‌که ‌گریبانگیر کسانی‌ شده‌ است‌ که‌ از این ‌جنیزه ‌چیزی‌ بیرون‌ آورده‌اند یا خرافاتی‌ از این‌دست‌ که ‌ماری‌ از مدخل‌ جنیزه ‌مراقبت‌می‌کند و بر هر وارد شونده‌احتمالی ‌حمله‌می‌آورد، در دست‌ نخورده‌ ماندن ‌این‌ اسناد کم‌ تأثیر نبوده‌ است‌.

عامل‌ مهم ‌دیگر در مصون‌ ماندن ‌اسناد این ‌جنیزه‌ از دستبرد روزگار، آب‌ و هوای ‌فوق‌ العاده‌ پاکیزه‌ و خشک‌ مصر بوده‌ است‌(رجوع کنید به کوئن‌، 1985، ص‌3ـ35؛ [ برای ‌اطلاع‌ بیشتر درباره ‌این ‌کنیسه ‌و جنیزه ‌آن‌ همراه ‌با فهرستی ‌از کتابها و مقالات‌، نیز درباره ‌بازسازی‌ کنیسه ‌در 1990رجوع کنید به ریف‌ ، 2000، ص‌9ـ22]).

4) تاریخچه ‌اکتشافات‌ اسناد جنیزه‌ و مروری‌ کوتاه ‌بر آرشیوهای ‌آن ‌در کتابخانه‌های‌ جهان‌. علاقه ‌فزاینده ‌به ‌اعصار گذشته ‌و اشیای‌ قدیمی‌، در قرن‌سیزدهم‌/ نوزدهم ‌موجب‌ گردید که ‌دلالان ‌و مجموعه‌داران ‌بر به‌ چنگ‌آوردن‌ ذخایر گذشتگان ‌مشتاق‌ شوند. مسئولان ‌کنیسه ‌بن‌عزرا بر اساس‌«بخشش‌»، به‌ خارج‌شدن‌ همه‌ محتویات‌ جنیزه ‌رضایت‌دادند. ا. فیرکوویچ‌، از دانشمندان ‌قَرائیم‌ روس‌، که‌ در سفرهای‌ خود به‌ خاورمیانه‌ انبوهی‌ از دست‌ نوشته‌های ‌قدیم ‌را گرد آورده‌ بود، مجموعه‌ای ‌از اسناد جنیزه‌ را به‌ کتابخانه ‌سلطنتی ‌روسیه ‌در سن ‌پترزبورگ‌ فروخت‌. ا. کاپوستین ‌اورشلیمی‌، کاهن‌ اعظم‌ روسی‌، در یکی ‌از سفرهای‌ خود به ‌قاهره ‌بیش ‌از هزار قطعه‌ از اسناد جنیزه ‌را به‌ دست‌آورد که‌ این‌ اسناد بعداً به ‌کتابخانه ‌عمومی ‌دولتی ‌سالتیکوف‌ ـ شچدرین‌ در سن‌پترزبورگ‌ (مجموعه‌های‌ آنتونین‌ و فیرکوویچ‌) انتقال‌ یافتند.

بخش‌ دیگری ‌از اسناد جنیزه ‌در اواخر قرن‌نوزدهم ‌کشف‌ شد. ا. ن‌.آدلر در 1314/1896 اجازه‌ یافت ‌تا شماری‌ از اسناد را از جنیزه‌ خارج‌ کند و با خود به ‌لندن ‌ببرد. این ‌اسناد نیز بعداً به‌ ایالات ‌متحده‌امریکا منتقل‌ و جزو مجموعه‌ مدرسه‌ علمیه ‌یهودی‌ امریکا در نیویورک ‌ضبط‌ شدند (مجموعه ‌ا. ن‌. آدلر). س‌. آدلر، خاورشناس‌امریکایی‌، پنجاه ‌فقره ‌سند را که ‌در 1308/ 1891 از مصر خریده ‌بود، به ‌دراپسی‌ کالج‌ فیلادلفیا برد. کتابخانه‌ بودلیان‌ در دانشگاه‌آکسفورد انگلستان ‌از 1307/ 1890، 600 ، 2 فقره‌ از اسناد جنیزه‌ را گرد آورد و س‌.ا. ورتهایمر اورشلیمی نخستین‌ کسی‌بود که‌ در دهه 1307/1890 متون‌ جنیزه‌ای ‌را منتشر کرد. دانشگاه‌ کیمبریج‌انگلستان ‌نیز نخستین‌ بخش‌ از اسناد جنیزه‌ را در 1308/1891از طریق‌ گ‌.ج‌.چستر، خاخامِ انگلیسی‌، به ‌دست ‌آورد. با وجود این‌ اقدامات‌، هنوز هیچ‌ ارتباطی ‌میان‌ این ‌اسناد متنوع‌ برقرار نشده ‌و منشأ اصلی‌ آنها بررسی‌ نگردیده ‌بود و در واقع ‌هیچ‌ یک ‌از محققان ‌یاد شده‌ این ‌اسناد را به‌ طور دقیق‌ و همه‌ جانبه ‌مطالعه ‌نکرده‌ بودند.

دو خواهر مسیحی‌اسکاتلندی‌، به‌ نامهای‌ ا.لوئیس‌ و م‌. گیبسون، در ذیقعده‌1313/ مه‌1896، مقداری‌ از دست‌نوشته‌های‌عبری‌ را که ‌در مصرخریده‌ بودند به ‌انگلستان‌بردند و آنها را به‌ ش‌. شختر (1263ـ1333/1847ـ1915)، دانشیارِ مطالعات‌ یهودیت ‌ربانی ‌در دانشگاه‌ کیمبریج‌، نشان ‌دادند. او دریافت‌ که‌ یکی‌از این‌ اوراق‌، بخشی‌ از اصل‌ عبری‌ کتاب " حکمت ‌یسوع‌ بن‌ سیرا "، از کتب ‌اپوکریفای ‌یهود، است ‌که ‌سابقاً تنها از طریق ‌ترجمه‌های ‌یونانی ‌و سریانی‌ و نقل ‌قولهای ‌مندرج‌ در نوشته‌های ‌ربانی‌ شناخته‌ شده ‌بود [ د. دین ‌و اخلاق‌، همانجا؛ ریف‌، 2000، ص‌75ـ 78] . ش‌. شختر، با حمایت‌ چ‌. تیلر عبری‌ شناس‌، در زمستان‌1314ـ1315/ 1896ـ 1897 به ‌مصر سفر کرد و پس ‌از ماهها تلاش ‌سرسختانه ‌و مذاکرات‌ مستمر توانست ‌با کسب‌ رضایت ‌سران‌ جامعه‌ یهودی‌ آنجا، 000 ، 140 قطعه‌ از دست‌نوشته‌ها را از جنیزه ‌خارج‌ کند [ریف‌، 2000، ص 78ـ81] .

اسنادی‌ از جنیزه ‌به ‌مؤسساتی‌ در انگلستان‌ انتقال ‌یافت‌،از جمله ‌به ‌موزه‌ بریتانیا (اکنون ‌در کتابخانه ‌بریتانیا)، کتابخانه ‌جان‌ رایلندز در منچستر(اکنون‌ کتابخانه‌ جان‌ رایلندز در انگلستان منچستر)، دانشکده‌های ‌سلی‌اوک‌ در بیرمنگام‌ و نیز دانشکده‌ وست‌ مینستر در کیمبریج‌انگلستان. افزون‌ بر اینها، مجموعه‌های‌ عظیم‌ و ارزشمندی ‌از این ‌دست ‌نوشته‌ها نیز در دیگر کشورها نگهداری‌ می‌شوند که‌ یکی‌ از آنها را چ‌.ل‌.فریر، اهل ‌دیترویت‌امریکا، در 1326/1908فراهم ‌آورد و این ‌اسناد اکنون‌ درمجموعه‌ فریر در مؤسسه‌ اسمیتسونین‌ در واشنگتن ‌دی‌. سی موجودند و مجموعه ‌دیگر را ج‌. مسری‌، اهل‌ قاهره‌، در 1331/1913 گرد آورد که ‌این ‌مجموعه ‌اکنون ‌در پاریس‌ تنها مجموعه‌ عمده‌ از اسناد جنیزه‌ به‌ شمار می‌رود که‌ هنوز به ‌صورت‌ خصوصی‌ و در مالکیت‌شخص‌حقیقی‌نگهداری‌می‌شود. همچنین‌بخشهای‌دیگری‌از اسناد جنیزه‌ در کتابخانه‌ حلقه ‌اسرائیلی ‌جهانی‌ در پاریس‌ و نیز در استراسبورگ‌ فرانسه‌، در مؤسسه‌ شرقی‌ فرهنگستان‌ مَجاری‌ علوم‌ در بوداپست‌(مجموعه‌ کاوفمان‌ )، در موزه‌ دانشگاه‌ پنسیلوانیا (امریکا)، در مجموعه‌پاپیروسهای ‌ارتسهرتسوک ‌ـ رینر در وین‌ (اتریش‌) گردآوری ‌شده‌اند.

