۱۴۰۴ آذر ۵, چهارشنبه

 



.نامه بهرام چوبینه (بهرام ششم) به خسرو پرویز (خسرو دوم)

کاری از گروه uzvān ī pārsīg

 

از بهرام، یزدان‌فری (محبوبِ ایزدان)، وانیدار (فاتح)، فرهمند، دشمنِ ساستاران (جباران)، شهربِ بزرگان، سالارِ سپاهِ ایرانشهر، آگاه، پادشای، یزدان‌پرست، اَنِکوه (سرزنش‌ناپذیر)، آزاد، فرخ، زیر، ارجمند، رایانیدار (مدیر/سیّاس)، دوراندیش، نرم‌خو، مردم‌دوست، به خسرو پسر هرمزد؛

 

آنچه از خِرد آهومند (ناقص) و خُرد تو نوشته شد به دست من رسید؛ و آنچه با سبکسرانگی تو فرستاده شد (–یعنی هدایا–) نپذیرفتم. چرا که نه نامه‌های شاهانه و نه پیشکش‌های تو در کار ما سزاوار نبود، خاصه که گزینش تو بر خدایی (شاهی) ایرانشهر به راهی آشفته انجام شده است، و بزرگان و نامداران در رای دادن به تو شرکت نجسته، و به ویسان (عوام) و بی‌گوهران نپیوستند.

اینچنین، تا در بندِ اناگی (مخاطرات) پدرت نیفتی، دیهیم را در جایگاهان مقدس بهل و از جایگاهان شاهانه بیرون شو.

 

و آنان که در این گناه همداستانِ تو شدند و همچون تو گستاخی کردند، باید دوباره در بند افکنده شوند.

 

زیرا در نیروی تو اختیار آن نیست که بدکاران را بدون داوری از پادِفراهی که قوانین برایشان مقرر کرده رها کنی.

 

پس از آنکه چنین کردی نزد ما آی، تا بی‌درنگ مرزبان گوشه‌ای از ایرانشهر شوی.

 

بدرود، بیاندیش که چه سودمند است. و گر نه، همچون نیاکانت نابود گردی.

 

منبع:

«تواریخ» تئوفیلاکتوس، کتاب چهارم: بهرهای ۷ و ۸

Theophylacti Simocattae Historiae, edidit C. de Boor, Lipsiae (Leipzig): Teubner, 1887.

متن پارسیگ: ایرمان

- خوانش متن: وحید عباس‌زاده

 

ali_hozhabri's profile picture

ali_hozhabri