از انتخابات آمریکا: چرا نامزدهای ریاست جمهوری بر حمایت از اسرائیل تاکید میکنند؟
نامزدهای پست ریاست جمهوری آمریکا اگر در هر چیزی اختلاف نظر داشته باشند، در اینکه باید از اسرائیل حمایت کرد متفقالقول هستند. حمله سپاه به مواضعی در اسرائیل موجب شد که دوباره سیاستمداران آمریکایی و به خصوص نامزدهای دو حزب عمده این کشور بیشتر درباره حمایتشان از اسرائیل صحبت کنند.
کامالا هریس، معاون رییس جمهوری آمریکا و نامزد حزب دموکرات، در سخنانی گفت که همواره تلاش خواهد کرد که اسرائیل امکان دفاع از خود در برابر «ایران و شبهنظامیان مورد حمایت ایران» را داشته باشد. دونالد ترامپ، رقیبش از حزب جمهوریخواه، هم در بیانیهای حملات ایران به اسرائیل و حمله حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ را نتیجه سیاستهای دولت کنونی آمریکا خواند و مدعی شد که اگر او سر کار بود هیچکدام از این اتفاقها روی نمیداد.
چرا نامزدهای دو حزب بزرگ آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری بر حمایت از اسرائیل تاکید میکنند؟ در این نوشته جنبههای تاریخی، سیاسی و حتی الهیاتی این پرسش را خیلی کوتاه بررسی میکنیم.
جنبه تاریخی: احساس گناه تاریخی
اسرائیل در خرداد ماه سال ۱۳۴۶ (ژوئن ۱۹۶۷) با سه کشور عرب همسایهاش وارد جنگ شد: مصر، سوریه و بعدا اردن. حمله به قصد «بازدارندگی» انجام شده بود. پیش از جنگ تنش در مرزهای اسرائیل بالا گرفته بود و جهان منتظر بود که کشورهای عرب به رهبری مصر به اسرائیل حمله کنند. اسرائیل پیشدستی کرد و به مواضع ارتش مصر و سوریه حمله کرد و وقتی اردن به اسرائیلیها حمله کرد، جنگ دامن این کشور را هم گرفت.
اسرائیلیها در جنگ «شش روزه» پیروز شدند و آمریکاییها با دیده تحسین به آنها نگاه کردند. «جوئل بینین»، استاد بازنشسته تاریخ از دانشگاه استنفورد، میگوید از آن زمان «سیاستمداران میانهرو» در آمریکا حامی اسرائیل شدند چرا که به گمان آنها کشور اسرائیل «جبران» حمایت نکردن از یهودیان در جریان هولوکاست است: «غربیها فکر میکردند که در قتل عام یهودیان در اروپا میتوانستند کاری بکنند ولی نکردند.»
End of مطالب پیشنهادی
آقای بینین میگوید که بیشتر آمریکاییها خبر ندارند کشور اسرائیل با تخریب جامعه فلسطینی شکل گرفت، «یا اگر هم چیزی به گوششان خورده باشد چندان علاقهای به آن ندارند. مخصوصا مسیحیان اونجلیکال که اصل و اساس طرفداران حزب جمهوریخواه هستند.»
جنبه الهیاتی: برای ظهور مسیح
بیشتر دینداران آمریکا، مسیحی هستند و گروه عمدهای از آنها پروتستان. در میان پروتستانها، مسیحیان «اونجلیکال» که در فارسی گاهی به آنها «تبشیری» یا «انجیلی» هم گفته میشود بیشترین هستند. این گروه عمدتا طرفدار اسرائیل هستند.
برای توضیح اینکه چرا مسیحیان «اونجلیکال» به مسئله یهودیان و اسرائیل اهمیت میدهند از بهار داوری، استاد تاریخ ادیان در دانشگاه سندیهگو در ایالت کالیفرنیای آمریکا کمک گرفتم که میگوید: «منشاء صهیونیسم را باید در مسیحیت اروپای قرن نوزدهم یا حتی پیش از آن بیابیم.»
صهیونیسم، که اسم فاعلش «صهیونیست» در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی بیشتر شبیه به ناسزا به کار میرود، جنبشی سیاسی است که تئودور هرتسل در اواخر قرن نوزدهم بنیان گذاشت. هدف صهیونیستها تاسیس کشوری یهودی در سرزمین موعود یهودیان بود. صهیونیسم مسیحی که سابقه طولانیتری از نوع یهودی آن دارد با استدلالهای دینی محل تاسیس اسرائیل را انتخاب کرده بودند.
در مجموعه چهار قسمتی «اسطوره تختی» از زندگی شخصی، ورزشی و اجتماعی غلامرضا تختی میشنویم.
پادکست
پایان پادکست
خانم داوری میگوید برای تشکیل یک کشور یهودی، صهیونیستها دو عامل دین و سیاست را با هم به کار گرفتند: «اعتقاد به اینکه زایون (صهیون) که نام یکی از تپه های اورشلیم باستان بود و ماوای خداوند، موطن باستانی و موعد قوم یهود است، علیرغم مخالفت برخی از علمای یهود، مرجع اقدامات سیاسی قرار گرفت.»