کار دسته ‌بندی ‌و سامان‌ دادن‌ به‌ اسناد جنیزه ‌را در کیمبریج ‌بیشتر خودِ ش‌. شختر و ا. ج‌. ورمن برعهده‌ داشتند. هزاران‌ قطعه‌ سند در جعبه‌ها بسته‌بندی ‌یا تجلید و یا در زیر شیشه‌ قرار داده‌ شدند. این‌ اسناد از دهه‌1330ش‌/1950 به ‌صورت ‌نظام‌مند نگهداری‌می‌شوند و از 1357 ش‌/1978 به‌ این ‌سو، بخش‌ جنیزه‌ کتابخانه ‌دانشگاه‌ کیمبریج‌ فهرستهای‌ متنوعی ‌از آنها را زیر نظر س‌.سی‌. ریف ‌و ا.نویباوئر منتشر کرده‌است‌. ا.ای ‌کاولی‌ نیز فهرستی ‌از این‌اسناد را در آکسفورد منتشر کرد. برای‌ اسناد موجود در مجموعه‌ گاستر در موزه‌ بریتانیا، مجموعه ‌آدلر در دراپسی‌ کالج‌(اکنون ‌مرکز مطالعات ‌یهودی ‌دانشگاه ‌پنسیلوانیا ) و مجموعه‌ فریر دیترویت ‌نیز فهرستهای‌ مشابهی‌ تهیه ‌شده‌ است‌. ا. هارکاوی‌، از مجموعه‌ اسناد کتابخانه ‌سلطنتی ‌روسیه ‌در سن‌پترزبورگ‌ گزارشی‌ به‌ دست‌ داده ‌است‌(رجوع کنید به بنتویچ، 1938؛ کاله، 1959؛ آلونی‌، ص‌395ـ 425؛ هاپکینز، 1981، ص‌137ـ 178؛ ریچلر، 1994؛ [نیز رجوع کنید به دلیل ‌وثائق ‌الجنیزا الجدیده‌، ص‌9ـ16]).

5) تاریخچه ‌مطالعات ‌اسناد جنیزه ‌و کتاب‌شناسی‌ مختصری‌ از آثار چاپ‌ شده‌ در باره ‌این ‌اسناد. از نخستین ‌دهه‌های ‌پژوهش‌ روی‌ اسناد جنیزه‌، در زمینه‌های ‌مختلف‌، کشفیات ‌شایان ‌توجهی صورت‌گرفت‌. ش‌.شختر درباره‌ دست‌نوشته‌های‌ قانون ‌نامه‌ای‌ به‌ زبان‌ آرامی‌ از عانان ‌بن‌داوود (نخستین ‌مبلّغ ‌جنبش‌ قرائیم ‌در قرن‌هشتم‌) تحقیق‌کرد. او در 1328/ 1910 اثری‌ به ‌چاپ ‌رساند که ‌به ‌زعم ‌وی ‌به ‌صدوقیان‌ دوره ‌معبد دوم ‌مربوط ‌می‌شد.این ‌ادعا زمانی‌ اثبات ‌شد که ‌معلوم‌ گردید اثر مورد بحث‌، رونوشتی ‌بوده‌ است ‌از سند معروف ‌دمشق‌ که ‌در میان ‌طومارهای‌ بحرالمیت ‌در 1326 ش‌/ 1947 در قمران‌ به ‌دست‌ آمد.

ل‌. گینزبرگ‌، فتواهای‌ گئونیمِ [گائونها = معلمان‌] بابل ‌را به‌ چاپ‌ رساند. ب‌. هالپر کتاب ‌مهم، فرائض‌، اثر حِفِص‌بن‌ یصلیح‌، از علمای ‌برجسته‌ موصل‌ در قرن ‌چهارم‌/ دهم‌، را به‌ چاپ ‌رساند. س‌.آبرامسون‌ ویراستی ‌از آثار ر. نسیم‌ گائون‌ را فراهم‌ ساخت‌. پ‌. کاله‌ مطالعات ‌خود را به ‌نظامهای‌ مختلف‌ آواسازی ‌و تلفظ ‌اختصاص‌ داد و پژوهشهای ‌ارزشمند خود را در زمینه ‌روایتهای ‌کتاب ‌مقدّس ‌جامعه ‌یهودیان‌ بابلی ‌و فلسطینی‌منتشر کرد. ه. یالون و س‌.موراگ درباره ‌روش‌ بابلی ‌و یمَنی تلفظ ‌زبان‌عبری ‌در متون‌ میشنایی‌ تحقیق‌ کردند. نخستین‌ متون ‌شعری‌ یافته‌ شده ‌در اسناد جنیزه ‌در اواخر قرن‌سیزدهم‌/ نوزدهم‌ منتشر شد. انتشار اشعار ینّای، شاعر متقدم‌ فلسطینی‌ [قرن‌پنجم‌ و ششم‌ میلادی]، در 1337/ 1919به ‌همت‌ ی‌. دیویدسون‌ حاکی‌ از آغاز پژوهشهای ‌نظام‌مند در زمینه ‌مناجاتنامه‌های ‌منظوم‌(پیوت) بوده‌است‌. م‌. زولای‌ در 1317 ش‌/ 1938 مجموعه‌ای‌ شامل‌ بیش ‌از هشتصد منظومه‌ پیوتیم ‌از ینّای‌را، بر اساس‌ آنچه‌ مؤسسه‌ پژوهشی‌ شوکن‌ فراهم‌ آورده‌بود، منتشر کرد. ه. برودی‌ اشعار حای‌گائون‌، موسی‌ بن ‌گیکاتیلّا و ابراهیم‌ بن‌عزرا را شناسایی ‌کرد. ی‌. شیرمان‌ اشعار موسی‌بن‌ عزرا را معرفی ‌کرد.ا.م‌.هِبرمان اشعاربسیاری‌ را منتشر ساخت ‌و نوشته‌های‌فراوانی ‌ازشاعران قدیم ‌و ناشناخته ‌فلسطینی‌ را کشف‌ کرد. ی‌.مان‌ نیز پیشگام‌ مطالعه‌ بر روی‌اسناد جنیزه‌، به‌ عنوان ‌منبعی ‌برای ‌تاریخ‌ یهودیان ‌مصر و فلسطین‌ در عصر خلفای‌ فاطمی‌، بود.

در حالی ‌که ‌نخستین ‌جنیزه ‌پژوهان‌عمدتاً توجهشان‌ را به ‌اسناد مکتوب‌ به‌ زبان‌ و خط‌ عبری ‌و آرامی‌ معطوف‌ کرده‌ بودند، تنها شمار اندکی‌ به‌ مطالعه‌ اسناد عربی‌ (شامل‌حدود 5% اسناد) و عربیهود پرداختند. ه. هیرشفلد و دیگران‌، تفسیرِ عربی عهد عتیق ‌اثر سعدیابن‌یوسف،‌ گائون‌ سورا در عراق‌؛ دست ‌نوشته‌هایی ‌به ‌خط‌ موسی‌ بن‌میمون‌ [ درباره ‌نسخه‌ای ‌از دلاله ‌الحائرین به ‌خط‌ خود ابن‌میمون‌ رجوع کنید به هاپکینز، 1987، ص‌465ـ469؛ درباره‌ نسخه‌ای‌ از تلخیصِ ابن‌میمون‌ از کتاب ‌الاعضاء جالینوس‌ رجوع کنید به سزگین‌، ج‌5، ص 407؛ نیز رجوع کنید به هاپکینز، 1994، ص‌126ـ132] و اسنادی‌ حاوی‌ مطالب‌ کوتاهی ‌در باره ‌حضرت‌ محمد [صلی‌اللّه‌ علیه ‌و آله‌ وسلم‌] و یهودیان‌خیبر را [در میان‌اسناد جنیزه‌ ] پیدا کردند. س‌.ل‌.اسکاس‌ بخشی‌ از رساله‌های ‌دستوری‌ سعدیا را تصحیح‌ و چاپ‌ کرد. مهم‌ترین ‌پژوهش‌ درباره‌ آثار دست‌نویس‌ سعدیا، به ‌ویژه‌ درباره ‌ترجمه‌ها و تفسیرهای‌او از کتاب‌مقدّس‌، از آنِ م‌.تسوکر است‌. س‌. پوزنانسکی‌ مطالعات ‌خود را درباره ‌فرقه ‌قاریان ‌و شخصیتهای‌ برجسته‌ یهودیت ‌ربانی ‌بر اسناد عربیهود جنیزه ‌استوار ساخت‌. ا.گولدتسیهر، و. باخر، و گ‌. مارگلیوث‌ نیز در اسناد عربیهود جنیزه‌ تحقیق‌ کردند. مهم‌ترین‌ سهم ‌در فَهم ‌زبان‌شناختی‌ متون ‌عربیهود جنیزه ‌از آن ‌د.ه. بَنِث‌ است‌ که‌، به ‌همراه‌ س‌.اساف‌، مجموعه‌ای‌ از مطالعات ‌جنیزه ‌پژوهی‌ را منتشر ساخت‌. این‌ دو، اطلاعات ‌تاریخی‌، اجتماعی‌، اقتصادی ‌و فرهنگی ‌حاصل‌ از اسناد جنیزه ‌را ارزیابی‌ نیز کردند. ج‌. بلو، دستور عربیهود میانه ‌را نگاشت‌ و در مجموعه‌ای‌ از تحقیقات ‌خود به ‌تشریح‌ چگونگی‌ پیدایش ‌زبان ‌عربی‌ میانه ‌پرداخت‌. ی‌. براسلاوسکی‌ متنهای‌ مهم ‌دیگری ‌را، که ‌به ‌فلسطین ‌مربوط‌ می‌شد، منتشر کرد. تحقیقات ‌ارزشمند ش‌.د. گویتین در اسناد جنیزه‌ به‌ انتشار شاهکارش‌ "جامعه‌ مدیترانه‌ای‌" در 1346ـ1372 ش‌/ 1967ـ1993 انجامید. م‌. بنایاهو، بر اساس‌ اسناد مربوط‌ به‌ دوره‌ بعد از 897/1492، پژوهشی‌ مهم ‌را، درباره ‌جوامع ‌یهودی ‌نشین ‌از قرن ‌نهم ‌تا دوازدهم‌/ پانزدهم ‌تا هجدهم‌، بر عهده‌ گرفت‌. م‌. گیل اسنادی‌ از جنیزه ‌درباره‌ تاریخ‌ فلسطین‌ در قرون‌ اولیه ‌اسلامی‌، و نیز تعدادی ‌از نامه‌های‌ بازرگانان ‌یهودی‌ را منتشر کرد. متون‌ یهودی‌ـ اسپانیایی‌(لادینو) و یهودی‌ـ آلمانی (ییدّیش‌ ) را نیز چند تن ‌از محققان ‌در سالهای‌ اخیر مطالعه‌ کرده‌اند(رجوع کنید به مان، 1931ـ 1935؛ همو، 1970؛ شاکد، 1964؛ ریف‌، 1997؛ شمِلتسر، 1998؛ گویتین‌، 1967 ـ 1993؛ گیل‌، 1983؛ همو، 1992؛ همو، 1997؛ همو، 2004،[ ص‌535ـ593؛ بیکر، ص 445ـ454؛ ریف‌، 2000، ص70‌ـ97 ] ).

