دبیرستا نها ومدارس  شهر تهران،

از دوره رضا شاه تا عصر کنونی

(بخش دوم)

از :دکتر محمد خالقی مقدم

متخصص مسایل آموزشی ودانشگاه

همانطوریکه در مقاله قبلی خودم ذکر کردم ، از دوره  تاسیس دارالفنون که در سال 1268قمری بودکه شکل گرفت  وتا روی کار آمدن رضا شاه که در سال1339قمری بود وحدود 70 سال از عمر "وزارت فرهنگ ومعارف واوقاف" می گذشت که یکی از 9وزارتخانه عصر قاجاریه بود که به رضا خان به ارث رسیده بود ودر طی این مدت 70 ساله ودر زیر نظر وزارت فرهنگ ، حدود 60 مدرسه جدید در تهران شکل گرفته بود وبعلاوه تعدادی اندک ترهم در همه شهرستانها وبعلاوه  تعداد پرسنل ویابودجه وزارت فرهنگ هم اندک بود که به آن اشاره خواهم کرد  واغلب این 60 مدرسه تهران نیز اکثرا از نوع مدرسه ابتدایی 4 الی 5 کلاسه بودندوتنها 7مدرسه متوسطه داشت که تا کلاس نهم بود واحتمالا فقط دارالفنون تهران در حد مدرسه متوسطه 12 کلاسه بود  ودر اغلب آنها نیز بتدریج ،یک "روال آموزشی یکسان "درسی شکل گرفته بود که مواد درسی اشان عبارت بود از: آموزش زبان فارسی ویاعربی وکتاب گلستان ودستور زبان  ویاخطاطی وعلوم جدیدتر  ومثلاآموزش ریاضی ویاهندسه ویا جغرافیا وعلم الاشیا ءبود که یاد داده میشد ومدرسه دارالفنون نیز علاوه از دروس فوق الذکر ،علم نقشه کشی ویاعلم نقاشی وموسیقی و علم طب هم داشت ویادفتر داری ویاحسابداری هم آموزش درسی داده می شدکه اینجانب در اسناد فارغ التحصیلان 160 ساله این مدرسه ایرانی  ،این نوع موارد را جمع آوری کرده ام وبتدریج مواد درسی اش ونظیرسایر دبیرستانهای تهران گردید ولذا بعد ازمدرسه دارالفنون ،18 مدرسه جدید هم ساخته شدویابا تبعیت از الگوی مدرسه دارالفنون در عصرخود ناصرالدین شاه بود که در شهر تهران تاسیس گردید ودر دوره سلطنت کوتاه مظفرالدین شاه هم 36 مدرسه جدید در شهرتهران وبه آنها اضافه شدند ودر عصر احمد شاه وپدرش نیز تنها 6الی 7مدرسه تهران به آنها اضافه گردیدندکه در مقاله قبلی ام به اسامی آن مدرسه ها ویاسال تاسیس ویامحله تاسیس اش در تهران اشاره کرده ام ویا به بانیان تاسیس اش ویابه سند تاریخی تاسیس اش اشاره کرده ام  ولی با شروع سلطنت محمد علی شاه ویابا تعطیل کردن مجلس بوسیله وی بودکه کمک میکرد تا دولت ووزارت فرهنگش ، برخی ازکمکهارا قطع بکند ویااعانه های مالی وبه موسسین این نوع مدرسه هارا ندهد،ولذا بسیاری از این نوع مدرسه های نوپای عصر قاجاریه تهران در معرض تعطیلی قرار گرفتند ویا فرزندان افرادمتمول ملک پدری را بطلبند که پدرشان ساختمان اضافی ملکی خود راو در اختیار گردانندگان این نوع مدارس قرا داده بودند وفرزندانشان آن ملکهارا طلبیدند ویا از تعمیر آنها خود داری کردند که براثر مرور زمان مخروبه میگشت ویا شهریه های شاگردان مدارس ،کفاف پرسنل مدرسه ویامعلم وخدمه اش را نمی داد  واز این روبه نقل منابع تاریخی گذشته ودر اواخر دوره قاجاریه ،حدود 45 مدرسه مزبور، در معرض تعطیلی قرار گرفت  ویابا شروع سلطنت احمد شاه وشروع جنگ جهانی اول درسلطنت وی بودکه کشورهای خاورمیانه درگیر جنگ شد ویا با خالی بودن خزانه دولت  این نوع تعطیلی مدارس جدید تهران افزایش یافت   واما در طی این مدت70 سال گذشته، مردم تهران وبه تحصیل فرزندانشان در مدارس جدید "عادت فرهنگی "یافته بودند ویا در فرستادن بچه هایشان به مدرسه، عادت یافته بودند ولذابراحتی نمی توانستند که ازآن تحول اجتماعی زندگی خودبگذرندواز این رو بعد از خاتمه جنگ جهانی اول ویاباشکل گیری مجلس بعدی نمایندگان ،مردم تهران با مراجعه به آن نمایندگان خوددرشهر تهران ، احمد شاه ویاکابینه دولت او را تحت فشارخود قرار دادند که در سیاستهای فرهنگی وزارت فرهنگ ومعارف خودتجدید نظر بکند ویامصوباتی را در این زمینه در مجلس گذرانیدندکه دولت احمد شاه وبا تسهیلات جدیدتر ، مدارس جدید ابتدایی را در تهران احیاء بکند واز این رو مقرر گردید که بهر فرد باسوادتهرانی که یک مدرسه ابتدایی را احیاء بکند ، دولت 8هزار تومان اعانه بدهد ویا اثاثیه واموال مدارس قدیمی وتعطیل شده گذشته را ضبط کرده وفروخته واز فروش آنها ، کمک جدیدی به احیاء مدارس جدید ترتهران داده شود  وبهمین دلیل  هم با مصوبات اخیر در سالهای 1297 و1298 ش بود که حداقل 40 مدرسه جدیدالتاسیس ترابتدایی بوجود آمدویادر شهر تهران ،دوباره شکل گرفت که موسسین آنها اغلب " میرزاهای با سواد تهران "بودند ویا برخی دکتر ها ومهندسین وبرخی هم روحانیون با سوادتر تهران بودند که این نوع40 مدرسه جدیدتر اواخر عهد احمد شاهی را پایه گذاری کردند که حدود دوالی سه سال قبل از سر کار آمدن رضا شاه اتفاق افتاده بود که وی در اواخر سال 1299-1300ش سر کار آمد ودر مصوبات مزبورهم تاکید شده بود که از مدارس جدید حداقل 30 مدرسه به مدارس ابتدایی پسرانه اختصاص بیابد و10 مدرسه دیگر به مدارس ابتدایی دخترانه اختصاص یافت ویا9مدرسه نیز به مدارس متوسطه تخصیص یافته بودکه از مدارس قدیمی تهران باقی مانده بودندوپرسنلش کم وبیش تجربه داشتند  واین نوع مدارس می توانستند بعداز مراحل مدرسه ابتدایی سابق ،دو الی سه سال هم مرحله اول مدارس متوسطه را طی بکنند که تاکلاس هشتم ویا کلاس نهم متوسطه طی میشد

ولذا مدارس جدیدتر اواخر دولت احمد شاه وبا سیاستهای جدید وزارت فرهنگ ومعارف دوباره شکل گرفت ویا در برخی از محلات تهران شکل گرفت  که باعث شد تا برخی از این میر زاهای با سواد تهرانی  ویابا تکیه به همین کمکها واعانه های  دولتی ، خانه های بزرگی را ودر برخی از محلات تهران اجاره بکنند ویااحیانا توافق نامه کتبی با افراد با سواد محله رانوشته ویابعنوان ابواب جمعی معلم همان مدارس جدیدرا نوشته وآنها راجذب و دعوت به همکاری بنمایند وهمچنین لازم به یادآوری است که اغلب این نوع مدارس جدید التاسیس وبا عناوین شاعران قدیمی ایران نامیده شده بودند که میرزاهای باسواد تهرانی ، آنهارا انتخاب کرده بودند  ودانش آموزان تهران را بمدت 2الی 4 سال در مدرسه های مزبور عضوگیری درسی می کردند که شامل " مدرسه رودکی تهران " بود که با مدیریت میرزاحسن خان نراقی زاده در تهران شکل گرفت ویا " مدرسه ابتدایی منوچهری" بود که با مدیریت "میرزااحمد آقا" در تهران شکل گرفت  ویا "مدرسه فرخی تهران " وبا مدیریت " میرزا محمود " شکل گرفت  ویا "مدرسه دقیقی تهران " بود  که با مدیریت " میرزا ناصر آقا " بود  ویا " مدرسه حکیم نظامی تهران " وبا  مدیریت " سید عبدالله میر خان " بود  وبعلاوه " مدرسه عنصری تهران " وبا " مدیریت شیخ محمد ادیب " بود  وهمچنین "مدرسه عسجدی تهران " وبا مدیریت " شیخ کاظم فاضل " بود ویا " مدرسه مولوی تهران " وبا مدیریت " سیدمحمد نور بخش " بود وبعلاوه " مدرسه خاقانی