۱۳۹۵ مهر ۱, پنجشنبه

مداخل مخزن الادویه عقیلی خراسانی (هفدهم) 1

بوئی
بضم باء فارسی و سکون واو و کسر همزه و سکون یا
ماهیت ان
کیاهی است هندی از قبیل نجم و در بنکاله کثیر الوجود و بر اشجار و دیوارها و سقف خانه مانند تاک و کدو بالا می رود و ساق آن بسطبری انکشتی و برکهای آن فی الجمله شبیه ببرک تانبول و سبز و از ان ضخیم تر و نازک و با رطوبت و لزوجت بسیار و بی زغب و دو قسم می باشد یکی سفید یعنی ساقۀ آن سفید رنک و برک آن سبز و این بسیار است دوم سرخ یعنی ساقۀ آن سرخ و رکهای برک آن نیز سرخ رنک و این کم یاب تر از ان است و اهل هند آن را پخته می خورند مانند سبزیهای دیکر و با لزوجت بسیار است
طبیعت ان
سرد و تر
افعال و خواص ان
منوم و مبهی و جهت ازدیاد منی و تلیین آلات صوت و حلق و تسکین حدت حمیات حاره و طلای آب برک آن جهت تسکین سوزش و منع آبله کردن عضو بآتش سوخته نافع چون مکرر و پیهم بمالند در هنکام سوختن و بسیار قریب بدان
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
&&&&&
 بهمن . [ ب َ م َ ] (اِ) گیاهی و رستنی بود که در بهمن و زمستان گل کند و بیخ آن سرخ و سفید است و آنرا بهمنین میگویند و بعضی گویند گلی است که زمستان هم میباشد و داروئی است که بدن را فربه کندو باد را دفع سازد و قوت باه دهد. (برهان ). نام نباتی است که گل کند و آنرا بهمن سرخ و سفید نامند و فارسیان آنرا بخورند و مفید دانند و چون در بهمن روید و گل کند بدین نام نامیده شده است . (آنندراج ). نام دوایی و آن دو قسم باشد یکی بهمن سفید و آن نوعی از زردک صحرائی است و دیگر بهمن سرخ و آن بیخ درخت علی حده است . (غیاث ). نباتی است که در بهمن ماه گل کند و بیخش در دواها بکار برند و دو گونه است سرخ و سفید. (رشیدی ) (از جهانگیری ). گلی است که بزمستان نیز باشد. (صحاح الفرس ). بیخ نباتی است مشابه ترب سطبر بیشترکج میباشد دو قسم است سرخ و سفید. (منتهی الارب ). گیاهی که در این ماه یعنی در ماه یازدهم گل میکند و بیخ آن سرخ و سفید است و در روز جشن بهمن که انواع خورشها ترتیب میدهند گل بهمن سرخ و سفید را میده کرده با نبات و قند میخورند. (ناظم الاطباء). در طب این گیاه معروف است و آن بیخی است سپیدرنگ یا سرخ مثل زردک .(تحفه بحر الجواهر). نام این گیاه در پهلوی «وهومن » است . (از حاشیه  برهان چ معین )
///////////
بهمن
بفتح باء موحده و سکون ها و فتح میم و سکون نون لغت فارسی است
ماهیت ان
بیخی است فارسی فی الجمله شبیه بزردک کوچکی و با اندک صلابت و کجی و با خشونت قلیلی و ناهمواری و منبت آن کوهستان ارمن و خراسان و کیاه آن بقدر شبری و زیاده و کمتر از ان و برک آن مانند برک اجاص منبسط و خارناک و کثیر التشریف و بر ساق آن برکی چند سر آنها باهم پیچیده و بی کل و در تموز می رسد و دو قسم می باشد سرخ و سفید سرخ آن بالیده تر و بلندتر و ناهمواری پوست آن زیاده و ظاهر آن سرختر از باطن آن و سفید آن هم ظاهر و هم باطن آن سفید و بهترین سرخ آن صافی سنکین خوشبوی آنست که چون بخایند با اندک لزوجتی و قبضی باشد و همچنین سفید آن و از نواح ارمنیه و خراسان آورند
طبیعت ان
در دوم کرم و خشک و سرخ آن کرم تا سوم و قویتر از سفید و هر دو با رطوبت فضلیه و قوت قبضی و مسیح هر دو را کرم و تر دانسته
افعال و خواص ان
بغایت مقوی باه و دل و مسمن بدن و زیاده کنندۀ مادۀ منی و مفتح و محلل ریاح و بلغم غلیظ لزج و موافق مبرودین و جهت خفقان و یرقان و تفتیت حصاه کرده و مثانه خصوص با ادویۀ مناسبه و سرخ آن جهت تقویت باه و انعاظ قویتر و چون در آب طبخ نمایند تا مهرا شود و آب آن را با شکر ناشتا بیاشامند فربهی عظیم آورد خصوصا با بادام و نخود و ضماد آن با نمک تلخ و عسل بر صورت زنان باعث نیکوئی رنک رخسار و شستن سر بدان جهت کشتن سپش و خوش بوئی موی و فرزجۀ سفید آن با زعفران جهت تنقیۀ رحم و خوش بوئی آن و هر دو نوع آن مضر سفل و مصلح آن انیسون و کثیرا و عناب مقدار شربت از جرم آن هر دو تا دو مثقال و از آب مطبوخ آن تا سه اوقیه هریک بدل دیکری اند و بدل هر دو بوزن آن تودری و نصف آن لسان العصافیر و موصلی سفید و سیاه و اسکند ناکوری و بدل سرخ آن درونج و بدل سفید آن زرنباد است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
بَهمَن‌
دو نوع است سرخ و سفید بهترین آن سفید بود و خشک است در دوم و مسیح گوید گرم است در دوم و تر است خنقان را عظیم نافع بود و دل را قوت دهد و منی بیفزاید و باه را برانگیزد و فربهی آورد و سنگ مثانه بریزاند و در تقویت دل نظیر ندارد و شربتی از وی یک درم بود و اسحق گوید مضر است بسفل و مصلح وی انیسون بود و بدل آن بوزن آن تودری و نیم وزن آن لسان العصافیر
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: اسمی است فارسی و آن بیخی است شبیه به زردک کوچکی و با اندک صلابت و کجی و با خشونت قلیلی ...
صاحب بحر الجواهر نوع ابیض بهمن را جزر بری می‌داند
اختیارات بدیعی، ص: 78
//////////
بهمن

اشاره

ریشه گیاهی است که بسته به رنگ آن «بهمن سفید» یا «بهمن سرخ» گفته می‌شود.
به فرانسوی گیاه راBehen وBen و ریشه آن راRacin de behen نامند و به انگلیسی آن را از انواع‌Centaury می‌شناسند. گیاهی است از خانواده‌Compositae نام علمی آن‌Centaurea behen L . است و مترادفهای * album de Rauw . وCentaurea alata Lam . وC .acuta Vahl . می‌باشد.
این ریشه را در هند نیز به نام سفید بهمن نام می‌برند.
در کتب طب سنتی وقتی از ترکیب داروها ذکر می‌شود در مواردی از بهمنان نیز نامبرده می‌شود. منظور بهمن سفید و سرخ است که از نظر خواص دارویی تا حدود زیادی مشابه هستند.
توضیح: میوه درخت شوع نیز که از آن روغن می‌گیرندBen گویند. این میوه در این کتاب با نام حب البان آمده است.
مشخصات
بهمن گیاهی است دو ساله به رنگ سبز پریده. ساقه آن افراشته، قسمت بالای ساقه با شاخه‌های زیاد چتری است و بلندی گیاه 40- 30 سانتی‌متر می‌باشد. برگهای آن با بریدگی پهن کمی زبر با رگبرگهای برجسته‌ای است. سطح برگ پوشیده از تار سفت خار مانند می‌باشد. گلهای آن زرد با دم گل نسبتا دراز پوشیده از برگچه‌هایی که
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 387
مجموعا به صورت مخروطی درآمده که در رأس آن یک دسته گل قرار دارد. ریشه آن که در طب سنتی مستعمل است، نسبتا ضخیم عمودی شبیه هویج و کوچکتر ولی سخت و ناهموار و ناصاف است و دو نوع دارد یکی به رنگ زرد روشن یا سفید و دیگری سرخ‌رنگ است و طعم آن کمی شیرین می‌باشد. این گیاه از گیاهان بومی ایران است. در ایران در غرب در کردستان، اشتران‌کوه، کرمانشاه، همدان و نواحی مرزی غرب و در گوتوند و همچنین در اطراف تهران، ری، رنه دماوند و در مشرق در خراسان و در جنوب در فارس در چرمکان و کنار تخت دیده می‌شود.
در بعضی کتب آمده است که چون ریشه این گیاه را در ماه بهمن از خاک خارج کرده و به بازار عرضه می‌نمایند آن را بهمن گویند ولی به هر حال باید توجه نمود که فرانسوی‌ها برای آن نامی در این ردیف دارند.