6) انواع ‌طبقه ‌بندی اسناد جنیزه‌. ش‌. شختر نخستین ‌کسی ‌بود که ‌اسناد جنیزه‌ را براساس موضوع‌ طبقه‌بندی ‌کرد. در آغاز کار، از سه ‌روش ‌طبقه‌بندی ‌استفاده ‌شد. تقریباً 900 ، 1 قطعه‌ سند را میان ‌شیشه ‌قرار دادند و حدود 000 ، 28 سند را نیز به ‌کاغذ الصاق‌ و سپس ‌آنها را صحافی‌ کردند یا آنها را در پوشه‌هایی ‌گذاشتند و در جعبه‌هایی ‌بسته‌بندی‌ کردند. برای ‌اسناد صحافی ‌شده ‌و اسنادی ‌که‌ در یکی ‌از مجموعه‌های‌ بسته‌بندی ‌شده‌ در جعبه‌ها قرار داشتند، روش‌ زیر برای‌ طبقه‌بندی ‌انتخاب ‌شد: A برای‌ کتاب ‌مقدّس‌(متن‌ به ‌همراه‌ اپوکریفا، نوشته‌های ‌مشکوک‌، خاتمه ‌الکتابهای ‌کتاب‌ مقدّس، تعاویذ توراتی‌ ویژه ‌سربند و بازوبند)؛ B برای ‌ترجمه های ‌کتاب‌مقدّس‌(ترجمه‌های‌ سه ‌زبانه‌، ترگومها، فقرات‌ منتخب‌، هفتاروت‌ )؛ C برای ‌میدراش‌ و تفاسیر کتاب ‌مقدّس‌؛ D برای ‌مَسّورا [حواشی‌حدیثی‌سلسله‌روات‌بر تورات‌]؛ E برای‌ میشنا، تُسفتا؛ F برای ‌تلمود (متن ‌و تفاسیر آن‌)؛ G برای‌ فتاوا؛ H برای ‌دعانامه‌ها؛ J برای‌ اسناد (نامه‌ها، قبوض ‌و حواله‌ها، سیاهه‌ها)؛ K برای‌ مطالب‌ متفرقه‌(1.تعاویذ و رساله‌های‌جادویی‌، 2. تقویمها، 3. فهرست‌کتب‌، 4. نمایه‌های‌کتابها، 5. مشقهای‌کودکان‌، 6. خاتمه‌الکتابها، 7. فرهنگهای ‌لغت‌ و فهرستهای ‌واژگان‌، 8. مرثیه‌ها، 9. متون‌دستورزبانی‌، 10. متون‌مصور و مُذَهَّب‌، 11. یادداشتها، 12. قَبّالا، 13. متون‌پزشکی‌، 15. اسامی‌و شجره‌نامه‌ها، 16. شعر، 17. مباحثات‌، 18. پوست‌نوشته‌ها، 19. [آثارِ] سعدیا، 20ـ27. دست‌نوشته‌های ‌غیرسامی‌ و ناشناخته‌). هر دو گروهِ دست‌نوشته‌های ‌زیر شیشه‌ و دست‌نوشته‌های ‌صحافی‌شده‌، موضوعات‌ پراکنده‌ای ‌دارند و عمدتاً شامل‌اسناد، نامه‌ها، متون‌دعانامه‌ای‌، فتاوا و اشعارند. یک ‌دسته‌ دیگر از دست‌نوشته‌ها نیز ــ که‌ در شمار متفرقه‌ها (با عنوان‌ اختصاری‌ "T-S Misc" ) طبقه‌بندی‌ شده‌اند ــ عمدتاً دست‌نوشته‌های‌عبری‌کتاب‌مقدّس‌، تلمود و اسناد چاپی‌ را در خود جای‌ داده‌اند. دست‌نوشته‌های‌ عربی ‌و عربیهود را تحت‌ عنوان‌«عربی‌»، با عنوان‌ اختصاری‌ .T-S Ar ، طبقه‌بندی ‌کرده‌اند. این‌دست‌نوشته‌ها، به‌ ترتیب‌طبقه‌بندی‌، عبارت‌اند از: ترجمه‌های‌کتاب‌مقدّس‌؛ تقویمها و حسابها؛ مَشقهای‌خط‌؛ سیاهه‌ها؛ متون‌دستور زبانی‌؛ حکایات‌؛ اسناد؛ متون‌دعانامه‌ای‌؛ مَسّورا؛ ستاره‌شناسی‌ و اخترگویی‌؛ متون‌پزشکی‌؛ فلسفه‌؛ ادبیات‌؛ مباحثات‌؛ متون ‌موعظه‌ای ‌و میدراشی‌؛ میدراش‌؛ تلمود و تفاسیر تلمودی‌؛ نامه‌ها و اسناد؛ یادداشتها؛ ترجمه‌ها و تفاسیر کتاب ‌مقدّس‌ [در هشت‌ بخش]؛ تقویمها، متون‌ریاضی ‌و ستاره‌شناختی‌؛ اسناد و نامه‌ها و متون ‌تاریخی‌؛ متون ‌دستور زبانی‌ و لغتنامه‌ای‌ [در دو بخش] ؛ مواعظ‌؛ یادداشتها و مشقهای‌ کودکان‌ [در دو بخش]، متون ‌دعانامه‌ای ‌و شعر‌[در دو بخش]؛ اسناد عربی‌[در پنج‌بخش] ؛ فلسفه [در پنج ‌بخش‌]؛ رساله‌های‌ دینی‌، مواعظ‌، اگّادا، میدراش‌، تاریخچه‌ کتاب‌ مقدّس‌؛ متون‌ تلمودی و ربّانی [در چهار بخش] و گزیده‌های‌ دکتر هیرشفلد [در چهار بخش]. مطالبی‌ هم ‌که‌ پیشتر بی‌ اهمیت‌ انگاشته‌می‌شدند با گذشت‌زمان ‌به ‌دست‌تعدادی‌از محققان‌طبقه‌بندی‌گردیدند. این‌اسناد را در پوشه‌هایی‌از جنس‌ ورقه ‌پولیسترنازک‌(ملینکس‌ ) جای‌داده‌اند. دست‌نوشته‌های ‌مجموعه‌های ‌جدید با عنوان‌اختصاری‌ T-S NS و دست‌نوشته‌های‌مجموعه‌های‌الحاقی‌ با عنوان‌اختصاری‌ T-S AS عبارت‌اند از: 1) متون‌دینی‌ همچون‌ کتاب‌مقدّس‌(شامل‌متن‌عربی‌عهدعتیق‌، اپوکریفا، نوشته‌های‌مشکوک‌)، مَسّورا، متون‌عبری‌ با سه‌ قرائت‌بابلی‌، قرائت‌بن‌نفتالی‌، و قرائت‌ با تجوید زَبَرخطّی فلسطینی‌، ترجمه‌های ‌کتاب‌مقدّس‌(عبری‌، آرامی‌، عربی‌)، ترگوم‌، منتخبات ‌کتاب ‌مقدّس‌، تفاسیر کتاب‌مقدّس‌، میشنا، تلمود، میدراش‌، فتاوای ‌گئونیم‌، دعانامه‌، دعاهای‌عمومی‌، فلسفه ‌و قَبّالا. 2) اسناد، شامل‌نامه‌ها (نامه‌های‌شخصی‌، تجاری‌، مشاوره‌ای‌، تقاضانامه‌، توصیه‌ نامه‌)، حواله ‌و قبض‌، سیاهه‌، اسناد شرعی‌، گزارشهای‌ صنفی‌. 3) متفرقه‌، شامل‌ تقویمها، مشقهای‌ بچه‌ها، تعاویذ و متون ‌جادویی‌، متون ‌پزشکی‌(ازجمله‌ ترجمه‌های‌ آثار یونانی‌، نسخه ‌های ‌درمانی‌، داروسازی‌)، متون‌علمی‌، فلسفی‌، متون‌دستورزبانی ‌و لغتنامه‌ها و شعر.

اسناد جنیزه‌ تاکنون ‌به ‌این‌ زبانها شناسایی ‌شده‌اند: عربی‌، آرامی‌، فرانسه‌، گرجی‌، آلمانی (میانه‌)، یونانی‌(پوست‌نوشته‌ها)، عبری‌، ایتالیایی‌، عرب یهود، یهودی ‌ـ ارمنی‌، یهودی‌ـ آلمانی (ییدّیش‌)، فارسیهود، یهودی‌ـ اسپانیایی‌(لادینو)، خَزری‌، لاتینی‌، اسپانیایی ‌و سریانی‌ـ آرامی‌.