تهران " وبا مدیریت " سید باقر خان " بود ویا "مدرسه فارابی تهران " وبا مدیریت " میرزا حسن خان نوری " بود ویا " مدرسه ناصر خسرو تهران " وبا مدیریت "اللهیار خان مهندس" بود  ونیز " مدرسه اقبال تهران " وبا مدیریت "شیخ محمد رضا گلپایگانی " بود  وبعلاوه "دبیرستان سعدی " تهران  ویا دبیرستان فردوسی تهران " بود که کتاب خاطرات محمد علی فروغی ودراواخر دولت رضا شاه آنراذکر کرده است ویا در یادداشتهای مورخ 22خرداد1320 شمسی ودر پایان حکومت رضا شاه  در تهران افتتاح گردیدند که فروغی در ص627کتاب خاطراتش  وبه آن دو دبیرستان تهران اشاره کرده است ویادر سال1320 شمسی اشاره میکندودر حالیکه مدارس فوق الذکر که قبلاگفتم در ابتدای حکومت رضاشاه شکل گرفته بودند وبعلاوه برخی مدارس ابتدایی این عصر ابتدای عصر رضا شاه را هم برخی ازاطباء وحکیمان تهران پایه گذاری کرده بودند که در دارالفنون علم طب خوانده بودند ویا بعدا در آن مدرسه درس می دادند واین بارهم مدرسه های جدید تری رادر تهران دایر کرده بودندومثلا " مدرسه سنایی تهران " را دایر کردندکه شاعر دیگر ایرانی بود ویابا  مدیریت " دکتر عبدالله فخرالاطباء"  بود ویا " مدرسه ابتدایی دانش تهران " وبا مدیریت " دکتر کاظم برهان الحکما " بودودر اوایل دولت رضا شاه شکل گرفته بودویادیگری " مدرسه ابن سینای تهران " وبا مدیریت " دکتر احیاءالملک" بود  وبرخی از مدارس ابتدایی پسرانه این دوره تاریخی تهران نیز با اسم وعنوان مدیر همان دبستان نامگذاری شده بودند و نظیر " مدرسه ثریای تهران " بودکه با مدیریت "میرزا غلامحسین خان ثریا "اداره میشد ولذابخاطر نام خانوادگی بنیانگذارش وبا نام " مدرسه ثریا" نامیده گردیده بود  ویا " مدرسه ابتدایی وپسرانه انتصاریه تهران " بودکه با مدیریت " انتصار العلماء " اداره میگشت  ویا " مدرسه توفیق تهران " بودکه با مدیریت " شیخ محمد رضا توفیق " اداره میشد  ویا " مدرسه فرهنگ تهران " وبا مدیریت " شیخ ضیاء الدین فرهنگ " بود  ویا " مدرسه ایمان تهران " وبا مدیریت " میرزا ابوالقاسم ایمان" بود که در این عصر دایر گردیده بود ویا " مدرسه اشراف تهران "  وبا مدیریت " میرزاحسین علی خان اشراف " بود که دایر شده بود واسامی برخی دیگر از این مدارس ابتدایی  وپسرانه تهران هم ویااین دوره تاریخی هم برخی ازالفاظ مشهور فارسی ویا عربی بود که به آن نام عنوانگذاری شده بودند  که نظیر " مدرسه هدایت تهران"  وبا مدیریت " میرزا ضیاء الدین" بود که تاسیس شده بودویا " مدرسه بصیرت تهران "  وبا مدیریت " ادیب السادات " بود  ویا" مدرسه ترغیب تهران"  آ ن روزگار  وبا مدیریت " میرزا ابوطالب خان"  بود  ویا "مدرسه سعادت تهران "  وبا مدیریت " شیخ عباس حائری "بود  وبعلاوه " مدرسه ترقی تهران " وبا مدیریت " شیخ محمد علی اعتصام " بود  ویا"  مدرسه امیر اتابک تهران " وبا مدیریت " میرزا علی اکبر خان رضی " بود ویا " مدرسه صفوی تهران" وبا مدیریت " میرزا اسماعیل خان" بود  ویا " مدرسه علامه تهران "  وبا مدیریت " محمد حسین خان عظیم زاده " بود  وبعلاوه " مدرسه حسینیه تهران " وبا مدیریت " سید محمد حجت " بود واینها سی مدرسه ابتدایی وپسرانه تازه تاسیس تهران بودندوبعداز سال 1298 شمسی شکل گرفته بودندکه در محلات تهران ،جایگزین 45 مدرسه تعطیل شده سابق عصر مظفری تهران وغیره شده بودند ونیز دیگری ده مدرسه ابتدایی دخترانه تهران بودند که دراین دوره تاریخی دایر شده بودند وجایگزین مدرسه های دخترانه مادرشاه ویامدرسه دخترانه شاهزاده عصر ناصری تهران شده بودندودر حالیکه مدرسه های مزبوروبرای تحصیل شاهزادگان قاجار طراحی شده بودند ولی این نوع مدرسه های دخترانه اواخر دولت احمد شاه ، که تاسیس شدند ویابا" قانون تاسیس مدارس اناث "بود که در مجلس شورای ملی تصویب شده بود ولذا شکل گیری این نوع مدارس دخترانه هم وبرای طبقات عمومی جامعه ، رواج یافت  ویابعد از آن تاریخ بود که برخی ازمدارس دخترانه ابتدایی ودر برخی از محلات تهران شکل گرفتند  که در ابتدای کار خود به 10 مدرسه درشهر تهران خلاصه می شد وبعدا در دوره رضا شاه، تعدادشان افزایش یافت  وبعلاوه در همان دوره تاریخی ودر سال 1297شمسی "مدرسه دارالمعلمات تهران" ودر اواخر عهد احمد شاه بوجودآمد که برای مدرسه های دخترانه تهران ،معلم آموزشی لازم، تربیت بکند  ولذا10نفر از زنان باسوادتهران ودرابتدای دولت رضا شاه وبرای تاسیس این نوع از مدارس ابتدایی دخترانه تهران مجوز گرفتند که تعدادشان نسبت به مدارس ابتدایی پسرانه بسیار اندک بود، زیرا ،فقط تجار پولدار تهران وآنهم صرفا برای یادگیری الفبای فارسی وخواندن قرآن ، دختران خود رابه مدرسه می فرستادند ویا یکی ، دوسال به این نوع ازمدارس دخترانه می فرستادند وتا سالها ،از تاسیس این نوع مدارس دخترانه وبویژه دبیرستانهای دخترانه وتا سالهای 1340 شمسی در ایران وبا مقاومت روبرو بود  وبعلاوه باید افزود که درآغاز کارشان ،  اغلب این نوع ازمدارس دخترانه تهران ودر محلات ارگ تهران بود ویا در محله عودلاجان تهران بودویا در محله دولت تهران ویا در محله حسن آباد  وقنات آباد  ومحله سنگلج بود ویا در محله در وازه محمدیه ( یعنی میدان اعدام سابق تهران)بود ویا در محله بازار تهران ودروازه قزوین بود که خانمهای با سوادتهرانی راه انداختند و موسئسانش نظیر افسرالملوک بودویا فرنگیس خانم ویا درخشنده خانم ویاحشمت خانم ومحترم خانم وفاطمه خانم  وسکینه خانم اعزازی بودویاحاجیه خانم  ومرصع خانم وکوکب السادات خانم بود که این نوع مدارس جدید ابتدایی دخترانه تهران راو در محلات مزبور اداره میکردند وبعلاوه در سالهای 1309 ش ،دو مدرسه دخترانه دیگر نیز در محله امیریه تهران ویاجنوب تهران دایر گشت که به مدیریت مهربان خانم وهاجر خانم بود  ونیز "مدرسه قابلگی تهران "ودر این سالهابود که بخشی از "مدرسه طبی تهران "عصر رضا شاه تلقی میشد  وهمچنین ، روزنامه خاطرات عین السلطنه و در ص 7644 کتابش ویادر سال 1310 شمسی وبه "مدرسه تربیت نسوان "اشاره میکندو ویافروغی در کتاب خاطراتش به آن اشاره می کند که " مدرسه تربیت دختران ودر ساختمان کمال الملک در میدان بهارستان ساخته شده بود که در سال 1314 افتتاح گردید واحتمالا همان است که در دوره احمد شاه وبنام "دار المعلمات " نامیده می شد  ویا آنرا "مدرسه قاجاریه "می نامیدند ودر سال 1314 شمسی وبنام" مدرسه پهلوی"تغییرنام داد که یکنوع مدرسه دختران تربیت نسوان گردید  ولذاص 7405 کتاب خاطرات عین السلطنه آنرا" "مدرسه پهلوی تهران" می داند که قبلا "مدرسه قاجاریه" نامیده میشد ویا در ص 7815 نیز به آن مدرسه اشاره دارد  وکتاب " کوچه وپس کوچه های تهران عبدالرحیم همایون نیز در شرح آن مدرسه