گروهی از پروتستانهای «انگلیکن» در قرن نوزدهم میلادی به این جمعبندی رسیده بودند که اگر بنا باشد مسیح بازگردد و آنها نجات یابند، یهودیان باید به «سرزمین موعودشان» بازگردند.
در سوره دوازدهم از کتاب «پیدایش»، یهوه (خدا) به ابراهیم چنین گفته: «سرزمین خویش و خویشان خود و خانه پدرت را ترک کن تا به سرزمینی روی که بر تو خواهم نمایاند. از تو قومی بزرگ خواهم ساخت و تو را برکت خواهم داد و نامت را بزرگ خواهم ساخت؛ برکت باش! بر آنان که تو را برکت دهند، برکت خواهم داد، بر آنان که تو را نفرین کنند، لعنت خواهم کرد.»
خانم داوری میگوید: «بر اساس تفسیر این آیه، صهیونیستهای مسیحی، قوم ابراهیم را قوم یهود دانسته و حمایت از بازگشت آنها به زایون را مستوجب رحمت پروردگار.»
در چند جای تورات به سرزمین موعود یهودیان اشاره شده است. از جمله در کتاب «پیدایش» که یهوه (خدا) به ابراهیم میگوید: «این سرزمین را به اعقاب تو میدهم، از رود مصر تا رود بزرگ، رود فُرات». رود مصر در اینجا همان نیل است. (ترجمههای بخشهای کتاب مقدس از «پیروز سیار» است که نشر «نی» و نشر «هرمس» چاپ کرده است.)
خانم داوری میگوید که تفسیر مسیحیان صهیونیست از متن کتاب مقدس این بوده و هست که «اگر مسیح بخواهد بیاید باید اول یهودیان به اورشلیم (بیتالمقدس) بازگردند تا جهان آماده بازگشت مسیح شود. البته در آن صورت فقط آنهایی که به مسیح اعتقاد بیاورند رستگار میشوند. گروههای دیگر مسیحی و حتی یهودی برداشتی این چنین از کتاب مقدس نداشته و ندارند. حتی خیلی از یهودیان هم - با دلایل دینی - مخالف تاسیس کشور اسرائیل بوده و هستند.»
ریشه حمایت بعضی مسیحیان اونجلیکال از صهیونیسم در این برداشت الهیاتی از کتاب مقدس است. گروههای دیگری از پروتستانها و کاتولیکها برداشتهایی متفاوت از کتاب مقدس دارند و اگر از تشکیل اسرائیل هم حمایت کنند، لزوما برای حمایتشان توجیه الهیاتی ندارند.
جمعیت انبوه و قدرت مالی مسیحیان اونجلیکال در آمریکا آنها را به یکی از قدرتهای انتخاباتی در این کشور تبدیل کرده است. خانم داوری میگوید: «گروههای لابی صهیونیست مسیحی در آمریکا بر انتخابات نمایندگان کنگره و دولت و سیاستگذاریهای آنها هم تاثیر میگذارند.» یکی از مهمترین اثرگذاریهای آنها در دولت دونالد ترامپ به رسمیت شناختن بیتالمقدس (اورشلیم) به پایتختی کشور اسرائیل بود - کاری که دولتهای پیشین آمریکا از انجام آن سر باز زده بودند.
«در واقع قضیه سیاسی است». خانم داوری درباره بهرهبرداری سیاستمداران از دین میگوید: «موضوع سیاستهای استعماری است که با استفاده از دین در واقع به توجیه و اجرای اهداف توسعهگرانه خود میپردازند. یعنی به کارشان جنبه دینی میدهند تا آن را توجیه کرده به آن جنبه قدسی دهند.»
حالا چه واقعا سیاستمداران از روی ایمان حامی اسرائیل باشند و چه برای گرفتن رای از دینداران، به هر حال داشتن رابطه خوب با این گروه و تاکید بر حمایتشان از بقای کشوری برای یهودیان در خاورمیانه در جمع کردن رای مفید است.
همبستگی نژادی - دینی
بنابر آنچه موسسه نظرسنجی «پیو» در سال ۲۰۲۳ منتشر کرده، ۸۵٪ از مسیحیان تبشیری در انتخابات به نامزدهای جمهوریخواه رای میدهند. اما حمایت از اسرائیل برای دموکراتها هم بیحاصل نیست. نزدیک به ۷۰٪ از یهودیان آمریکا حامی این حزب هستند و احتمالا بخشی از آنها به جز مسائل آمریکا گوشه چشمی هم به حمایت از اسرائیل دارند.
تعداد یهودیان البته در آمریکا قابل قیاس با مسیحیان نیست اما حمایت یهودیان از حزب دموکرات فقط محدود به برگههای رایدهی نیست. آقای «بینین» میگوید بخش قابل ملاحظهای از پولی که خرج تبلیغات انتخاباتی دموکراتها میشود - حدود پنجاه درصد - از یهودیان آمریکاست: «حییم سابان که بنا به نوشته مجله فوربس رتبه ۲۳۲ پولدارهای آمریکاست، ۱۰-۱۵ سال پیش در یک مصاحبه با مجله نیویورکر گفته بود که فقط یک مسئله برای او در انتخابات مهم است و آن اسرائیل است. و او کسی است که از زمان ریاست جمهوری کلینتون (در دهه ۹۰ میلادی) میلیونها دلار به حزب دموکرات کمک کرده.» البته او تاکید میکند که بسیاری از یهودیان ثروتمند، به دلایل دیگری به دموکراتها کمک میکنند، مثل حقوق اقلیتهای جنسیتی، حق سقط جنین و مسائل تغییرات اقلیمی و غیره.
