دبیرستا نها ومدارس  شهر تهران،

و از دارالفنون ،تا عصر رضاشاه

(بخش اول)

از :دکتر محمد خالقی مقدم

متخصص مسایل آموزشی ودانشگاه

 

دارالفنون نقطه عطف مهمی در تاریخ ایرانیان است ،وگرچه افرادی که آشنایی عمیق به تاریخ سیاسی ایران ندارند ، پیدایش آنرا به امیر کبیر ربط میدهند ،  ولی باید گفت که هرچند، دارالفنون در عصر صدارت امیر کبیر در ایران پیدا شد  ، ولی محصول نبوغ وی نبود، زیرا قبل از وی نیز در شهرهای اروپا پیدا شده بود وبعلاوه حاج سیاح که به شهر های مختلف اروپا وروسیه مسافرت کرده است  ،و در شهر  های مختلف این  دیار به دارالفنونهای های مختلف شهرهای اروپا برخورد کرده است ولذادر صفحات مختلف کتابش ،به اسامی آنها اشاره میکند وبعلاوه بعداز مرگ امیر کبیر هم از بین نرفت وتا عصر کنونی ادامه یافت وبعلاوه منجر به پیدایش دبیرستانها ومدارسی شد که امروزه از الگوی درسی  ویاآموزشی دارالفنون الهام میگیرند  وهمچنین دارالفنون  ، اولین مدرسه جدید درتاریخ ایرانیان می باشد وقبل از آن تاریخ ، ایرانیان چنین مدلی از "مدرسه سازی " را نداشتند ویا" مدارس قدیمی ایرانیان " مدل دیگری از مفهوم "مدرسه ودرس دادن "بود وبعلاوه دارالفنون ، با تولد خود ، باعث تولد " وزارتخانه فرهنگ ومعارف واوقاف " هم در ایران شد که عمر 150-160ساله در ایران دارد وقبل از آن تاریخ ، اداره مدارس قدیمی ایرانیان چنین نهاد ویاوزارتخانه ودیوان اداری درایرا ن سابق را نیاز نداشت و...و...

آری دارالفنون تهران ،نقطه عطف تاریخ ایران می باشد  که باعث شدتا در مدت اندک ودر شهر تهران ودرسال 1323هجری ویا دراواخر عمر مظفر الدین شاه، حداقل 34 مدرسه ابتدایی جدید ویادو مدرسه متوسطه بوجود آِید  وهمچنین در شهر های بزرگ ایران نیزو در همان سال مزبور حدود 30 مدرسه ابتدایی شکل گرفت  وبعلاوه کنسولهای ایران ودر چند کشور خارج نیز چندین مدرسه ابتدایی وبرای فرزندان ایرانیان خارج از کشور ساختند که نطیرشهر های باکو ویاعشق آباد وبلاد قفقاز ویاپاریس می باشدوبعدانیز به شهر های دیگر خارج کشور کشیده شد که امروزه "معاونت بین المللی وزارت آموزش وپرورش کنونی" بقایای این  نوع مکانیزم اداری می باشد  ویابعد از گذشت 160 سال قمری از آن تاریخ تاسیس اش هم در تهران  ، امروزه منجر به پیدایش بیش از 2500 دبیرستان ومدرسه ابتدایی وهنرستان شده ویادر 500 محله جدیدشهر  تهران شده است که سبک زندگی ویادرس آموزی ویاحرفه آموزی سرتاسر سکنه تهران معاصر را متاثر کرده است وهمچنین منجر به پیدایش دهها هزار دبیرستان ویا مدرسه ،در 1250 شهر دیگر ایرانی ویا66هزار روستا شده است که بزرگترین وزارتخانه ایران را درگیر خود نموده است   ویابا اجباری شدن مدرسه رفتن ودر سُال 1324ش ویا باتصویب آن قانون ومد اجتماعی شدن درس آموزی همگانی و برای طبقات فقیر ویاغنی جامعه وبه روش جدیدآن  ، یک  نوع "اپیدمی عمومی" شده است  که در روند آموزشی ایرانیان قدیمی و160 سال قبلی تر وجود نداشت  وتنهاتاثیر فرهنگی پیدایش دارالفنون  در تاریخ معاصر ایرانیان ، می باشد ویاآموزش گیری همگانی را بصورت یک نیاز اولیه انسان ایرانی معاصر در آورده است  که در کسب حرفه برای آینده خود ویا در برخورد با دیگران ویا در برخورد با تعمیر منزل ویا ساخت وسازوسایل ویا دور انداختن همان وسایل وامکانات واشیاء اطراف خود ، به آموزشهای کتب درسی دبیرستانی خود نیاز وافر یافته است  وبدون تکیه به آنها نمی تواندکه از عهده مسایل مبتلا به خود بر آید وهر چند در مورد کمیت ویا "کیفیت آموزش یابی خوب ویا بد درسی خود ،ایرانیان معاصر " وازانواع کتب درسی خود، چون وچرا وجود داردکه این همه مدارس معاصر ایران ویامحتوای کاربردی بودن  آن همه دروس دبیرستانی ویاتداوم آن درسهادردرون دانشگاهها، بچه دلیل است ؟وچقدر حرفه آموزی به آنها یادداده است؟  ویا چراایرانیان معاصر وبا سطحی نگری کامل به این مسئله می نگرند ولذا گسترش این همه از مدارس زیاددر سطح ایران ، ویا گذر ایام زیادی از عمرشان ودر دورن مدرسه ها ویا دردانشگاهها ویادرمراکز آموزشی آزادتکمیلی  ،همگی میزان تاثیر گذاری دار الفنون را بر سبک زندگی ایرانیان معاصر ، نشان می دهد  وبهمین دلیل است که بعد از گذشت 160 سال واز تاریخ تاسیس دارالفنون در شهر تهران امروزه در 500 محله تهران  وحدود 1971 دبیرستان ویا مدرسه ابتدایی وجود داردویا حدود64 هنرستان درشهر تهران وجود دارد ویا 55 مرکزآموزشی ویا 240 دانشگاه ویا دانشکده ویامجتمع آموزشی در محلات مختلف تهران وجود دارد وبعلاوه مقدار معتنابهی از کودکستانها وآموزشگاههای آزاد تهران هم به آن مقداراضافه می شود  که تقریبا در هر محله تهران معاصر،حدود 6الی 7 فضای آموزشی و برای هرمحله تهران  وجود دارد ویا مشغول تاثیر گذاری آموزشی بر سکنه آن محله است .