ودر ص 389 کتابش می نویسد که: دانشسرای دخترانه در سال 1305  که قبلا مدرسه قاجاریه نامیده می شد  وبعدا بنام مدرسه پهلوی ویادر سالهای بعدی نامیده شد و به اول خیابان ری واول کوچه آبشار رفت  وبعداهم مدارس پهلوی پسرانه ویادخترانه نیزشکل گرفت ویا در شهرستانها پا گرفت که به آنها اشاره خواهم کرد  که شبیه دبیرستانهای پهلوی پسرانه زنجان بود که در سال 1312ش شکل گرفت ویا دبیرستانهای پهلوی ساری ویا بروجرد ویا همدان بود  وهمچنین کتاب "تاریخ روزنامه نگاری ایران "هم در صفحات 247 و248 و277 کتابش به مدارس پهلوی اراک ویاخرم آباد اشاره میکندویابه مدرسه پهلوی سمنان ویاقزوین وکرمان وکاشان اشاره دارد  که معمولا در خیابانهای پهلوی جدید التاسیس این نوع  شهرها ساخته شده بودند وبعلاوه فروغی نیز در ص 139 کتابش از مدرسه 6کلاسه پهلوی  شوشتر ودر سال 1306 ش یاد می کندویابه دو ،سه مدرسه آن شهر که ساخته کمپانی جنوب بود ویا درص 130 کتابش از "مدرسه دانش پهلوی" وازمدرسه خیام شهر مسجد سلیمان خوزستان نفت خیز یاد می کند که همان کمپانی ودر سال 1306ش ساخته بود ویا در ص 141 کتابش از مدرسه خرمشهر یاد می کند که در سال 1306ش ساخته شده بود ویا در ص 147 کتابش از مدرسه پهلوی بوشهر ویامدرسه سعادت بوشهر یاد می کند که در سال 1306 ش وتوسط گمرگ بوشهرساخته شده بود ویوسف افتخاری نیز در ص 122کتاب خاطراتش : از "مدرسه پهلوی آبادان" یاد می کند  ودرشهر شیراز ویاشهرهای دیگرایران نیز مدرسه شاهپور ویا شاهدخت وغیره ساخته شدند  وبعلاوه ص 475 کتاب "زنان دربار به روایت اسناد ساواک" که مربوط به فرح پهلوی است ودر سال 1318 ش از "دبیرستان شهناز پهلوی" تهران یاد می کند و همچنین ص 493 همان کتاب ،از "مدرسه دخترانه ناموس تهران" یاد میکند  وفروغی نیز در ص494 کتاب خاطراتش ودر سال 1317 ش از مدرسه دخترانه ناموس تهران وجشن آن مدرسه صحبت می کند که دخترش پروین واز آن مدرسه دخترانه تصدیق نامه می گرفت   و بعلاوه اقلیت های مذهبی ارمنی تهران ویا زرتشتی ویا کلیمی تهران نیز مدارس خاص دخترانه خود را داشتند که کشورهای دیگرو نظیر پولداران فرانسه ویاآلمان ویا آمریکا درشهر تهران آن هاراساخته بودندویا آنها را برای آموزش هم دینهای ایرانی خوددایر کرده بودند که به آنها اشاره خواهم کرد واولین آنها " مدرسه آلیانس تهران " بود که متعلق  به کلیمی های ساکن محله عودلاجان تهران بود که در دوره مظفرالدین شاه ،شکل گرفت ووافراد پولدار"انجمن آلیانس فرانسه"ساخته بودند که بعداتعداد آنها را در تهران زیادتر کردند و کتاب مرآت الوقایع مظفری هم در صفحات 792 و1088 خود به این مدرسه فرانسوی تهران اشاره دارد ویامحمد علی فروغی نیز درص 52 "کتاب یادداشتهای روزانه" خودودر دوره رضا شاه به "مدرسه فرانسوی تهران" اشاره میکند ویادر ص 46 یادداشتهایش به " مدرسه امریکایی تهران " اشاره میکند ویا صفحات 88 و146 و150 کتاب "رضا شاه وبریتانیا" هم به این مدرسه آمریکایی تهران اشاره دارد که آمریکایی ها  وبعد از تاسیس سفارت خود در تهران عصر قاجاری ساخته بودند ویااین نوع مدارس آمریکایی خود راابتدا برای آموزش ارامنه ارومیه وسپس ارامنه تبریز وهمدان وتهران دایر کرده بودند که ابتدا وقبل از سال 1303 شمسی در محله دروازه قزوین بود وآنگاه بعدا به خیابان قوام السلطنه آمدوسپس در سال1303ش به زمین واقع در خیابان انقلاب رفت ودر زمینی با وسعت پنج هکتاری این ناحیه تهران ساخته شدکه بعدا بخشی از آن اراضی اش را به دانشگاه صنعتی امیر کبیردادند ویا به دانشگاه هنر داده شد وبعلاوه   بعدا دبیرستان پسرانه آمریکایی تهران وبنام"مدرسه البرزتهران "نامیده گشت ویادر چهارراه کالج تهران تغییر نام دادکه حسینعلی البرز بنیاد خیریه این مدرسه ومدارس دیگر را نهاده بود بود  وهمچنین "دبیرستان دخترانه آمریکایی ها " هم درشهر تهران و بنام " دبیر ستان نوربخش تهران " تغییر نام داد که عبدالله مستوفی در ص   جلد دوم کتاب  "شرح زندگانی من " به آ ن دبیرستان دخترانه نوربخش تهران اشاره می کند ویادکتر باقر عاقلی نیز در ص  کتابش به آن اشاره نموده است  ویا الهام ملک زاده ودر ص44 کتاب" موسسات خیریه عصر رضا شاه " به" مدرسه خیریه دخترانه" سردار فیروزکوهی تهران اشاره میکندکه از عصر مظفری باقی مانده بود  ویا از "هنرستان دختران یتیم تهران "یاد میکندکه در خیابان تازه تاسیس سوم اسفند بود(ویادر خیابان سرگرد سخایی کنونی )بود ویادر روبروی ساختمان جدیدالتاسیس وزارت جنگ عصر رضا شاه و در آن خیابان بود و امروزه "مجتمع تربیتی متقین " نامیده می شود وسلیمان بهبودی نیز در ص 349 کتاب رضا شاه خود به این "هنرستان دختران تهران "اشاره دارد  وهمچنین ص 366 کتاب " کارنامه سیاسی عباس میرزا فرمانفرماییان  هم به "مدارس ناشنوایان آنها و"در این عصر اشاره می کند وبعلاوه ص   187کتاب " دیده ها وشنیده های " عصر احمد شاهی هم از " دبستان انوشیروان دادگر تهران یاد میکند  که نجفقلی پسیان ودر کتاب " ناگفته های عهد پهلوی " ذکر میکند که از چهار مدرسه زردتشتیان تهران عصر رضا شاه می باشد ،ومثلا  دومدرسه  " دبستان دخترانه ایرج " زررتشتیان است ویا" دبیرستان دخترانه انوشیروان دادگر " است که متعلق به دختران اقلیت مذهبی زردتشتیان تهران بودند و تاجران پولدار زردتشتی تهران ونظیر ارباب جمشید وغیره آنها راساخته بودند ویا برای همم دین های زرتشتی یزدی خود ویا کرمانیهای زردتشتی وشهر ری مهاجر به تهران ودر عصر رضا شاه ساخته بودند وبعلاوه سه مدرسه دیگرهم ویعنی " دبیرستان فیروز بهرام "آنها در خیابان سی تیر تهران ویا "دبستان جمشید جم " ویا" مدرسه بزرگمهر"هم متعلق به پسران زرتشتی بود  وبعلاوه برخی افراد دیگر شهرتهران نیز وبدلیل مطلوبیت تدریس اش در مدرسه های آن زردتشتی ها،در س می خواندند واز جمله اشرف پهلوی می باشد که در دبیرستان دخترانه زردشتی درس خوانده بودوپسران شاه نیز در مدرسه نظام درس خوانده بودند که ص 17 کتاب  " نیمه پنهان اشرف پهلوی "نشر کیهان به آن مسئله اشاره دارد  وبعلاوه برخی صفحات "سفر نامه جکسون "نیزکه در این عصرو به مسایل زردتشتیان ایران پرداخته است ودر ص 480 کتابش از "مدرسه کیومرث وفادار "  یاد می کند ویاصفحات 220 خاطرات محتشم السلطنه هم ویا ص 482 و606و413و367خاطرات فروغی هم به سال1311ش اشاره میکند که سنگ بنای دبیرستان آنها گذاشته شد ویا  به جشن سال 1314ش آنهاویابه مدرسه دخترانه آنها ودرسال1313ش اشاره داردوهمچنین ص 366 کتاب "تجار وصاحبان صنایع ایران در عصر پهلوی هم به این نوع ازدبیرستانهای فیروز بهرام ویاجمشید جم وتاریخ ویاچکونگی ساخت وساز آنها ودر عصر رضا شاه اشاره می کند وبعلاوه دبستان و"دبیرستانهای