ترکیبات شیمیایی

از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه گیاه وجود یک ماده متبلور تلخ به نام لاکتون بهنین 520] تأیید شده است.]G .I .M .P[
خواص- کاربرد
در هند از ریشه بهمن برای تقویت نیروی جنسی، برای معالجه یرقان و ناراحتی‌های سنگ در بدن تجویز می‌شود.
ریشه بهمن از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است و بهمن سرخ گرمتر است و از بهمن سفید از خواص بیشتری دارد. و عده‌ای از حکما هر دو بهمن را گرم و تر می‌دانند. از نظر خواص معتقدند که برای تقویت نیروی جنسی و ازدیاد اسپرم بسیار نافع است و بدن را فربه می‌کند. بازکننده انسداد مجاری عروق و برطرف‌کننده نفخ و گاز است. برای سردمزاجان داروی خوبی است و برای خفقان، یرقان، خرد کردن سنگ کلیه و مثانه بخصوص اگر با ادویه مناسب خورده شود، بسیار مفید است. بهمن سرخ برای تقویت نیروی جنسی و انعاظ قوی‌تر از بهمن سفید است.
اگر آن را در آب بپزند به طوری که خوب پخته شود، مانند حلیم شود و آب آن را با شکر ناشتا بخورند برای فربه کردن بدن بسیار مفید است، خصوصا اگر با بادام و نخود
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 388
پخته و خورده شود. ضماد آن با نمک تلخ و عسل برای درخشان کردن رنگ چهره زنان داروی بسیار نافعی است. اگر بهمن سفید با زعفران مخلوط و از آن شیافی تهیه کرده و در مهبل گذارده شود برای پاک کردن و خوشبویی رحم مفید است. چون بهمن‌ها هر دو برای قسمت سفلای بدن مضّر است توصیه می‌شود که با انیسون و کتیرا و عناب خورده شود. مقدار خوراک از جرم بهمنها تا 10 گرم و از آب دم کرده آن تا 100 گرم است. تا حدی که مقدار جرم دم شده از 10 گرم تجاوز ننماید. هریک از دو بهمن جانشین دیگری است و جانشین بهمنها از نظر خواص هم وزن آنها تودری و نصف وزن آنها لسان العصافیر است. جانشین بهمن سرخ درونج است و جانشین بهمن سفید زرنباد.
مصرف بهمنها باید با نظارت پزشک متخصص انجام پذیرد.
توضیح: در متن فوق نامی از اصطلاح «نمک تلخ» برده شد. نمک تلخ را در کتب طب سنتی «ملح المّر» نام می‌برند و این‌طور تعریف شده است که رنگ آن مایل به سفید و یا تیره و کمی زرد و از تمام اقسام نمک گرمتر است و آن را مخلوط با صمغ زیتون برای التیام زخمها به کار می‌برند، خیلی مؤثر است و مقدار خوراک آن را در حدود 3- 2 گرم ذکر کرده‌اند. عده‌ای آن را قسمی «ملح نفطی» می‌دانند.
نمک نفطی معدنی است به رنگ سیاه و بدبو که آن را می‌سوزانند تا سفید شود و مسهل بسیار مؤثری است و قی‌آور می‌باشد. مقدار خوراک آن تا 4 گرم است.
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 389
* بهمن
 
    • نام فارسی: بهمن
    • نام عربی:
    • نام انگلیسیآن را از انواع Centaury می‌شناسند.
    • نام محلی:
    • نام فرانسویگیاه Behen و Ben و ریشۀ آن Racin de behen
    • نام علمی: Centaurea behen L.
    • نام در کتب طب سنّتی:
    • مترادف: Behen album de Rauw. و Centaurea alata Lam. و C. acuta Vahl.
    • خانواده: Compositae
    • جنس:
مشخصات و ویژگی ها
ریشۀ گیاهی است که بسته به رنگ آن «بهمن سفید» یا «بهمن سرخ» گفته می‌شود. بهمن گیاهی است دوساله به رنگ سبز پریده. ساقۀ آن افراشته، قسمت بالای ساقه با شاخه‌های زیاد چتری است و بلندی گیاه 40 ـ 30 سانتی‌متر می‌باشد. برگ‌های آن با بریدگی پهن کمی زبر با رگبرگ‌های برجسته‌ای است. سطح برگ پوشیده از تار سفت خارمانند می‌باشد. گل‌های آن زرد با دم‌گل نسبتاً دراز پوشیده از برگچه‌هایی که مجموعاً به‌صورت مخروطی درآمده که در رأس آن یک دستۀ گل قرار دارد. ریشۀ آن که در طب سنتی مستعمل است، نسبتاً ضخیم عمودی شبیه هویج و کوچک‌تر ولی سخت و ناهموار و ناصاف است و دو نوع دارد یکی به رنگ زرد روشن یا سفید و دیگری سرخ‌رنگ است و طعم آن کمی شیرین می‌باشد. این گیاه از گیاهان بومی ایران است. در بعضی کتب آمده است که چون ریشۀ این گیاه را در ماه بهمن از خاک خارج کرده و به بازار عرضه می‌نمایند، آن را بهمن گویند ولی به‌هرحال باید توجه نمود که فرانسوی‌ها برای آن نامی در این ردیف دارند. در کتب طب سنتی وقتی از ترکیب داروها ذکر می‌شود، در مواردی از بهمنان نیز نام برده می شود. منظور بهمن سفید و سرخ است که از نظر خواص دارویی تا حدود زیادی مشابه هستند. توضیح: به میوۀ درخت شوع نیز که از‌ آن روغن می‌گیرند، Ben گویند. این میوه در این کتاب با نام حب البان آمده است.

همچنین:
بهمن پیچ
اشاره
«بهمن پیچ» دارویی هندی است که گیاه آن به انگلیسی‌East Indian screw tree گفته می‌شود. میوه گیاهی است. گیاه آن از خانواده‌Sterculiaceae نام علمی آن‌Helicteres isora L . می‌باشد.
مشخصات
درختی است که در جنگلهای خشک غرب و مرکز هند از بیهار تا مناطق غرب جامو و در سیلان و استرالیا انتشار دارد. میوه آن خمیده و مارپیچی است و در بازار دارویی ایران با نام بهمن پیچ عرضه می‌شود. میوه آنکه مصرف دارویی دارد از برچه‌های باریک پیچیده‌ای که کلا به شکل مخروط به طول 5- 4 سانتی‌متر می‌باشد تشکیل شده است. برچه‌ها کرکدار به رنگ مایل به سبز و در هریک از آنها یک ردیف دانه قهوه‌ای رنگ گوشه‌دار قرار دارد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گیاه بخصوص در پوست درخت وجود مواد فیتوسترول، کلروپلاست پیگمان 521] و یک هایدروکسی- کوبوکسیلیک اسید[522] و یک
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 390
ماده رنگی به رنگ زرد نارنجی و ساپونین و قند و فلوبوتانن 523] و لیینین تأیید شده است.
.] S. G. I. M. P [
خواص- کاربرد
میوه درخت نرم کننده پوست و مخاط است و قابض می‌باشد و برای رفع نفخ شکم اطفال و گریپ روده بچه‌ها نافع است. از پوست درخت در هند برای معالجه اسهال و اسهال خونی و صفرایی بودن استفاده می‌شود. از عصاره ریشه آن برای معالجه بیماری قند و رفع چرک حفره‌های بدن خصوصا چرک که در اثر عفونتهای ابتدایی در ریه می‌باشد به کار می‌رود. در هاینان از گیاه به عنوان تب‌بر استفاده می‌شود [تاناکا، اوداشیما]. در شبه جزیره مالایا از میوه آن در یک ترکیب دارویی تانن‌دار برای تقویت زنان پس از وضع حمل مصرف می‌شود [ریدلی . و از میوه و ریشه آن تواما برای افزایش اشتها و معالجه روماتیسم استفاده می‌شود [گیملت برکیل**].
در اندونزی از میوه آن در استعمال داخلی و خارجی برای معالجه گرفتگی عضلات و بیماری‌های پشت و کمر استفاده می‌شود [هین . تخم آن مدّر است و نرم کننده سینه است و در موارد برونشیت و ناراحتی‌های گلو و ریه‌ها و سرفه و سرماخوردگی نافع است و به عنوان پادزهر گزش عقرب مصرف می‌شود.
مصرف بهمن پیچ بخصوص در مورد اطفال باید با نظارت پزشک متخصص انجام گیرد.
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 391
//////////////
به عربی قنطريون* جلدي :
القنطريون الجلدي واسمه العلمي (باللاتينية: Centaurea behen) نوع نباتي ينتمي إلى جنس القنطريون من الفصيلة النجمية.[1]
الموئل والانتشار[عدل]
موطنه بلاد الشام وتركيا والقوقاز.[2]
الوصف النباتي[عدل]
المصادر[عدل]
^ موقع لائحة النباتات. القنطريون الجلدي (بالإنكليزية). تاريخ الولوج 15 أيلول 2014.
^ قاعدة البيانات الأوروبية-المتوسطية للنباتات.خريطة انتشار القنطريون الجلدي (بالإنكليزية). تاريخ الولوج 8 كانون الثاني 2012.
* قنطوریون . [ ق َ ] (معرب ، اِ) دوایی است و آن دو قسم میباشد: کبیر و صغیر. کبیر آن را قنطوریون غلیظ خوانند. برگ آن ببرگ گردکان و بارش به خسکدانه ماند و صغیر آن را قنطوریون دقیق گویند. برگ آن ببرگ پودنه  صحرایی میماند. اول را عریز الکبیر و دویم را عریز الصغیر خوانند (هردو بعین و رای بی نقطه ). (برهان ) (آنندراج ). قنطوریون یا گل گندم گیاهی است از تیره  مرکبان که جنس های بسیار دارد و ریشه های تمام آنها ضخیم و قوی است به قسمی که در مزارع گندم ممکن است موجب زحمت شود. ریشه های عموم آنها تلخ است و بر ضد تب به کار میرود. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 261 شود.
//////////
Centaurea behen
From Wikipedia, the free encyclopedia
Centaurea behen
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Tribe:
Genus:
Species:
C. behen
Centaurea behen
L.
Centaurea behen is a species of Centaurea that grows in the wild under full sun in northern Iraq and Armenia and in many other areas of Western and Central Asia with a roughly similar environment, stretching from Lebanon to Kazakhstan.[1]
The plant's leaves near ground-level are relatively large, comparable to broad dock or spinach leaves. Rising above those leaves are branching stalks that carry much smaller lightweight leaves and, when in flower, small yellow flowers. Including the upper stalks, the plant is typically a little less than a meter high off the ground. The plant has multiple thick roots. The roots have a brown skin on the outside and a white color internally. The roots come to commerce in a dried form, looking shrivelled, and then are ground to a powder, and used for several traditional herbal medicine purposes. The roots are called Behman Safed, also known as White BehmenSafaid Behmen, in Ayurvedic Indian medicine.[2]
The plant is grown under cultivation in northern India for the medicinal use of its roots.
Footnotes[edit]

Stub icon
This Cynareae article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Centaurea
·         Medicinal plants of Asia
·         Plants used in Ayurveda
·         Cynareae stubs
//////////
بهمن (نبات)[عدل]
Arwikify.svg

هذه المقالة تحتاج للمزيد من الوصلات للمقالات الأخرى للمساعدة في ترابط مقالات الموسوعة. فضلًا ساعد في تحسين هذه المقالة بإضافة وصلات إلى المقالات المتعلقة بها الموجودة في النص الحالي. (يونيو 2015)
البهمن (الإسم العلمي Limonium narbonense)، نبات فارسي جبلي، له بعض الإستعمالات الطبية[1].
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/11/Plumbaginaceae_-_Limonium_narbonense-002.JPG/250px-Plumbaginaceae_-_Limonium_narbonense-002.JPG
نبات البهمن
محتويات
  [أخف] 
·         1الأسماءالشائعة
·         2الموطن
·         3وصفه
·         4في الطب القديم
الأسماءالشائعة[عدل]
·         آق بهمن (بالتركي)
·         بهمن سفيد (فارسي)
الموطن[عدل]
أصله من بلاد فارس.
وصفه[عدل]
نبات فارسي جبلي يقوم على ساق بطول شبر واحد. وله أوراق مبسوطة كورق الإجاص لكنها شائطة.
في الطب القديم[عدل]
تستعل جذوره لأغراض طبية، وهي عروق بحجم الجزرة، مفتولة ومعوجّة رائحتها طيّبة وطعمها مقبول.
استعملها القدماء لتقوية القلب وزيادة الرغبة الجنسية.
المراجع والمصادر[عدل]
1.      ^ معجم الاعشاب المصور- محسن عقيل- صفحات 91 و 92 - مؤسسة الأعلمي للطباعة والنشر- بيروت - 2003
مشاريع شقيقة

في كومنز صور وملفات عن: بهمن (نبات)
·         أيقونة بوابةبوابة علم النبات
Ferns02.jpg

هذه بذرة مقالة عن نبات بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
·         نباتات طبية
////////////
Limonium narbonense
From Wikipedia, the free encyclopedia
Limonium narbonense
Plumbaginaceae - Limonium narbonense-001.JPG
Flowers of Limonium narbonense
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
L. narbonense
Limonium narbonense
Mill.
Limonium narbonense is a species of sea lavender belonging to the familyPlumbaginaceae.
Contents
  [hide
·         1Synonyms
·         2Description
·         3Distribution and habitat
·         4Bibliography
·         5References
Synonyms[edit]
·         Limonium angustifolium (Tausch) Degen
·         Limonium angustifolium (Tausch) Turrill
·         Limonium serotinum (Rchb.) Erben, nom. illeg.
·         Limonium serotinum (Rchb.) Pignatti
·         Limonium vulgare subsp. angustifolium (Tausch) P. Fourn.
·         Limonium vulgare subsp. serotinum (Rchb.) Gams
·         Statice angustifolia Tausch
·         Statice brunii Guss.
·         Statice limonium subsp. aggregata (Rouy) Rouy
·         Statice limonium subsp. angustifolia (Tausch) Rouy
·         Statice limonium subsp. serotina (Rchb.) Nyman
·         Statice serotina Rchb.
Description[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/11/Plumbaginaceae_-_Limonium_narbonense-002.JPG/240px-Plumbaginaceae_-_Limonium_narbonense-002.JPG
Plants of Limonium narbonense
Limonium narbonense is a perennial herbaceous plant that reaches the height of about 30–70 millimetres (1.2–2.8 in). The leaves are 12 to 30 inches long, lanceolate-spatulate, located in a basal rosette. The inflorescence is large, with only a few or absent sterile branches. The flowers are white to pale violet, with a calyx of about 5–7 mm.[2][3] The flowering period extends from June to September.[1]
Distribution and habitat[edit]
This species can be found in Southern Europe, North Africa and in Southwest Asia.[4] It is a plant of Mediterranean coastal habitat such as beaches, salt marshes, and coastal prairie, and other sandy saline habitats.
Bibliography[edit]
·         Conti F.,Abbate G.,Alessandrini A.,Blasi C., 2005 -An Annoted Checklist of the Italian Vascular Flora. Roma
·         Pignatti S. 1982 -Flora d'Italia. Bologna
·         Palop-Esteban, Segarra-Moragues J, González-Candelas F. [5]
References[edit]
3.   Jump up^ UVED
4.   Jump up^ GBIF

Stub icon
This Caryophyllales article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Limonium
·         Caryophyllales stubs
///////////
Salvia haematodes Linn
Arabic Name : Naa’ima, Saalbiya, Saalfiyaa, Bahman Abyad
Bengali Name : Lal Behman
Chinese Name : Dan shen
English Name : Red Sage, Garden Sage, Dalmation Sage, Common Sage
French Name : Sauge Rouge
German Name : Wiesensalbei
Hindi Name : Lal Bahaman
Latin name : Salvia haematodes Linn.
Persian Name : Behman Surkh
Urdu Name : Behman Surkh
Description : Behman Surkh is also known by the names Garden Sage, Red Sage, and Dalmation Sage. Recent scientific research has confirmed the validity of Sage’s traditional usage for heart and circulatory problems. The scientific name of ‘Salvia’, derives from the Latin for ‘to heal’, which underscores the herbs early reputation as a cure-all. It is a tonic, stimulant, antidepressant, adaptogenic, anticholesterolemic, astringent, carminative, digestive, oestrogenic, nerve tonic and an aphrodisiac and largely prescribed in seminal debility, anaemia, etc. It is also used to treat asthma. Also useful in menstrual disorders, erectile dysfunction, habitual miscarriages, cystitis, chronic liver and kidney diseases, and for checking the secretion of mammary glands. It is valuable in stress-related conditions and has an antihypertensive effect. It strengthens the nervous system and aids convalescence.
The sedative action helps to calm the nerves and it is therefore helpful in treating angina, palpitation, insomnia and irritability also benefit from its sedative properties.
As Sage is rich in antioxidants, it may actually prevent Alzheimer’s disease. British researchers have confirmed that it inhibits the enzyme that breaks down acetylcholine, thus preserving the compound that seems to help prevent and treat Alzheimer’s. Sage contains fairly high levels of antiseptics and tannins. Tannins have a soothing, astringent action and an antimicrobial effect. It is also known to inhibit the action of the tuberculosis bacillus.
Recommended Dosage : 3 to 5 g powder.
Contraindication : This herb is not recommended if you are pregnant or lactating. Those with epilepsy may be adversely affected by the thujone content, and should not use this product. Those who are allergic to members of the mint family (thyme, basil, sage, marjoram, etc.), should avoid this herb.
///////////////
بهمن (گیاه)
از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد
بَهمَن (Stipa capensis) از انواع گیاهان دارویی است از سرده چمن‌پری (Stipa)[۱] که به نام بهمن سرخ و بهمن سفید نیز خوانده می‌شود. این گیاه دو ساله است و ارتفاع آن ۷۰ سانتیمتر می‌رسد. رنگ برگ های آن سبز پریده است و گل‌هایش به رنگ‌های سرخ و سفید قابل رویت هستند. طعم این گیاه شیرین است و کرک ندارد.محل رویش آن در کردستان، اشتران کوه، کرمانشاه، همدان، ایذه، گتوند، ری، خراسان و نزدیکی‌های پاسارگاد است.