 واین امر زمانی آغاز گشت که در سال 1266 قمری ،ودرجنب میدان ارگ تهران، میرزا رضا خان مهندس  ، نقشه مدرسه دارالفنون را کشید واستاد محمد تقی معمار نیز واز روی نقشه مزبور ،ساختمان مدرسه مزبور راساخت ویادر طی دوسال تکمیل نمود ونیزدر سال 1268 ق  وتنها چند روز قبل از قتل خودامیر کبیر مدرسه دارالفنون افتتاح شد وکارش را آغاز کرد ودر دوره رضا شاه هم که دارالفنون و از درون ارگ سلطنتی بیرون آمده بود ودیواره های قلعه ارگ قاجاریه ودر خیابان ناصر خسرو فرومی پاشید وساختمان  قدیمی دارالفنون هم کهنه شده بود ،و دوباره در عصر رضا شاه وبوسیله مهندس مارکف روسی ویادیگر مهندسان ایرانی باز سازی دوباره میشود وامروزه هم تشکیلات  مدرسه آن منحل شده است ویا به نقطه دیگرتهران رفته است ویا امروزه ساختمان  دارالفنون موزه تاریخی میشود وباید افزود که( دار الفنون و با صیغه جمع فنون ونه یک فن خاص ویعنی خانه آموزشی همه فنون مختلف بود)  که در آغاز کارش همه فنون علمی ودر ساختمان مزبور جمع بود وبعدا از همدیگر جدا شدند وبعلاوه دفتر های اداری اولیه وزارت فرهنگ ومعارف کنونی نیز تنها در ساختمان مزبور مستقر بود وبعدا در دوره رضا شاه واز درون ساختمان آ ن مدرسه بیرون آمده وبه نقاط اداری دیگر شهرتهران رفت که در مقاله دیگرم به آن مسئله اشاره کرده ام  وبعد از دوره ناصرالدین شاه هم چندین فن آمیخته بهم ودر درون ساختمان دار الفنون به "مدرسه های تخصصی مستقل" وجدااز همدیگر تبدیل شدند که شامل شکل گیری مدرسه های حقوق بودویامدرسه علوم سیاسی ویامدرسه طب ویامدرسه نظامی ویامدرسه نقاشی وصنایع مستظرفه بود ویامدرسه تجارت بودکه در اروپا آنرا "کالج "می نامیدندکه "پدیده ای کمتر از مفهوم دانشکده" می باشد و در فاصله میان عصر ناصر الدین شاه وتاعصر رضا شاه واز دل ودرون مدرسه دارالفنون بیرون آمدند ومدرسه های مستقلی شدند ودر عصر رضا شاه هم دوباره ،در درون دانشکده های مختلف دانشگاه تهران ،باز ادغام شدند

وبعلاوه طرح اولیه مدرسه دارالفنون هم ترکیبی از مدارس ودبیر ستانهای نوین ایران ومدارس دینی سنتی سابق میباشد  واین  ترکیب دوگانه هم درشکل ساختمانی آن مدرسه دیده می شود  که نقشه ساختمانی اش ،نظیر مدرسه های دینی سابق ایران ودر عصر صفویه وغیره می باشد که شبیه نقشه "مدرسه جده اصفهان" ویانظیر "مدرسه ملاعبدالله اصفهان" است که دارای حجره های درسی  وحیاط حوضدار ویا درخت دار می باشد ولی تفاوتی که با مدارس دینی سابق دارد آنست که شبستانهای چهارگانه نمازگزاری آن حذف شده اند وبجای شبستانهای مزبور، دو مدخل ورودی ویاخروجی داردویابه حجره های درسی دو طبقه آن دارندواز طریق راهروهای پشتی آن کلاسهای حجره گونه است که درب کلاسها از پشت بازمی شوند ولی در مدارس دینی سابق ایران ، درب حجره ها واز محوطه خودحیاط  باز میشدویابهر حجره باز می شود ولی درساختمان دارالفنون ،درب رو به حیاطش ،تنها نظیر پنجره های مدارس جدیدایران می باشند  وامکان رفت وآمد به درون کلاسها وحجره های درسی ،تنها از راهرو پشتی آنهاست (ونه ازطریق محوطه حیاط مدرسه) ودر ثانی معلمین اش هم فرق داشت ومثلا برای تدریس دروس ریاضی ویا معدن ویا علم شیمی ویا جغرافیا ویا علوم نظامی ویاعلوم زبان انگلیسی وزبان فرانسه وروسی ،اغلب از معلمین اروپایی استخدام شده بودند که شامل معلمین اتریشی ویافرانسوی وانگلیسی وغیره بودند وتنهابرای دروس زبان فارسی ویاعربی  وغیره معلمین ایرانی استخدام شده بودندکه در مدارس دینی سابق ایرانیان ، معلمین اش فقط جماعت ایرانی بودند وعلوم جدید نیز در آنها تدریس نمی شد وبعلاوه صرفا برای تربیت طلاب بود  وبعلاوه روستاییان ویابازاریان ونظامیان وغیره ایران  نیزودرایام سابق ایران و مطالب حرفه های خاص خود رافقط و فقط از راه آموزشهای شفاهی از همدیگریاد می گرفتند ویابدون مدرسه رفتن ودارالفنون رفتن یاد میگرفتند  ولی این نوع مکانیزم یادگیری وبعداز تاسیس دارالفنون ،در جامعه ایران، دگرگون شده است ولذاآموزش حرفه ای ویا حرفه ها ویاآموزش مهارتها ، تنها وتنهااز راه کتب درسی مکتوب است ویابامدرسه رفتن امکان پذیر میشودویاباخواندن دروس تخصصی  میسر می گردد ولذادارالفنون ،نماد تاریخی این نوع "تحول یادگیری جدید ایرانیان "بشمار می رود  که بدون مدرسه رفتن ،مهارت اندوزی هم ممکن نیست ولذا برای آموزش دروس جدیدهم در آن مکان ،که معلمانی خاص در ایران نداشت واز اروپا دعوت شدند ومثلا مسیو ریشار خان معلم زبان فرانسه بود  ویامسیو وویلیه معلم علم معدن بود ویامسیو لمر معلم موزیک  نظامی بود ودکتر آلبو معلم طب فرنگی بود ویامادروس خان معلم زبان روسی  ومسیو تیلر معلم زبان انگلیسی بودویا مسیو تانتان در علم ریاضی وهلمر در علم شیمی بودویامسیو کورس ومسیو مرل  ویا مسیو اوانس خان مترجم بود و یا مسیو فلمر که معلم علم توپخانه بود ویامسیو وت که معلم علم پیاده نظام وغیره بودو در ابتدا درخود مدرسه دارالفنون درس میدادند ولی بعدا که مدرسه نظام ومدرسه قزاقخانه از دارالفنون جدا شدندو در مدرسه نظامی عصر قاجار درس می دادند ودر دوره رضا شاه هم به سطح دانشکده افسری ویادانشگاه جنگ ارتقاء یافت .