اقلیت ارامنه تهران "چنین است که امروزه در محله های وحیدیه تهران ویاخیابان بهار تهران زندگی میکنند ولی در ایام سابق ودر وسط شهر ویادر محله سنگلج بودند وصفحات 996 و997 کتاب چهل سال در صحنه دکتر عبده هم به "دبستان ارامنه تهران " اشاره کرده ویا به " دبیرستان ارامنه تهران " ودر دوره رضا شاه اشاره دارد وبعلاوه ص 70 کتاب " کافه نادری " هم به " مدرسه کوشش ارامنه تهران " اشاره میکند ویا ص 458 جلد 2 کتاب " نامداران تهران " نیز به " مدرسه گوهر" تهران ووابسته به کلیسای ارامنه تهران ودر دوره مزبوراشاره میکند وبعلاوه از چند مدرسه ای که فرانسویهاو برای اقلیت ارامنه ویاکلیمی ایران ساخته بودند ویادر دوره رضا شاه که ساخته بودند وهمچنین کتاب "مدارس خارجی ها در ایران ومدارس ایرانی در خارج عصر پهلوی اول  نیز ،به آن مدرسه ها و در صفحات مختلفش اشاره میکند  واز جمله در صفحات 203 و310 کتابش ،به" مدرسه ارامنه "تهران اشاره دارد  واز جمله" مدرسه فرانکو پرسان تهران " است که بعدا بنام "مدرسه رازی " تغییر نام میدهد  ویادیگری "مدرسه سن لویی تهران " بود که بعدا بنام " مدرسه تهران " تغییر نام داد  ودیگری" هم مدرسه ژاندارک تهران" بود که بعدا بنام " مدرسه منوچهری تهران " تغییر عنوان داد ویادیگری مدرسه آلیانس کلیمی های تهران بودکه درتقاطع خیابان ژاله بود  وبعدا بنام "مدرسه اتحادتهران" تغییر عنوان داد وخاطرات یوسف افتخاری هم درص 21 کتابش به مدرسه اتحاد ایرانیان ودر دوره مزبوراشاره میکندودیگری هم "مدرسه اسراییلیت تهران " بود  که بعدا بنام "مدرسه داودیان " تغییر عنوان میدهدونیز دیگری هم"دبیرستان اتفاق کلیمی ها" ویا دبیرستان کوروش کبیرآنان در خیابان شیخ هادی است ویا دبستان روحی شاد آنها بودبودوهمچنین ص 89 و90 کتاب " مستشاران آمریکایی درایران " نشر کیهان ودر سال 1306ش به این 4 مدرسه فرانسوی ودر ایران اشاره میکند ویاص 52 یادداشتهای فروغی نیز، به مدرسه فرانسویها در تهران اشاره دارد وبعلاوه ص 7644 کتاب "روز نامه خاطرات عین السلطنه" نیز در سال 1310 ش به "مدرسه سن لویی آنان "ودر شهرتهران اشاره میکند وبعلاوه " مدرسه ایران وآلمانی های" تهران بود که کتاب " دیده ها وشنیده ها " عصر مزبور وبه مدرسه صنعتی مزبور ویااساتید آلمانی آن  ویا به دروس آن مدرسه صنعتی تهران اشاره میکندوسروان مرتضی زربخت هم ودر دوره رضا شاه ویادر ص 17کتاب خاطراتش به این مدرسه صنعتی تهران اشاره دارد وبعلاوه صفحات 52و391 کتاب " خاطرات وخطرات " عصر رضا شاه هم و به این "مدرسه آلمانی تهران" ویادیگر مدارس این عصررضا شاهی  اشاره دارد واحتمالا امروزه بنام هنرستان دکتر بهشتی ودر خیابان سی تیر تهران می باشد ویا ص 321 و324 کتاب " اسنادی از مدارس ایرانی در خارج ومدارس خاجی ها در ایران عصر رضا شاه است که به " مدرسه صداقت انگلیسی ها در تهران " اشاره دارد ویا در صفحات 351 و360 همان کتاب  به " مدرسه عراقی ها در تهران اشاره شده است  وهندیها هم مدرسه هندی را درجنب خیابان ظهیرالاسلام دارند  وهمچنین این کتاب وبه مدارس جدیدالتاسیس ایران در کشورهای دیگرجهان و در عصر رضا شاه اشاره میکند که در دوره مظغر لدین شاه تنها  4 مدرسه بودودر دوره رضا شاه زیاد شدند  وبعلاوه کتاب " پهلوی اول، از کودتا تا سقوط " هم در ص397 کتابش واز " مدرسه ایران وشوروی " تهران این عصر، یاد می کند وشورویها نیز نظیر امریکایی ها ویافرانسویها عمل کرده بودندوعلاوه ازشهر تهران ،در شهرتبریز ویابندر پهلوی نیزو برای اتباع خود مدرسه ودر عصر رضا شاه ساخته بودند  وبعلاوه کتاب عبدالله مستوفی که در مورد حوادث این عصرمطالب نوشته ودر ص 80 جلد سوم کتاب "شرح زندگی من " خودش از " مدرسه روسی تهران " یاد میکند

وهمچنین لازم به یادآوری است که از دوره قاجاریه ویاعصر مظفری تهران و چند مدرسه نیمه متوسطه تهران باقی مانده بودکه هنوز بدلیل بدهی مالی خودش جمع نشده بودند وبه عصر رضاخانی رسیده بودندویا چندمدرسه دولتی وابسته به وزارتخانه هابودند ونظیر "مدرسه حقوق" وابسته به وزارت عدلیه عصر قاجاریه بودویا " مدرسه علوم سیاسی " وابسته به وزارتخارجه بود ویا " مدرسه نظام " وابسته به وزارت جنگ  بود  ویا "مدرسه موسیقی " ومدرسه نقاشی کمال الملک "وابسته به وزارت فرهنگ بودکه قبلا جزو اجزاء دارالفنون بودند وبعدا نیمه مستقل گردیدند  وهمچنین مدرسه دارالفنون بود که با پول دربار قاجاریه اداره میشد وصرفا شاهزاده های قاجاریه را تربیت میکرد ویاافرادمورد نظر دربار را آموزش می داد وبعلاوه "مدرسه طبی  تهران " بود که قبلا جزو دارالفنون بود و بعدا مستقل شده بود وپرسنل حکیم ویا پرستاران "بیمارستان دولتی احمدیه  ویااحمد شاهی را در نزدیک میدان حسن آباد اداره میکردکه امروزه بیمارستان ابن سینا نامیده میشود ودر برخی از منابع تاریخی آنرا " مدرسه احمدیه تهران" نامیده اند وزمانی هم که سید ضیاءالدین کودتا کرد واداره بلدیه را بوجود آورد و" اداره صحیه وخیریه " مربوط به بیماران را در زیر نظر اداره بلدیه تهران قرار داد  وتا اواخر عصر رضا شاه چند بیمارستان عصر رضا شاه هم فاقد وزارت بهداری بود وتا اینکه برای اولین بارو در سال 1321ش بوجود آمد  ولذا ممکن است که مدرسه طبی تهران ودر اوایل این دوره تاریخی جزو بلدیه تهران بوده باشد که نخست مدرسه طبی  مزبورو ساختمانش در محل کاخ مسعودیه بهارستان بودکه رضا شاه آنرا از ورثه مسعود میرزا ظل السلطان برادر ناصرالدین شاه شاه خریده بود  وچونکه ساختمانهایشان کهنه بودولذابعداز سال1302ش ، مدرسه طبی تهران ویامدرسه حقوق تهران ویا پرسنل ادارات وزارت فرهنگ ومعارف به کاخ مسعودیه برده شد    که قبلادر دوره قاجاریه ، کارمندان وزارت فرهنگ  در طبقه دوم دارالفنون بودند  وبعد ادر دوره رضا شاه به محل کاخ مسعودیه بهارستان انتقال داده شدندو برخی از منابع تاریخی هم از "مدرسه بلدیه تهران " یاد می کند که وظیفه اش آموزش پرسنل بلدیه تهران بودویا در امور شهرداری رابعهده داشت وهمچنین در دوره رضا شاه "مدرسه دولتی  دیگری بود ویعنی مدرسه فلاحت کرج  بودکه وابسته به اداره کل فلاحت  ایران بودو درسال 1309ش واز" وزارت فواید عامه ایران " منفک گردید وقبلا مدرسه فلاحت ایران ودر دوره مظفرالدین شاه و درشهر کرج بودویادر محل قصر سلیمانیه کرج شکل گرفته بود که مدتی ریاست آن با مسیو واشر فرانسوی بود ودر دوره رضا شاه هم  وبا شکل گیری مزارع چغندر قنددر کرج ویاکارخانه چغندر قندکرج که توسط آلمانی ها در کرج ساخته شد ویابا شکل گیری موسسات تحقیقات کشاورزی کرج ویا باروندشکل گیری اداره کل فلاحت ایران در سال 1309ش بود که بصورت مدرسه دولتی کشاورزی کرج در آمده بودویا در