دو سئوال مهم که از نامزدهایانتخاباتی پرسیدهنشد |
بی شک مهمترین رویداد جاری در ایران انتخابات ریاست جمهوری است. انتخاباتی که روز هشتم تیرماه تکلیف و نتیجه آن روشن خواهد شد. تا اینجا، ابتکار و نوآوری به دکتر پزشکیان تعلق دارد، اما سرانجام این ابتکار و نوآوری ها، زمانی نتیجه خواهد داد که مردم تصمیم بگیرند پای صندوق های رای بروند، در غیر اینصورت یکی از ۴-۵ نامزد دیگر انتخاباتی که تفاوتی هم با هم ندارند، رئیس جمهور جانشین ابراهیم رئیسی خواهد شد. مصاحبه ها و مناظره های انتخاباتی تماما کنترل شده برگزار شد و از ویژگی های برجسته دکتر پزشکیان در این مناظره ها و مصاحبه ها، بیان مستقیم و بی سانسور برخی از بحران های حاکم بر جامعه و پرهیز از سانسور زندگی شخصی و سابقه سیاسی وی بود. درست خلاف بندبازی هائی که نامزدهای دیگر کردند تا نه از اموال و زندگی شخصی خود چیزی بگویند و نه از سوابق خود در حکومت و وابستگی های حزبی و تشکیلاتی خود. هیچ سئوالی هم سئوال کنندگان در این عرصه ها مطرح نمی کردند که این خود بخشی از دستورالعمل های پشت پرده انتخابات است. اما، دو سئوال و جواب مهم و راهبردی که در این مصاحبه ها و مناظره ها غایب بود. اول این که آنها تابع کدام سیاست خارجی هستند؟ بحث بر سر کلی گوئی، مثلا "شیره شیرین است" و یا "تعامل با جهان و همسایه ها خوب است"، نیست، بلکه صراحت در بیان تعهد و یا عدم تعهد به اجرای آن سیاست راهبردی است که تاکنون رهبر جمهوری اسلامی بارها بر آن تاکید کرده و آن نیست مگر نگاه به شرق. از نامزدهای انتخاباتی درباره سازمان ها و پیمان های بریکس، شانگهای، اورآسیا و دلیل تعلل سه ساله دوره ابراهیم رئیسی در اجرای قراردادهای اقتصادی با چین و روسیه سئوال نشد و این درحالی است که گرهی ترین مسائل سیاست خارجی ایران، اکنون همین نکات و مسائل است و نه برجام سوخته و به تاریخ پیوسته. شاید یگانه نامزد انتخاباتی که غیر مستقیم به این مسئله گرهی پرداخت پزشکیان بود که گفت سیاست های دولت من (به شمول سیاست خارجی)، همان سیاستی است که رهبری تعیین کرده است. این سئول یک وجه مهم دیگر هم دارد و آن حضور نظامی ایران در ۵ جبهه است: لبنان، یمن، عراق، سوریه و اوکراین. آیا قرار است دو دست تسلیم را بالا برده و از این جبهه ها عقب نشینی کنیم و در برابر امریکا و اسرائیل دست روی دست بگذاریم؟ اگر پاسخ منفی است که باید هم منفی باشد، آیا سیاست خارجی ما می تواند فارغ از میدان باشد؟ و اگر نه، آن پلی که بین دیپلماسی غیر نظامی و دیپلماسی میدان باید زد کدام است؟ آیا آنگونه که پورمحمدی در مصاحبه انتخاباتی خود مطرح کرد، یک شورا در بیت رهبری سکان این سیاست را در اختیار گرفته و هرکس که رئیس جمهور شود از دایره تصمیمات این شورا نباید و نمی تواند خارج شود؟ دوم- تکلیف سمت گیری اقتصادی کشور است که در این زمینه هم کسی در این مصاحبه ها و مناظره ها سئوال نکرد که شما (نامزدها) با مافیاهای حاکم و الیگارش های مالی چه می خواهید بکنید؟ چرا به نهضت دلار زدائی نمی پیوندید؟ آیا ۱۰ در صد آن آزادی فعالیتی که اتاق بازرگانی دارد را، برای نهادهای سازمانی کارگران و کارمندان، دانشجویان و دانشگاهیان و معلمان، از جمله سندیکاهای کارگری قائل هستید؟ حتی پزشکیان نیز در این عرصه هنوز ورود نکرده و دیدگاهش را نگفته که شاید در آخرین مناظره ها بگوید. بقیه که اساسا با قانون کار هم مخالف اند! چه رسد به انجمن ها و سندیکاها. به این ترتیب است که انتخابات در فضائی برگزار می شود که مردم پاسخ گرهی ترین مسائل مملکت را هنوز از دهان نامزدهای انتخاباتی نشنیده اند. باز گردیم به مسئله اصلاحات و آن فرصت طلبی که اصلاح طلبان غربگرا، روسیه ستیز و چین گریز و مخالف سیاست خارجی راهبردی، به امید بوی کباب آغاز کرده اند. از نگاه ما، اصلاحات ۲۰ سال پیش به تاریخ پیوسته است و هیچ اصلاحاتی در ایران امروز نمی تواند فارغ از تکامل و حرکت در چارچوب دو سئوال گرهی طرح شده در بالا باشد. در جهانی که چهار نعل به سوی میدان جنگ می رود، نمی توان از آن سیاست راهبردی مورد اشاره غفلت کرد و در داخل کشور نیز نسبت به لجام گسیختگی اقتصادی و یک تازی مافیاهای اقتصادی بی اعتناء بود. این دو در پیوند با هم می تواند تبدیل به یک سیاست ملی و بسیج کننده مردم باشد. فعلا پاکدستی و صداقت دکتر پزشکیان و شناخت او از بحران و وعده ای که برای کاهش فشارهای اقتصادی و اجتماعی به مردم میدهد، او را از دیگر نامزدهای انتخاباتی که هر کدام در کارنامه خود سرکوب و تخلف اقتصادی و تحجر سرکوبگر مذهبی را دارند، متمایز کرده است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه موافق حکومت باشیم و چه مخالف آن، چه طرفدار شورای نگهبان باشیم و چه مخالف آن، فعلا و با فضائی که راس نظام (به هر دلیل، حتی ضرورت رفرم و اصلاحات) فراهم آورده، یک لیست ۶ نفره از نامزدهای انتخاباتی را در برابر خود داریم که درباره یکی از آنها باید تصمیم بگیریم و به امید نجات کشور از بحران داخلی به او رای بدهیم. کناره گیری از صندوق رای فرا تر از بی خبری، فرصت سوزی و بی خردی است. در این جمع ۶ نفره، پزشکیان را صالح تر از بقیه نمیدانید؟ |