وبعلاوه باید افزود که پیدایش دارالفنون ودر عصر قاجاریه  وعصر حکومت ناصر الدین شاه ،و نظیر پیدایش نظامیه و در عصر نظام الملک می باشد که نخست وزیرش ویاملکشاه سلجوقی آنرا ساختند که وقتی نظام الملک صدر اعظم وبا پول ملکشاه سلجوقی  ودر چندین شهر بزرگ ایران چندین نظامیه ساخت ویابرای تربیت خطیب دولتی بوجود آوردویابرای تربیت قاضی دولتی  ویابرای تربیت مستوفی دولتی تاسیس کرد  وبعدا حکام سلجوقی شهرهای دیگرایران هم و از وی تبعیت کردند ودراغلب شهر های مختلف ایران وبا پول دولتی خودیک مدرسه دینی وبرای آن شهرساختند وتاسیس دارالفنون نیزدر دوره قاجاریه چنین بود و با پول دولتی  خودناصر الدین شاه وبرای تربیت طبقات عادی جامعه ایران طراحی نشده بود وبلکه در ابتداتنها یک "مدرسه دولتی" تمام عیار بشمار میرفت وتنهابرای آموزش علمی وآموزش اداری خودشاهزادگان قاجاربود ویابرای ماموران دولتی بالا رتبه بود که با دربار رابطه داشتند وبرای اداره بهینه  شهر هایی که به آن سمت گمارده شده بودندو به دانستن علوم جدیدی  نیاز داشتند که آموزشهای جدید دارالفنون  این نوع مکانیزم اداری را برایشان داشت که چنین مهارتهایی را برایشان فراهم میآورد  ولی خوبی دیگری که دارالفنون داشت ویابرای طبقات اجتماعی دیگرایران که داشت  آن بود که در میان طبقات دیگر اجتماعی ایران ، رسمها را دگرگون کردویاباعث شد که  با پول خودشان واین نوع یادگیریهای جدید رابجویند، ویا در مدارس دیگر ویابا هزینه های کمتر"مد اجتماعی" بکنند ولذا بسرعت مدارس طبقات دیگر اجتماعی تهران نیزپا گرفت ویابا الگو گیری ازمدرسه دارالفنون زیاد شدند  واز این رو وتنها ده سال وبعدازقتل ناصرالدین شاه و تعداد مدارس جدید تهران زیاد شدند و به حدود 36 واحد مدرسه جدیدافزایش یافت ویانشاء کاری اجتماعی شد ویابه نقل مردم شناسان "سرایت فرهنگی "ودرشهر تهران یافته بود ونظیر دوره سلجوقیان گردیده بودکه مدارس شهرهازیاد بشودویابا تبعیت ازعملکرد ناصرالدین شاه وصدر اعظمش امیر کبیرو در تاسی به دارالفنون  وبقیه افراد متنفذ دربار قاجارباشد که چندین مدرسه جدیدرا ساختندویا در دوره وی تاسیس کردند  وبعد از قتل ناصرالدین شاه هم که در سال 1313قمری واقع شد ولی تاسیس مدارس جدیدایران رواج یافته بود ویابا الگو گیری ازخود دارالفنون ودرشهر تهران افزایش یافته بود وبهمین دلیل ص    216 کتاب مرات الوقایع مظفری بیان می کند که تنها در سال 1315 قمری ،متنفذین مختلف تهران ومجوز 10 مدرسه جدید را از مظفرالدین شاه گرفته اند ویادر سالهای بعد نیز تعدادآنها زیاد ترمیشود واز این رو ،ده سال بعد از قتل ناصرالدین شاه حدود 34مدرسه جدید ابتدایی ویادو مدرسه متوسطه در تهران اضافه گردیده بودند ویا درسال 1323ق واواخر سلطنت مظفرالدین شاه رسیده بود واز متنفذین دیگر درباری قاجاریه یاد گرفته بودند که به تبعیت از دارالفنون پرداختندویابه تاسیس مدرسه های جدیدو در دوره خود ناصرالدین شاه پرداختندومثلا یکی از ،بانی"های مدرسه مادرشاه "مادر ناصرالدین شاه بود  وچراکه مادر شاه ودر جنوب مدرسه دارالفنون آنرا ساخت ویابرای عقب نماندن دختران شاهزاده های قاجاریه واز پسران قاجاریه ،که در دارالفنون درس میخواندندآنرا ساخت ویااین بار، مدرسه دخترانه را براه می اندازد که به مدرسه درب اندرونی مادر شاه معروف بود وامروزه هم در تقاطع خیابان ناصر خسرو می باشد وبه مسجد مادرشاه تبدیل شده است ویا"سومی مدرسه مشیریه"تهران بود که در سال 1289 ق ودرعصر وزارت میرزا حسین خان سپهسالار راه افتادویابا تبعیت از  دارالفنون تاسیس شد که برای تدریس زبانهای خارجی وبویژه زبان فرانسه بود وبهمین منظور تاسیس شد ولذاص697 کتاب آلماثر والاثار اعتمادالسلطنه به آن مدرسه جدید تهران اشاره دارد ویادیگری هم" مدرسه آقا رضاخان اقبال السلطنه " میباشد که از رجال درباری قاجار بود ودر جنب عمارت عالی خودو در " محله عودلاجان تهران، مدرسه ابتدایی دیگری را ساخت ویابرای آموزش بچه یتیمها وفقراء تهران می سازدویابا پول خودش می سازد که ص118 کتاب الماثروالاثار  به آن مدرسه جدید تهران اشاره دارد ونیز ص 121 همان کتاب به " مدرسه سعدیه تهران" اشاره دارد که آنرا حاجی قنبرعلی خان مافی ودر محله یهودیان تهران وپشت خیابان سیروس تهران ساخته بود  ویا درصفحات 121 و687 کتاب مزبور نیز به " مدرسه جدید کاظمه" اشاره شده است که میرزا کاظم مستوفی ساخت که اصطبل دار مبارکه دربارقاجاریه بود وبه تبعیت از دارالفنون آنرا ساخت ویابرای آموزش ابتدایی ،در خیابان ری تهران ساخته بود  ودیگری هم" مدرسه فرخ خان امین الدوله " می باشد که از رجال درباری قاجاریه بود که در ص 687 کتاب الماثر به آن مدرسه اشاره شده است وبعدا در دوره رضاشاه به وزارت معارف اهداء گردید که بعدا به هنرستان آیت الله بهبهانی تبدیل گشت  ویا دیگری هم"مدرسه شاهزاده خانم " می باشد که به نقل ص121 کتاب الماثر والاثار ، والده عبدالحسین میرزانصرت الدوله قاجاربود وبرای آموزش  دختران اشراف ،تاسیس کرده بودودیگری هم"مدرسه نظامی ناصری" می باشد که قبلا جزودارالفنون بود وبعدا در دوره خود ناصرالدین شاه واز این مدرسه مستقل گشته وبه ریاست کامران میرزا( نایب السلطنه و فرزندش بود) وبنام "مدرسه ناصری "ملقب میگردد که ّبه آموزش تخصصی نظامیان قاجار بپردازد ویاآموزش آنها نیز با فنون ودروس جدید باشدویا بامعلمین اروپایی پیاده نظام وتوپخانه وغیره باشدوبعد از کامران میرزانیز ریاست آن مدرسه نظام وبه سردار فیروزکوهی داده میشود وبه نقل ص 1160 کتاب " مرات البلدان " سردار فیروز کوهی نیز دهاتی در منطقه خودش داشت که از در آمد موقوفاتی آنهابهره مندبود ،و دو مدرسه دخترانه ویاپسرانه فیروزکوهی را ساخت ویابرای  آموزش بچه های بی بضاعت تهران ساخت که امروزه ساختمان جدید ساز مدرسه فیروزکوهی تهران هم ودر ناحیه بالای خیابان شیخ هادی تهران قرار دارد ویانرسیده به خیابان جمهوری اسلامی معاصر می باشد وبعدا مدرسه نظامی قدیمی قاجار را به نماینگان مجلس می دهند  وکامران میرزاهم ، مدرسه نظامی جدید ش راو در اراضی باغات جدید خود ویادر "محله امیریه تهران" میسازد  که در دوره رضا شاه، هم به دانشکده افسری تبدیل می شود ونیزلازم به یادآوری است که "مدرسه نظام ناصری" وبا نام "مدرسه همایونی "هم نامیده میگشت  ودیگری هم "مدرسه قزاقخانه " بود که بعد از تاسیس قزاقخانه در تهران ضروری شدکه ناصر الدین شاه و در سفر به روسیه ،تحت