دوره رضا شاه در آمده بود وبعدادر سال 1325ش نیز بصورت دانشکده کشاورزی کرج گردیدودر دانشگاه تهران ادغام گشت  ودیگری هم " مدرسه دولتی بیطاری " تهران  عصر رضا شاه می باشد ویادر سال    1304 ش می باشد که به نقل ص7265 کتاب "روزنامه خاطرات عین السلطنه "در این تاریخ 25 شاگرد شبانه روزی داشت وهمچنین ماهی سه هزار تومان بودجه داشت  و احتما لا نخست وابسته به ارتش بود که به نگهداری پزشگی ویابیطاری اسبها ودامهای ارتش بپردازد که از بیماریها نمیرند وبعدادر سال 1324ش هم وبصورت دانشکده دامپزشکی در آمدو،در دانشگاه تهران ادغام گشت  و دیگری نیز"مدرسه مهندسی وزارت راه" می باشد  که ابتدا در سال  1306 شمسی ،شکل گرفت ویادر زیر نظر وزارت فواید عامه واداره طرق آن بوجود آمد که دکتر حسابی ،رئیس این مدرسه دولتی  عصر رضا شاه بود ومدتی هم با شاگردان خود ودراین مدرسه مهندسی راه ،مشغول کشیدن راههای بندر بوشهر به بندر لنگه بودویامشغول کشیدن راههای شمشک به معدن گاجره وغیره بود  ودر سال  1315ش هم بصورت دانشکده فنی راه وساختمان دانشگاه تهران در آمد ودیگری هم "مدرسه دولتی نقاشی وصنایع مستظرفه تهران "بود که در سال 1297ش شکل گرفت و کلاس نقاشی دارالفنون که مدتی کمال الملک وبرادرش در تالار نقاشی دارالفنون عصر ناصری مشغول کار بود ندولی در این سال وتوسط حکیم الملک  ،همان کلاسهای نقاشی کمال الملک وبا کلاسهاسهای صنایع قدیمه ایران ادغام شدند  وبصورت مدرسه جدید " مدرسه صنایع مستظرفه در آمدند واز دارالفنون به ساختمان کاخ نگارستان محمد شاهی ودر بالای بهارستان انتقال یافت که قایم مقام صدر اعظم را در آن کاخ خفه کرده بودند  ولذادر سال 1303ش کمال الملک در آن مدرسه جدید رئیس شده بود ومدتی هم شاگرد می پذیرفت ولی چونکه مردم عادی تهران استقبال چندانی از هنر نقاشی نمی کردند ویاپول در نمی آورد  ولذا به نقل برخی از صفحات کتاب مهندس محسن فروغی ودر کتاب " ذکاءالملک فروغی " که ذکر میکند و این مدرسه را رها کرده وبه نیشابور می رود ویک زمین کشاورزی در آنجا میگیرد  واز این روبعد از مدتی از کار نقاشی ماهرانه خودش مشغول کار کشاورزی میشود وبعدادر همان شهر هم فوت مینمایدکه مقبره اش را درسال1314 ش فرهنگستان ساخت ومدرسه نقاشی وی رانیز مارکف روسی معمار بازسازی نمود  ومدتی هم بصورت ساختمان دانشسرای تهران در آمد وتا آنکه در سال 1337ش که ساختمان دانشسرایعالی تهران ودر ساختمان دانشکده ادبیات وعلوم دانشگاه تهران مستقر شده بودوبه اراضی واقع در بالای دروازه دولت تهران می رود که امروزه دانشگاه فرهنگیان شده است  ودو مدرسه دولتی دیگرهم ودر اوایل حکومت رضا شاه وجود داشت که  یکی مدرسه سیاسی وابسته به وزارتخارجه بود و در دوره مظفرالدین شاه بوجود آمده بود وتا عصر رضا شاه تداوم یافته بود وسفیر در حد کلاسهای متوسطه تربیت میکرد ویا برای کشورهای دیگر تربیت می کرد وابتدا ساختمانش در محل منزل مسکونی وساختمان اتابک بودویادر مابین خیابان لاله زار وجنوب فردوسی بود که مسجد امین السلطان اتابک هم در همان ناحیه فردوسی جنوبی واقع است  ودیگری هم" مدرسه حقوق"تهران میباشد که در سال 1297 ش شکل گرفت ویاتوسط نصرت الدوله وزیر عدلیه بوجود آمد ویا بوسیله مسیو پرنی و4 معلم دیگر فرانسوی اداره میشد که،قاضی ایرانی ویا پرسنل عدلیه تربیت بکند  وبعداهم در دوره رضا شاه ،این دو مدرسه حقوق ویامدرسه سیاسی ،باهمدیگر ادغام شدند  و علی اکبر دهخدا رئیس آن گردید ولی بعداوبا شکل گیری دانشگاه تهران این بار بصورت  دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران در آمد  ویادیگری "مدرسه موسیقی تهران "وهنر کده معماری مدرسه مروی " ویا" مدرسه نقاشی وصنایع مسظرفه ویا صنایع قدیمه " بودند که مدتی بصورت مدرسه های دولتی نیمه مستقل بودندویادر اوایل دولت رضا شاه شده بودند ولی در سال 1319ش بصورت " دانشکده هنرهای زیبا ومعماری دانشگاه تهران در آمدند  ودر دوره پهلوی دوم نیز دانشکده هنر های دراماتیک ویا هنرستان موسیقی وهنرستان هنر پیشگی  وهنرستان وزیری ومدرسه عالی رادیو وتلویزیون بوجود آمدند  وامروزه دههادانشگاه هنرشده اند ویادههادانشکده ویا آموزشگاه هنر ودر شهر تهران می باشند وهمچنین مدرسه طبی تهران بود که قبلا بخشی از کلاسهای دارالفنون بشمار میرفت که در ابتدا برخی از معلم های فرانسوی آن عصر ودرعلم طبابت ویا علم تشریح وجراحی وداروسازی دارالفنون تدریس می کردند ولی بعدادر دوره مظفر الدین شاه لقمان الدوله در تبریز طبیب وی می گردد ودر همان تبریز هم مدرسه لقمانیه را پایه ریزی میکند ولی بعداهمراه وی به تهران آمده  ومطبش هم در سرچشمه تهران بود ویا درکوچه میرزا موسی بود  وبعدها در دوره رضا شاه بیمارستان لقمان الدوله خیابان سعدی را بنیان می کند  ودر آن دوره هم وبهمرا ه برخی دیگر از طبیبان تهران ونظیر مشیرالحکماء  ویااعزاز الاطباء در دارالفنون درس پزشکی داده ودوروز در هفته هم شاگردانشان را ودر بیمارستان دولتی احمدیه ویا احمد شاهی تهران برده(ویا در بیمارستان کنونی ابن سینای حسن آباد) ویابیمارستان نظامی دروازه یوسف آباد وغیره آموزش بالینی می دادند وبعداهم مدرسه طبی تهران را ودر ساختمان کاخ مسعودیه پایه گذاری میکنند که ملیچاسکی وپاپاریان وغیره هم درس داوسازی آنرا می دادند ویابرخی زنان فرنگی نیز درس قابلگی آنرامی دادند وتا آنکه بعد از تاسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران ویاتالار تشریح آن  ، مدرسه طبی منحل شده و در سال 1314  ش در دنشگاه تهران ادغام میشوندویا بعد ازتاسیس دودانشکده داروسازی ویادانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران که در در دوسوی این دانشکده پزشکی بودودر سال 1319ش بوجود آمدند ولیکن این  نوع روال تدریس مدرسه طبی سابق در دانشکده های پزشکی بعدی ویاآموزش بالینی بیمارستانها ی وابسته اش تداوم یافت  وبعد از انقلاب نیز دانشکده های پزشکی واز بقیه دانشکده های شهرتهران تفکیک شدند وبصورت وزارت پزشکی وبهداشت مستقل از وزارت علوم در آمدندویا مستقل ازدانشکده های دیگر شهرتهران در آمدند وهمچنین "مدرسه دولتی تجارت "تهران است که در دوره مظفرالدین شاه بوجود آمده بود وبا دو نام  فعالیت میکرد ویکی نامش مدرسه تجارت بود ونام دیگرش مدرسه ثٍروت  بود و آن مدرسه هم در محل بازار عباس آباد تهران عصر مظفری واقع بود وبه شاگردانش آموزش دفتر داری ویاتجارت میداد  ولی  چونکه در دوره رضا شاه که علی اکبر داور وزیر وزارت تجارت وفواید عامه شاه شده بود ویا در سال 1307 ش داور این "مدرسه تجارت تهران" را هم  دوباره احیاء می کند که یک نوع مدرسه دولتی وابسته به وزارت تجارت ویااتاق بازرگانی