حماس و حزب الله
پس از سنوار و نصرالله
یحیی سنوار، فرمانده نظامی سازمان حماس که پس از ترور اسماعیل هنیه، رهبری سیاسی این سازمان را نیز بدست گرفته بود، در جریان یکی از بمباران های وحشیانه لبنان و نواز غره توسط اسرائیل کشته شد. درباره کشته شدن هدفمند و یا غیر هدفمند سنوار، اسرائیل گزارش های گوناگونی منتشر کرده است، از جمله این که در جریان آن بمباران نمیدانسته اند سنوار در ساختمانی است که بمباران شد.
بهرحال چه این عمل هدفمند انجام شده باشد و چه غیر هدفمند، در صورتی که صد در صد از سوی حماس تائید شود و جای شک و شبهه ای باقی نماند، حماس یک فرمانده و استراتژیست را از دست داده است.
سنوار، تنها یک رزمنده نبود، بلکه مترجم و نویسنده نیز بود. او طی 22 سالی که در زندان اسرائیل بود، زبان عبری را بطول کامل فرا گرفت و در دوران زندان، رمان " خار و میخک " را به زبان عبری نوشت و ۵ کتاب را از عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد.
نه سازمان حماس با کشته شدن سنوار از بین می رود و نه حزب الله لبنان پس از کشته شدن حسن نصرالله. چهره ها می آینده و می روند، حذف می شود، ترور می شوند، به مرگ طبیعی می میرند، اما هیچیک از این مرگ ها اهداف یک جنبش را با خود نمی برند، بلکه اهداف می مانند و رهبران و رهپیویان نوین پیدا می کنند و ای بسا مصمم تر، هوشیارتر، به روزتر و کارآمدتر از گذشتگان. جانشینان نصرالله و سنوار هم یافت خواهند شد و شاید با تجربه تر و مصمم تر از آنها.
اسرائیل چنان دره ای از خون و ویرانی در منطقه از خود باقی گذاشته است که بسیار دشوار بتوان تصور کرد نه تنها فلسطینی ها، بلکه مردم کشورهای عربی دیگر بتوانند با آن در یک منطقه همزیستی و زندگی کنند. حتی درعرصه جهانی نیز اکثریت مردم دیگر اسرائیل را بعنوان حاصل ظلمی که در جنگ دوم به ملت یهود شد قبول ندارند.
بحث بر سر اسلام و تشییع و یا تسنن و روحانیت نیست، بلکه بحث بر سر آن تاریخی است که ورق خورد. اسلام و تشییع و تسنن و روحانیت هم که نباشد، کینه و نفرت نسبت به یهودیان باقی می ماند و این بذر را دولت اسرائیل در منطقه پاشید و محصول آن جهانی شد.