تاثیر آموزش آنها قرار گرفته بود  ولذا برای آموزش جدید قزاقان نظامی خود ویاحافظان امنیت رژیم قاجار ، ودرشهر تهران این نوع مدرسه قزاقخانه را می سازدکه پرسنل قزاقخانه ها ویابریگاد قزاق را در استانهای مختلف ایران، تربیت نظامی بکند که بعدا رضا خان قزاق وآنرا ّبا نام " قشون پهلوی " تغییر نام می دهد ودیگری هم" "مدرسه مروی "است  که در محل "بازار چه مروی "است ویادرآن سوی دیگر خیابان ناصر خسرو قراردارد که مدرسه مروی مزبور راهم که حاج محمد حسین  مروزی فخرالدوله ساخته بود وقبلا صرفا طلبه نشین بود وبعدا به مدرسه جدید مروی تبدیل گشت وخاندان مروی هم ازایل قاجاریه های شهر مروبودند ویاازخویشاوندان آقا محمد خان قاجار بودند که همگام با وی ودر شهر تهران ساکن شدند وص 203 کتاب الماثر ویاکتاب رجال ایران مهدی بامداد وغیره هم به این مدرسه مروی شهرتهران  اشاره کرده ویادر دوره قاجاریه اشاره دارد  ودیگری هم" مدرسه موسیقی " می باشد که قبلا مسیو لومر بوجود آوردکه برای دارالفنون استخدام شده بود  وبرای موزیک قشون ، آن فن را آموزش می داد  و11 نفر نیز فارغ التحصیل ودر این طریق داده بود  وبعدامدرسه مزبورهم مستقل گردید  ونیزهمان مدرسه موسیقی ،قبلا در جنب دارالفنون بود ودر دوره رضا شاه زمین آنرا به اداره پست وتلگراف جنب اش می دهند وخودش به ناحیه دیگرتهران می رود . ویا دیگری"مدرسه نقاشی تهران "است که کمال الملک وبرادرش  ودیگران در تالار نقاشی دارالفنون استخدام شده بودند ویادر کارگاه نقاشی آن مدرسه کار می کردند  ولی در اواخر دوره قاجاریه ،از دارالفنون مستقل می گردد وبه نام "مدرسه نقاشی وصنایع مستظرفه" میشود ویابا " مدرسه موسیقی دوره رضاشاه " ترکیب  شده وبعدا در سال 1319 ش هم باهم دیگر ادغام شده وپایه دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را می سازند  وبعد از انقلاب  نیز تنوع آن در شهر تهران بیشتر می گردد وبه حدود 10 دانشگاه هنر ویا یادانشکده سوره ویا صدا وسیماتبددیل شده ویا به 49 موزه هنری تهران تبدیل شده ویابه تعدادزیادی از فرهنگسرای جدید تهران تبدیل میگردد ویابه آموزشگاهای آزاد هنری  تهران تبدیل شده اند که قشر وسیعی از سکنه شهرتهران راجذب کرده ودراین مجموعه های هنری مشغول آموزش دادن هستندویامشغول نمایش صوتی ویاتصویری ویاتجسمی پخته ویا ناپخته خودمی باشند  واز کانونهای دیگر آموزشی شهرتهران می باشند واز مدارس دیگر عصر ناصری تهران هم، "مدرسه میرزا صالح تهران" می باشد که بقایایش در خیابان پامنار بود که اولین چاپخانه را به ایران آورد ولی امروزه آثاری ندارد واما در ص 313 "کتاب الماثر" به این مدرسه میرزا صالح تهران اشاره شده است ویادیگری "مدرسه معیر الممالک " واز رجال عصر قاجاری میباشد ومثلادر ص 117 وغیره کتاب مزبور به آ ن مدرسه اشاره شده است ویا "مدرسه ابوالحسن ایلچی " می باشد که در ص684 کتاب سه جلدی آلماثر والاثار به این مدرسه قاجاری تهران اشاره شده است ودر این نوع از مدرسه ها هم علاوه از آموزش زبان فارسی وعربی ویاآموزش قرآن ، وبه روش دارالفنون آموزش پایه ای ریاضی هم رواج داشت ویاآموزش حساب وهندسه و یاجغرافیا ویا علم الاشیا  رواج داشت که بعدادر دوره تکمیلی دبیرستان به کتابهای تخصصی فیزیک تبدیل شدویابه دروس شیمی تخصصی ویادرس زیست شناسی ویاهیئت ونجوم ویاعلم دیفرانسیل تبدیل میشود ویادر دورس دانشگاهی بالاترو به علوم تخصص تر شیمی تجزیه تبدیل می شود ویابه علم شیمی آلی ویا به علم شیمی نفتی وپتروشیمی وشیمی کاربردی تخصصی وغیره تقسیم می شوند  ویا علم نقشه کشی ویادر س نقاشی مدرسه ابتدایی دوره قاجاریه بود که درآموزش دادن مدارس ابتدایی دوره قاجاریه گنجانیده شده بود و  در سالهای بالاترتحصیلی خودش ،به رشته های تخصصی نقاشی دانشگاهی تبددیل میشودویابه رشته عکاسی وگرافیک دانشگاهی تبدیل  میشود که از دوره دورس دارالفنون آغاز شده بود و   وبقیه مدارس تهران عصرناصری هم واز نوع مدارس سنتی ویامدارس دینی بشمار می روند که شاهان قبلی قاجارآنهارا ساخته بودند  ویا نخست وزیران قاجاروحکام متنفذقبلی قاجارو در شهر تهران  آنهارا ساخته بودند ویابه تبعیت فرهنگی از شاهان قدیمی ایران ساخته بودندویانظیر دولتهای صفویه ویادولت ایلخانی ویاسلجوقی  ساخته بودند که صرفا مدارس دینی باشد ویابرای آموزش طلبه های دینی ساخته بودند  وهمچنین از املاک خود، موقوفاتی راو برای هزینه ساخت وسازآن نوع مدارسی دینی دایر کرده ویاهزینه های طلبه های آن  نوع مدارس دینی راتامین می کردند ولی در ساخت وساز مدارس جدید تهران ویا درتامین هزینه های آنها ،قبلااین نوع موقوفات وجود نداشت  وهزینه های آنها صرفا از نوع شهریه های ماهانه بود که می بایست دانش آموزان مدارس جدیدبدهند،ویا خودشان بپردازند ویاهزینه ساختمانهای آنها واز محل موقوفات دایمی نبود  وبلکه گاهی ساختمانش از محل "هدیه های مقطعی "برخی از رجال فرهنگ دوست بود  که گاهی بعد از مرگ رجل مزبورهم تمام میشد ویا باخراب شدن ساختمان قدیمی اش ،دیگر تداوم تاریخی  نداشت ویا عمر آن مدرسه جدید هم پایان می یافت وبه تعطیلی کشیده می شدوباید افزود که از سی وشش مدرسه جدیدتر سال1323 ق ویادر عصر مظفری هم،دو مدرسه آن از نوع دولتی بودند که از محل در آمدهای املاک خالصه قاجاریه تامین هزینه می شدند ولی34 مدرسه دیگر دوره تاریخی مزبور ، از نوع مدارس ملی ویا ملیه وملتی بودند که شهریه اش بعهده اولیاء دانش آموزان بود ویاساختمانهایش هم وبا پول نفت ساخته نشده بودند وبلکه گاهی خانه های خشت وگلی برخی ازرجال تهران بود که منزل اضافی ترداشتند  وبرای امور خیریه دانش آموزان ساختمان آن منزل دوم خود را به مدرسه جدید تهران اختصاص داده بودند  ولذابعد از مرگ آ ن خیر فرهنگ دوست  هم ،دیگر تداوم مدرسه مزبورنیز به چالش کشیده