در فهرستهای ‌بخش‌ جنیزه ‌کتابخانه‌ دانشگاه‌ کیمبریج ‌از طبقه‌بندی‌ متفاوتی ‌استفاده ‌شده‌ است‌. م‌.سی‌.دیویس‌ و ب‌.اوت ویت‌ " دست‌نوشته‌های ‌عبری ‌کتاب‌مقدّس‌ در مجموعه‌های ‌اسناد جنیزه ‌کیمبریج‌" را در چهار جلد(1978ـ 2003)گرد آوردند. س‌.موراگ‌ " دست ‌نوشته های ‌تلمودی ‌تنظیم ‌شده‌ برای‌ قرائت ‌در مجموعه ‌اسناد جنیزه ‌در کیمبریج‌ را در 1988 چاپ‌ کرد. ر. برودی‌ " فهرست ‌دست‌نوشته‌های‌ یهودیت ‌ربانی" را در 1992، ج‌. یهالوم‌ "دست‌ نوشته ‌های ‌پیوتهای ‌فلسطینی ‌تنظیم‌ شده ‌برای‌ قرائت‌" را در 1997، م‌. ل‌. کلاین‌ " دست‌ نوشته‌های ‌ترگومی " را در 1992، ج‌.خان‌ " دست‌نوشته‌های‌ کتاب ‌مقدّس‌ قرائیم‌" را در1990، همو "اسناد عربی‌ شرعی ‌و دیوانی" را در 1993، ه .د. آیزاکس‌ " دست‌نوشته‌های ‌پزشکی ‌و پیرا پزشکی " را در 1994، سی‌.ف‌.بیکر و م‌.پولیاک‌ "دست‌نوشته‌های‌عربی‌ و عرب یهود، مجموعه‌ ( T-S.Ar.1a-54") را در 2001 چاپ‌ و منتشر کردند. ا.شیوتیل و ف‌. نیسن‌ نیز فهرست ‌جدیدی ‌از دست‌نوشته‌های‌عربی ‌و عرب یهود موجود در بخش‌جنیزه‌ کتابخانه ‌کیمبریج‌ را با حدود 300 ، 9 فقره ‌در 2006 منتشر کرده‌اند (رجوع کنید به برای‌ اطلاع‌ بیشتر از دست‌ نوشته ‌های عربی‌ اسناد جنیزه‌ رجوع کنید به خان‌، 1986، ص‌54ـ60؛ همو، 1997، ص‌23ـ25).

7) اهمیت ‌اسناد جنیزه‌. اهمیت‌ فوق‌العاده ‌اسناد جنیزه ‌از آن‌ روست‌ که ‌این‌ کشفیات ‌نه ‌تنها همه ‌حوزه‌های ‌ادبیات ‌و فرهنگ‌ یهودی‌، بلکه ‌بخش‌اعظم‌ تاریخ ‌و فرهنگ‌ حوزه‌ مدیترانه ‌شرقی‌ را از قرن‌ چهارم‌ تا هشتم‌/ دهم ‌تا چهاردهم‌ تحت‌ پوشش‌ قرار داده‌اند. اسناد بسیار متنوع‌ جنیزه‌ در شناخت ‌و مطالعه‌جامعه‌، گروههای‌اجتماعی‌ و بررسی ‌زندگی ‌افراد ارزش‌ به‌ سزایی ‌دارند، زیرا در آنها به ‌همه‌ جنبه‌های ‌زندگی‌ انسانی ‌پرداخته‌ شده‌ است‌ و این ‌دست‌ نوشته‌ها، همچون‌ آیینه‌ای‌، تاریخ‌اقتصادی‌، دینی‌، اجتماعی‌، بازرگانی‌، بانکداری‌، صنعت‌، مسافرت‌ و دریانوردی‌ آن ‌اعصار را باز می‌نمایانند. صدها نامه ‌به ‌مراجع‌ گوناگون‌، حاوی‌ گزارش‌، درخواست‌، عریضه‌، دادخواهی‌، تقاضای‌ ملاقات‌ و شرفیابی‌، بخشی‌ از مسائل‌ اجتماعی ‌آن‌ دوره‌ را برای‌ ما روشن‌می‌کنند. نامه‌های‌ مربوط ‌به‌ اجتماعات ‌یهودی‌ و فهرست ‌اعانه ‌دهندگان ‌و اعانه‌ گیرندگان‌، مأخذی‌ برای‌ سرشماری‌ و جمعیت ‌شناسی ‌این ‌اجتماعات ‌به ‌شمار می‌آیند. اسناد جنیزه‌ نشان ‌می‌دهند که ‌چگونه‌ رویدادهای‌ تاریخی‌(همچون‌ فتح ‌مصر به‌ دست‌ فاطمیان‌) و عملکرد حکومت‌، بر زندگی‌ مردم ‌عادی ‌تأثیر گذاشته‌ و نیز اینکه ‌جوامع‌دینی‌مختلف‌ چگونه‌ با یکدیگر همزیستی‌داشته‌اند. ادبیات‌آن‌عصر نیز در کتابها ــ از آثار فلسفی ‌و پزشکی‌ گرفته ‌تا تعبیر خواب ‌و حکایات ‌عامیانه‌ــ منعکس ‌شده‌ است‌ (رجوع کنید به مارکس‌، ص 183ـ204؛ "یهودیهای‌سرزمینهای‌عربی‌"1979؛ کوئن‌، 1980؛"پژوهشی‌درباره ‌جنیزه ‌پس‌از نود سال" 1992). [ تا پیش ‌از کشف‌ اسناد جنیزه‌، اطلاعات ‌راجع ‌به‌ اوضاع‌ یهودیانِ مصر عمدتاً از منابع ‌غیریهودی‌، به ‌ویژه ‌تاریخنامه‌های‌عربی ‌و نوشته‌های ‌اروپاییان‌، به ‌دست ‌می‌آمد، در حالی ‌که ‌اسناد جنیزه‌ حاوی‌ اطلاعاتی ‌غنی ‌درباره‌ یهودیان ‌مصر در عصر فاطمی‌، ایوبی‌ و حتی ‌در دوره ‌متأخر حکومت‌ ممالیک ‌است‌(رجوع کنید به کوئن‌، 1984، ص‌425)، البته ‌به‌ نظر می‌رسد در پاره‌ای‌ موارد مقایسه‌ اطلاعات‌ حاصل‌ از اسناد جنیزه‌ با گزارشهای‌ مورخان‌ و نویسندگان‌مسلمان‌، از جمله‌ مقریزی‌ و یاقوت‌، ضروری‌ باشد (رجوع کنید به گلب، ص255 ـ 259؛ قس‌ د. اسلام‌، چاپ‌ دوم‌، ج10‌، ص‌472) ].

8) اهمیت‌ اسناد جنیزه‌ به‌ عنوان ‌منبعی ‌برای‌ تاریخ‌ اجتماعی‌ اسلام‌. هرچند کشف‌ اسناد جنیزه‌ در بررسی‌ تاریخ ‌یهودیان ‌حوزه‌ مدیترانه ‌شرقی‌ اهمیتی‌ ویژه ‌داشت‌، همه‌ این ‌اسناد ــ حتی اسنادی که به مراسم‌ و شعائر دینی‌، حقوق‌ خانواده ‌و زندگی ‌اجتماعی ‌مربوط ‌نیستند ــ به ‌طور کلی ‌برای ‌تاریخ‌ جوامع‌ مدیترانه‌ شرقی‌ حائز اهمیت‌اند و هزاران‌ قطعه‌ از این‌ اسناد می‌توانند گوشه‌هایی‌ از تاریخ ‌اجتماعی‌ اسلام‌ را باز بنمایانند.

چون‌ مسلمانان‌، مسیحیان ‌و یهودیان ‌در ارتباطی‌ تنگاتنگ‌ با یکدیگر می‌زیستند و گتوهای‌ واقعی ‌و رسمی‌ آن‌ چنانی ‌وجود نداشت‌ و گروههای‌ دینی‌ـ اجتماعی‌ متفاوت ‌مجبور به ‌سکونت ‌در محله‌های ‌جداگانه ‌نبودند، مناسبات ‌این ‌اجتماعات ‌مختلف ‌الادیان ‌تا سطحی‌ عالی‌ گسترش‌ یافت‌، به‌ طوری‌ که‌ ارباب‌ادیان‌ مختلف‌ خانه‌ها و مغازه‌ها را مشترکاً اداره‌ می‌کردند و شراکت ‌اقتصادی ‌و تجاری‌ میان ‌یهودیان ‌و مسیحیان‌ با مسلمانان‌ و حتی ‌با قضات‌ مسلمان ‌رواج‌ داشت‌.