در کتاب‌های تاریخی آمده‌است که در یکی از جشن‌های ایران باستان بنام جشن بهمنگان یا بهمنجه، رسم بود که در هر خوراکی از گیاه بهمن سرخ و بهمن سفید استفاده می‌کردند. این گیاه دارای خواص دارویی است و در روزگار باستان ایرانیان معتقد بودند که خوردن آن به حافظه بسیار کمک می‌کند.[۲]

پانویس[ویرایش]
پرش به بالا مظفریان، ولی‌الله، فرهنگ نام‌های گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی تهران: فرهنگ معاصر ۱۳۷۵.
پرش به بالا رضی، ص ۴۱۹ تا ۴۲۱
منابع[ویرایش]
رحیمی گل سفیدی، رحیم، گیاهان دارویی زاگرس بختیاری، چاپ اول، ۱۳۸۷
هاشم، رضی. گاه‌شماری و جشن‌های ایران باستان. تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۵۸.
رده‌ها: چمن‌پریگیاگان غرب آسیاگیاهان توصیف‌شده در ۱۷۹۴ (میلادی)
//////////////
Stipa capensis
From Wikipedia, the free encyclopedia
Stipa capensis
Stipa capensis.JPG
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
S. capensis
Stipa capensis
Thunb.
Stipa capensis, the Mediterranean needle-grass,[1] cape rice grass,Mediterranean steppegrass or twisted-awned speargrass, is an annual grass from family Poaceae.[2]
It is normally found in the Persian Gulf desert ad semi-desert biome.[3] In Persian it is called bahman and is probably the same plant which was used in the Persianfestivity of bahmanagān.
Sources[edit]
1.   Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25. Retrieved 2014-10-17.
3.   Jump up^ "Persian Gulf Desert and Semi-desert." Biomes & Ecosystems, Vol. 3, Robert Warren Howarth (ed.). Ipswich, MA: Salem Press, pp. 1000-1002.
·         Stipa
·         Grasses of Asia
·         Flora of Western Asia
·         Plants described in 1794
&&&&&&&
بهمی . [ ب ُ ما ] (ع اِ) گیاهی است شبیه به نبات جو، بهماة، یکی یا واحد و جمع در وی یکسان است ، و الف آن برای تانیث ، پس منون نشود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).نباتی است شبیه به نبات جو و از آن کوتاه تر و باریکتر و خوشه  آن شبیه به شیلم و منبتش مواقع سایه ناک است . (از تحفه  حکیم مومن ). نصل . صُفار. دیو گندم .
/////////////
بهمی
بفتح با و سکون ها و کسر میم و یا
ماهیت ان
نباتی است شبیه بکیاه جو و از ان کوتاه تر و باریک تر و خوشۀ آن شبیه بشیلم و منبت آن موضع سایه دار
طبیعت ان
سرد و خشک در دوم و بسیار قابض
افعال و خواص آن
مداومت شرب آن حابس اسهال مزمن و نزف الدم که مرفوع الیره باشد و سلس البول نافع مقدار شربت آن تا دو درهم و از خاصیت آن آنست که چون در ابریشم ملون برنک ارغوانی یا در شال سرخی پیچیده بر عضوی که خون از ان نزف کند بیاویزند
و یا به بندند در قطع آن مجرب دانسته اند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
بهمی:
 دیسقوریدوس فی الرابعة: هو نبات له ورق شبیه بورق الشعیر إلا أنه أقصر منه و أدق و له سنبل شبیه بسنبل الشیلم و قضبان طولها نحو من ستة أصابع ناتئة حوالی الأصل و سبع سنبلات أو ثمار و ینبت فی مواضع العمارة، و علی السطوح الجدیدة التطیین، و هذا النبات إذا شرب بشراب قابض قطع الإسهال و نزف الدم و یقطع کثرة البول، و زعم قوم أنه
الجامع لمفردات الأدویة و الأغذیة، ج‌1، ص: 167
إذا شد فی صوف مصبوغ بحمرة قانیة و علق علی الإنسان الذی به نزف الدم من أی عضو کان قطع النزف.
الجامع لمفردات الأدویة و الأغذیة
/////////////
چچم پایدار (در متون طب سنتی بهمی) (نام علمی: Lolium perenne) نام یک گونه از سرده چچم است.
///////////
به عربی زوان معمر:
الزوان المعمر (باللاتينية: Lolium perenne) نوع نباتي يتبع جنس الزوان من الفصيلة النجيلية.
محتويات  [أظهر]
الموئل والانتشار[عدل]
موطنه الأصلي حوض البحر الأبيض المتوسط وأوروبا، حيث يتواجد في بلاد الشام ومصر والمغرب العربي ومعظم مناطق أوروبا.[1]
الوصف النباتي[عدل]
وهو نبات ذو نمو قائم، كثيف متكتل. يجود نموه بالشمس ويتحمل الظل الخفيف لا يتحمل الجفاف أو ارتفاع درجات الحرارة ومتوسط التحمل للملوحة. يتكاثر بالبذور.
استعماله في المروج[عدل]
ترش البذور فوق المسطحات أو المروج الخضراء بالنجيل فيعطي نمواً جيداً طوال الشتاء وقت اصفرار وسكون النجيل وينتهي نموه بدخول الصيف. يقص على ارتفاع 3-4 سم تزداد إلى 4 -5 سم) في الأراضي الخفيفة.

الزوان المعمر

نباتات وسنابل الزوان المعمر
المصادر[عدل]
^ قاعدة البيانات الأوروبية-المتوسطية للنباتات.خريطة انتشار الزوان المعمر (بالإنكليزية). تاريخ الولوج 26 آذار 2012.
مشاريع شقيقة توجد في ويكي أنواع معلومات أكثر حول: Lolium perenne
أيقونة بوابة
////////////////
به آذری:
Lolium perenne (lat. Lolium perenne) - qırtıckimilər fəsiləsinin quramit cinsinə aid bitki növü.
////////////
Lolium perenne, common name perennial rye-grass[1] or English ryegrass orwinter ryegrass, is a grass from the family Poaceae. It is native to EuropeAsiaand northern Africa, but is widely cultivated and naturalised around the world.
Contents
  [show
Description[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8a/Lolium_perenne_showing_ligule_and_ribbed_leaf.JPG/220px-Lolium_perenne_showing_ligule_and_ribbed_leaf.JPG
Lolium perenne, showing ligule and ribbed leaf
The plant is a low-growing, tufted, hairless grass, with a bunching (or tillering) growth habit. The leaves are dark green, smooth and glossy on the lower surface, with untoothed parallel sides and prominent parallel veins on the upper surface. The leaves are folded lengthwise in bud (unlike the rolled leaves of Italian ryegrass, Lolium multiflorum) with a strong central keel, giving a flattened appearance. The ligule is very short and truncate, often difficult to see, and small white auricles grip the stem at the base of the leaf blade. Leaf sheaths at the base are usually tinged pink and hairless. Stems grow up to 90 cm. It hasauricles.[2]
The inflorescence is unbranched, with spikelets on alternating sides edgeways-on to the stem. Each spikelet has only a singleglume, on the side away from the stem, and between 4 and 14 Florets without awns, unlike Italian ryegrass. The anthers are pale yellow, and the plant flowers from May to November. Perennial ryegrass has a fibrous root system, with thick main roots and thinner lateral branches. Roots are usually arbuscular mycorrhizal.
Distribution[edit]
Perennial ryegrass is native to southern Europe, the Middle East, North Africa and eastwards to central Asia. As a useful species of grass for fodder and grazing livestock, it has been taken by farmers settling in new areas including North America, South Africa and Australia. It can be used to prevent erosion and to stabilise soils, as well as creating a hardwearing turf for lawns and golf courses. With its great ability to set seed, its ease of germination and vigour, it has spread from the fields where it has been planted to roadsides, trackways, footpaths, wasteland, river banks and sand dunes. In countries where it has been introduced, it may be regarded as an invasive species that competes with native plants.[3]
Cultivation and uses[edit]
Globe icon.
The examples and perspective in this section may not represent a worldwide viewof the subject. You may improve this article, discuss the issue on the talk page, orcreate a new article, as appropriate. (May 2011) (Learn how and when to remove this template message)
Perennial ryegrass is an important pasture and forage plant, and is used in many pasture seed mixes. In fertile soil it produces a high grass yield, and in Britain and Ireland is frequently sown for short-term ley grassland, often with red or white clover (Trifolium).
In Britain, it is also used as an indicator of non-species rich grassland, as it out-competes the more rare plants and grasses, especially in fertile soils. Agri-environment scheme such as the Countryside Stewardship SchemeEnvironmentally Sensitive Areas Scheme, and Environmental Stewardship give funding to species rich grasslands that do not have an abundance of ryegrass.
Selected seed mixes are used extensively for sports pitches, especially winter sports in temperate climates, because of its wear resistance and its ability to regenerate.
It is commonly used in the southwest United States to overseed winter lawns. Bermudagrass is a typical summertime grass in states like Arizona, since it is able to withstand the high temperatures. However, Bermudagrass goes dormant during the cooler winter months. Rather than have brown lawns, many homeowners, public areas, and golf courses overseed these lawns with Perennial Ryegrass in early- to mid- September.
Similar species[edit]
Italian ryegrass, Lolium multiflorum, differs in the fact that each scale in the spikelet has a long bristle at the top. Its stem is also round rather than folded.
Couch, Elymus repens, has spikelets set on the broadside of the stem rather than edge on.[4]
Gallery[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/0e/Engels_raaigras_%28Lolium_perenne%29.jpg/120px-Engels_raaigras_%28Lolium_perenne%29.jpg
Single plant

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/46/Engels_raaigras_spruiten_%28Lolium_perenne_tillers%29.jpg/120px-Engels_raaigras_spruiten_%28Lolium_perenne_tillers%29.jpg
Tillers

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/41/Engels_raaigras_vruchten_%28Lolium_perenne_fruits%29.jpg/93px-Engels_raaigras_vruchten_%28Lolium_perenne_fruits%29.jpg
Seeds
References[edit]
Jump up^ "BSBI List 2007". Botanical Society of Britain and Ireland. Archived from the original (xls) on 2015-02-25. Retrieved2014-10-17.
Jump up^ BSBI Description retrieved 10 December 2010.
Jump up^ "Lolium perenne (perennial ryegrass)". Invasive Species Compendium. CABI. Retrieved 8 December 2015.
Jump up^ Readers Digest Nature Lovers Library Field Guide To Wild Flowers Of Britain, 1998, page 416
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Lolium perenne.
&&&&&&&
بهکرمول
بضم باء فارسی و سکون ها و فتح کاف و سکون راء مهمله و ضم میم و سکون واو و لام
ماهیت ان
بیخی است هندی با ریشهای بسیار تلخ و تیز و سیاه رنک
طبیعت ان
کرم و خشک در دوم
افعال و خواص آن
مشهی و مبهی و جهت امراض ریاحی و بلغمی و حمیات مرکبه و تحلیل اورام و ضیق النفس و درد پهلو شربا و ضمادا نافع
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
&&&&&
بهنکره
بفتح با و خفای ها و سکون نون و کاف فارسی و فتح راء مهمله و ها
ماهیت ان
کیاهی است هندی نبات آن تا بمقدار ذرعی و برک آن شبیه ببرک انار و از ان عریضتر و برک و ساق آن شاداب و طعم آن اندک تلخ و تیز و سه نوع می باشد سفید و زرد و سیاه کل سفیدی آن سفید و سبزی برک و ساق آن کمتر و کل سیاه آن سیاه و برک و شاخ آن سبز تیره مائل بسیاهی و کل زرد آن زرد و برک و ساق آن سبز مائل بزردی و این هر دو نوع بسیار کمیاب اند
طبیعت ان
هر سه در دوم کرم و خشک
افعال و خواص آن
آشامیدن آب برک و ساقۀ کیاه آن جهت تقویت بصر و قوت باه و دفع و رفع رطوبات و ضعف آن هر دو و بلاغم و ورم و صلابت طحال و جذام و مضمضۀ آن جهت امراض دهان و درد دندان و قطور آن در چشم جهت رمد بارد و طلای آن بر سر جهت صداع و بر داء الثعلب و بهق و برص و جذام و قوبا و اکثر امراض جلدیه بتنهائی بشرط مداومت و خاریدن موضع هر مرتبه و یا به ادویۀ مناسبۀ دیکر مانند آنکه از برای داء الثعلب با اصل السوس و برای جذام و بهق و برص با خربق ابیض و برای جرب رطب با توتیای هندی اخضر محرق و همچنین و بالخاصیت مصلح بدن و امراض جلدیه است و کفته اند آشامیدن آن سیاه کنندۀ موی ریش است خصوصا نوع سیاه آن و کویند که چون کیاه آن را با نمک بالسویه از هریک سه درم بیاشامند وجع قولنج را در ساعت تسکین دهد و اکر قولنج مزمن باشد و مدت یک اربعین بهنکرۀ خشک و کل تیسو و تخم پنوار که سنکسبویه است و هلیله و بلیله و آمله بالسویه کوفته بیخته با هموزن آن قند کهنه سرشته هر روز یک توله تناول نمایند دفع کردد مجرب و چون یک توله برک آن را با سه ماشه نمک سنک باهم مضغ نمایند و فرو برند درد شکم هرچند کهنۀ یکساله باشد زائل کرداند و کویند اکر تخم آن را در نیم من عصارۀ بلادر بخیسانند و در زمین نیکو بکارند و بجای آب آب بلادر بآن دهند تا سبز کردد و یک پر مرغ سفید در پای کیاه آن فرو برند هر کاه آن پر سیاه کردد آن کیاه را از ریشه برآورده در سایه خشک کنند و تا هفت مرتبه در شیرۀ بهنکرۀ تازه تسقیه نمایند پس خشک نموده سائیده یک کف دست هر روز تا یک هفته بخورند جذام و برص را زائل کرداند و اکر تخم آن را با کنجد و شکر هر روز قدری بخورند باصره و سامعه و سائر قوای بدنیه را قوی کرداند و اکر با هلیله و بلیله و آمله هر چهار مساوی و ربع وزن یکی دار فلفل بخورند قولنج را زائل کرداند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////////
Eclipta Alba (False Daisy) is a herb that has traditionally been used in Ayurvedic medicine for being a liver tonic (for which it is one of the more effective herbs apparently) and having beneficial effects on diabetes, eye health, and hair growth.
In regards to these claims, it appears to have some anti-diabetic effects in animal studies with the mechanism of action not yet known. Hair regrowth has been noted in repeated studies with the petroleum ether extract mostly, and its potency rivals that of Minoxidil at 2% solution; combination thrapy of Eclipta Alba with two other herbs (Citrullus Colocynthis and Cuscuta Reflexa) has outperformed Minoxidil according to one study.
Eye health does not have any direct studies on it despite its historical claims, although the one human intervention noted that 7.5% of the sample consuming 3g of the leaves daily claimed they had better eyesight; this study was blinded, and constitutes the only evidence for eye health claims. In a way it is promising (3g of the leaves themselves over 60 days improving eye health even when paricipants were unaware this could be an effect of treatment) but it does not constitute sufficient evidence in and of itself.
Beyond the possible eye/hair benefits and the liver protection, other possible benefits of Eclipta Alba are lessened anger (two animal studies, moderate oral doses), pain reduction (dose dependent, which outperfomed Aspirin when consumed at higher doses of 500mg/kg rats; 80mg/kg ethanolic extract in humans) a reduction in blood pressure, diuretic effects, with at least one study suggesting some benefit to the immune system (increasing macrophage and white blood cell activity).
A possibly promising herb for wellness and beauty, but requires more studies on it.
/////////////
Eclipta prostrata
From Wikipedia, the free encyclopedia
Eclipta prostrata
Eclipta prostrata in AP W2 IMG 9785.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
E. prostrata
Eclipta prostrata
(L.L.[1]
Synonymy[show]
Eclipta prostrata commonly known as false daisyyerba de tago, and bhringraj, is a species of plant in the sunflower family. It is widespread across much of the world.[2][3][4][5]
Other common names include kehraj (কেঁহৰাজ)in Assamese and karisalaankanni(கரிசலாங்கண்ணி) in Tamil and kayyunni (കയ്യുന്നി) in Malayalam and 'माका'in Marathi.In {Kannada} Garugada soppu, keshavardhini, Bhringaraja
This plant has cylindrical, grayish roots. The solitary flower heads are 6–8 mm (0.24–0.31 in) in diameter, with white florets. The achenes are compressed and narrowly winged.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/1/1b/Eclipta_prostrata_at_Kadavoor.jpg/220px-Eclipta_prostrata_at_Kadavoor.jpg
in KeralaIndia
This species grows commonly in moist places as a weed in warm temperate to tropical areas worldwide. It is widely distributed throughout IndiaNepal,[6] China,Thailand, and Brazil.
Contents
  [show
Traditional uses[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b4/Ambox_important.svg/40px-Ambox_important.svg.png
This section needs more medical referencesfor verification or relies too heavily on primary sources. Please review the contents of the section and add the appropriate references if you can. Unsourced or poorly sourced material may be challenged andremoved(October 2011)
Rod of Asclepius2.svg
The plant has traditional uses in Ayurveda. It is bitter, hot, sharp, dry in taste. In India it is known as bhangra (भांग्र)bhringarajbhrungraja and bhringrajaWedelia calendulacea is known by the same names, so the white-flowered E. alba is called white bhangra and the yellow-flowered W. calendulacea is called yellow bhangra.[7]The various Sanskrit names of Eclipta Alba, i.e. Bhringraj, Bhringraja, Bhrungraja etc., are literally translated as the 'King of Hair', clearly referring to its traditional reputation in Ayurveda as an herb supporting hair growth.[8] Some Ayurvedic hair oils incorporate Bhringraj as an ingredient.
It is reported to improve hair growth and color.[9][10][medical citation needed] A study in rats showed that petroleum ether extracts of E. prostrata decreased the amount of time it took for hair to begin regrowing and to fully regrow in shaved albino rats. The result of treatment with E. prostrata was better than the positive control, 2%minoxidil.[11][12][13]
Ayurveda[edit]
In the Ayurvedic System, Eclipta Alba, as with all other herbs, is classified according to its qualities, taste, physiological effects, etc. Ayurveda states that it is: Taste – Katu (Bitter), Tikta (Pungent) Quality – Rooksha (Dry), Laghu (light to digest) Energy - Ushna (Hot) Post Digestive Effect - Pungent, i.e. undergoes a pungent taste conversion after digestion. According to Ayurveda, these qualities characterize the medicinal effects of Eclipta Alba on the body, and are expressed in Ayurvedic terms as balancing for Kapha, i.e. balancing for the moist and unctuous tissues and anabolic systems of the body such as fats and fluids, and balancing for Vata, i.e. the nervous system and catabolic functions.
Chemistry[edit]
References[edit]
Jump up^ "Eclipta prostrata (L.) L.". The Plant List version 1.1. Retrieved 26 January 2014.
Jump up^ Puri, H. S. 2003. Rasayana: Ayurvedic Herbs for Longevity and Rejuvenation. Taylor & Francis, London. pages 80–85.
Jump up^ Kritikar, KR., Basu, BD. 1975. Chronica Botanica Indian Medicinal plants. New Delhi
Jump up^ Chopra, RN., Nayar, SL., Chopra, IC.,1955. Glossary of Indian Medicinal plants. C.S.I.R., New Delhi
Jump up^ Roy RK, Thakur M, Dixit VK (2008). "Hair growth promoting activity of Eclipta alba in male albino rats".Archives of Dermatological Research. 300 (7): 357–64.doi:10.1007/s00403-008-0860-3PMID 18478241.
Jump up^ Datta K, Singh AT, Mukherjee A, Bhat B, Ramesh B, Burman AC (2009). "Eclipta alba extract with potential for hair growth promoting activity". Journal of Ethnopharmacology. 124 (3): 450–6.doi:10.1016/j.jep.2009.05.023PMID 19481595.
Jump up^ Roy RK, Thakur M, Dixit VK (2008). "Hair growth promoting activity of Eclipta alba in male albino rats".Archives of Dermatological Research. 300 (7): 357–64.doi:10.1007/s00403-008-0860-3PMID 18478241.
Further reading[edit]
Everitt, J.H.; Lonard, R.L.; Little, C.R. (2007). Weeds in South Texas and Northern Mexico. Lubbock: Texas Tech University Press. ISBN 0-89672-614-2
Caldecott, Todd (2006). Ayurveda: The Divine Science of Life. Elsevier/Mosby. ISBN 0-7234-3410-7.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Eclipta prostrata.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Eclipta prostrata
//////////
مستور خوابیده
از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد
اکلیپتا پرستراتا

اکلیپتا پرستراتا، Eclipta prostrata
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو:  گیاهان
راسته:     میناسانان
تیره:       کاسنیان
گونه:      E. prostrata
نام علمی
Eclipta prostrata
اکلیپتا پرستراتا ( در متون طب سنتی بهنگره) (نام علمی: Eclipta prostrata) نام یک گونه از زیرخانواده کاسنیان آستروئیده است.

منابع[ویرایش]
مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Eclipta prostrata»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۵).
//////////
به عربی منكسفة مفترشة  :
منكسفة مفترشة (الاسم العلمي:Eclipta prostrata) هي نوع نباتي يتبع جنس المنكسفة من الفصيلة النجمية.[1][2][3] [4] ويسمى بالهند برينغراج أو البهنغرا البيضاء. وفي اللغة التاميلية كيراج أو كاري سالنكاني. ومن أسماء الأخرى أكلبتا بروستراتا.
محتويات  [أظهر]
الموئل والانتشار[عدل]
تتواجد هذه العشبة في جميع أنحاء الهند وجنوب غرب الولايات المتحدة.
منافعها[عدل]
يستعمل في الطب الهندي البديل, الأيروفيدا. الأجزاء المستعملة منها العشبية، الجذور والأوراق. يستعمل كمنشط للشعر ويعتقد البعض أن الزيت المستخرج من هذا النبات ينفع في إزالة الشيب والصلع. ويستعمل أيضاً في صبغ الشعر بالأسود.
انظر أيضاً[عدل]
منكسفة
قائمة أنواع المنكسفة
مراجع[عدل]
^ موقع لائحة النباتات منكسفة مفترشة تاريخ الولوج 04 ابريل 2012
^ موقع لائحة النباتات أنواع ال منكسفة تاريخ الولوج 04 ابريل 2012
^ موقع ZipcodeZoo جنس المنكسفة تاريخ الولوج 04 ابريل 2012
^ ديفيد جلدهيل (2008). أسماء النباتات. مطبعة جامعة كامبرديج. ISBN 978-0-521-86645-3.

ع ن ت
نبات المنكسفة

أيقونة بوابةبوابة علم النبات
مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن: منكسفة مفترشة
معرفات الأصنوفة  
موسوعة الحياة: 481465 GBIF: 5384950 PlantList: gcc-6746 Tropicos: 2700683 ITIS: 196226 iucn: 164051 ncbi: 53719 IPNO: 1186403-2 GRIN: ps://npgsweb.ars-grin.gov/gringlobal/taxonomydetail.aspx?id=104200 FNA: 200023875 FOC: 200023875 PLANTS: ECPR AFPD: 99482
A sunflower.jpg هذه بذرة مقالة عن نبات متعلقة بالفصيلة النجمية بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.
تصنيفات: أنواع نباتيةدواراويةمنكسفةنباتات طبيةنباتات طبية هنديةنباتات مستخدمة في الأيورفيدانباتات نيبالنجميةنباتات آسياحياة نباتية في أوروباحياة نباتية في أمريكا الشماليةنباتات أمريكا الجنوبيةنباتات وصفت في 1753
///////////////
به پنجابی دریائی پوطی:
دریائی بوٹی تارہ پھل ٹبر دی اک ونڈ اے۔
/////////////
به سندی اوئن:
اوئِنُ Trailing/ Eclipta Prostrata: هڪ قسم جو ٻوٽو. هيءُ ننڍو ٻوٽو پاڻيءَ جي ڪنارن تي ٿئي ٿو، رنگ گهاٽو سائو ڪاراڻ مائل، پسارڪي وکر طور ڪم اچي ٿو. هن کي گهوٽي، ترن جي -تيل- ۾ ڪوسو ڪري، سوڄ تي ٻَڌبو ته -ان- کي نرم ڪري سُور لاهي ڇڏيندو آهي.[1]