میشد ویاخانواده اش به چالش با آن کشیده میشدوبهمین دلیل ،در سال 1323 ق این نوع مدارس جدید و36 گانه تهران ،با بحران روبرو شده ویا هزینه هایش با بحران روبرومی شود ولذادر معرض تعطیلی قرار میگیرند وحتی به نقل برخی از صفحات  "کتاب مرآت الوقایع مظفری " عین الدوله حاکم تهران هم و در دوره مظفر الدین شاه  ویابدلیل فقدان بودجه دولتی دربارش ،این بار بودجه مدرسه دولتی دارالفنون را هم قطع میکند واز این رو به نقل ص 722 کتاب مرات الوقایع مظفری که می نویسد :از آن وقتی که عین الدوله روی کار آمده است ومواجب را قطع کرده ،و بکلی "بازار علم "در طهران کساد شده  واز جمله مخارج مدرسه دارالفنون را مقطوع ساخته واز این جهت کار مدرسه بکلی از هم پاشیده  و400شاگرد مدرسه دارالفنون ،در ماه شعبان ، به 30 نفر رسیده است وچیزی بر نیاید که درش بسته شود واگر شاهزاده عین الدوله ،یکسال دیگرهم بر سر کار باشد اسم " کتاب وعلم "بکلی از نظر ها محو می شود( ص722)  واما مدارس قدیمی  ویادینی تهران که موقوفات پایداری داشتندو چنین وضعی را نداشتند که تعداد آنها در شهر تهران وبه دههامدرسه سنتی می رسید ومثلااملاک زیادی از دهات ایران، موقوفه آنها بود  وفرضا ، مدرسه میرزا حسین خان سپهسالار بودکه ساخته صدر اعظم ناصرالدین شاه می باشد وصفحات 117 و211 و275 و459 همان کتاب الماثر والاثار اعتمادالسلطنه  ،به این مدرسه دینی عصر قاجاریه اشاره میکند ویامنابع دیگر تاریخی نشان می دهد که سپهسالار ،دهات ویااملاک زیادی راو درشهر هیدج ویادردهات ابهر واطراف سلطانیه وغیره وبرای تامین هزینه های آن مدرسه موقوفه کرده بود  ویادیگری مدرسه سپهسالار قدیم ویا مدرسه میرزا محمدخان سپهسالار می باشد که صفحات 301 و117 و211 و275 کتاب الماثرنیز به آن مدرسه قاجاری اشاره میکند که صدر اعظم دیگرشاه قاجار،آنرا در شهر تهران ساخته بود ویاموقوفات زیاد ی به آن مدرسه وقف کرده بود ویا دیگری  هم "مدرسه میرزا شفیع صدر اعظم" فتحعلیشاه است که مدرسه سنتی بود وص 222 کتا ب الماثر نیز به این مدرسه تهران ودر عصر قاجاریه اشاره میکند ویا دیگری هم مدرسه آ صفیه تهران است که آصف میرزاو وزیر دیگر فتحعلیشاه آنرامیسازد ویادر تهران ساخته بودومثلا صفحات 117 و684 کتاب الماثر ، به آن مدرسه اشاره داردویا مدرسه دیگرهم مدرسه شیخ العراقین تهران میباشد که امیر کبیر وی را وصی اموال خود قرار داده بود وبعد از قتل امیر کبیرهم وبه نقل منابع تاریخی وی قانونا در آمداملاک امیر کبیررا می گیردوصرف ساخت آن مدرسه میکند واز جمله درآمد سه کاروانسری متصل بهمدیگر امیر کبیر را در بازار تهران ،صرف ساخت وساز مسجد شیخ العراقین میکندویاصرف مدرسه دینی جنب آن کاروانسرای امیر کبیر میکند ویادر نزدیکی کاروانسراها ها ومغازه های تجاری آن قرار داشت و در منابع تاریخی ایران ودر عمل شدن به این وصیت امیر کبیر اشاره گشته است و  ویادیگری مدرسه مروی ناصر خسرو می باشد که مغازه های زیادی ودر بازارچه مروی  تهران ، وقف آن مدرسه بود وبعلاوه مدرسه های  صنیعیه ویامدرسه نیاکی ویامدرسه دانکی حاجی سید جعفر لاریجانی  ویامدرسه محمودیه ویامدرسه سید نصرالدین خیابان خیام کنونی تهران ویامدرسه فخریه  ویامدرسه شیخ هادی در خیابان شیخ هادی تهران ویامدرسه دینی آقا رضا ویامدرسه حاجی ابوالفتح بازار تهران ویا مدرسه دارالشفای تهران ویامدرسه امامزاده زید بازار و غیره هم از این نوع مدارس سنتی تهران می باشند که هر کدامشان موقوفات  دایمی داشتند ونظیر مدارس جدید تهران نبودندویابا بحران هزینه خود روبرونبودند  که وزارتخانه تازه تاسیس  " وزارت فرهنگ ومعارف واوقاف  " جنبه مالی آنرا چنین طراحی کرده بود و بعد از ناصرالدین شاه هم وبه نحوه هزینه های هر دو دسته مدارس جدید ویامدارس سنتی تهران ، وزارتخانه معارف واوقاف عمل میکند وسابقه این نوع وزارتخانه فرهنگ ومعارف واوقاف هم در دولت های قدیمی ایران حدود 160 سال است وتنها در عهد ناصری شکل گرفت ویابعنوان یکی از 9 وزارتخانه قاجاریه پیدا شد وتا سال 1342 ش هم یک  نوع وزارتخانه واحد باقی ماند واز سال 1342ش به بعدبودکه به چند وزارتخانه متعدد تقسیم گشت ویاپنج وشش وزیر جداگانه یافتند  وبعلاوه با خصوصی سازی مدارس ویادانشگاههای ایران هم، بحران تامین هزینه های موسسات آموزشی مزبور زیاد تر شده است  وبویژ ه با تاسیس مدارس متوسطه عصر پهلوی که مکمل درسی مدارس ابتدایی عصر قاجاریه می باشند ویادانشگاههای خصوصی ونیمه خصوصی بعد از انقلاب  که مکمل درسی مدارس متوسطه عصر پهلوی شده اند وبهمدیگر زنجیر وار وصل گردیده اند  واز این راه آینده نگری مالی مراکز آموزشی  ویادبیرستانهای  تهران ویاایران رامخدوش کرده اند ویا با نامعلومی روبرو ساخته اند !  ودر حالی که امروزه مردم ایران وبه آموزش دیدن در این مکانهاعادت  فرهنگی کرده اند ویادر این نوع از مراکز جدید آموزشی خو گرفته اند ویادر 160 ساله اخیرایران ، عادت فرهنگی غلط ویا صحیح یافته اند !؟ که بنیانگذاری دارالفنون درکشور ایران آنرا ببار آورده است ویاپایه گذاری حرفه های مردم شهرهاراوبر اساس درس آنها نهاده است ویابر اساس آموزشهای جدید آن  نهاداجتماعی نهاده است،ولی امروزه جواب مناسبی به این سوال  ندارد؟واز این رو مردم ایران  معاصر را دچار یک نوع دوگانگی رفتاری می نماید .!  ومثلا وجود 2500 الی 3000 مدرسه ویادبیرستان وهنرستان در تهران ویا وجودمراکز دانشگاهی متعدد ویا باپرسنل وسیع اش  ویاباهزینه های زیادش در شهر تهران  ، معضلی است  که این عادت فرهنگی 160 ساله ببار آورده است ولی تعمق در آن نمی شود؟  ودر حالی که ازدیاد آنها ودر شهر تهران وغیره صرفا به حرفه آموزی دقیق منجر نشده ویابه پول در آورعقلانی  تبدیل  نشده اند وصرفا احساسی با آن  مسئله اجتماعی ، برخورد میشود !.

