۱۳۹۵ مهر ۹, جمعه

ثافسیا، اذرباس، ثافیس، ثافیستا، صمغ سداب برّی، صمغ سداب کوهی، یتبون، Thapsia و درمان سرطان

ثافسیا. (معرب ، اِ) اذرباس . (بحر الجواهر). || ثافیسا. در منهاج ثافیستا نیز آمده است و آن صمغ سداب برّی است . (بحر الجواهر). || صمغ سداب کوهی . || یتبون . || و بزبان بربر آن را ادریاس نامند. بقول دیسقوریدس این نبات نامش از جزیره ٔ تافسیس مشتق است چه آنرا اول بار بدآنجا یافتند برگهایش مجموعاً شبیه نارثقس است بیخ شاخه های آن شبیه به رازیانه است گل آن زرد و تخم آن اندک مستطیل و شبیه نبات نارثقس است جز آنکه آن کوچکتر است ریشه ٔ آن در خارج سیاه و در داخل سپید است و پوست آن سطبر و گس است عصاره ٔ ریشه ٔ آن را هنگامی که باد میوزد نگیرند چون ترشح آن از غایت تندی زیان رساند به اعضای بدن و بثور و دمل آرد. ریشه ٔ آن چون بیش از یکسال ماند از آن پس نفع ندهد. ریشه ٔ آن را خرد کرده در مسکه پزند تا آن اندازه که خاصیت آن بمسکه منتقل شود سپس بیالایند و آن روغن را در مواقع حاجت بکار برند و آن برای تقویت عصب و درد مفاصل نافع باشد اگر ریشه ٔ ثافسیا را بسایند و با آردجو مخلوط کنند برای جراحات و درد سینه مفید است . جالینوس در کتاب میامر گوید که بدل آن ترتیزک در داءالثعلب . ثافسیا را بخطا با صمغ سداب بری یکی دانند. (مفردات ابن البیطار) . صمغ نباتی است سفیدرنگ شبیه به انزروت با طعم تند و تلخ و بسیار تندبو و نبات او شبیه به رازیانه و گلش سفید و تخمش مانند انجره و با اندک عرض و در اطراف شعبه های او مثل اکله ٔ شبت و بیخش غلیظ و بسیار تند و تلخ و منبت او کوههای سخت و درتنکابن و الموت «جرنذ» و به دیلمی «تُنبلی » گویند. و بیخ او را زخم کرده رطوبت او را بعد از انجماد میگیرند و بعضی مجموع آن نبات را فشرده عصاره میگیرند وآخرین متخلخل و سبز مایل به سیاهی می باشد در آخر سیم گرم و خشک و با رطوبت فضلیه و مقئی و مسهل بلغم غلیظ و جهت درد پهلو و بطلان اشتها و تحلیل ریاح و سدد و ضماد او جهت داءالثعلب و رویانیدن مو و درد زانو وامثال آن و با هم وزن او موم و کندر جهت اسقاط بواسیر و جهت قلع آثار سیاهی و بنفشی و کبودی جلد و با عسل جهت جرب متقرح و با گوگرد جهت انفجار ورم صلب نافعو زیادت از دو ساعت نباید گذاشت و قدر شربتش تا پنج قیراط و پوست بیخ او در افعال مثل صمغ او است و چون ریزه کرده در روغن زیتون بجوشانند جهت تقویت عصب و درد مفاصل و آشامیدن او جهت فالج بغایت مفید و قدر شربت از پوست بیخ او و جرم او تا نه قیراط و اکثار اومورث ورم حلق و معده و احتباس بول و عروض ضیق النفس و غشی و مصلحش شیر تازه و لعاب بزرقطونا و بدلش در داءالثعلب حرف بابلی و گویند بالخاصیه تخم سداب رفع مضرت او میکند و چون گیاه و ساق او را داخل اغذیه کنند بمرتبه ای احداث حرارت کند که در زمستان محتاج بپوشش نباشند و رنگ رخسار را سرخ کند و جهت اکثر امراض بارده ٔ رحم نافع و او غیر صمغ سداب برّی است چه سداب برّی را صفات غیر او است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || و آن را ثفسیا نیز گویند و یتبون هم خوانند و آن صمغ سداب کوهی است و گویند صمغ سداب برّی حرمل است ، و سداب کوهی برگ آن به حرمل ماند لیکن درازتر وپهن تر بود و بوی عظیم منتن دارد و تخم آن به شکل تخم سداب بود و طبیعت آن بغایت گرم بود محرق و مسخن قوی و مجفف و در وی رطوبتی فصلی بود و گویند گرمی وی در سیم بود و مسهل و منضج و منقی بود و جذبی بغایت کند از عمق بدن و