ساده دلی . [ دَ / دِ دِ ] (حامص مرکب ) ساده دل بودن . ساده بودن . سلیم دلی . صاف صادقی . مقابل عیاری :
عجب از قیصرم آید که بدان ساده دلی است
کو، ز مسعود پراندیشه و غوغا نشود.
خامی و ساده دلی شیوه ٔ جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار.