تحلیل هر رویدادی زمانی جدی است که نه در پی مقایسه ها و نتیجه گیری های ناشی از آن باشد، بلکه در تلاش برای یافتن چرائی و چگونگی رویدادها باشد. تحلیل غیر جدی همان تفسیرهائی است که رسانه های غرب در آن تخصص دارند و تحلیل جدی بر اساس چرائی و چگونگی رویدادها، تحلیلی علمی است. ما در جریان همین انتخابات ریاست جمهوری که در میانه آن هستیم نیز با دو گونه نگاه و تحلیل انتخابات و چهره هائی که می خواهند رئیس جمهور شوند روبرو هستیم. برای مثال عده ای با دیدن چهره هائی در کنار پزشکیان نتیجه گیری کرده اند که پزشکیان طرفدار لیبرالیسم اقتصادی است. درست مثل این که دو نفر را در خیابان در کنار هم و سرگرم سلام و علیک با هم ببینیم و بدانیم که یکی از آنها سابقه دزدی دارد و نتیجه بگیریم که پس طرف دوم هم دزد است. این همان شیوه تفسیر خبرها و رویدادهاست که رسانه های غرب در آن استادند و مردم را به دنبال خود می کشانند. متاسفانه بسیاری از تحلیلگران چپ ایران هم گرفتار همین نگرش و شیوه تفسیراند. تحلیل علمی، بر پایه چرائی و چگونگی رویدادها، خلاف این روش به رویدادها نگاه می کند. یعنی ابتدا در جستجوی پاسخ به این سئوال است که چرا انتخابات کنونی شبیه انتخابات ۱۴۰۰ برگزار نشد؟ چرا نظام فضائی برای رقابت انتخاباتی بوجود آورد؟ چرا از میان آن همه داوطلب، پزشکیان تائید صلاحیت شد؟ آیا عزمی برای تجدید نظر در سیاست های اجتماعی و اقتصادی بوجود آمده؟ آیا هدایت امور به یک اتاق فکر در بیت رهبری سپرده شده؟ آیا می خواهند سیاست نگاه به شرق را کنار بگذارند و به سمت امریکا و غرب بروند؟ آیا شرایط جهانی و منطقه ای و موقعیت نظامی و اتمی ایران چنین اجازه ای را میدهد؟ آیا آن اتاق فکر احتمالی گرفتار آن خوش خیالی شده که اصلاح طلبان گرفتار آن هستند، یعنی دست برداشتن امریکا از سر ایران؟ آیا امریکا در هیچ کشور جهان چنین رویکردی داشته که با ایران داشته باشد؟ تکلیف اسرائیل و جنگ در غزه و لبنان چه می شود؟ آیا راس نظام و آن شورای احتمالی می خواهد از ۵ جبهه (لبنان، عراق، یمن، سوریه و اوکراین) عقب نشینی کند؟ و سئوالات دیگری که ابتدا باید برای هر یک از آنها پاسخ نزدیک به واقعیت پیدا کرد تا آنگاه بتوان در باره انتخاباتی که شاهدش هستیم یک تحلیل علمی ارائه داد و از آن نتیجه عملی شرکت در انتخابات و یا تحریم آن را گرفت. اعتقاد ما اینست که نظام از سیاست خارجی خود نه می تواند و نه صلاح است که عقب نشینی کند. بنابراین، فضائی که در این انتخابات فراهم شده، در درجه اول برای یک رفرم اجتماعی و اقتصادی در داخل کشور است و در گامی که همزمان با آن باید برداشته شود، خانه تکانی در دستگاه دولتی، فساد زدائی از آن و اتخاذ تدابیر سفت و سخت برای گرفتن جلوی ادامه غارت مملکت، خروج ارز از کشور و کشیدن افسار اختلاف طبقاتی تاریخی که گریبان ایران را گرفته است. این که پزشکیان مرد این میدان هست یا نیست، در درجه اول بستگی به شخصیت سالم خود او دارد و در درجه دوم به اراده آن اتاق فکر احتمالی دارد که تصور می شود برای یک مرحله دشوار و پرتنش رفرم اقتصادی و اجتماعی در پیشواز دوران پس از رهبر کنونی جمهوری اسلامی خود را آماده کرده است. این دوران نمی تواند با یک رئیس جمهور تحمیلی آغاز شود بلکه نیازمند رای و به میدان آمدن مردم است. فضای نسبتا بازی که برای انتخاب یکی از ۶ نامزد انتخاباتی در نظر گرفته شده، در پی همین نیاز است. نوعی نظرسنجی و رای گیری از مردم برای دو یا سه دیدگاهی که در مناظره های انتخاباتی شاهد آن هستیم. تنظیم توازن قوا برای پیشبرد رفرم و اصلاحات احتمالی و باز بودن دست اتاق فکر و رئیس جمهور آینده بستگی به همین توازن قوا و شرکت مردم در انتخابات دارد. اگر چنین نشود، مردم یک فرصت را برای خانه تکانی حکومت و تجدید نظر در ساختار نظام اقتصادی و اجتماعی ایران از دست میدهند. |