موی برویاند و پوست و بیخ وی نیز بر داءالثعلب مالند بغایت نافع بود و استرخا و نقرس سردرا سودمند بود و حقنه کردن جهت عرق النساء نافع بود و بر نفث دم و فضول طلی کردن و مقدار شربت از وی در استسقاء نیم درم بود با ماءالعسل و مسهل و مقیی ٔ بودو اگر زیاده از این بود بول و طبع ببندد و ورم زبان آورد و قراقر و سوزش حلق و معده و سرخی روی و باشد که غشی و ضیق النفس پیدا کند علاج وی بقی کنند بعد از آن شیر و مسکه و جوآب بدهند و غرغره ٔ شیر تازه و روغن گل و از ادویه تخم سداب بغایت نافع بود و این از خواص است و جالینوس گوید بدل وی در داءالثعلب حرف است و وی مضر بود بمثانه و آلات بول و مصلح وی حب الاَّس و بلوط بود. (اختیارات بدیعی ). و رجوع به ثفسیا شود.
- ثفسیا. [ ث َ ] (معرب اِ) صمغ سداب است . و آنرا بصورت ثافیسا و ثافسیا نیز ضبط کرده اند. رجوع به ثافسیا شود.
/////////
ثافسیا
بفتح ثا و الف و کسر فا و سکون سین مهمله و فتح یاء مثناه تحتانیه و الف مشتق است از اسم جزیرۀ که اول در ان یافته و از انجا اخذ نموده اند و آن جزیره را ثافسیس نامند و بعضی الف را حذف می نمایند و لغت مغربی است و بیونانی مراس و ببربری اورباس کویند
ماهیت ان
صمغ نباتی است صلب سفید رنک شبیه بانزروت و تلخ و بسیار تند و کیاه آن شبیه برازیانه و کل آن سفید و تخم آن مانند انجره و اندک عریض و در اطراف شعبهای آن اکلیلی و چتری مانند اکلیل و چتر شبت و بیخ آن غلیظ و بسیار تند و منبت آن کوههای سخت و در تنکابن الموت چرن و بدیلمی تملی نامند و بیخ آن را خراشیده لبنی که از ان برمی آید بعد از انجماد می کیرند و این صلب حاد می باشد و بعضی بیخ آن را فشرده عصارۀ آن را می کیرند و این اندک نرم حاد می باشد و بعضی مجموع بیخ و برک و ساق آن را فشرده عصارۀ آن را می کیرند و در ظرف سفالی خشک می نمایند و این متخلخل و سبز مائل بسیاهی می باشد و ضعیف القوه و باید کسی که اخراج دمعۀ آن می نماید لباس پوستین بپوشد و صورت و بدن خود را محافظت نماید و یا بر بدن خود موم روغن بارد قابض بمالد و استنشاق روغن بنفشه نماید و آن روز کرم نباشد و هوا نوزد زیرا که چون بصورت رسد بسبب حدتی که دارد متورم و متنفظ می کرداند و کاه رعاف می آورد و بدان سبب می کشد کویند صمغ سداب بری است و غیر آن است جهت آنکه سداب بری را صفات غیر آن است
طبیعت آن
در سوم کرم و خشک و دمعۀ آن کرم تر تا چهارم و قوی ترین سایر اجزای آنست و با رطوبت فضلیه کفته اند که یبس آن کمتر از حرارت آن است
افعال و خواص ان
محلل و منضج و جاذب قوی از عمق بدن بظاهر جلد و مقئ و مسهل بلغم غلیظ و جهت استرخای مفاصل بارد و درد پهلو و بطلان اشتها و تحلیل ریاح و تفتیح سدد و داء الثعلب و اسقاط دانۀ بواسیر و قلع آثار و انضاج و انفجار دمل نافع و آشامیدن آن با ماء العسل تا پنج قیراط مسهل بلغم غلیظ و صفرا است و جهت درد پهلو و بطلان شهوت طعام و استسقا و طلای آن جهت رفع آثار جلد و کاف و بهق نافع ضماد آن جهت داء الثعلب و رویانیدن موی و درد پهلو و زانو و قدم و نقرس و مفاصل و امثال آن و با هموزن آن موم و کندر جهت کمنه الدم و اسقاط دانۀ بواسیر و قلع آثار سیاهی و بنفشی و کبودی جلد بشرط آنکه زیاده از دو ساعت نکذارند پس برداشته با آب دریا و یا ماء الرماد کرم کرده بشویند و با عسل جهت جرب متقرح و با کوکرد جهت انفجار ورم صلب نافع مقدار شربت از عصارۀ بیخ آن تا پنج قیراط و از لبن آن تا نیم مثقال مضر حلق و معده و مقرح مصلح آن کثیرا و پوست