علاوه ‌بر دست‌نوشته‌های ‌عبری‌ و آرامی‌، شمار قابل‌ توجهی ‌از اسناد به ‌عربی ‌و عربیهود باقی‌ مانده ‌است‌. منشأ این‌اسناد، ممالک ‌شمال‌ افریقا (امروزه‌: مراکش‌، الجزایر، تونس‌، لیبی ‌و مصر)، اسپانیا و سیسیل‌، فلسطین‌، لبنان‌، سوریه‌، عراق‌، یمن‌، هند و روم‌ شرقی ‌بوده‌ است ‌که ‌عمدتاً بین‌ قرن ‌چهارم‌ تا هفتم‌/ دهم ‌تا سیزدهم‌ نوشته ‌شده‌اند و از این‌رو یکی ‌از مآخذ مقدماتی ‌تاریخ ‌اجتماعی‌ و اقتصادی ‌در دوره‌ فاطمی‌ (297ـ567) و ایوبی‌ (564 ـ650) به ‌شمار می‌روند. بیش ‌از نیمی ‌از اسناد به‌ جامانده‌، شامل‌ مکاتبات ‌شخصی‌، عمومی‌ یا تجاری‌، به‌ محیط‌ اجتماعی‌ شهرهای‌بزرگ‌ حوزه‌مدیترانه ‌تعلق‌دارند. دومین ‌گروه ‌بزرگ‌این‌دست‌نوشته‌ها، اسناد حقوقی‌اند که ‌تقریباً همه‌ آنها را کاتبان ‌مسلمان‌ دفترخانه‌های‌ دولتی ‌نوشته‌اند و اسناد دیوانی ‌این ‌گروه ‌یا در یکی‌ از دیوانهای‌ دولتی‌ یا خطاب‌ به ‌مقامات ‌و صاحب‌ منصبان ‌و شخصیتهای‌برجسته‌مسلمان‌صادر شده‌اند و عبارت‌اند از: قراردادهای‌فروش‌، اجاره‌نامه‌ها، وقفنامه‌ها و صلحنامه‌ها، قباله‌های‌ازدواج‌(معمولاً همراه‌ با یک ‌تقویم‌ که ‌به ‌معنای ‌قیمت‌گذاری‌ کالاهای ‌تشکیل‌دهنده‌ جهیزیه‌ عروس‌بود)، طلاقنامه‌ها، تصدیقنامه‌ها و اقرارنامه‌ها، شهادتنامه‌ ها و سوگندهای‌ شاهدان‌، اظهارنامه‌ها، گزارشهای ‌دعاوی‌، وکالتنامه‌ها، عقدنامه‌ها و اسناد معاملات ‌و درخواستهای ‌مشاوره‌ حقوقی‌. اسناد دیوانی‌ نیز شامل ‌این ‌مطالب‌اند: تقاضا از خلفا، سلاطین‌، وزرا، قضات‌، امرا و دیگر رجال ‌و مقامات‌، اسناد رسیدگی‌به‌ درخواستها در دیوانها گزارشهای‌دستگاههای‌دولتی‌، اسناد هزینه‌ها، گزارش‌متوفیات‌، حسابها و دستورهای‌دریافت ‌و پرداخت‌. گروه ‌دیگری ‌از این ‌دست ‌نوشته‌ها مشتمل‌اند بر اسناد بازرگانی ‌و حسابهای ‌اشخاص‌ حقیقی‌، سیاهه‌ها و تصقیع (فهرست ‌عایدات‌) به ‌ویژه‌ درآمدهای‌ حاصل‌ از اجاره‌خانه‌ها، فهرستهای‌ هدیه‌کنندگان‌ و مالیات‌دهندگان‌ یا دریافت‌کنندگان‌اعانه‌ها (شامل‌ دریافت‌کنندگان‌ نان‌، لباس‌، پول‌ نقد)، نسخه‌های ‌درمانی‌، تقاویم‌، افسونها و تعاویذ.

برخی‌ مطالب ‌جالب ‌توجه‌ دیگر نیز در میان ‌این ‌اسناد وجود دارد از جمله‌ قدیم‌ترین‌زَجَل‌* عرب [نوعی ‌تصنیف‌]، نامه‌ای ‌از جنید بغدادی ‌و اوراقی‌ مصور از دست‌ نوشته‌های ‌اسلامی‌ همچون‌ قرآن‌ و نیز کلیله ‌و دمنه‌. دست‌نوشته‌های‌ متنوع‌عربی ‌در مجموعه‌اسناد جنیزه‌می‌توانند تا حد زیادی ‌بر دانش ‌ما در باره‌تمدن‌اسلامی‌در قرون‌وسطا بیفزایند و ابعادی‌ از تاریخ‌اسلام ‌را روشن‌سازند. با این‌حال‌، داده‌های‌مربوط‌ به‌ تاریخ‌سیاسی‌ و نظامی ‌در این‌اسناد چشمگیر نیست ‌و در این‌نامه‌ها به‌ ندرت‌ از حوادث‌ مهم‌ذکری‌ به ‌میان‌آمده ‌و اغلب‌ اشاره‌ به‌ رویدادهای ‌تاریخی ‌این ‌اسناد، به ‌صورت‌گذری ‌و حاشیه‌ای‌است‌. از جمله‌ این‌ موارد، مطالبی ‌در باره ‌گسترش‌ نفوذ مرابطون‌ و موحدون ‌در شمال‌افریقاست‌. برخی‌ مآخذ مستند دیگر هم‌ در این‌ مجموعه ‌هست ‌که ‌به‌ جزئیات ‌بیشتری ‌اشاره ‌دارند، از جمله‌ درباره ‌آزار یهودیان ‌و مسیحیان ‌در دوره‌الحاکم‌(حک: 386ـ 411) خلیفه ‌فاطمی‌، سلطه‌ برادران ‌تُستری ‌در دربار فاطمی‌ و فتح ‌اورشلیم ‌به ‌دست ‌قوای ‌صلیبی (در 483/1099). در باره ‌تشکیلات ‌اداری ‌و دیوانی ‌حکومتهای‌اسلامی‌، از جمله ‌جزیه‌*، نیز در این ‌مجموعه‌ اطلاعاتی‌ وجود دارد. در این‌ مجموعه‌ اسنادی‌ هست‌ که‌ توجه‌ دولتهای‌ مسلمان ‌را به‌ زندگی‌اجتماعات ‌اقلیتهای‌دینی‌ نشان‌می‌دهد. برای‌نمونه‌، مدرسه‌اورشلیم ‌و مدرسه‌ای ‌یهودی‌ در فسطاط‌ از خلفای ‌فاطمی‌ عطایای ‌کلانی ‌دریافت ‌می‌کردند.

تاریخ ‌اقتصادی‌ آن‌عصر در صدها نامه‌ و سند مربوط‌ به ‌تجارت‌ با هندوستان ‌انعکاس ‌یافته ‌است ‌که ‌به ‌طور کلی ‌پایه ‌و مایه ‌اقتصاد و تجارت‌ بین‌المللی ‌در قرون‌ وسطا عموماً و به ‌طور خاص‌ محور، اقتصاد داخلی‌جهان‌اسلام‌ محسوب‌ می‌شد. مطالبی‌همچون ‌فروش‌ یا اجاره‌خانه‌ها، انواع ‌و اقسام‌ کالاهای‌تجاری‌، حمل ‌و نقل‌ آنها از کشوری ‌به‌ کشور دیگر، روشها و امکانات ‌و ویژگیهای ‌کار تجاری‌، هزینه‌زندگی‌، سازماندهی ‌تضمینها و تعهدات ‌حرفه‌ای ‌صنعتی ‌مثل‌تولید شیشه‌ یا شکر، به ‌طور کامل‌ در مجموعه‌ دست‌نوشته‌های ‌جنیزه‌مستندسازی‌شده‌اند. اهمیتی ‌که ‌در تمدن‌اسلامی‌برای‌صنعتگران ‌و صاحبان‌حِرَف‌ قائل‌بوده‌اند، در تقاضانامه‌ای‌خطاب‌ به‌ یکی‌ از خلفای‌ فاطمی‌ انعکاس ‌یافته‌ است‌. زندگی‌ طبقه ‌کارگر یا متوسطانِ جامعه‌ در همه‌ ابعادش‌، دریانوردی‌، حمل‌ و نقل ‌از راه‌ خشکی‌ و انتقال ‌و توزیع ‌مرسولات ‌نیز موضوعاتی‌هستند که ‌به ‌طور گسترده ‌در اسناد جنیزه‌، مورد توجه‌ بوده‌اند. اسناد جنیزه‌، به ‌ویژه‌ از لحاظ‌ در برداشتن ‌مطالبی ‌در باره ‌زندگی‌خانوادگی‌، غنی ‌و قابل‌ملاحظه‌اند. قباله‌های‌ازدواج‌ و سیاهه‌های‌ اقلام ‌موجود در جهیزیه ‌عروس‌، در باره ‌وضع‌اقتصادی ‌زوجین ‌اطلاعات ‌بسیاری‌ به ‌دست‌ می‌دهند. گزارشهای ‌حقوقی ‌و نامه‌های ‌بیشماری‌ نیز در مورد جنبه‌های ‌گوناگون ‌مسائل‌ خانوادگی‌، از جمله‌ زندگی ‌زنان ‌و بیماریها، در اسناد جنیزه‌ دیده‌ می‌شود.

متون‌کتابخانه‌ای ‌و سیاهه‌های‌کتابها، تصویر روشنی‌از حیات‌ معنوی ‌آن ‌عصر در اختیار ما نهاده‌اند. اسناد عربی هود جنیزه‌، در زمینه‌ تاریخ‌ زبان‌عربی‌ و تحولات ‌صرفی‌، نحوی‌، واژگانی ‌و سبکی‌آن‌، منبعی ‌پراهمیت‌ به ‌شمار می‌روند و به ‌ویژه‌ دانش ‌ما را در باره‌ زبان‌عربی‌میانه‌ به ‌نحو چشمگیری‌ارتقا داده‌اند (رجوع کنید به گویتین‌، 1966،[ص‌294؛ همو، 1973، ص5- 21، فهرست‌، ص341‌ـ342؛ همو، 1967ـ1993، فهرست‌ موضوعی‌ اسناد جنیزه‌، ص495 ـ527 ]؛ خان‌، 1993؛ [برای ‌اطلاع‌ بیشتر و بررسی‌ چند نمونه رجوع کنید به خان‌، 1994، ص‌117، 120؛ فرانتس‌ـ مورفی‌، ص‌274ـ283؛ د. اسلام‌، چاپ ‌دوم‌، ج‌5، ص‌736ـ 739، ج‌7، ص‌43ـ45، ج‌10، ص‌471ـ472، 537].