 ودر هر حال بعد از گذشت دوسال از ساخت وساز ساختمان دارالفنون وافتتاح رسمی آن در سال 1268ق ویابعد از گذشت چند دهه از عمر تاسیس دارالفنون  ، ناصرالدین شاه وموسس آ ن نهادآموزشی جدید ایران و در سال1313ق به قتل می رسدوسرنوشتی نظیر موسس نظامیه ایران می یابد  ولی دارالفنون همچنان وهمگام با وی نمی میرد وبلکه نظایرش را روبه زیاد کردن می گذارد وبهمین دلیل ویا یکی ودوسال بعداز مرگ وی ویادر سال 1315 ق وحدود 10 مدرسه جدید دیگردر تهران پدید می آید ویادر تبعیت فرهنگی از دارالفنون درشهر تهران  تاسیس می شود که به نقل ص 216 کتاب مرات الوقایع مظفری که در این باره ودر مورد وقایع سال 1315ق  می نویسد : قریب هفت وهشت ماه می باشد که در تهران ، بنای مدارس به طرز اروپ بر پا شده وقریب ده مدرسه بنیان شده ومخارجش رااول، به شراکت جمع کرده اند واز آن پس ، از هر شاگرد در ماه، یک تومان می گیرند وبعضی ازاسامی این نوع مدارس از این قرار است : مدرسه"ابتداییه" و"مدرسه خیریه" و مدرسه رشدیه ومدرسه مظفریه ومدرسه شرف ومدرسه علمیه ومدرسه احیائیه وغیره ودر این مدارس ،از علوم ایرانی وخط وعربی وخارجه وریاضی وصنایع بحث می شود ومدرسه شرف را گویند بانی ملت است ودویست شاگرد دارد وپول از کسی گرفته نمیشود ونیز مجلسی برای انجمن معارف واز دانشوران قرار داده اند ونیز کتابخانه ملی قرار داده اند ونیز مطبعه به شراکت هزار نفر ، وهر یک ، ده تومان ،خیال دارند،که بنیاد نمایند که طبع کتابش آسان باشد ( ص216)        

ویادر سالهای 1316 و1317ق وتا سال 1324 قمری نیز مدارس دیگری هم درعصر دولت مظفرالدین شاه دایر گشتند وبه مدارس جدید عصرناصری اضافه شد ندکه از آنها نام بردم  واز جمله "مدرسه فرهنگ "در سال 1317ق می باشدکه در محله دروازه قزوین تهران دایر شد ( همان ماخذ ص 494) ویا " مدرسه هدایت تهران" ودر سال 1317ق ودر محله دروازه قزوین تهران می باشد ( همان ماخذ ص531)ویا" مدرسه خرد تهران" ودر سال 1317ق ودرهمان محله دروازه قزوین تهران است وتوسط مصباح السلطنه افتتاح شد ( همان ماخذ وص459) ویا " مدرسه اسلام " وتوسط آقا سید محمد طباطبائی ودر سال 1317ق ودر محله سنگلج تهران  می باشدکه افتتاح شدودر خانه میرزا حسین خان مستوفی کاشانی بود( همان ماخذ وص 458) ویا " مدرسه ملتی تهران " ودر سال 1317ق است وتوسط اسکندر خان که برادر ملکم خان نظام الدوله بود ودر " سرتخت محله تهران" افتتاح شد ( همان ماخذو ص462)ویا " مدرسه سادات تهرانی " ودر سال 1316ق ودر محله سرچشمه تهران می باشد که افتتاح شد(همان ماخذو ص370) ونیزکتاب مزبور ودر ص 371 ذکر میکند که در مدرسه مزبور مقدمات وادبیات وهندسه وحساب وصنعت قالی بافی ویاخیاطی طرح می شود  واز بچه های فقیری که سادات باشند پولی اخذ نمی شود  ویادر سال 1316ق از " مدرسه قدسیه تهران " یاد می شود که در " محله سر چشمه تهران " واقع بود ومیرزا سید حسن خان حکیم نظام الحکما تاسیس اش کرده بود  وعلی النقد صدنفر شاگرد پذیرفته بود  ودر این مدرسه هم  علوم ابتدایی ومقدمات وریاضی بحث میگردد ( همان ماخذو ص 377) ویا در فاصله سالهای 1320 الی 1323ق از تاسیس " مدرسه ملی همت تهران" یاد می کندکه در "محله حسن آباد تهران " تاسیس شد ( همان ماخذ وص 875) و یا در ص 472کتابش ودر سال 1317 ق از تاسیس "مدرسه وزارت خارجه تهران "یاد می کند که آنرا "مدرسه علوم سیاسی " هم می گفتند ودر عصر مظفر الدین شاه دایر شده بودودر فاصله خیابان فردوسی جنوبی تهران وخیابان لاله زارواقع بود وقرار بود که برای کشورهای خارجه ،در این مدرسه تهران ، سفیر ویادیپلومات تربیت بشودویادر حد تحصیلی دیپلم تربیت بشود  ویامنابع دیگر تاریخی  هم به این مدرسه علوم سیاسی تهران اشاره دارند  وهمچنین اینجانب نیز تحقیق مستقلی ودر باره این مدرسه سیاسی دوره قاجاردارم ویا چهار تحقیق دیگرهم ودر مورد مدارس عصر قاجار ویامدرسه فلاحت ومدرسه دارالفنون این عصر دارم که ازجمله 70 تحقیقم می باشد که درمورد مدارس قدیمی ویاجدید ایران ویا دانشگاهایش می باشند و در طی 40 سال اخیر انجام داده ام وبعلاوه کتاب ملک المورخین ویا وقایع المرات مظفری که در دوجلد نوشته شده ویادر مورد وقایع عصر مظفری ایران نگاشته شده است  ودر مورد وقایع سال 1317 قمری  ودر ص 429 کتابش از "تاسیس مدرسه کمالیه تهران "ذکر می نماید ویادر " محله معیری تهران " یاد می کند  ویا در ذکر وقایع سال 1323 قمری هم وا ز تاسیس " مدرسه فیلسوف تهران " ودر "محله امزاده سید اسماعیل بازار تهران" یاد میکند  که فیلسوف الاطباءآنرا تاسیس کرده بود و وی طبیب در بار ناصری ومظفرالدین شاه بود وپسرش نیز لقمان الملک ودر دوره رضا شاه، بیمارستان لقمان الملک تهران را تاسیس نموده بود (ص 761 همان کتاب )  ویا در صفحات 443 و444 کتابش  ودر ذکر وقایع سال 1317قمری هم ذکر میکند و از تاسیس دومدرسه " مختاریه " ویا "مدرسه تربیت " تهران یاد میکند که چندان دوام نیاوردند ویا در ذکر وقایع سال 1322قمری هم از تاسیس " مدرسه مدبریه تهران" یاد می کند  که فرزندان میرزا ابراهیم خان مدبرالدوله رشتی آنرا تاسیس کردند که که در دایره عثمانی وزارت خارجه ایران کار میکرد واز ثلث اموال آن مرحوم نیزاین مدرسه تهران را ساختند که در ص 737کتاب مزبور ّبه آن  مسئله اشاره دارد   بعلاوه در ص 299 کتابش و در مورد وقایع سال 1316ق و به "مدرسه ملی مظفری تهران" اشاره دارد که در محله بازار تهران قرار داشت وتا دویست نفر شاگرد واز هفت سالگی وتا دوازده سالگی پذیرفته بود  ویاشاگردانش ماهانه یک تومان می دادندوبخاطر روز افتتاحش که روز تولد مظفرالدینشاه بود آنرا " مدرسه مظفری " نامگذاری کرده بودند ونیز در ص 760 کتاب دوجلدی اش ، از "مدرسه تمدن تهران " ودر فاصله وقایع 1320 الی 1323ق یاد می کند ویادر مورد وقایع سال 1324ق ودر صفحات 1064 و1072کتابش از " مدرسه اقدسیه تهران "و شرح احوال شاگردانش یاد می کند ویا در ص 1016 کتابش واز " مدرسه اقبال تهران" یاد می کند که تبعه روسی تهران وبرای آموزش فرزندانشان ودر سال 1324 قمری ،ودر شهر تهران تاسیس کرده بودند  ویا در ذکر وقایع سال 1323 ق ودر ص 792 وص1088 از" مدرسه آلیانس تهران "  وحوادث آن یاد می کند که 6 سال قبل و در محله یهودیان  تهران تاسیس شده بود وبعلاوه300شاگرد و10 معلم داشت  ونیززبان فارسی ویاعربی