بیخ آن در افعال مانند صمغ آن است و چون ریزه کرده در روغن زیتون یا روغن کاو بجوشانند جهت تقویت عصب و درد مفاصل و آشامیدن آن با احسا و غیرها جهت مبرودین و مفلوجین بغایت نافع و در رویانیدن موی مانند آن دوائی نیست و تحقین بدان جهت عرق النساء و ضماد سائیده آن با آرد جو جهت لحم مقطوع و اوجاع صدر و بعد شش ماه قوت بیخ آن ضعیف می کردد و مقدار شربت از پوست بیخ و جرم آن تا نه قیراط بدل آن در انبات شعر حرف بابلی و مضر مثانه و آلات بول و مصلح آن حب الاس و بلوط و اکثار آن مورث ورم زبان و حلق و معده و ضیق النفس و غشی و احتباس بول و کرمی بسیار و شری تدبیر آن قئ کردن و شیر تازه و لعاب بزرقطونا و مسکۀ کاو و ماء الشعیر سرد کرده آشامیدن و غرغره بروغن کل و نشستن در آب سرد اکر تشنج بهم نرسیده باشد و کفته اند تخم سداب مصلح آن است بالخاصیه و کویند چون کیاه و ساق آن را داخل اغذیه کنند بمرتبۀ احداث حرارت کند که در زمستان محتاج بپوشش نباشند و رنک رخسار را سرخ کرداند و جهت اکثر امراض باردۀ رحم نافع است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
//////////
اذرباس‌
ثافسیا* است و تفسیا نیز خوانند و اهل مغرب درباس خوانند و گفته شود در باب ثا
______________________________
صاحب مخزن الادویه تحت عنوان ثافسیا می‌نویسد: مشتق است از اسم جزیره اثافسیس و بیونانی مراس و به بربری اورباس گویند
صاحب تحفه ثافسیا را صمغ نباتی می‌داند سفیدرنگ شبیه به انزروت و تلخ و بسیار تند و نبات وی را شبیه به رازیانه و گلش سفید گفته و می‌نویسد در کوههای سخت تنکابن و الموت روید و صمغ را با شکاف بیخ گیاه گیرند
* ثافسیا
ثفسیا نیز خوانند و نیتنون هم گویند و آن صمغ سداب کوهی است و بزبان هندی ملومیان گویند و گویند صمغ سداب بری حرمل است و گفته شود و سداب کوهی برگ آن به حرمل ماند لیکن درازتر و پهن‌تر بود و شاخ وی دراز بود و بویی عظیم منتن دارد و تخم وی بشکل تخم سداب بود و طبیعت وی بغایت گرم بود و محرق و مسخن قوی بود و مجفف و در وی رطوبت فضلی بود و گویند گرمی وی در سیم بود و مسهل و منضج و منقی بود و جذبی بغایت کند از عمق بدن و موی برویاند و پوست بیخ وی تر برداء الثعلب مالیدن بغایت نافع بود استرخا و نقرس و مفاصل سرد را بغایت سودمند بود و در حقنه عرق النسا را نافع بود و بر نفث دم و فضول طلا کردن و مقدار شربتی از وی در استسقا نیم درم بود با ماء العسل و مسهل و مقثی بود و اگر زیاده از این بود بول و طبع ببندد و ورم زبان و قراقر و سوزش حلق و معده و سرخی روی و ضیق النفس پیدا کند باید که علاج وی بقی کنند و بعد از آن شیر و مسکه و جوآب دهند و غرغره به شیر تازه و روغن گل و از ادویه تخم سداب بغایت نافع بود و این از خاصیت اوست و جالینوس گوید بدل وی در داء الثعلب حرف است و وی مضر بود بمثانه و آلات بول و مصلح وی حب الاس و بلوط بود
______________________________
صاحب مخزن الادویه می‌نویسد: ثافسیا مشتق از اسم جزیره‌ایست که اول در آن یافته‌اند و آن جزیره را ثافسیس نامند و لغت مغربی است و بیونانی مراس و به بربری اورباس نامند و آن صمغ نباتیست صلب و سفیدرنگ شبیه به انزروت و تلخ و بسیار تند و گیاه آن شبیه به رازیانه است ... و در تنکابن الموت چون و به دیلمی تملی نامند و بیخ آن را تراشند لبن آن صمغ مورد استعمال است‌
اختیارات بدیعی
///////////
تاپسیا (در منابع طب سنتی ثافسیا، ثفسیا) (نام علمی: Thapsia) نام یک سرده از تیره چتریان است.
ویکی