9) اهمیت ‌اسناد جنیزه‌ در ایران ‌شناسی‌ دوره‌ اسلامی‌. جنگ ‌نهاوند در سال‌21، که ‌به ‌فتح ‌مسلمانان‌ و شکست‌ارتش‌ساسانی‌انجامید، تمامی ‌ساختارهای‌ این ‌سرزمین‌ را از جنبه‌های ‌گوناگون ‌شدیداً تحت ‌تأثیر قرار داد. ایران‌، به ‌عنوان ‌ولایتی ‌از قلمرو پهناور عربی‌ـ اسلامی‌، تحت‌ فرمان‌ خلفای‌اموی ‌و عباسی ‌دمشق‌ و بغداد قرار گرفت‌. زبان‌ فارسی‌، که‌ از آن ‌پس ‌به ‌خط‌ عربی ‌نوشته ‌می‌شد، به‌ طور فزاینده‌ای ‌از زبان‌عربی‌ تأثیر پذیرفت‌. دین‌ زردشتی‌ نیز جای‌ خود را به ‌اسلام ‌داد.

اسلام‌ سرزمینهای‌ گوناگونی ‌را، از شمال‌افریقا تا ایران‌، که ‌بیشتر به‌ سبب ‌منازعات ‌داخلی ‌میان ‌دو پادشاهی ‌روم‌ و ایران‌ساسانی‌ تجزیه‌ شده‌بودند، به ‌صورت‌یکپارچه‌ در آورد. در نتیجه‌، روند جابه‌جایی ‌جمعیتی‌شدیدی‌، به ‌ویژه ‌از ایران‌ و عراق ‌به‌ نواحی‌مدیترانه‌ای‌، آغاز گردید که‌ در ابتدا به ‌صورت‌ تشکیل‌اجتماعات ‌مهاجرنشین ‌و بعداً به‌ صورت‌ مهاجرت ‌و پناهجویی‌بود. با وجود کثرت‌ چشمگیر اسناد جنیزه‌ای ‌در قبال‌ مناطقی‌ همچون ‌تونس ‌و صقلیه‌ (سیسیل‌)، تقریباً هیچ‌ مکاتبه‌ شخصی‌ یا تجاری ‌مرتبط ‌با عراق‌ و ایران ‌در میان ‌این ‌اسناد دیده‌نشده‌است‌. شاید به ‌این‌ سبب‌ که‌ بازرگانان‌ این‌ سرزمینها، نامه‌های ‌بلااستفاده ‌خود را در جنیزه‌های ‌کنیسه‌های ‌بابلی ‌می‌گذاشتند. حکومتهای‌ اسلامی‌ شمال ‌افریقا، از جمله‌ دولت‌ فاطمی‌، را خارجیانی‌ که ‌از شرق‌ آمده‌ بودند (اعراب‌، ترکان ‌و ایرانیان‌) تأسیس‌ و اداره‌ می‌کردند. از اسناد جنیزه ‌معلوم ‌شده‌ است‌ که ‌طبقه ‌متوسط‌ (بورژوازی‌) سرزمینهای‌ شمال‌افریقا در مراکز باستانی [شهرنشین] شامات‌، عراق ‌و ایران ‌ریشه‌ داشت‌، از جمله‌ در شهرها و مناطقی‌ چون ‌آمل‌، اهواز، اَرَّجان‌، بَرزَنج‌، دامغان‌، همدان‌، هُورمشیر(اهواز فعلی‌)، حُلوان‌، کازرون‌، خراسان‌، کرمان‌، مراغه‌، نهاوند، نیشابور، قومس‌، سمرقند، سینیز، سمنان‌، سیراف‌، سیرجان‌، طبرستان‌، تَوَّج‌، طوس‌، تُستَر و ارومیه‌.

نامهای‌ ایرانی ‌که ‌در بسیاری‌ از اسناد جنیزه‌آمده‌است‌، شامل‌نام‌خانوادگی ‌و نامهای‌ شخصی‌ دیگری ‌هستند که ‌بعضاً به ‌عنوان‌ نام‌خانوادگی ‌به ‌کار می‌رفتند،از جمله ‌باباد، بابْشاد (یا بافشاد) [بامشاد]، بَخْتویه‌، خداداد، خوشنام‌، کوجیک‌، روزبه‌، شاهین‌، شهریار و یزداد.

سه‌ برادر تُستری (از جمله ‌ابوسعید سهل‌بن‌هارون ‌و ابوثمره ‌ابراهیم‌)، که‌ از بزرگ‌ترین‌ و ثروتمندترین‌ خانواده‌های ‌ساکن ‌فسطاط ‌بودند(رجوع کنید به ایوب‌، ص‌26، 41ـ43)، در اوایل ‌قرن‌ پنجم‌/ یازدهم‌ از نواحی‌ جنوبی‌ ایران‌ به ‌مصر مهاجرت‌ کردند. این‌ خانواده ‌نه‌ تنها مؤسس‌ قدرتمندترین ‌بنگاه ‌تجاری ‌این‌ منطقه‌ بودند بلکه ‌برقراری‌ مناسبات‌ اقتصادی ‌میان‌ایران ‌و مصر در این دوره ‌نیز به‌ دست ‌آنان ‌صورت‌گرفت‌. در بسیاری‌ از نامه‌های‌تجاری‌ محفوظ ‌در جنیزه‌، ردّ پای ‌این‌ خانواده ‌ملاحظه ‌می‌شود و موفقیتهای‌تجاری‌ آنها حتی‌ مورد توجه‌ مورخان‌ مسلمان‌ نیز واقع‌ شده‌ است‌.

بسامد بالای‌ واژه‌های فارسی‌ در دست‌نوشته‌های‌ جنیزه ‌برای‌ پارچه‌ها و پوشاک‌ را می‌توان تا حدی‌ حاصل‌ مهاجرتهای‌ شرقی‌ـ غربی‌ دانست‌. مثلاً، خُسروانی (منسوب‌ به‌ خسرو) احتمالاً نوعی ‌پرده ‌دوخته ‌شده‌ با پارچه‌ای ‌گران ‌قیمت‌ بوده ‌که‌ تُرنجهایی‌ به‌ نقش ‌تاج‌ بر روی‌ آن ‌گلدوزی‌ می‌شده‌است‌؛طَبَری ‌که ‌پارچه‌ ابریشمی‌ زَرتار فاخر و گرانبهایی ‌بوده‌ که‌ آن‌ را روکش صندلی‌(مجلس‌) می‌کردند، اهمیت ‌صنعت ‌ابریشم‌کشی ‌را در طبرستان‌(در شمال‌ایران ‌و جنوب ‌دریای خزر) باز می‌نمایاند و نشان‌می‌دهد که‌ این ‌پارچه‌ در اصل‌ در آن‌ منطقه‌ تولید می‌شده ‌است‌؛ فارِسی به‌ پارچه‌هایی‌ گفته‌ می‌شد که‌ در منطقه‌ فارس‌ تهیه‌ می‌شد؛ تُستری‌ پارچه‌ای ‌بود که‌ در شوشتر(یکی‌ دیگر از مراکز عمده ‌پارچه ‌بافی ‌ایران ‌آن‌ عصر) بافته‌می‌شد و این‌نام‌غالباً در نوشته‌های‌تجاری‌جنیزه‌آمده‌است‌؛ سوسَنجرد پارچه ‌ایرانی‌بسیار باارزشی‌ بود که‌ گفته‌ شده‌ اغلب برای‌ روکش‌ بالش‌ و پشتی ‌و کوسن ‌از آن ‌استفاده ‌می‌کردند؛ طَلی‌ نیز پارچه‌ای ‌کتانی ‌بود که ‌به ‌طَلا، شهری‌ در نزدیکی‌ ایران‌ در حوالی‌ دریای‌ سیاه‌، منسوب‌ بود.

بنابر اسناد جنیزه‌، یکی‌دیگر از تأثیرات‌مهم‌فرهنگ‌ و تمدن‌ایرانی‌، به ‌بَرید *مربوط‌ می‌شد. مسلمانان ‌فاتح ‌از طریق ‌ایرانیان‌ با این ‌نهاد آشنا شدند و بعداً خود یک‌ نظام‌ اطلاع‌ رسانی‌ و ارتباطی عالی ‌را در قلمرو اسلامی ‌ایجاد کردند.

بسیاری ‌از اصطلاحات‌معماری ‌به ‌کار رفته ‌در اسناد جنیزه‌،ریشه‌فارسی‌دارند؛ البته‌این‌امر لزوماً بدان ‌معنی ‌نیست‌ که‌ همه ‌عناصر معماری‌ که ‌با واژه‌های‌ فارسی ‌از آنها یاد شده ‌است‌، اقتباسی و وارداتی‌اند، بلکه‌ احتمالاً مهاجران‌ ایرانی‌ از این ‌واژه‌ها برای‌ نامیدن ‌ساختارهایی ‌که‌ پیش‌از ورود آنها نیز وجود داشته ‌استفاده‌ کرده‌اند. از آن‌ جمله‌اند اصطلاحاتی‌ چون ‌رواق‌، بادهَنج‌ (بادگیر) و عسکر (پنجره‌ جلو آمده ‌شاه‌نشین‌).

در فهرستهای ‌جهیزیه‌ در اسناد جنیزه‌، برای ‌شماری‌ از وسایل‌ نیز غالباً نامهای‌ فارسی‌ به ‌کار رفته ‌است‌، مانند خُنجه‌/ خونجا برای ‌میز کوچک‌؛ یا زیورآلاتی‌ چون‌ دَستَینَق‌(نوعی‌دستبند، از ریشه‌ دستینه ‌فارسی‌).