وفرانسه وعبری وعلوم جدید در آن مدرسه تدریس میشد که " انجمن آلیانس فرانسه " که افرادپولداری بودند وآنرا برای یهودیان تهران ساخته ویابرای هم دین های خود ، در ایران ساخته بودند وبعدا فرانسویها 6 مدرسه دیگر هم و در تهران ساختندویا در دوره رضا شاه ،مدرسه فرانکوپرسان ومدرسه ژاندارک وسن ژوزرف وسن لویی وغیره ازآنها بود ودر ذکر مدارس تهران عصر رضا شاه به آنها اشاره خواهم کرد وبعلاوه کتاب مزبور ودر ذکر حوادث سال 1317قمری  واز " مدرسه رشدیه تهران"یادمیکند ویادر ص 472کتابش  یاد می کندونیز در همان سال ودر " محله سرجنبک تهران" واز " مدرسه سعادت تهران "یاد می کند که بوسیله مترجم الدوله اداره می شد ودر ص 476کتابش یاد می کند  ونیز در همان سال1317ق واز" مدرسه افتتاحیه تهران"یاد میکند که تا 50 شاگرد قبول میکرد وعلاوه از دروس معمولی  ، دستگاه قالی بافی هم داشت ویادر طی دوسال آموزش می داد  وبعلاوه در صفحات 373 و471 و472 و476 کتابش واز " مدرسه ادب " تهران یاد میکندکه در محله چاله میدان تهران قرار داشت ودر یکی از عمارت های فتحعلی خان صاحب دیوان قاجاری ،مدرسه را دایر کرده بودند  ودر سالهای 1316و1317 وغیره فعالیت مینمود وهمچنین میرزا شکرالله خان مترجم الدوله ومیرزا یحیی دولت آبادی  (وِیامولف کتابهای "حیات یحیی "هم )در آن مدرسه ادب تهران و باهمدیگر ابتدا" همکاری میکردند ولی بعدا اختلاف یافتند ودر آن مدرسه جدید عصر قاجاری هم علاوه از دروس ابتدایی زبان فارسی ویاعربی ویاصنایع واز دروس جوراب بافی ویاپیراهن بافی وصحافی  وزرگری  وقالی بافی هم تدریس می شد که در مدارس قدیمی وسنتی ایران رواج نداشتند ولذا مدرسه ادب  تهران وباشیوه های  دروس خاص خودش ،زبانزد عام وخاص شده بود  وبعلاوه میرزا یحیی دولت آبادی ومعلم این مدرسه تهران نیز ودر کتاب چند جلدی "حیات یحیی " خودش ، به اسامی برخی ازاین مدارس جدید تهران اشاره میکند ویا دراین دوره تاریخی قاجاریه  اشاره دارد که ماخذ دیگر تحقیقات اخیرم  میباشد  ولی به مطالب آن کتب وبدلیل عدم اطاله مطلبم ، اشاره نمی کنم  ویا به منابع دیگر تاریخی عصر مشروطیت اشاره نمی کنم که از برخی خصوصیات مدارس تهران  عصرمزبور نام برده اند  واز جمله کتاب ده جلدی " خاطرات عین السلطنه " می باشد ویا کتاب"وقایع اتفاقیه ویا کتاب " دیده ها وشنیده " هاست  که به مدارس جدید عصر احمد شاهی و یامحمد علیشاهی قاجار اشاره دارند وهمچنین کتاب "مرات الوقایع مظفری" ودر ص 359 کتابش از " مدرسه دانش " محله پاچنار تهران یاد می کند که دو مرتبه تحصیلی در آن مدرسه داشت ویا طراحی شده بود ک یکی " مرتبه ابتدایی " ودیگری "مرتبه علمی " باشد ومخارج  مدرسه از شاگرد ها اخذ میشد  ودیگری هم" مدرسه رفعت تهران" ودر سال 1317 ق بود که میرزا رفیع خان مشارالسلطنه آنرا دایر کرده بود ودر ص 515 کتاب مزبور به ذکر آن پرداخته است  وبعلاوه "مدرسه اکابر تهران" ودر سال1316 ق می باشد که در خیابان علاءالدوله ویا فردوسی کنونی قرار داشت  وشاگردهای کمتر از سن 25 سال در آن مدرسه پذیرفته نمی شدند ونیزدر مدرسه مزبور هم دروس مقدماتی عربیه ویاادبیه ویاریاضی والسنه خارجی تدریس میشدند ونیزص 336 کتاب مزبورهم به آن مدرسه اشاره دارد  ویا "مدرسه خیریه" ویا ایتام تهران می باشد که در سال 1315 ق ودر "محله حسن آباد تهران" دایر شد  ومیرزا کریم خان سردار معظم فیروزکوهی  آنرادایر کرده بود  ودرسهایش ،علاوه ازدروس فارسی ویاتاریخ وجغرافیا وحساب وصنایع واز قبیل مشق ارسی دوزی ویاپارچه بافی وقالی بافی وغیره بودند که به بچه ها آموزانده میشدند  وهمچنین باید افزود که میرزا کریم خان  مزبور ،وزیر قور خانه ومدیر مدرسه نظامی مظفرالدین شاه ودر سال 1316 ق بود  ودیگری هم"مدرسه ثروت می باشد که بعدا عنوانش را به "مدرسه تجارت " تغییر نام دادند  زیرا در آن مدرسه تجارت تهران  هم علاوه ازتدریس دورس ابتدایی ،دروس دفتر داری وتجارت نیز تدریس میشد واز این رو ص 760 و905 همان کتاب به مسئله مزبور اشاره دارد ونیز "مدرسه رشدیه تهران " ودر دوره مزبور می باشدکه ص 137 و138 همان کتاب مزبور به آن مسئله اشاره است ویادر مورد فلسفه وجودی اش  هم می نویسد  که امین الدوله صدر اعظم شاه ودر ایام پیشکاری  خود در آذربایجان وبا میرزا حسن رشدیه آشنا میشود وبعلاوه در سال1315ق ،امین الدوله مزبور وبا همکاری میرزا حسن رشدیه، این  نوع مدرسه را درشهرتهران ودر جنب عمارت خودش می سازد ویابا همکاری شاه دایر می نماید که میرزا حسن رشدیه مزبور نیزنحوه تدریس این نوع مدارس را وبه روشی مخصوص در اسلامبول یاد گرفته بود وخود آنها هم از اروپا اخذ کرده بودند وبعلاوه امین الدوله وبرای ساخت وساز این مدرسه ده هزار تومان داد که دوهزار تومان آنرا شاه داده بود  ونیز50 شاگرد داشت  که 25 نفر آنان مجانی ودر مدرسه مزبور درس می خواندند وبعلاوه25 نفر دیگر هم ماهانه پانزده هزارو به مدرسه مزبور پول میدادند وبعلاوه به نقل ص15 همان کتاب، مدرسه کر ولالها ودر اروپا واز قرن 15 شکل گرفته بود وامروزه نیزبنام مدرسه کودکان استثنایی آموزش وپرورش  ایران نامیده شده  ،ویابقایای این نوع سیستم عصر مظفری می باشد وهمچنین "مدرسه احیاییه تهران "می باشد که در ص 216کتاب مزبور، به آن مدرسه اشاره شده است وبعلاوه " مدرسه علمیه " تهران می باشد که کاملتر بود وبه نقل ص 250 همان کتاب ،مکانش در میدان توپخانه تهران بودویادراول خیابان لاله زار قرار داشت  وبعلاوه دفتر " انجمن معارف تهران   " هم ودر محل این مدرسه تشکیل جلسه میداد که یکنوع هیات امنای مدارس ملی ویاشهریه ای دوره قاجار بودند  که با کمک وزیر علوم ومعارف دربار هماهنگی درسی ویاامتحانی وشهریه ا ی داشتند مدارس عصر قاجار رابا همکاری یکدیگر تنظیم مینمودند  وهمچنین " مدرسه صنعتی تهران " ودر سال 1316 قمری می باشد ودر دوره مظفرالدین شاه است که درشهر تهران پایه گذاری شده بود واساس هنرستانهای کنونی  تهران معاصرمی باشد که امروزه 64 واحد هنرستان تهران را بوجود آورده ویااساس هنرستانهای دیگر شهرهای ایران می باشد  ، وبه چگونگی این مدرسه صنعتی عصر مظفری تهران اشاره می شود، زیرا به نقل ص 304 کتاب مزبور،عللش به بلاد روسیه برمی گردد ویااساس اقتباس مدرسه فلاحت کرج هم و در دوره مظفری وبر اساس مستندات این نوع کتاب  مرات الوقایع، به بلاد روسیه