//////////// 

Thapsia (plant)

From Wikipedia, the free encyclopedia
This article is about the genus of plants. For the genus of snails, see Thapsia.
Thapsia
Thapsia garganica (Bauer).jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Thapsia
L.
Thapsia, commonly known as the deadly carrots,[1] is a small genus of poisonous plants in the family Apiaceae. Their center of diversity is around the westernMediterranean, extending into the Atlantic coasts of Portugal and Morocco. Some species are used in traditional medicine.[2]
Contents
  [show
Description[edit]
Species of Thapsia are herbaceous perennials, growing 50 to 200 cm high. The inflorescences are large, regularly distributed umbels. The seeds have four wings, and are the main characteristic of the genus, which is distributed in the Mediterranean, on the Iberian peninsula, and North Africa.
The generic name Thapsia is derived from the Ancient Greek name θαψία (thapsía) for the members of the genus. The Greeks believe it to have originated from ancientThapsos in Sicily.[3] It has a long history of being used in ancient traditional medicine. Algerians used it as a pain-reliever though they recognized that the plant was deadly to camels. The Greek colony of Cyrene exported a medicinal plant known as silphion, used as a purgative and emetic. Although its exact identity remains contentious today, some historians believe that the plant may have beenThapsia garganica.[4]
Cancer research[edit]
The chemical compound thapsigargin has been isolated from Thapsia garganica. A synthetic prodrug of thapsigargin called "G-202" is in preliminary clinical trials for cancer treatment.[5] The active constituent kills tumor cells by destroying their calcium balance. A biotech company called GenSpera, Inc. in San Antonio, TX is studying methods of delivering thapsigargin directly to cancer cells, avoiding damage to other cells in the body of the patient.[6]
Species[edit]
About nine species of Thapsia are currently recognized. It is, however, a complex genus, and some authors may recognize different numbers of species.[3][7]
·         Thapsia cinerea A.Pujadas
·         Thapsia decussata Lag.
·         Thapsia garganica L.
·         Thapsia gymnesica Rosselló & A.Pujadas
·         Thapsia platycarpa Pomel
·         Thapsia minor Hoffmans & Link
·         Thapsia nitida Lacaita
·         Thapsia villosa L.
·         Thapsia transtagana Brot.
Gallery[edit]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/99/Thapsia_nitida.jpg/90px-Thapsia_nitida.jpg

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/48/Thapsia_villosa_-_06052010.jpg/120px-Thapsia_villosa_-_06052010.jpg
References[edit]
1.     Jump up^ M. Seoane (1831). Neuman & Baretti's Dictionary of the Spanish and English Languages. William Clowes.
2.     Jump up^ S. Iadjel; A. Zellagui & N. Gherraf (2011). "Reinvestigation of essential oil content of Thapsia garganica grown in the east of Algeria" (PDF). Revue des Sciences fondamentales et appliquées. 2: 30–34.
3.     Jump up to:a b S. Castroviejo; et al., eds. (2003). Flora Iberica. Volume X: Araliaceae-Umbelliferae (PDF). Real Jardín Botánico. pp. 401–410. ISBN 8400081501.
4.     Jump up^ M. Grieve. "Thapsia". Botanical.com. Retrieved August 26, 2012.
5.     Jump up^ "Thapsigargin prodrug G-202". NCI Cancer Dictionary.
6.     Jump up^ Kristen Philipkoski. "Scientists Transform Deadly Plant Into Cancer Killing Smart Bomb". Gizmodo.com.
7.     Jump up^ Pujadas-Salva, A. J.; Plaza-Arregui, L. (2003). "Studies on Thapsia (Apiaceae) from north-western Africa: A forgotten and a new species" (PDF). Botanical Journal of the Linnean Society. 143 (4): 433. doi:10.1111/j.1095-8339.2003.00233.x.
External links[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/4/4a/Commons-logo.svg/30px-Commons-logo.svg.png
Wikimedia Commons has media related to Thapsia.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/df/Wikispecies-logo.svg/34px-Wikispecies-logo.svg.png
Wikispecies has information related to: Thapsia
·         International Organization for Plant Information (IOPI). "Plant Name Search Results" (HTML)International Plant Names Index.