اسناد جنیزه‌ در دانش ما از زبان ‌فارسی‌میانه ‌نیز می‌توانند سهمی‌ داشته‌باشند. قدیم‌ترین‌ سند فارسیهودی‌ که‌ تاکنون‌ در میان ‌اسنادجنیزه‌ شناسایی‌ شده‌ و تاریخ‌ مشخصی‌ دارد، سندی‌ حقوقی ‌به ‌تاریخ ‌صفر 340/ ژوئیه 951(مسّری‌،Ia1 ) است ‌که ‌در آن‌ سموئیل‌ نامی‌ از دو برادر خود خواسته‌ در املاک‌ عمویشان‌شریک شوند. این‌نامه ‌احتمالاً در اهواز نوشته‌ شده ‌و پس‌از مهاجرت یکی ‌از این‌ افراد به ‌مصر، به‌ جنیزه‌ راه ‌یافته‌است‌. شاید اعضای‌ فرقه‌ قرائیم ‌که ‌از ایران‌ مهاجرت ‌کردند، زبان ‌فارسی ‌را با خود به‌ این‌ کشور و فلسطین‌ بردند و به ‌استفاده ‌از آن‌ ادامه‌ دادند.

تا به‌ امروز فهرست‌جامعی‌ از اسناد فارسیهود جنیزه‌ تهیه‌ نشده ‌است ‌برخی ‌از این‌ اسناد را می‌توان‌ذیل‌مجموعه‌عربی ‌یا مجموعه‌جدید بخش‌تیلرـ شختر یافت‌، که ‌از آن‌جمله‌اند: تفسیری ‌بر اشعیا (T-S Ar.24. 163; T-S Ar. 25-134)، ترجمه‌ای ‌از مزامیر Ar. 1b.51; T-S Ar. 1C.32) T-S Ar.42.176) به‌عربی‌و فارسیهود)، واژه‌نامه‌ای ‌در باره‌گیاهان‌ (T-S NS 224.146)، نسخه‌ای‌طبی‌ (T-S NS 281. 158) و شعری‌عاشقانه‌ (T-S NS 306.3 ). (برای‌ مطالعه ‌بیشتر رجوع کنید به شاکد، 1971، ص‌49ـ58؛ همو، 1982، ص‌304ـ322).

10) اهمیت ‌اسناد جنیزه ‌در موضوعاتی‌ که ‌تحقیق ‌درباره‌ آنها بدون‌ مراجعه ‌به‌ این ‌اسناد کامل‌ نخواهد بود. اسناد جنیزه ‌در دانش ‌ما در باره ‌انتقال‌ متون ‌کتاب‌ مقدّس‌ و تفاسیر آن ‌نقش ‌عمده‌ای ‌دارند. نسخه‌های ‌ناشناخته‌ای ‌از کتاب ‌مقدّس ‌به ‌زبان ‌یونانی‌، اغلب‌ به ‌صورت‌ پوست‌ نوشته‌هایی ‌که‌ قدمت‌ آنها به ‌قرن ‌پنجم‌ و ششم ‌میلادی‌ می‌رسد، و نیز ترجمه‌های‌عربی‌ و آرامی ‌کتاب ‌مقدّس ‌و تفاسیری ‌از آن‌ در این‌ مجموعه‌ وجود دارد. کشف‌ دست‌نوشته‌هایی ‌که‌ نظام‌ تلفظ ‌و قرائت ‌در آنها با علائم ‌زبرخَطی ‌یا روی ‌سطری‌ (متون ‌فلسطینی‌ و بابلی‌) یا با علائم ‌زیرخطی‌ یا زیرسطری‌(متون‌تیبری‌ ) ترسیم‌ شده است‌، تنوع ‌نظامهای ‌قرائت ‌را نشان‌می‌دهد و برای‌ درک‌ بهتر هریک‌ از این‌ روشها به‌ ما کمک می‌کند. منابع‌ عبری‌ کتابهای ‌اپوکریفایی ‌عهد عتیق‌، مثل‌ "حکمت ‌یسوع ‌بن‌سیرا" و کتاب‌ طوبیت، در این‌اسناد شناسایی‌ شده‌اند. دست‌ نوشته‌ ای ‌از ترجمه‌ آکوئیلا پونتیکوس‌ از کتاب‌مقدّس‌عبری‌ به‌ زبان ‌یونانی ادبی ‌نیز کشف ‌شده ‌است. این‌ اسناد در باره‌ نسخه‌های ‌آرامی‌ عهد عتیق‌ (ترگومها) اطلاعات ‌بسیاری‌ در اختیار ما قرار می‌دهند. کشفیات ‌جنیزه‌ برای ‌نخستین‌بار آشکار ساخته‌اند که‌علمای‌قرن‌پنجم‌/ یازدهم‌ در اسپانیا، از جمله‌ یودابن ‌بلعام‌ و موسی‌بن ‌گیکاتیلاّ، چه‌ برداشتی‌از فقرات‌غامض‌عهدعتیق‌داشته‌اند. متون ‌و تفاسیر تلمودی ‌در ضمن‌ این ‌اسناد حفظ‌ شده‌اند. متون ‌میدراشی (تفاسیر ربانی‌عهد عتیق‌) کشف ‌شده‌، حدود یازده‌ تا دوازده‌ قرن ‌پیش ‌از متون‌ اروپایی‌ قرون‌ وسطایی ‌نگاشته ‌شده‌اند. آثاری‌ که ‌مدتها آنها را از دست ‌رفته‌ می‌پنداشتیم‌، اکنون ‌یافته ‌شده‌اند و در تصحیح‌ نسخه‌های ‌خطی‌ به ‌کار می‌آیند وبه‌ روشن‌تر شدن‌ جریان‌ تفاسیر ربّانی ‌از عهدعتیق ‌کمک ‌می‌کنند. اسناد جنیزه‌ بخش‌ وسیعی ‌از زندگی‌ روزمره ‌مردم ‌عادی‌ را نیز روشن‌ ساخته‌اند، مانند مطالبی‌ در باره‌ زوجهایی‌ که ‌به ‌تازگی ‌ازدواج‌کرده‌بودند (در عقدنامه‌ها) و ازدواجهای‌ ناموفق‌ (در طلاق ‌نامه‌ها)، در باره‌ بردگان (عِتق‌نامه‌ها/ قباله‌های ‌آزادی‌) و اسناد حقوقی‌ (در احکام‌ قضایی‌)، در باره سَران‌ مدارس‌ علمیه‌(در فتاوای ‌علما) و بازرگانان‌(در مکاتبات‌تجاری‌) [به‌ ویژه‌ مسیرهای‌ تجاری‌، انواع ‌کالا و قیمتهای ‌آنها، برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به گویتین‌، 1987، ص‌454ـ457؛ همو،1980، ص‌43ـ66؛ هال‌، ص76‌،92] ، درباره‌ متکدیان‌ (در توصیه ‌نامه‌ها)، درباره ‌فرقه‌های‌ مذهبی‌(در اعلامیه‌های‌ تکفیر و ارتداد)، در باره‌عوام‌الناس‌(در تعاویذ) و پزشکان‌ (در نسخه‌های ‌درمانی‌) و در باره‌ سالخوردگان‌(در وصیتنامه‌ها). همچنین ‌بر اساس‌ اسناد جنیزه‌، اطلاعات ‌بیشتری ‌در باره ‌شئیلوت (مسئله‌های ‌شرعی‌) به‌ دست ‌آمده‌ است‌، زیرا این‌ داده‌ها در تدوینهای ‌بعدی ‌شرایع‌ یهودی‌ از دوره‌ گئونی (قرن‌هفتم‌ تا یازدهم‌ میلادی‌) نقش‌ داشته‌اند. اسناد جنیزه ‌در باره‌ فعالیتهای ‌دینی‌، اجتماعی ‌و اقتصادی‌، به‌ ویژه‌ در دوره‌گئونی‌ که ‌تاکنون‌از آن ‌اطلاع‌ چندانی‌نداشتیم‌، اطلاعات‌ دقیق‌ و مفصّلی‌ به‌ دست‌ داده‌اند. تا پیش ‌از کشف‌ این‌ اسناد، هیچ‌ منبع‌ مستقیمی ‌برای ‌نوشته‌های ‌فتوایی ‌در دوره‌ متقدم ‌گئونی ‌در دسترس‌ نبود ولی‌ اکنون ‌هزاران‌ فتوا، که ‌در پاسخ‌ پرسشهای ‌شرعی ‌صادر شده‌اند، راه را برای ‌بررسی ‌پیشرفتها و تطوّرات ‌تشریع‌ و قانونگذاری ‌یهودی ‌هموار کرده‌اند. اکنون ‌می‌توان ‌مؤلفان‌ بسیاری‌ از متون ‌را شناسایی‌کرد. بسیاری‌ از احکام ‌فراموش ‌شده‌ یا از میان‌ رفته‌ بار دیگر در روشنی ‌قرار گرفته‌ اند . همچنین ‌در این‌اسناد، فتاوایی ‌از قرن‌ششم‌/ دوازدهم ‌وجود دارد که ‌شماری‌ از آنها متعلق ‌به‌ موسی‌بن ‌میمون ‌و پسرش‌ ابراهیم‌ (متوفی‌634/1237) است‌. در زمینه ‌ادعیه‌ نیز می‌توان ‌شعائر باستانی‌ فلسطینی‌ و بابلی ‌و آداب‌ و رسوم ‌کنیسه‌ای‌ آنها را بر اساس‌اسناد جنیزه‌ بازسازی ‌کرد. با کشف‌ بخشی‌ از قدیم‌ترین‌ مناجاتنامه‌های‌ منظوم‌ (پیوتیم‌) از قرن ‌هفتم‌میلادی‌، به ‌ویژه‌ اشعار اسپانیایی ‌و پروانسی‌ [زبان ‌ادبی‌ جنوب ‌فرانسه] و در دسترس‌ قرار گرفتن ‌صورتهای‌ قدیم‌تری ‌از اشعار کنیسه‌ای‌، هم‌ کارِ شناسایی‌ سرایندگان‌اصلی‌آنها آسان‌تر شده‌ و هم‌ اشعار دیگری ‌به ‌تاریخ ‌ادبیات ‌یهود افزوده ‌شده ‌است‌. به‌ علاوه‌، اطلاعات ‌ما در باره ‌اشعار عرفی‌، با مضامین‌ شراب‌ و زن ‌و موسیقی‌، نیز بسیار افزایش ‌یافته‌ است‌.