یهودیان ثروتمندی هم هستند که در مقابل پولهای هنگفتی به نامزدهای حزب جمهوریخواه کمک میکنند.
گروههای حامی اسرائیل مثل گروه قدرتمند «ایپک» (کمیته امور عمومی آمریکا - اسرائیل) هم هستند که به نامزدهایی از هر دو حزب آمریکا کمک میکنند که سیاستهایشان در جهت منافع اسرائیل است.
جنبه امپراتوری آمریکا در خاورمیانه
آقای بینین میگوید دلیل دیگری که آمریکا برای حمایت از اسرائیل دارد این است که این کشور در خاورمیانه «همپیمان اصلی امپراتوری آمریکا» است. او میگوید که «جو بایدن» مثل روسای جمهوری پیش از خود، آمریکا را یک قدرت امپراتوری جهانی میبیند. او به کتاب «امپراتوری: شیوهای از زندگی» از «ویلیام اپلمن ویلیامز»، تاریخدان آمریکایی اشاره میکند که در آن نوشته بخشی از هویت آمریکایی به دنبال ساخت امپراتوری است. بعد اضافه میکند که بخش عمدهای از سیاستمداران آمریکایی به امپراتوریسازی اعتقاد دارند و سیاستهایشان بر این اساس شکل گرفته است.
آقای بینین برای توضیح میل آمریکاییها به ساخت امپراتوری از خروج دونالد ترامپ از برجام مثال میآورد و میگوید با اینکه جو بایدن میتوانست مجددا آمریکا را به توافق اتمی با ایران بازگرداند اما چنین نکرد: «چرا؟ برای اینکه تیم امنیت ملی آمریکا در مقابل ایران مواضع تندی دارند. آنها ایران را بخشی از هلال شیعی میبینند که ثبات منطقه را برهم میزند. این دیدگاه را کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، مصر، اردن و مراکش هم دارند.» در دیدگاه او این کشورها و اسرائیل بخشی از آن امپراتوری هستند که آمریکا برای خود متصور است.
اما این کشورها دیدگاههایشان شبیه به هم نیست و در بعضی از موارد با هم اختلاف نظر دارند. آقای بینین برای مثال از اختلاف عربستان و اسرائیل بر سر تاسیس کشوری فلسطینی میگوید که اولی موافق آن است و دومی به رهبری بنیامین نتانیاهو هر پیشنهادی در این مورد را رد میکند.
آقای بینین میگوید آمریکا بیشتر به دنبال ساخت اتحادی از کشورهای عرب سنی و اسرائیل در مقابل ایران بوده: «دولت بایدن باور دارد که این تنها کار لازم برای حفظ موقعیت آمریکا در خاورمیانه است.»
بر اساس تحلیل آقای بینین میتوان نتیجه گرفت که در دوره انتخابات نامزدها با حمایت از اسرائیل، این پیام را به رایدهندگان میدهند که آنها برنامه امپراتوری آمریکا را تعطیل نکرده و آن را توسعه میدهند.
آیا حمایت از اسرائیل در سیاست آمریکا در حال تغییر است؟
نتایج یک نظرسنجی که در ماه مارس ۲۰۲۴ انجام شده بود، نشان میدهد نسل جوان آمریکا به نسبت نسلهای مسنتر از اسرائیل کمتر حمایت میکنند. آقای «بینین» میگوید در کنگره آمریکا هم حالا نمایندگانی مثل «الکساندریا اوکازیو کورتز»، «ایلهان عمر»، «آیینا پریسلی» و «رشیده طلیب» هستند که منتقد سیاستهای اسرائیل هستند «چیزی که ده سال پیش در کنگره دیده نمیشد.»
از سوی دیگر اعتراضهای گروههای مسلمان به سیاستهای دموکراتها در قبال جنگ غزه موجب شده که از احتمال پیروزی کامالا هریس در بعضی ایالتها کاسته شود. آیا همه اینها به معنی تغییر در سیاست حمایت از اسرائیل در میان سیاستمداران آمریکا خواهد شد؟
آقای «بینین» میگوید: «هنوز زود است بگوییم شاهد تغییری اساسی در حمایت از اسرائیل هستیم. مخصوصا اینکه تازه چند روزی از حمله ایران به اسرائیل میگذرد و معلوم نیست که تبعات آن چه خواهد بود.»
سیاستهای آمریکا در قبال اسرائیل به گفته او دست کم تا پیش از انتخابات تغییر نخواهد کرد اما نشانههایی هست که در حزب دموکرات گروهی میخواهند آمریکا از حمایت همهجانبه از اسرائیل دست بردارد.