تورئی، بندال اردو، لیف، لوفا، کدوی مضرس...سالاد و اسفنج گیاهی

تورئی
بضم تاء مثناه فوقانیه و سکون واو و فتح راء مهمله و کسر همزه و سکون یا
ماهیت ان
ثمر کیاه هندی است بیاره دار مانند خیار و خیارزه و ثمر آن را پوست کنده پخته در دو پیازه و قورمه و یا بدون کوشت ساده با روغن و پیاز بریان کرده با نان یا با چلاو می خورند لذیذ می شود و آن سه قسم می شود یکی کهرا و دیکری کهیا و سوم بالیده بزرک و قسم اول جنکلی خاردار و بعضی تلخ و بعضی شیرین هم می باشد و دو قسم دیکر بستانی و بیخار و اکثر شیرین و هر دو قسم مستعمل اند
طبیعت تلخ آن
کرم و تر و شیرین آن سرد و تر و با لزوجت کمی
افعال و خواص ان
اهل هند برک و شاخ قسم اول آن را منضج مادۀ بلغم خام و دافع آن و دافع اماس اعضا و زردی بدن و استسقا و سپرز و جذام و بواسیر و فساد بلغم و صفرا و ثمر آن را سرد و خشک و ملین طبع و دافع فساد اخلاط ثلاثه و جهت قرحۀ مجاری بول و بول الدم نافع دانسته اند و ثمر قسم دوم آن تپ لرزه و بلغم لزج در بدن احداث نماید و قسم سوم را ملین و دافع فساد صفرا کفته اند
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
////////////
۱۳٩۳/٧/٢٩ ساعت ۸:۳٢ ب.ظ | نوشته ‌شده به دست سعیدمومن زاده خبیصی | ( نظرات 5 )
نام‌های دیگر آن: قنطریون، لوفای صغیر، کریون، قنطوریون صغیر، قنطوریون دقیق، جنتوره، قنطوریون، سانتوره، کوراق و گل تونکا می‌باشد.
گیاه لوفا یا لیف (loofah"luffa)گیاهی است از تیره کدوییان که در گذشته ی دور و نزدیک در شهداد کشت می شد.ولی امروزه به ورطه فراموشی گراییده و یا بسیار به ندرت در باغچه ها و باغات دیده میشود و در صنایع دستی و بهداشتی و .. استفاده می گردد.
این گیاه رونده بوده و میل به سوی بالا دارد بهتر است در کنار درختان دیوار یا فنس باغات و
 یا با ایجاد داربست های چوبی یا فلزی مهیا نمود.
  • گیاهشناسی:
گیاه لوفا گیاهی از خانواده Cucurbitaceae با نام علمی Luffa Cylindrica می باشد که به عناوین توری، کشاتاکی و اسفنج گیاهی نیز معروف است گیاهی است بالارونده که معمولا روی داربست گسترده می شود برگ های آن در ابعاد برگ خطمی، گل سرخی بوده و پوشیده از موم می باشد ساقه اصلی آن دراز، گره دار و محل گره ها زاویه دار است. پس از 5 یا 6 ماه که از کاشت آن گذشت گل های درشت و زردرنگی شبیه گل خیار ظاهر می شود میوه آن سبز تیره و خالدار است و مانند دوکی که از قسمت وسط متورم و از دو طرف باریک است. قطر آن 2 تا 3 سانتی متر و طولش 30 تا 100 سانتی متر می باشد. دانه های آن در برخی گونه ها قرمز رنگ و در داخل میوه قراردارد.در ایران زیاد معمول نیست ولی در برخی مناطق کاشته می شود.از این گیاه برای ساخت اسفنج و لیف استفاده می‌شود.
توضیحات بیستر و تصاویر بیشتر در مورد کاربردهای این گیاه ارزشمند در ادامه مطلب:

  • سه عنصر اصلی مورد نیاز برای  رشد و نمو این گیاه عبارتند از: 
1. خاک : بهترین خاک برای رشد گیاه خاک سبک یا همان لوم شنی است یعنی شن و ماسه آن بیشتر از خاک رس موجود در خاک باشد ولی این به این معنا نیست که ذر خاک های دیگر رشد نمی کند.قبل از زمان کشت تقریبا یک ماه جلوتر زمین را باید شخم و کود داد ،این گیاه با شرایط نوری آفتاب سایه مشکلی ندارد.
2. آب :  آب مورد نیاز برای آب دهی در حدی است که خاک رطوبت کافی داشته باشد نه غرقاب شود چون این کار موجب پوسیدگی ریشه ها می شود البته در تابستان نیاز به آب با توجه به میوه دادن گیاه بیشتر خواهد بود
3. آفتاب : این گیاه به آفتاب و جریان کامل هوا نیاز دارد البته
  شرایط نوری نیمه سایه را تحمل می کند ولی شرایط تمام سایه برای این گیاه مناسب نمی باشد.
بهترین زمان کشت گیاه لوفا اواخر فروردین تا اواسط اردیبهشت ماه می باشد .
کشت به دو صورت است : مستقیم وتولید نشاء انجام میشود

  • دستورالعمل کاشت بذر لوفا یا لیف طبیعی
بذرها را بر روی سطح کمپوست قرار داده و روی آن را به وسیله لایه نازکی از خاک بپوشانید و سپس به منظور حفظ رطوبت خاک و بذرها به وسیله پوشش پلاستیکی شفاف سطح آن را پوشانده و درمقابل نور غیرمستقیم خورشید و در دمای 25 درجه سانتی گراد قرار دهید.
بذرها معمولا طی 15 تا 29 روز جوانه خواهند زد.
لیف و اسکاچ های تهیه شده موجود در بازار برای فروش
در بازار و با مراجعه به سایت های منبع که قرار داده شده بیشتر از قیمت و به صرفه بودن این گیاه میتونید اطلاع بدست بیاورید. به عنوان مثال 100 عدد از لوفا را به قیمت 30.500تومان می فروشند!!!!
منابع:
http://www.seeds.ir/loofah-luffa-seeds.html#.VEfdCGeSzAI
https://plus.google.com/+IepsIr/posts
http://www.magicgardenseeds.com/LUF01


برچسب‌هالوفااسکاچلیف
از شهداد کشاورز


//////////////
Bindaal (Urdu: بندال)
Cucurbitaceae (pumpkin, or gourd family) » Luffa echinata