اسناد جنیزه‌ در باره ‌امور دیوانی‌ و تشکیلاتی ‌فاطمیان‌ نیز یکی ‌از مهم‌ترین‌ منابع‌ به ‌شمار می‌آیند [گفتنی ‌است‌ که ‌بیشتر اسناد حقوقی‌ به‌ زبان ‌عربی ‌کشف ‌شده‌ در جنیزه‌، در دوره‌ فاطمی‌ در فسطاط‌ نگاشته‌ شده‌اند رجوع کنید به خان‌، 1994، ص‌118]. بخشی ‌از درخواستها و گزارشهایی ‌که ‌به‌ خلیفه ‌نوشته‌ می‌شد در این‌اسناد محفوظ مانده‌، که ‌از جمله ‌آنهاست‌: تحقیق‌ در باره‌ یک‌ قتل ‌در قایقی ‌در رود نیل‌، تحقیق ‌و تفحص‌ در باره پرداخت مالیات‌ سرانه‌، باز گرداندن ‌کلیسایی ‌به ‌مسیحیان‌ و گزارشی‌ رسمی ‌در باره ‌یکی‌ از نبردها که‌ با صلیبیان ‌صورت‌ گرفته‌است‌. در این‌دست‌نوشته‌ها مسئله‌گرویدن‌خزران‌ به ‌دین‌یهود مستند شده‌است‌. در کناراسناد تجاری ‌و حقوقی‌،اسنادی‌حاوی‌ نمونه‌هایی ‌از دین‌عامیانه ‌و اعمال‌جادویی ‌شناسایی‌شده‌اند. اسنادِ حاوی ‌مجادلات‌ بین ‌گروههای‌دینی ‌مختلف‌(یهودیان ‌با مسیحیان‌، یهودیان ‌با مسلمانان‌، یهودیان‌ با قرائیم‌)، نشان ‌می‌دهند که‌ مناظرات ‌و مجادله‌های‌ کلامی‌ یکی ‌از شاخصه‌های‌ آن ‌دوران‌ به ‌شمار می‌رفته ‌است‌. بر اساس‌ این‌ اسناد، تحولات ‌علمی‌ و آموزشی‌ آن ‌دوران‌، بیش ‌از پیش ‌مشخص‌ گردیده ‌است‌.

همچنین ‌جنیزه‌ را باید در زمینه ‌تاریخ ‌پزشکی‌ و داروسازی‌ قرون ‌وسطا، مأخذی‌ بی‌نظیر تلقی ‌کرد. این‌اسناد در زمینه ‌زبانهای ‌سامی‌(عربی‌ و عبری‌ میانه‌) امکان ‌فهم ‌بهتری ‌را فراهم ‌ساخته‌اند و دست‌نوشته‌های ‌حاوی‌ مطالبی ‌به ‌زبان‌عربیهود، زمینه‌ تازه‌ای ‌را در مطالعه‌ عربی‌ میانه ‌پدید آورده‌اند [برای ‌یک‌ نمونه‌ مهم‌ از سندی ‌سامری ‌به ‌عربیهود رجوع کنید به نیسن‌، ص 215ـ 233 در باره ‌سند T-S NS 188.20 ].

منابع‌: [ابراهیم ‌رزق‌اللّه ‌ایوب‌، التاریخ‌ الفاطمی ‌الاجتماعی‌، بیروت‌1997؛ دلیل ‌وثائق ‌الجنیزا الجدیده‌، قاهره‌: مرکز الدراسات‌الشرقیه‌، 1993] ؛

N. Allony, "Genizah and Hebrew Mss. in Cambridge libraries'', Areshet ,3(1961); [Colin F. Baker, "Judaeo- Arabic material in the Cambridge Genizah collections'' , BSOAS , LVIII, pt.3 (1995)]; Norman de Mattos Bentwich, Solomon Schechter: a biography , Philadelphia 1938; Mark R. Cohen, "The Cairo Genizah and the custom of Genizah among Oriental Jewry'' , Pe`amim , 24 (1985); idem, Jewish self-goverment in medieval Egypt: the origins of the office of head of the Jews, ca.1065-1126 , Princeton 1980; [idem, "Jews in the Mamluk environment: the crisis of 1442 (a Geniza study)", BSOAS , XLVII, pt.3 (1984); Encyclopaedia Judaica , Jerusalem 1978-1982, s.v. "Genizah" (by Abraham Meir Habermann); EI 2 , s.vv. "Geniza" (by S.D. Goitein), "Libas. I: in the central and eastern Arab lands" (by Y.K. Stillman), "Milaha.1: in the pre-Islamic and early mediaeval periods" (by V. Christides), "Tidjara.3: economic history and legal aspects" (by Maya Shatzmiller), "Tiraz.2: development of the Tiraz institution" (by Yedida K. Stillman and Paula Sanders); Encyclopaedia of religion and ethics , ed. James Hastings, Edinburgh: T. and T. Clark, 1980-1981, s.v. "Genizah" (by W. Bacher); Gladys Frantz-Murphy, "A new interpretation of the economic history of medieval Egypt: the role of the textile industry, 254-567/ 868-1171", JESHO , XXIV, pt. III (Oct. 1981)]; Genizah research after ninety years, the case of Judaeo-Arabic: Papers read at the Third Congress of the Society for Judaeo-Arabic Studies , ed. Joshua Blau and Stefan C. Reif, Cambridge: Cambridge University, 1992; Moshe Gill, A history of Palestine: 634-1099 , translated from the Hebrew by Ethel Broido, Cambridge 1992; idem, In the Kingdom of Ishmael , Tel Aviv 1997 (in Hebrew); idem, Jews in Islamic countries in the Middle Ages , translated from the Hebrew by David Strassler, Leiden 2004; idem, Palestine during the first Muslim Period (634-1099 ), Te Aviv 1983 (in Herbrew); [S.D. Goitein, "From Aden to India", JESHO , XXIII, pt. I-II (Apr. 1980); idem, Letters of medieval Jewish traders , New Jersey 1973]; idem, A Mediterranean society: the Jewish communities of the Arab world as portrayed in the documents of the Cairo Geniza , Berkeley 1967-1993; [idem, "Portrait of a medieval India trader: three letters from the Cairo Geniza", BSOAS , L. pt.3 (1987)]; idem, Studies in Islamic history and institutions , Leiden 1966; [Norman Golb, "The topography of the Jews of medieval Egypt'', JNES , XXIV (Jan.-Oct. 1965)] Abraham Meir Habermann, The Cairo Genizah and other Genizoth , Jerusalem 1971 (in Hebrew); [Kenneth R. Hall, "International trade and foreign diplomacy in early medieval south India", JESHO , XXI, pt.1 (Jan. 1978)]; Simon Hopkins, "The discovery of the Cairo Genizah", Bibliophilia Africana ,4 (1981); [idem, "A new autograph fragment of Maimonides's epitomes of Galen (De Locis Affectis)'', BSOAS , LVII, pt.1 (1994); idem, "An unpublished autograph fragment of Maimonides's guide of the perplexed", in ibid, L, pt.3 (1987)]; The Jews of Arab lands: a history and source book, [compiled by] Norman A. Stillman, Philadelphia: Jewish Publication Society of America, 1979; P. Kahle, The Cairo Geniza , Oxford 1959; [Geoffrey Khan, "An Arabic document of aknowledgement from the Cairo Genizah", JNES , vol.53, no.2 (1994)]; idem, "Arabic documents in the Cairo Genizah", Bulletin of the Israeli Academic Center in Cairo , 21(1997); idem, "The Arabic fragments in the Cambridge Genizah collections'' , Manuscripts of the Middle East , I (1986); idem, Arabic legal and administrative documents in the Cambridge Genizah collections , Cambridge 1993; Jacob Mann, The Jews in Egypt and in Palestine under the Fatimid caliphs, [London] 1920-1922, repr. New York 1970; idem, Texts and studies in Jewish history and literature , Cincinnati 1931-1935; A. Marks, "The importance of the Geniza for Jewish history'' , Proceedings of the American Academy for Jewish Research , 16 (1947);[ Friedrich Niessen, "A Judaeo-Arabic fragment of a Samaritan chronicle from the Cairo Geniza", Journal of Semitic studies , XLVII, no.2 (2002)]; Stefan C.Reif, Hebrew manuscripts at Cambridge University Library: a description and introduction , New York 1997; [idem, A Jewish archive from old Cairo: the history of Cambridge University's Genizah collection , Richmond, Surrey 2000]; Binyamin Richler, Guide to Hebrew manuscript collections, Jerusalem 1994; Menahem Schmelzer, One hundred years of Genizah discovery & research: the American share, [New York 1998 ?]; [Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967- [ ; Shaul Shaked, "An early Karaite document in Judaeo-Persian'' , Tarbiz , 41(1971, in Hebrew), IV-V (English summary); idem, A tentative bibliography of Geniza documents , Paris 1964; idem, ''Two Judaeo-Iranian contributions: fragments of two Karaite commentaries on Daniel in Judaeo-Persian", in Irano-Judaica: studies relating to Jewish contacts with Persian culture throughout the ages , ed. Shaul Shaked, Jerusalem: Ben-Zvi Institute for the Study of Jewish Communities in the East, 1982.

/ فردریک‌نیسن‌ /