تهران بود  و"مدرسه دولتی" بشمار می رفت وبه نقل کتاب " نظام قضا در دوره رضا شاه ،داور دکتر محمود افشار را رئیس  این مدرسه تجارت می گذارد  وامابعد از شکل گیری دانشکده حقوق دانشگاه تهران ، مدتی جزو این دانشکده حقوق می شود ولیکن در دهه 40ش و بصورت دانشکده علوم اداری وبازرگانی دانشگاه تهران در چهارراه گیشا در می آید  ودیگری هم " مدرسه دارایی تهران " می باشد   که در دوره رضا شاه بهمین عنوان ، نامیده میشود که وابسته به وزارت مالیه بود که پرسنل آنرا تربیت بکند  ولذاص 7196جلدهای 9و10 "خاطرات عین السلطنه"  ویاکتب دیگر، به این مدرسه دارایی تهران  و در عصر مزبور اشاره می کند  وبعدا قرار گردید که با ارتقاءپایه دانش خود ، به "دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران" ودر خیابان جلال آل احمد ویادیگردانشکده های اقتصاد دانشگاهها ی ایران تبدیل بشود وبعدا دانشکده های دیگر دانشگاه تهران هم بوجود آمدند ویا با رشد تخصص ها ودر سالهای بعد از دهه 40 ش بوجود آمدند که ضعیف ترین ش دانشکده عوم تربیتی وکتابداری این دانشگاه می باشد  که در تقاطع چهارراه گیشا قرار دارد وبا آنکه اساتیدشان ویا فارغ التحصیلانش ، مرتبا در 50 سال اخیر ،به طراحی محتوای سرفصلهای درسی مدارس ویادانشگاههاپرداخته اند ویابه طراحی رشته های درسی ویا تاسیس مدارس ودانشگاهها پرداخته اند ویابه کتابخانه ها وکتابداری علمی ویاچاپ کتاب علمی وشیوه آن پرداخته اند ولی خودشان کوچکترین شناختی از نیازهای درسی ایرانیان معاصرندارند ویانقش مدارس در ایران را نمی دانند ویا تاریخچه پیدایش آن را نمی دانندویاعلل شکل گیری آن مدارس ویادانشگاههاویارشته های علمی درخاک ایران رانمی دانند  ولذامهمترین مشکل آموزش وپرورش ایران هم در همین نکته نهفته است  که امروزه تکلیف 1971 مدرسه ویا دبیرستان تهران معاصر نامعلوم می باشد ؟ویا تکلیف 64 هنرستان موجود تهران نامعلوم است ؟ویا تکلیف 240 دانشگاه ویادانشکده تهران ویامجتمع آموزشی تهران چنین است ویا تکلیف چند صد کودکستان  تهران ویاچند صد آموزشگاه آزاد تهران وکلاسهای خصوصی تهران چنین است !!ویا سرنوشت دهها هزار مدرسه ایران ویادبیرستانهای 1250 شهر ایرانی ویا 66 هزار روستای ایرانی  چنین است ویا سرنوشت "سواد حرفه آموزی " ویا اشتغال جویی از طریق دروس مدارس  جدیدی چنین است ؟ یا در آموختن دروس کاربردی وبرای مشاغل اشخاص ناتوان هستند وبعد از این همه درس خواندن در مدارس ایرانی مزبور که به توصیه کارشناسانه آنها بوده است وهنوز از سواد مدرسه ای خودو در تعمیر منزل  خودویا درتعمیر ابزار کارخودناتوان بوده  ویادرتغییر یک شغل خود به شغل دیگرآتی خود عاجز هستند وچه برسد که با خواندن آن  نوع دروس ،اشتغال هم  بیابند ویا اشتغالزایی هم بکنند؟ که صرفا تلف کردن عمر ودر مدارس مزبور می باشدویا تلف کردن پول پدرانشان ودر راه دروس غیر کاربردی  است ویا درشغل یابی غیر مفید است ؟ ولذا کارکرد آموزش در مدارس متعد د معاصرما ونظیر کشورهای صنعتی جهان رعایت نمی شود ! ویانقش معلمان هر مدرسه ویا هنرستان ودر روند توسعه معلومات عمومی جامعه نامعلوم است !ویانقش پرسنل هردانشگاه ویاشاغلین این  نوع موسسات  ودر رفع نواقص آموزشی آن دوره تاریخی نامعلوم است ! وصرفا آنهابرای خود اشتغال زایی کرده اند! ویا در آن رشته حرفه ای ویاکاربردی کردن معلومات خودشان نامعلوم است ولذا نقش پرسنل هر مدرسه ویاهنرستان ودر میزان معلومات آن محله مشخص نیست؟ که دهها میلیون دانش آموزرا به آن مدرسه ها می کشانندوتااهدافی را در درس خوانی خود ، بیابند ویا درتکامل حرفه ای ایرانیان  معاصرعقب نیفتند ویا صرفا تباه کردن پول ویاانرژی خود ودر راه مدرسه رفتن نباشد.که مدرسه های خصوصی ویا نیمه خصوصی معاصرما به آن کارکرد های مفیدمدرسه سازی نمی اندیشند  وهرچندکه از دوران مظفرالدین شاه وتا کنون ،مدرسه خصوصی  همیشه وجود داشته ویا مکانیزم شکل گیری همان مدرسه ها  در ایران و با پول شهریه های مدارس بوده وآعانه دولت تنها ،"اعانه مقطعی" به آن مدارس داده است که شامل  اعانه جواز دادن دولتی به آن مدرسه مزبور ویاپرسنل آن بوده است! ویااعانه اجازه دادن جمع آوری کمکهای خیریه به مدرسه سازی آنها بوده است ویادر شهرهای مزبور بوده است ! ویا اجازه دولتی یکسان سازی دروس آن مدارس بوده است ویا یکسان سازی مقررات اداری آن مدارس  بوده است ویادر سطح همه شهر های ایران و با یکدیگر بوده است !ویا نقش  سیاستگذاری وزارت فرهنگ ومعارف ودر 160 سال اخیر وفقط همین  نوع سیاست گذاریهای کلی بوده است !ولی چونکه مسئولانه اندیشدن را یاد نداده است ولذانمی توانسته  است که بیش از این و در امور مدارس  مزبوردخالت کند ویا درآموزش دیدن مردم و از راه دروس آن مدارس ویا صرف پول برای بقای آن مدرسه ، نقش  دیگربازی بکند!  ویا نقش تامین هزینه های همه آموزش بینندگان راودرسرتاسرعمرآنان وبه عهده دولتی خود بگیرد؟ولی چونکه تاسیس مدرسه خصوصی ویانیمه خصوصی هم مسئولیت ملی می خواهد!! ویادر قبال ارباب رجوع خود را می طلبد ولی در مدارس خصوصی معاصرما این نوع مسئولیت ملی وجود نداردویادر قبال اخذ شهریه دیده نمیشودویا به فراموشی گذاشته شده  است ودر حالیکه در مدارس ملی دوره مظفری تهران حداقل وجود داشت ویا در36 مدرسه ملی وخصوصی آن  دوره بوده که هر کدام تنها یک تومان شهریه می دادند ولی امروزه به چند میلیون شهریه رسیده است ؟ویا فقط شهریه 4 الی 5سال آموزش را می دادند ولی امروزه به هزینه های  24 سال درس خواندن در مدارس ودانشگاه پیوسته اش افزایش یافته است ! ویا هزینه کودکستان هم به آن افزوده می شود ولی ارزش افزوده این همه هزینه کردنهاچیست ؟ ویادر بهبود شغل وحرفه آنها چیست نامعلوم است ؟ ویا در تغییر مشاغلی که به کساد شغلی دچار نشوند چیست ؟نامعلوم است ! ویا درمکانیزم دسترسی انها به مشاغل توام با زحمت کشی علمی ، چیست ؟نامعلوم است 1  ولذاداده وستاده ملی مدارس موجود ایران ما حسابداری نداردویاهزینه کردنهایش راندارد ودر حد همین مسایل است که درس خوانده باشیم ولی در جوامع دیگرجهان ، کارکرد مدارس خصوصی  معلوم می باشدوبا جامعه ما، تا حدودی تفاوت دارد ویا باانگیزه های ما از تاسیس یک رشته علمی  تفاوت داردویا از تاسیس یک مدرسه با جامعه ما ،متفاوت است که چرا فرضا 6 الی 7 مدرسه ویادبیرستان ویا دانشگاه موجودهر محله تهران نمی توانند ،که این "کارکرد مفید" ویامثمر را و به سکنه آن شهر بدهند نامعلوم است  ویاچرا حرفه آموزی بهینه سکنه آن محلات را بوجود نمی آورندوباباوجود 64 هنرستان موجوداین شهر ویا دانشگاههای صنعتی اش  رشد نمی کند ؟ویابه آنها ودر برخورد با معضلات شغلی خودشان راه حل فنی نمی دهند؟ ویاچرا کارکرد تفریحی آنانراو هزاران پرسنل دانشگاههای هنری این شهرو به آنها نمی دهند که متعدد شده اند ولی  برای دوا م مدرسه هنری خودآنان  ویاآموزشگاه  هنری ویادانشگاه هنری آنان پول کافی  به آنان می دهند ویااز سکنه همان محلات تهران ویافرزندانشان  می گیرند ولذاتفاوت کارکردی مدارس قدیم وجدید محلات تهران ودر 160 سال معاصرهمین هاست ویا در همین جنبه  هاست ،و درحالیکه تهران دردوره قاجاریه حدود 60 مدرسه جدید داشت ویا30 مدرسه هم درشهرهای بزرگ ایران ایجاد شده بود  ویاتهران دردوره رضاشاه نیز حدود105 الی 120 مدرسه ودبیرستان یافته بود وبعلاوه فرمانداران رضا شاه نیز حدود 180 مدرسه ودبیرستان در شهرهای بزرگ راه اندازی کرده بودند  ولی امروزه و بعد از گذشت 78 سال ازعصر حکومت رضا شاه در تهران ، این شهرو در 500 محله خود ویا درشهرکهای خود امروزه ، حدود 3500 مدرسه ویادبیرستان داردویاهنرستان وکودکستان ودانشگاه وآموزشگاه آزاد علمی  هنری دارد که توسعه علمی خوبی می باشد ولی کارکرد تولید تخصص آنان وبرای سکنه همان محلات تهران ،هنوزنا معلوم است

ودر هر حال ، شهرتهران ،وبغیر از مدارس دولتی خود درعصر رضا شاه که به شرح آنها پرداختم  ،ویا غیر از مدارس اقلیت های مذهبی که داشت ویامدارس ابتدایی دخترانه ویاپسرانه نوپای تهران که داشت وبعلاوه در اوایل حکومت رضا شاه،چند مدرسه متوسطه غیردولتی نیز از دوره قاجاریه به ارث برده بودکه 8 الی 9کلاسه بودند ونظیر مدرسه کمالیه تهران بود که در دوره مظفرالدین شاه ودر سال1319 قمری شکل گرفته بود وبعلاوه مکان جغرافیایی اش  هم در خانه متعلق به میرزا آقای عطار بود که در نزدیکی مسجد معیروبازارچه معیرالممالک بود بود ومرتضی خان کمالیه هم آنرا اداره می کرد وچونکه در سال1334قمری فوت میکند ولی نزدیکانش آنرا در دوره رضا شاه دوباره اداره می کردند  ودیگری  هم مدرسه سیروس تهران می باشدکه توسط نیرالسلطان ودر سال 1332 تاسیس شده بود  ودر دوره رضا شاه هم به اداره فرهنگ ومعارف اهدا شد که امروزه با عنوان دیگری در تهران دایرمی باشد  ودیگری  هم"مدرسه علمیه" است که به خیابان امین خلوت رفته بود ونیز دیگری "مدرسه شریعت تهران " بود  که در سال   1297ش ایجاد شده بودودر منابع تاریخی دوره رضا شاه در تهران دیده می شود ودیگری نیز "مدرسه سلطانی  تهران " میباشد  که مدتی فعال بود وبعدا جایش را به دانشسرای مقدماتی می دهد ونیز مدرسه یونس خان سنگلج است که بدلیل گرایشا ت قاجاری اش رضا خان کتیبه سر درب آنر ا میکند  واز مدارس دیگری هم که در دوره رضا شاه دایر گردید " مدرسه تدین  تهران " است که بوسیله تدین  ایجادشدکه وزیر فرهنگ رضا شاه بود ویادر سال 1306 تاسیس شد وهمچنین ص7644خاطرات عین السلطنه هم به آن مدرسه اشاره داردویامی نویسد که 6کلاسه است  ودیگری هم"مدرسه شاهپور تهران می باشد که به نقل ص279کتاب " هویت شهر" که در باره تهران است وعلی اصغر حکمت وزیر فرهنگ دیگر رضا شاه آنراو در سال 1316ش در تهران دایر می کند ویادرص 277 کتاب تاریخ روز نامه نگاری در ایران ذکر می شود که دبیرستان شاهپور در تجریش واقع بود  ودبیرستانهای  شاهپوررشت ویاشاهپوربابل وشیراز نیزاز وی الهام می گیرند ودیگری هم"دبیرستان هدف تهران"است که ص77 کتاب " شهناز پهلوی و به روایت اسنادساواک به این دبیرستان تهران ودر دوره رضا شاه اشاره میکند  وبعلاوه دبیرستان هدف در دوره بعدی پهلوی دوم ، به "مدرسه هدف شماره یک "ویا"شماره دو" تبدیل شده بود وبهمراه دبیرستانهای البرز ویاخوارزمی تهران (مجله یکان ریاضی )را منتشرمیکردند که در درسخوانی دانش آموزان ریاضی شهرستانها بسیار موثر بود  ونیزاین جانب ودر یک تحقیق میدانی از مدرسه دین پرور تهران ودرخیابان مجاهدین تهران( یعنی ژاله سابق )  ّبه من گفتند  که مدرسه مزبور قبلا مدرسه هدف بود ه وامروزه عنوانش عوض شده است  ودیگری هم "دبیرستان سعدی تهران "بود که ص 504 کتاب مسعودیها وبه روایت اسناد ساواک ویا درص  627 کتاب فروغی و درمورخ 22 خردادسال 1320 شمسی  به این دبیرستان تازه سازسعدی تهران اشاره دارد ویادر اواخر حکومت رضاشاه اشاره دارد ونیز درهمان ص وبه ساختمان دبیرستان تازه ساز و"مدرسه فردوسی تهران" ودر محله باغ فردوس تجریش اشاره دارد  ویادیگری هم مدرسه ای هست که اسماعیل مرآت  ویعنی وزیر فرهنگ  دیگررضا شاه می سازد ویا در محل مخروبه کاروانسراویا  حمام مشیرالسلطنه و در خیابان مولوی تهران می سازد که احتمالا امروزه مدرسه عفاف نامیده می شود  وبعلاوه مشیر فاطمی عصر وی میباشد که املاکی را در خیابان ژاله تهران  به دولت واگذار می کند که احتمالا مدرسه های شهید اندرز گو ویاشهید محلاتی  انتهای خیابان ایران ویاتقا طع ژاله از امور خیریه وی می باشد  وبعلاوه در دوره رضا شاه "مدرسه عظیمیه "هم در شهر ری ساخته می  شود ونیزص 116 کتاب "تاریخ روزنامه نگاری در ایران "، از "مدرسه دز آشیب شمیران "یاد میکند  وبعلاوه صفحات 222 و228 کتاب " اسنادی از احزاب سیاسی ایران " هم از " دبیرستان قلهک تهران " ودر این دوره تاریخی یاد می کند  وهمچنین ص 881جلد دوم "کتاب یادداشت های سیاسی ایران " نیزاز " مدرسه تابستانی شمیران" تهران یاد می کند  ویاص 200 جلد ششم تهران در قرن سیزدهم نیزاز "  کالج پیروز تهران " یاد می کندکه ممکن است منظورش کالج البرزبوده باشد  وبعلاوه ص 109 کتاب حزب توده به روایت اسناد ساواک  هم ویاص300 همان کتاب به "دو مدرسه" در دروازه دولاب تهران ویا"مدرسه پست وتلگراف  تهران "اشاره دارد که اسماعیل مرات در آن مدرسه درس خوانده بود  ونیزقرار بود که در حومه تهران هم سه مدرسه ساخته شود  ویاقائم مقام رفیع الملک و شوشتری خفیه نویس عصر رضا شاه هم که از در باریان عصر رضا شاه بودندو در خاطرات خود از برخی مدارس این دوره تاریخی ایران یاد می کنند

 

واز مسایل دیگر عصر رضا شاه  هم تاسیس کودکستانها در این دوره تاریخی می باشد  که اولین کودکستان را خانم برسابه ودر سال 1310 شمسی دایر میکند که در خیابان شاه آباد تهران  کوچه ممتازالدوله واقع بود ودیگری هم کودکستان شاهپور تهران است که در ص 370 کتاب "خاطرات وخطرات"مخبرالسلطنه به آن اشاره دارد  ویاص 66 کتاب " بهاییان در عصر پهلوی به " کودکستان پروانه تهران " اشاره دارد ویا ص228 کتاب "خاطرت سیاسی سید محمد شوشتری " به " کودکستان شاه رضا " اشاره دارد  ونیز ص 290 کتاب " زمانه وکارنامه سیاسی عباس میرزا فرمانفرماهم بّه" کودکستان ژاندارک " اشاره دارد  ویا ص 19 کتاب " پشت پرده تخت طاووس "  به " کودکستان کونل تهران " اشاره دارد ونیز کتاب " مدارس خارجی در ایران "هم به کودکستان امریکایی ها در تهران  اشاره کرده است .