LUF-fuh -- from the Arabic word lufah or lufa
ek-in-AY-tuh -- prickly

commonly known as: bitter luffa, bristly luffa, rag gourd • Bengali: deyatada • Hindi: बिन्दाल bindaal, घागरबेल ghagarbel, ककोड़ा kakora • Kannada: ದೈವದಾಳಿ daivadaali • Marathi: देवदाली devadali, देवडांगरी devadangari, कुकडवेल kukadvel, कुंजलता kunjalata • Sanskrit: जीमूतः jimuta • Tamil: பேய்ப்பீர்க்கு pey-p-pirkku • Telugu: panibira •Urdu: بندال bindaal

Native to: northern tropical Africa, Pakistan, India, Bangladesh
  
ReferencesFlowers of India • eFlora • IMPGC • ENVIS - FRLHT •DDSA
///////////
گیاه لیف (در متون طب سنتی چون مخزن الادویه عقیلی خراسانی توری و بزبان اردو بندال) سرده‌ای از گرم‌سیری و نیمه‌گرم‌سیری که در خانوادهٔ خیار (Cucurbitaceae) رده‌بندی می‌شود.[۱]

از این گیاه برای ساخت اسفنج و لیف استفاده می‌شود.

منابع[ویرایش]
////////////
 به عربی  لیف
ليف (نبات)[عدل]
باللهجات العربية
اضغط هنا للاطلاع على كيفية قراءة التصنيف
نبات الليف
صورة معبرة عن ليف (نبات)

المملكة:
الشعيبة:
الرتبة:
الفصيلة:
أنواع
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/dd/Luffa_aegyptiaca_MHNT.BOT.2011.3.94.jpg/220px-Luffa_aegyptiaca_MHNT.BOT.2011.3.94.jpg
Luffa aegyptiaca

الليف أو اللوف (باللاتينية: Luffa) جنس نباتي متسلق يتبعالفصيلة القرعية وينتج ثماراً يستخدم لبها بعد تجفيفه كليفة للفرك خلال الاغتسال، ومن هنا أخذ اسمه.
محتويات
  [أظهر] 
من أنواعه[عدل]
الليف المصري وهو النوع الشائع المستخدم للاستحمام
الوصف النباتي[عدل]
الليف نبات حولي متسلق، ساقه تطول من 5 - 15 مأوراقه متبادلة خماسية التفصيص وأزهاره وحيدة المسكنالذكرية منها عنقودية التجمع، والأنثى فردية صفراء اللون خماسية الأسدية. ثماره اسطوانية الشكل تطول من 15 - 30 سم.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7d/Luffa_aegyptica.jpg/250px-Luffa_aegyptica.jpg
ليف مصري
الاستعمال[عدل]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/90/%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8A%D9%81.jpg/220px-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8A%D9%81.jpg
أزهار الليف
تستعمل ألياف ثمار النبات، وهي تشكل شبكة متراصة وخفيفة الوزن، تحل محل الاسفنج وتتميز عنه أنها لا تتلف في القلي وتدعى بالاسفنج النباتي. وفوائد استعمالها في الحمام مع صابون غار أصلي بعيد عن المواد الصناعية الداخلة في تركيب الصابون كبيرة للجسم، ومنها:
ازالة الجلد المتوسف عن الجسد وتنظيفه وفتح مسامات الجلد وبالتالي تفعيل عملية الاطراح عن طريق الجلد بشكل ممتاز.
تنشيط الدورة الدموية وتغذية الجلد بشكل فعال بالدمالأوكسجين يؤدي إلى نشاط الخلايا بشكل جيد مما يؤخر ظهور تجاعيد الجلد. وتنشيط الأعصاب ويعتبر أفضل تدليك للجسم.
مفيد للاجسام التي تتحسس من الاسفنج.
يعطي الوجه والعنق نضارة.[1]
مصادر[عدل]
^ منتدى زراعة نت[1]. تاريخ الولوج 10 حزيران 2010.
Ferns02.jpg

هذه بذرة مقالة عن نبات بحاجة للتوسيعشارك في تحريرها.
مشاريع شقيقة

في كومنز صور وملفات عنليف (نبات)
///////////
به عبری لوفا؟ :
הלופה (שם מדעי: Luffa; נקראת לעתים בטעות ליפה) היא סוג של צמח מטפס הגדל באזורים טרופיים וסובטרופיים. הפירות של אחד מהמינים הקרוי לופה גלילית או במיה סינית, הוא מאכל פופולרי באסיה ובאפריקה.