Jump up ↑ http://encyclopediasindhiana.org/article.php?Dflt=%D8%A7%D9%88%D8%A6%D9%90%D9%86
&&&&&&
بهوئی انوله
بضم با و خفاء ها و سکون واو و کسر همزه و با لغت هندی است بمعنی کیاه آملۀ زمینی بجهت آنکه کیاه آن بقدر شبری تا یک ذرع و برکهای آن ریزه شبیه ببرک آمله می باشد و در زیر برک آن دانهای کوچک و شاخۀ آن باریک
طبیعت ان
سرد و طعم آن تلخ و زمخت
افعال و خواص آن
قطور آب نبات تازۀ آن بتمامه که مطلقا آب از خارج داخل ننمایند در ناصور و قروح خبیثه چند روز متوالی جهت اندمال آن مؤثر و ضماد سائیدۀ آن با نمک جهت جرب مفید و بتنهائی جهت ضربه و سقطه نافع
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
&&&&&&
بیارانکا
بفتح باء عجمی و یاء مثناه تحتانیه و الف و فتح راء مهمله و الف و سکون نون و کاف فارسی و الف
ماهیت ان
بیخی است طولانی بضخامت انکشتی و زیاده بران و طول آن تا بدو شبر و زیاده نیز و بعضی کره دار و رنک پوست آن زرد مائل بسرخی براق و ظاهر آن اندک کره دار و چون کهنه کردد مائل بسیاهی می شود و طعم آن بسیار تلخ و مغز آن ریشه دار و صلب و از ملک رخام که رخنک نیز نامند می آورند بسلهت و اسلام آباد و از انجا باطراف می برند و بسیار وفور ندارد
طبیعت ان
در سوم کرم و خشک و با رطوبت فضلیه و منسوب بمشتری است
افعال و خواص آن
اهل آن دیار برای آن منافع و خواص بسیار نقل می نمایند و در هر مرضی با دوائی خاص مستعمل دارند امراض اعضاء الراس جهت درد سر قدری از آن را با کلاب سائیده بر پیشانی طلا می نمایند و می کویند که فی الفور درد ساکن می کردد و برای ام الصبیان مقدار یک سرخ پیارانکا با یکدانۀ قرنفل و یکدانه فلفل با شیر مرضعۀ طفل سائیده می خورانند و برای شبکوری پیارانکا و زردچوبه از هریک یکماشه با شیر زنان سائیده پارچه را بدان تر کرده سوخته دودۀ آن را کرفته در چشم می کشند و برای درد چشم و رفع سرخی و جلای بیاض پیارانکا چهار رتی زردچوبۀ کره دار حضض هندی افیون از هریک یکماشه زاج سفید دو رتی با آب تا سه ساعت نجومی کامل سائیده حل نموده شیر کرم کرده برای درد چشم و سرخی آن بر حوالی چشم طلا می نمایند و برای جلای بیاض و قطع آن با میل در چشم می کشند و ایضا برای درد چشم قدری از آن را با قدری زردچوبه و قلیلی افیون و یا هر سه مساوی سائیده بر دور چشم طلا می نمایند درد و سرخی چشم را زائل می نماید و برای درد کوش که چرک آن جاری باشد دو عدد بادنجان را درست بر آتش کرم می کنند و می فشارند و آب آن را کرفته قدری پیارانکا در ان می سایند و صاف کرده شیر کرم نموده دو سه قطره از ان در کوش می چکانند و می کویند فورا درد را ساکن می کرداند و ریم را زائل می کند و برای درد دندان پیارانکا نمک اندرانی تنباکو و حلتیت بریان کرده خاکستر پوست درخت عشر و پوست درخت بادنجان دشتی که بهندی بهتکتیه کویند از هریک قدری نرم کوفته و پیخته بر دندان می مالند و دهن باز کرده سر را بزیر می دارند تا آب و رطوبات دفع کردد و برای پینس که مرضی است که در ملک هند در بینی بهم می رسد می کیرند پیارانکا و توتیای هندی از هریک یکماشه و در روغن کاو خوب حل کرده اندک اندک سعوط می نمایند اعضاء الصدر برای زیادتی شیر زنان پیارانکا یکماشه سیاه دانه زیرۀ سفید شقاقل به آب نرم سوده صاف نموده می آشامند تا سه روز و برای ضیق النفس و سرفۀ کهنه یکماشه پیارانکا با پوست بیخ بریاره و پوست بیخ کنکهیه از هریک یکماشه درهم نموده در سر غلیان مانند تنباکو می کشند ایضا برای ضیق النفس و سرفۀ کهنه با آب مطبوخ پوست رنکتی بکسر را که آن را بهندی بهتکتیه نیز نامند و شاید بادنجان دشتی باشد بدین نحو که نیم پا و پوست آن را در نیم آثار آب خالص جوش می دهند تا آنکه نیم پا و آب بماند پس قدری نمک داخل آن کرده از آتش فرود می آورند و صاف نموده یکماشه پیارانکا در همان آب سائیده در شبانه روز بفاصلۀ چهار چهار کهری که تخمینا یک و نیم ساعت نجومی می شود مقدار یک توله از ان آب را شیر کرم نموده می نوشند و همچنین تا آنکه آن آب تمام صرف شود و اکر مرض کهنه باشد و ازین مقدار آب زائل نکردد مرتبۀ دیکر ترتیب داده می آشامند و از برای دبۀ اطفال که آن را بهندی آزار پسلی و بکهی نیز می نامند که در پهلوی چپ اطفال صغیر تا دو نیم ساله و تا سه ساله دفعه بهم می رسد و علامت آن تپ و جستن پهلو و کود افتادن خصوص پهلوی چپ و نفس ببالا کشیدن و تواتر نفس و نکرفتن پستان و کریه بسیار و بیقراری و بی آرام بودن است چنانچه در رسالۀ علی حده مجملا ذکر یافته مقدار یک رتی پیارانکا با یکدانه قرنفل و یا فلفل سیاه هرکدام که باشد و آن را در زهرۀ خوک تر کرده خشک نموده باشند و بعضی عورات هند چون آن را مستعمل دارند نزد اوشان می باشد با شیر دایۀ آن سائیده می خورانند و می کویند که فی الفور آرام می یابد اعضاء الغذاء برای تقویت معده و زیادتی اشتها پیارانکا سه ماشه نانخواه زنجبیل بادیان بیخ شیطرج هندی فلفل سیاه نمک ترب نمک سیاه نمک پانکا از هریک یک توله بکهمۀ سفیدوج ترکی زاج بریان از هریک یکماشه کوفته پیخته به آب لیمو تا نه ساعت کامل سحق می نمایند و حبوب می بندند و هر حبی بقدر نخودی و باقلائی یک حب شام به آب نیمکرم فرو می برند و از برای تقویت معده و زیادتی اشتها و سرعت هضم یکماشۀ آن را با نانخواه و رازیانه و با برنک و نمک سیاه از هریک یک توله به آب لیمو کاغذی یعنی لیمو آب مقدار ده دوازده عدد سحق بلیغ می نمایند آن مقدار که آب آنها تمام خشک کردد پس حبوب بسته نکاه می دارند شربتی از یکماشه تا دو ماشه بعد از فراغ طعام روز و شب می خورند تا یک هفته و از برای تقویت معده و رفع انواع اسهالات وبواسیر و ضیق النفس رطوبی و سرفۀ بارد و ریاح و قراقر شکم و بالجمله اکثر امراض باردۀ رطبه یک وزن آن را با دو وزن فلفل سیاه نرم کوفته پیخته حبوب بقدر نخودی ساخته یک حب صبح و یک حب شام می دهند و این بتجربه رسیده و از برای دفع انواع هیضه خواه محتبس باشد و خواه جاری بعنوان ان قئ و یا اسهال و یا هر دو مقدار نیم ماشه آن را با کلاب و یا با آب سائیده می خورند و از برای هیضۀ رطوبی و بلغمی مقدار دو رتی پیارانکا و دو سه دانه قرنفل و بیست و یکدانه فلفل سیاه نرم سوده می خورند و اکر قدری قلیل پپیتا نیز داخل نمایند بهتر است و از برای تخمه و سوء الهضم یک توله رازیانه را جوکوب نموده در آب جوش می دهند و صاف نموده مقدار دو رتی پیارانکا در دهن انداخته می خایند و بالای آن آن را می آشامند و برای بواسیر و رفع اسهال رطوبی یک وزن آن را با نیم وزن فلفل سیاه نرم کوبیده با آب کنکهیه سرشته حبوب سازند هر حبی بقدر فلفلی شربتی دو حب صبح ناشتا و دو حب وقت شام فرو برند بواسیر و اسهال رطوبی حادث از ضعف معده را مفید است اعضاء النفس از برای استسقا پیارانکا نانخواه تخم حلبه زیرۀ سفید فلفل سیاه پوست بیخ بریارۀ پوست بیخ کنار جنکلی از هریک سه ماشه نرم کوفته پیخته هفت حصه نموده هر روز یک حصه را نصف صبح و نصف شام با عرق بادیان می نوشند و بجای آب نانخواه و رازیانه و بیخ بریاره و پوست بیخ انار از هریک چهار توله در آب می جوشانند و صاف نموده بجای آب می خورانند ایضا از برای استسقا هفت روز ناشتا با ادویه که ذکر می یابد سفوف ساخته با آب سرد می خورند ادویه این است پیارانکا چهار رتی بکهما سفید دو ماشه نانخواه تخم حلبه زیرۀ سفید از هریک چهار ماشه نرم سوده سفوف می سازند و هشت حصه نموده هفت حصۀ آن را هفت روز ناشتا می آشامند و می کویند باید که بزودی بالای آن دال با خشکه بخورند ان شاء اللّه تعالی در ان مدت زائل می کردد و از برای طحال پیارانکا زهرۀ خرکوش زهرۀ زاغ سیاه زهرۀ ماهی زردچوبه سوخته زاج سفید سوخته توتیای هندی سوخته تنکار سوخته از هریک یکماشه به آب برک صبر که بهندی کهیکوار نامند خوب حل نموده بمقدار دانۀ ماش و خردل حب می بندند هر روز یک حب صبح و یک حب شام و کبیر را حب بقدر ماش و صغیر را حب بقدر خردل می دهند و از ترشی و بادی پرهیز می فرمایند و قلیلی روغن در طعام آن داخل می نمایند و قدری پیارانکا را با سرکه سائیده بر ورم طحال طلا می نمایند و از برای دفع پرسوت که ازاری است که بعضی عورات را بعد از زائیدن عارض می کردد و آن زن روز به روز زرد و ضعیف و لاغر می کردد و اکثر طبیعت او ملین می باشد دو رتی پیارانکا را با بیست و یکدانه فلفل سیاه و با دو ماشه کوشت دهنیس که جانوری است هندی و دو ماشه کوشت بچۀ آهو که در حمل مادرش را ذبح نموده و از شکمش برآورده خشک کرده باشند نرم سوده حبها می سازند و تا هفت روز ناشتا می خورانند و از غذاهای نامناسب پرهیز می نمایند ایضا برای پرسوت یک سرخ پیارانکا را با عنبر اشهب و مشک خالص و زعفران از هریک دو ماشه فلفل سیاه بیست و یکدانه کوشت دهنیس کوشت بچۀ اهو که خام از شکم مادرش براورده باشند از هریک سه ماشه نرم سوده حبوب می بندند هر حبی بقدر یکماشه هر روز یک حب آن را می خورانند و از ترشی و بادی و از اغذیه های بارده پرهیز می نمایند و برای دفع سلس البول پیارانکا دو رتی نانخواه یکماشه پوست بیخ بریاره پوست بیخ کنار تخم کنکهیه از هریک یکماشه نرم کوفته پیخته صبح ناشتا می آشامند و برای نزول آب پیارانکا را با ذرجیل سفید سائیده بر موضع ورم طلا می نمایند و بدستور با فلفل سیاه و برای نزول آب در خصیه شش ماشه آن را با پوست شیطرج هندی و پوست بیخ تاتوله و پوست بیخ برباره از هریک شش ماشه خشک نموده با عصارۀ پوست درخت بکاین خوب حل کرده کرم نموده ضماد می نمایند بعون اللّه تعالی در سه چهار مرتبه زائل می کردد السموم برای مار کزیده فی الفور قدری پیارانکا با شیر درخت عشر که بهندی آکه نامند و شیر درخت زقوم که بهندی تهورسیج نامند نرم سوده بر ان موضع طلا می نمایند و قدری پیارانکا را یا جدوار مجرب سائیده می خورانند و با فلفل نیز الاوجاع سه ماشه پیارانکا را در پا و اثار روغن سرشف یا کنجد خوب می سوزانند و صاف کرده شب کرم نموده بر موضع وجع می مالند و از هوای سرد محفوظ می دارند ایضا جهت اوجاع یک توله پیارانکا را با کل دهاوه و هلیلۀ زرد از هریک یک توله کوفته در یک آثار روغن سرشف انداخته در شیشه کرده چهل روز در آفتاب می کذارند و کاکاه برهم می زنند پس عند الحاجت کرم نموده بر موضع وجع می مالند و برای تحلیل اورام و غدد و تسکین اوجاع با دو وزن آن فلفل سیاه به آب نیم کرم سوده کرم کرده ضماد می نمایند
حب پیارانکا
نافع از برای اکثر امراض مانند ضیق النفس و سرفه و سوزش فم معده و جذام و آتشک و جروح و قروح خبیثه و غیرها صنعت آن پیارانکا چهار رتی زعفران و مشک خالص از هریک یک رتی کافور خالص و مومیائی از هریک یکماشه اجزا را کوفته پیخته سه حب می سازند هر روز یک حب آن را ناشتا می خورند و غذا وقت ظهر نخود آب و شب قلیه با خشکه و اکر مزاج قوی باشد و هضم تواند نمود وقت ظهر کیلۀ سفری می خورند و از حموضات و لبنیات پرهیز می نمایند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
///////////
برگ سدابی (در متون طب سنتی پیارانکا) (نام علمی: Thalictrum) نام یک سرده از تیره آلالگان است.