واز مسایل آموزشی دیگر عصر رضا شاه هم مسئله تاسیس  دانشسراهادر ایران می باشد ویابرای تامین نیروی معلمین مدارس جدید ساز بود  وشروع کار تاسیس دانشسراهاهم به سال 1297 ش برمی گردد که در دارالمعلمین مرکزی تهران و در آن سال تصویب گشت که ریاست آن با ابوالحسن فروغی ( برادرمحمد علی فروغی ) بود ونیزبه نقل کتاب عبدالله مستوفی بعدا فرمانفرما زمینی را ودر خیابان فرهنگ  متصل به وحدت اسلامی به آنها می دهد که بعدا مدرسه معرفت  نامیده شده وسپس مدرسه 15بهمن گردید  ویکنوع الهام گیری از دارالمعلمین استانبول ویابغداد ومسکو ویاباکوبود ویادر تربیت معلمان با تجربه این کشورها بود ودایر کردن آنهاهم  جهت تدریس در مدارس نوپابود وبه دو بخش دارالمعلمین پسرانه ویادارالمعلمات دخترانه تقسیم می شد وهمچنین اساسنامه دانشسراهاهم در سال 1306 ش تصویب می گردد  وبعد از آن تاریخ ،دانشسراهای تبریز ویاهمدان واورمیه واهواز ومشهد تاسیس میشوند  که قرار بود در آن شهرها مدارس جدید تاسیس می شوندولذانیاز به معلم داشتندد ولذا می بایست که قبلا تامین نیروی انسانی می شدند ودانشسرایعالی تهران هم که در سال 1314 ش تصویب شدکه ابتدا ی شروع اش در دانشگاه تهران بود وسپس در سال 1337 ش به اراضی بالای دروازه دولت  تهران وخیابان مفتح تهران برده میشود  ویادر سال 1331 هم مدارس ویادانشسراهای عشایری فارس ویاکرمان وغیره تاسیس میگردند ویا در مراکز استانها وفرمانداریهای کل هم دانشسرهای مقدماتی دایر شده ویادانشسرای راهنمایی بوجود میآید وغیر از دانشسرایعالی تهران ، سه دانشسرایعالی دیگرهم درشهرهای یزد وزاهدان وحصارک کرج وقبل از انقلاب شکل می گیرند  وبعلاوه با تصویب قانون سپاه دانش که بعداز سال1342 ش  بود ندو،افراد دیپلمه شهرهاهم می توانستند که با گذراندن دوره های کوتاه نظامی  خود در پادگانها وبقیه دوره دوساله خدمت نظامی خود را وبیکی از مدارس دهات متعدد ایرا ن بروند وبقیه ایام سربازی خود را بصورت سرباز  معلمی عمل کرده ودرس در مدارس نوپای دهات بدهند وبعلاوه بعد از انقلاب نیز آموزش ضمن خدمت مدارس باز شدوبرمیزان وتعداد دبیران ومعلمان مدارس افزود ه گشت ویادردبیرستانهای ایران افزود وامروزه هم "دانشگاه فرهنگیان" استانها، جایگزین آنها شده است

وهمچنین بعد از رفتن رضا شاه از ایران ،مدارس ودبیرستانهای تهران وشهرهای بزرگ ایران تحول عمیقی یافتند  ولذابسرعت مدارس تهران زیاد شدند  ودلیلش هم آن بود که در فاصله سالهای 1320ش الی 1335 ش  جمعیت محلات تهران، بسرعت زیاد گردیدند  ومثلایک میلیون نفربر جمعیت 500000 نفری شهرتهران افزوده شد ویامحلات جدیدی در تهران پدید آمد که هر محله جدیدش ،احتیاج به مدرسه ویادبیرستان جدید داشت  ودر شهر های بزرگ  ایران نیز چنین بود  ویادر دوره رضا شا ه فرمانداران رضا شاه وبا تبعیت ازمدارس شهر تهران ،حدود 200  الی 220 مدرسه جدید ودر این شهرها ساخته بودند که فرضا عیسی صدیق که در وزارت معارف  ایران نفوذ داشت وبه فرمانداران استان گیلان یاد داد که با درآمد حاصل ازواردات وصادرات  گمرگ گیلان مدارسی نوپا ودرشهرهای فومن ولنگرودولاهیجان وبندر پهلوی آستارا بسازندویا دررشت چند مدرسه ساخته شد ویادر قاینات وبیرجند هم خانواده علم دو الی سه مدرسه ساختند  وبعلاوه در شهرهای قزوین وزنجان واراک وساوه وسمنان ودامغان وشاهرود هم چند مدرسه ودبیرستان پا گرفت ویادر شهرهای استان آذربایجان  25 مدرسه پا گرفت  ویا دراستان اصفهان 6 مدرسه پا گرفت ویادر استان خراسان هم9 مدرسه ودبیرستان پا گرفت ویا در استان خوزستان نیز7مدرسه بود  ویادر قم ودر سال 1314ش دبیرستان حکیم نظامی شکل گرفت وبعلاوه درشهرهای یزد وکرمان و زاهدان نیزچند مدرسه پا گرفتند وهمچنین در شهرهای بروجرد وخرم آباد وسنندج وگروس  وکرمانشاه وهمدا ن هم چند مدرسه ودبیرستان شکل گرفتند ویادر بوشهر وشیراز نیز چند مدرسه ساخته شدند وبقیه شهرها فاقد مدرسه بودند  ودر شهر تهران نیز حدود105 الی120 مدرسه ودبیرستان پاگرفته بود  ولی بعد از جنگ دوم جهانی که خاتمه یافت ، مدارس تهران، تحول اساسی یافتند وبه نقل ص 367 کتاب " موقعیت تجار وصاحبان صنایع در دوران پهلوی که مربوط به خانوده خسروشاهی است " دبستان نمونه تهران " که بر اساس اصل چهار ترومن در تهران پاگرفته بودو سر آغاز تحول مدارس بود  ونیز در سال 1323 ش ویابعداز خاتمه جنگ جهانی  هم نظامنامه ای برای تاسیس دبستان بوجود آمد ویا در همان سال ،مقرراتی و برای ساختمان دبیرستانها تصویب شد ویادر سال 1324ش قانون اجباری شدن آموزش همگانی تصویب گشت  ودر سال 1327ش  قانون اختصاص بودجه نفت به امور عام المنفعه تصویب شد که نظیر مصداق مدرسه سازی  برای عموم بود وبه شرط آنکه کارکردلازم را داشته ویاحتما عام المنفعه هم باشدویاتوجیه فنی واقتصادی ، داشته باشد وبا شرایط مزبور بود که زمینه جهش مدرسه سازی در ایران پدید آمدویا درمحلات تهران فراهم گشت  واز این رو مدارس تهران وشهرهای مختلف ایران رو به تزاید گذاشتند  وبه نقل کتاب  " پیشگامان رشد " برادران خیامی ویابنیانگذاران کارخانه ایران خودرو ویاکارخانه یخچالسازی آزمایش  وغیره موظف شدندکه برای ارتقاء دانش فنی کارخانه جات  خود ،چندین هنرستان ویامدرسه در مشهد ویاکرج وجاده دماوند تهران بسازند ویا خاطرات خانواده لاجوردیها درکاشان آنرا بیان می کندویاخاطرات حاج برخورداری در یزد وکرمان نیز چنین است که از در آمد برخی ازکارخانجات نساجی کاشان  ویایزد تعدادی مدارس در دهات کاشان ویا شهر کاشان وتهران ساخته میشود  ویا به ساختمان دانشگاهها ومدارس عالی این شهر ها کمک مالی میشود واز جمله به ساخت وساز خوابگاههای دانشگاه تهران است ویا ساخت وسازساختمان دانشکده نساجی امیر کبیر است ویا تجهیز آزمایشگاه وکتابخانه دبیرستان البرز تهران بود ویا به حاج طرخانی  که صاحب روغن نباتی قوبود آنرا گفتند ویاحاج علاءمیر محمد صادقی که صاحب امتیاز کارخانجات سیمان وگچ وغیره بود ویابه مهندس لر زاده اجازه داده شد که از در آمد های اضافی این نوع صنایع تحت مدیریت خود و حدود 45 مدرسه ودرشهر تهران وبرای طبقات مذهبی شهر ساخته بشود که نظیر  ساخت مجموعه مدرسه های کمال نارمک تهران  است وتوسط حاج طرخانی ساخته شدند ویا ساخت مدارس رفاه ویامدرسه علوی ومدارس جعفری ویاجعفری اسلامی  ودین پرور وغیره در تهران است و توسط حاج علاءمیر محمد صادقی ویاعالی نسب وحاج مهدوی وغیره ساخته شد ندواز این نوع می باشد  ویادر شهر کرمان ویاساری وشهرهای دیگرایران نیزچنین است و برخی از افراد خیرواز قبل در آمد صنایع خودساخت وساز این نوع از مدارس  را آغاز کردندویاتعمیر ونوسازی آنرا بعهده گرفتند وامروزه هم گاهی هم برخی از مدیران مدار س است ویابا مشارکت خودمعلمان وامهایی را از بانکها گرفته  اند وبه ساخت ویا اجاره  یک ساختمان مدرسه پرداخته اند ویا به کودکستان پرداخته اندولی این نوع روال هم در صورتی طبیعی خواهد بود که در آمد اقتصادی مطلوب را داشته باشند که نوسانات شدیداقتصادی ایران آنرا دچار خدشه نکند و بعلاوه در فاصله سال 1342 شالی 1347 هم حدود1700 مدرسه در ایران ساخته شد وبعلاوه قرار بود که بخاطر جشنهای 2500 ساله ایران که در سال 1346 ش بودساختمان 2500 مدرسه ویادبیرستان هم در شهرهای ایرانی شکل بگیرد و بعد از انقلاب نیز وبرای توسعه مدارس ایران وبه افرادمختلف اجازه خصوصی سازی ویا نیمه خصوصی سازی مدارس را دادندویاکسب در آمد از این راه را ،داده شد ولی هنوز کیفیت آموزشی این نوع ازمدارس خصوصی ایران هنوز بحث نشده است ؟ ودر همین راستاست که امروزه 3500 مدرسه ویادبیرستان وهنرستان در تهران معاصر شکل گرفته ویا زیاد شده است  ویا هنرستانهای تهران زیاد شده اند ویامدارس فنی حرفه ای ویاآموزشهای علمی _ کاربردی تهران زیاد شده ویاانواع سازمانها وادارات در تهران ودر این مورد تابلو زده اند که هنوز معلوم نیست که چقدر کاربردی می باشند ؟ وفقط تبعیت از عنوان تابلوی هنرستان صنعتی ایران وآلمانی دوره رضا شاه می کنندویااز بقایای عنوان تابلوهنرستان دختران یتیم آن روزگار است که بعدا در دوره پهلوی دوم جایش را به هنرستان راه آهن می دهدویا هنرستان اتریشی ها ودر خیابان ری ویاهنرستان محله هفت چنار تهران  دوره پهلوی دوم است  ویاهنرستان موسیقی ایران وهنرستان هنر پیشگی ویا هنرستان سروندی جنوب مسجد فخرالدوله  است ویا جنوب پیچ شمیران ویاهنرستان خیابان دماوندوغیره که دردر عهد پهلوی دوم بودند وامروزه 64 هنرستان شده اند ویاتعداد زیادی از مدارس آموزش فنی -حرفه ای هستندکه در شهر تهران معاصر میباشد .