הלופה היא המקור החשוב ביותר לייצור ספוג מן הצומח, וספוגי אמבטיה מכונים לעתים "ליפה". הצמח משתמש גם להכנת רהיטים, ומיץ הצמח משמש כתרופה טבעית נגד צהבת.
/////////
به سندی توری:
توري سائنسي نالوLuffa acutangula and Luffa aegyptiaca هڪ ٻوٽي جو ميوو آهي جنهن کي سبزي جي طور استعمال ڪيو ويندو آهي۔ هنجو رنگ عام طور تي سائو هوندو آهي۔ ايشيا ۽ آفريڪا جي گھڻن ئي ملڪن ۾ توري کي پوکيو ويندو آهي۔ اگر هي ٻوٽي تي ئي رهجي وڃي ته سڪي اسپنج وانگر ٿي ويندي آهي جنهن کا ماڻهو وهنجڻ مهل مهٽڻي جي تور استعمال ڪندا آهن۔
///////////
به اردو توری یا بندال:
توری ( حیاتیاتی نام: Luffa acutangula and Luffa aegyptiaca) ایک پودے کا پھل ہے جسے سبزی کے طور پر استعمال کیا جاتا ہے۔ اس کا رنگ عموماً سبز ہوتا ہے ۔ ایشیاء اور افریقہ کے بیشتر علاقوں میں کاشت ہوتا ہے۔ ہندوستان و پاکستان میں اسے سبز کھایا جاتا ہے۔ اگر یہ پودے پر لگا رہے تو سوکھ کر اسپنج نما ہوتا ہے جسے عرب لوگ نہاتے ہوئے جھاون کے طور پر استعمال کرتے ہیں۔
///////////
به ترکی آذری لوفا:
Luffa (lat. Luffa) - balqabaqkimilər fəsiləsinə aid bitki cinsi.
///////////////
Luffa
From Wikipedia, the free encyclopedia
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/9/99/Question_book-new.svg/50px-Question_book-new.svg.png
This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (May 2008) (Learn how and when to remove this template message)

Luffa
Luffa aegyptica.jpg
Egyptian luffa with nearly mature fruit
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Subfamily:
Tribe:
Subtribe:
Luffinae
Genus:
Luffa
Mill.[1]
Species
·         Luffa acutangula (Angled luffa, ridged luffa, vegetable gourd)
·         Luffa aegyptiaca / Luffa cylindrica (Smooth luffa, Egyptian luffa, dishrag gourd, gourd loofa)
·         Luffa operculata (Wild loofa, sponge cucumber)
·         Poppya Neck. ex M.Roem.
·         Trevauxia Steud., orth. var.
·         Trevouxia Scop.
·         Turia Forssk.
Luffa is a genus of tropical and subtropical vines in the cucumber (Cucurbitaceae) family.
In everyday non-technical usage, the luffa, also spelled loofah, usually means the fruit of the two species L. aegyptiaca and L. acutangula. The fruit of these species is cultivated and eaten as a vegetable. The fruit must be harvested at a young stage of development to be edible. The vegetable is popular in China and Vietnam.[2]When the fruit is fully ripened, it is very fibrous. The fully developed fruit is the source of the loofah scrubbing sponge which is used in bathrooms and kitchens.Luffa are not frost-hardy, and require 150 to 200 warm days to mature.
The name luffa was taken by European botanists in the 17th century from the Egyptian Arabic name لوف lūf.[1]
Contents
  [show
Uses[edit]
Fiber[edit]
The fruit section of L. aegyptiaca may be allowed to mature and used as a bath or kitchen sponge after being processed to remove everything but the network ofxylem fibers. If the loofah is allowed to fully ripen and then dry out on the vine, the flesh disappears leaving only the fibrous skeleton and seeds, which can be easily shaken out. Marketed as luffa or loofah, the sponge is used as a body scrub.
In Paraguay, panels are made out of luffa combined with other vegetable matter and recycled plastic. These can be used to create furniture and construct houses.[3]
Food[edit]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/9/99/Question_book-new.svg/50px-Question_book-new.svg.png
This section does not cite any sources. Please help improve this section by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged andremoved(December 2014) (Learn how and when to remove this template message)
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d7/Ridge_gourd%28_beerakai_%29.jpg/220px-Ridge_gourd%28_beerakai_%29.jpg
Beerakaya pulusu curry ingredients
Luffa are best eaten when small (less than 12 cm) and still green.
In Vietnam, the gourd is called "mướp hương" and is a common ingredient in soups and stir-fried dishes.
In Tamil Nadu, the gourd is called Peerkangai and used as a vegetable to make Peerkangai kootuporiyalthogayal. Even the skin is used to make chutney.
In Karnataka's Malenadu (Western Ghats) it is known as tuppadahirekayi, which literally translates as "buttersquash". It grows naturally in this region and is consumed when it is still tender and green. It used as a vegetable in curries, but also as a snack, bhajji, dipped in chickpea batter and deep fried. Once the fruit dries out, it is used as a natural scrubber and washing sponge.
In Andhra Pradesh, it is called nethi beerakaya. And in Assam it is called zika (জিকাLuffa acutangula) and bhûl (ভোলLuffa aegyptica). It is used as a vegetable in a curry, chutney and stir fry.
In Kerala, it is called peechinga In Palakkad area it is particularly called poththanga and used in bath. It is used as a vegetable, cooked with dal or stir fried. Fully matured fruit is used as a natural scrub in rural Kerala. In some places likeWayanad, it grows as a creeper on fences.
In Maharashtra, India, dodka (ridge gourd luffa) and ghosavala (smooth luffa) are common vegetables prepared with either crushed dried peanuts or with beans.
In ManipurIndia, Sebot is cooked with other ingredients like potato, dried fish, fermented fish and served. It is also steamed and consumed or crushed (Ironba) with other ingredients and served with steamed rice (Chaak). Fried ones (Kaanghou) are also favorites for many.
In Japan, it is called Hechima (へちま) and has been cultivated all over the country during summer. It is commonly used as a green vegetable in the traditional dishes of Nansei Islands and Kyushu while the other regions of Japan have been growing it predominantly to make sponge, soap, shampoo and lotion. Together with bitter melon, it is also a popular plant to grow outside of a building window during summer, in order to create natural shades to block out the direct sunlight and reduces the amount of heat radiating into a building.
In China, Indonesia (where it is called Sigua or oyong), the Philippines (where it is called patola) and Manipur, India, (where it is called sebot) the luffa is eaten as a green vegetable in various dishes. It is also known as "Chinese okra" in Canada. In Spanish, it is called an estropajo.
In Korea (where it is called Susemi), this plant is used washing dishes(loffah) and korean cusine.[4]
Luffa species are used as food plants by the larvae of some Lepidoptera species, including Hypercompe albicornis. In Myanmar, (where it is called tha-boot-thee သပြတ္သီး) probably derived from the word sebot in Manipur. When it is young used as food and when it is mature and dry, cleared of all seeds and used as sponge for cleaning purposes. It is also widely used in steaming glutinous rice instead of cloth.
Gallery[edit]
·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/ab/Natural_loofah_luffa_sponges_on_an_organic_farm_in_Israel.jpg/90px-Natural_loofah_luffa_sponges_on_an_organic_farm_in_Israel.jpg
A bag of dried mature luffa fruits.

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/4/45/Luffa_acutangula_seeds.jpg/120px-Luffa_acutangula_seeds.jpg
Luffa acutangula seeds. Each division of the ruler is 1 mm. Seeds of Luffa aegyptica look very similar.

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b5/Luffa_sponge.png/120px-Luffa_sponge.png
A luffa sponge whose coarse texture helps withskin polishing.

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/d8/Spongegourd.jpg/108px-Spongegourd.jpg
Luffa aegyptiaca sponge section magnified 100 times

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f3/Luffa_cylindrica1.jpg/89px-Luffa_cylindrica1.jpg
Habitus of the vine

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/d/dd/Luffa_aegyptiaca_MHNT.BOT.2011.3.94.jpg/120px-Luffa_aegyptiaca_MHNT.BOT.2011.3.94.jpg
Luffa aegyptiaca - MHNT

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/58/Luffa_operculata_MHNT.BOT.2011.3.93.jpg/120px-Luffa_operculata_MHNT.BOT.2011.3.93.jpg
Luffa operculata - MHNT
See also[edit]
·         Gourd
·         Okra
References[edit]
1.  Jump up to:a b The plant name "Luffa" was introduced to Western botany nomenclature by the botanist Johann Vesling (died 1649), who visited Egypt in the late 1620s and described the plant under cultivation with artificial irrigation in Egypt. In 1706 the botanist Joseph Pitton de Tournefort introduced the formal botany genus name "Luffa". Tournefort referred to Veslingius's earlier description and reiterated that "Luffa Arabum" is a plant from Egypt in the cucumber family. In establishing the Luffa genus, Tournefort identified just one member species and called it "Luffa Arabum". His 1706 article includes detailed drawings of this species (which is now calledLuffa aegyptiaca) – Ref. The species is native to tropical Asia but has been under cultivation in Egypt since late medieval times. The botanist Peter Forsskål visited Egypt in the early 1760s and noted that it was called لوف lūf in Arabic – Ref. In the 18th century the botanist Linnaeus adopted the name luffa for this species but assigned it to the Momordica genus, and did not use a separate Luffa genus. More refs on Luffa in 18th century botany nomenclature: "A commentary on Loureiro's "Flora Cochinchinensis" ", by E.D. Merrill, year 1935, in Transactions of American Philosophical Society volume 24 part 2, page 377-378. Luffa @ ATILF and "Suite de l'Etablissement de Quelques Nouveaux Genres de Plantes", by J.P. de Tournefort (1706) inMémoires de l'Academe Royale des Sciences année 1706.
2.  Jump up^ "Luffa aegyptiaca". Floridata.com. Retrieved September 15, 2013.
3.  Jump up^ rolexawards.com; Recyclable homes, Rolex Awards 2008
External links[edit]
·         Luffa aegyptiaca at Floridata
·         Cucurbitaceae genera
·         Fruit vegetables
///////////////
http://www.tarladalal.com/glossary-ridge-gourd-604i