منابع[ویرایش]
مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Thalictrum»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۶).
////////////
به آذری:
Qaraqaytaran, Qaytarma (lat. Thalictrum)[1] - qaymaqçiçəyikimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.[2]
/////////////
Thalictrum
From Wikipedia, the free encyclopedia
Thalictrum
Thalictrum flavum0.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Subtribe:
Genus:
Thalictrum
Tourn. ex L.
Species
See text.
Thalictrum (pronunciation: /θəˈlɪktrəm/) is a genus of 120-200 species of herbaceousperennial flowering plants in the Ranunculaceae (buttercup) family native mostly to temperate regions.[1] Meadow-rue is a common name for plants in this genus.[2]
Thalictrum is a taxonomically difficult genus with poorly understood species boundaries; it is in need of further taxonomic and field research for clarification.
Despite their common name of "meadow-rue", Thalictrum species are unrelated to the true rue (family Rutaceae), but resemble its members in having compound leaves twice or thrice divided.[3]:120
Contents
  [show
Description[edit]
Meadow-rue leaves are alternate, bipinnately compound, and commonly glaucous blue-green in colour.
The flowers are small and apetalous (no petals), but have numerous long stamens, often brightly white, yellow, pink or pale purple, and are produced in conspicuous dense inflorescences. In some species (e.g. T. chelidonii, T. tuberosum), the sepalsare large, brightly coloured and petal-like, but in most they are small and fall when the flower opens or soon after.
Ecology[edit]
Meadow-rues are usually found in shaded or damp locations, with a sub-cosmopolitan range throughout most of the Northern Hemisphere and also south to southern Africa and tropical South America, but absent from Australasia. They are most common in temperate regions of the world, twenty-two species are found in North America.
Thalictrum species are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species including the Setaceous Hebrew Character moth.[citation needed]
Selected species[edit]
Thalictrum alpinum – alpine meadow-rue
Thalictrum aquilegiifolium – greater meadow-rue
Thalictrum cooleyi – Cooley's meadow-rue
Thalictrum delavayi – Chinese meadow-rue
Thalictrum dioicum – early meadow-rue
Thalictrum fendleri – Fendler's meadow-rue
Thalictrum flavum – yellow or common meadow-rue
Thalictrum heliophilum – cathedral meadow-rue
Thalictrum kiusianum – Kyushu meadow-rue, dwarf meadow-rue
Thalictrum minus – lesser meadow-rue
Thalictrum occidentale – western meadow-rue
Thalictrum polygamum – tall meadow-rue
Thalictrum sparsiflorum – fewflower meadow-rue
Thalictrum thalictroides – rue-anemone (syn. Anemonella thalictroides)
Photos
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d7/Thalictrum_aquilegifolium%2C_RBGE_2010%2C_3.jpg/120px-Thalictrum_aquilegifolium%2C_RBGE_2010%2C_3.jpg
Thalictrum aquilegifolium

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e9/Thalictrum_chelidonii03.jpg/120px-Thalictrum_chelidonii03.jpg
Thalictrum chelidonii

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/2/2f/Thalictrum_coreanum2.jpg/120px-Thalictrum_coreanum2.jpg
Thalictrum coreanum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7e/Thalictrum_dasycarpum_1-eheep_%285098007362%29.jpg/90px-Thalictrum_dasycarpum_1-eheep_%285098007362%29.jpg
Thalictrum dasycarpum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/63/Thalictrum_delavayi.jpg/120px-Thalictrum_delavayi.jpg
Thalictrum delavayiflowers

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f7/Thalictrum_dioicum_%281%29.jpg/120px-Thalictrum_dioicum_%281%29.jpg
Early meadow-rue (Thalictrum dioicum)

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e8/Thalictrum_filamentosum_1.jpg/120px-Thalictrum_filamentosum_1.jpg
Thalictrum filamentosum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/63/Thalictrum_flavum1.jpg/90px-Thalictrum_flavum1.jpg
Thalictrum flavum leaves

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c1/Thalictrum_glaucum0.jpg/90px-Thalictrum_glaucum0.jpg
Thalictrum glaucumflowers

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/07/Thalictrum_kiusianum1.jpg/120px-Thalictrum_kiusianum1.jpg
Thalictrum kiusianum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/78/Thalictrumoccidentale1.jpg/90px-Thalictrumoccidentale1.jpg
Female flowers ofThalictrum occidentale

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/44/Thalictrum_rochebrunnianum.jpg/120px-Thalictrum_rochebrunnianum.jpg
Thalictrum rochebrunnianum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f2/Thalictrum_thalictroides_-_Rue_Anemone.jpg/90px-Thalictrum_thalictroides_-_Rue_Anemone.jpg
Rue-anemone (Thalictrum thalictroides)

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/ae/Thalictrum_tuberosum_1.JPG/120px-Thalictrum_tuberosum_1.JPG
Thalictrum tuberosum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b1/Thalictrum_urbainii1.jpg/120px-Thalictrum_urbainii1.jpg
Thalictrum urbainii
Chemical constituents[edit]
Thalictrum species have been extensively studied by chemists. Typical natural products found in this genus arebenzylisoquinoline alkaloids such as magnoflorine and the structurally related alkaloid berberine.[4]
References[edit]
Jump up^ "Thalictrum". Flora of North America (FNA). Missouri Botanical Garden – via eFloras.org.
Jump up^ "Thalictrum"Natural Resources Conservation Service PLANTS Database. USDA. Retrieved 9 December 2015.
Jump up^ Stace, C.A. (2010). New flora of the British isles (Third ed.). Cambridge, U.K.: Cambridge University Press.ISBN 9780521707725.
Jump up^ J. J. Willaman and H.-L. Liu, Lloydia (Supplement) (1970) 33 pp. 182-183.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Thalictrum

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Thalictrum.