بر می گردد وچرا که ص 304 کتاب مزبور شرح می دهد که :در سال 1316قمری ،میرزا رضا خان ارفع الدوله امیر تومان ، وزیر مختار روسیه بود  ومبلغی از خود ویا ازسایر اجزای سفارتخانه خود  وبه اسم اعانه  وبرای انجمن معارف تهران می فرستد ونیز به مسلمانان ایرانی در خاک روسیه هم اعلانیه ای نوشته    وبه طبع رسانیده که برای ایجاد "مدرسه صنعتی در خاک طهران " امداد بنمایند ویادر"بانک  روسیه " گذاشته وفرعش را هر ساله به طهران بفرستند( ص 304 همان ماخذ )  ولی کتاب دیگر عصر احمد شاه قاجارطور دیگر مینویسد وآنرا آلمانی می داند که متن کتاب " دیده ها وشنیده ها " میباشد ودر صفحات  186 و187و188 کتابش به مدرسه   صنعتی  ایران وآ لمان  ودروس واساتید آلمانی آن مدرسه تهران اشاره دارد که در دوره احمدشاه بود ویا باآغاز جنگ جهانی  در شهرتهران وبرای همکاری با ملت ایران بوجود آمدویادرطی این جنگ  جهانی اول دایر کرده بودند که احتمالا مکان اولیه آن هنرستان هم در خیابان سی تیر قرار داشت وبعدا مهندسان آلمانی ودر دوره رضا شاه که زیادتر شده بودند وامثال این نوع هنرستانهارا زیادترکردند واما باوقوع جنگ جهانی دوم وبااشغال شهر تهران وتوسط آمریکایی ها، مجبور شدند که ازخاک ایران بروند وبعدا با آمدن لکوموتیوهای آمریکایی به راه آهن ایران ویاباتاسیس هنرستان راه آهن تهران وغیره مکانیزم هنرستانهای ایران هم عوض میشود وامروزه که اداره 64 هنرستان تهران که زیر نظر آموزش وپرورش می باشد ولی اداره 20 هنرستان ویژه اش درشهر  تهران ودرزیر نظرسایر وزارتخانه ها قرار دارد  وبعلاوه هنرستان موسیقی تهران هم است که در عصر احمد شاه بوجود آمد وقبلادر ساختمان شمالی دارالفنون آغاز بکار کرده بود وبعدادر سال 1308 ش ودر کوی  سنگلج تهران وبه یک خانه استجاری منتقل می شود  وبعدانیزبه خیابان پهلوی وروبروی کاخ مرمر انتقال می یابد وآنگاه مراحل خاص خودش را طی میکند واز مدارس دیگر عصر قاجار هم"مدرسه حقوق تهران "است ویادر عصر احمدشاه می باشدکه نصرت الدوله وزیر عدلیه ودر سال1297ش وبا کمک مسیو پرنی و4معلم دیگر فرانسوی  آنرادایر می کند تا پرسنل وزارت عدلیه را تربیت بکندویا "مدرسه تربیت نسوان " ویا "دبیرستان دارایی تهران " است که صفحات 7196 و7644 روزنامه خاطرات عین السلطنه ویادر جلد 9 و10 کتابش به آنها اشاره دارند ویا در 7405کتابش و به "مدرسه های یونس خان سنگلج "ویابه"مدرسه قاجاریه" اشاره دارد که بعدا مدرسه قاجاریه وبنام "مدرسه پهلوی "ودر دوره رضا شاه تغییرنام میدهدوبعلاوه عبدالله مستوفی هم در دوره احمدشاه ودر جلدهای مختلف کتاب "شرح زندگانی من" وبه شرح برخی از مدارس تهرانی عصر مظفری می پردازد ویادر صفحات 80 133 کتابش به "مدرسه روسی تهران" و"مدرسه حقوق تهران" اشاره دارد که در اواخر عصر قاجاریه دایر شده بودند ونیزمدرسه حقوق برای وزارت عدلیه نیرو تربیت می کرد وبعلاوه  درسال 1298 شمسی ودردوره احمد شاه "مدرسه دارالمعلمین مرکزی تهران " دایر می گردد که پایه گذاردانشسراهای بعدی ایران است وابوالحسن فروغی  هم آنرا اداره می نمود که برادر محمد علی فروغی بود ومکان اولیه اش نیزدر خیابان فرهنگ تهران قرار داشت که زمین اش را فرمانفرما داده بودوبعدا بنام دبیرستان معرفت نامیده شد وامروزه هم بنام دبیرستان 15 بهمن می باشد ونیز " مدرسه محسنیه " است که محسن سلیمان میرزا واز نمایندگان مجلس آنرا در تهران تاسیس نموده بود ویا " مدرسه سیروس تهران " است که توسط نیر السلطان ودر سال 1332 قمری تاسیس شد وبعلاوه "مدرسه شریعت تهران " است که در سال 1297ش در تهران ایجاد شدواسناد تاریخی دیگر هم نشان می دهد که مدارس جدیدتهران ودر عصر قاجاریه همینها بودند که آنهارا بر شمردم وتعداد زیادی از آنها تنهادر عصر مظفری بوجود آمده بودند و بعلاوه برخی نیز در دوره ناصری پدیدار گشته بودند ولی در دوره محمد علی شاه  واحمد شاه میزانشان اندک بود وبدلیل  وقوع درگیریهای مشروطیت بودویادر دوره احمد شاه هم ، بدلیل وقوع جنگ جهانی اول بود ویابدلیل تهی بودن خزانه  قاجار، بود که تنها چند مدرسه جدید در زمان آنها شکل گرفته بود وبعلاوه برخی از مدارس عصر مظفری هم در این دوره تعطیل شدند ویا تغییر نام داده بودندویاتغییر مدیریت داده بودند که اغلب از نوع مدارس ملی ویااز نوع ابتدایی بودند ومدرسه متوسطه آن عصرهم بسیار اندک بود واز این رو تنها 42 نفر از فارغ التحصیلان دارالفنون نیز وبرای ادامه تحصیل به خارج رفته بودند  وبهمین دلیل ، مکانیزم مدرسه های تهران ودرابتدای عصر رضا شاه کاملاآشفته بود ونیز بدلیل، مکانیزمش ،بعد از سال1305 شمسی  چگونی اشان عوض گردید که اغلب مدارس ورشکسته ویافاقد بودجه شده بودند و حدودا به شصت مدرسه ابتدایی 4الی 5 کلاسه می رسیدند وهمچنین مدارس متوسطه قبلی نیز بسیار اندک بودند وبعلاوه در شهرهای بزرگ ایران هم و برخی از حکام قاجاریه این نوع شهرها  وبا تبعیت از مدارس عصر مظفری  تهران عمل کردند وحدود 30 مدرسه ملی ابتدایی  در آن شهرها ساختند ویاکمی بیشتردایر کردندکه اغلب در شهر های تبریز بودویادرشهراصفهان واراک  ورشت  وسنندج  وشوشتر وکرمانشاه  ویاهمدان واسترآباد  وزنجان  وبروجرد  وقزوین ویایزدوبارفروش ( بابل شَمال ) وخراسان بود وبقیه شهرهای ایران هنوز ،مدرسه جدید ودر دوره قاجاریه نداشتند وتنها بعد از عصر رضاشاه بود که در این شهرها رواج یافت  وبعلاوه در کشورهای خارجی هم تنها 4 سفارتخانه ایران بود که به دایر کردن  مدرسه ایرانی  پرداخته بود واما در دوره رضا شاه، تعداد این مدارس در خارج ایران هم زیادتر شدند ولذا"کتاب مدارس ایرانی در خارج عصر پهلوی اول" نیز به اسامی برخی از آنها اشاره کرده است 

 

       بعلاوه  لازم به ذکر است که "وزارت فرهنگ ومعارف واوقاف " ایران ، وهمزمان با تولد دارالفنون در ایران بوجود آمد ولی در دولتهای سابق ایران چنین وزارتخانه ای ویا دیوان اداری وجود نداشت واولین وزیر فرهنگ ایران اعتضادالسلطنه بود در اواخرعهدناصر شاه مقتول هم، جعفر قلی خان ،وزیر علوم بودکه سومین وزیر فرهنگ عصر قاجار بشمار می رود وبعدا مظفرالدینشاه شغل اورا تصویب میکند واما در کنار وزیر فرهنگ وعلوم آن روزگار  ، انجمن معارف نیز شکل میگیرد که همکاری باوزیر فرهنگ  داشت،تابه اداره مدارس ملی وشهریه بپردازند وگاهی دولت از خزانه خودش ،اعانه ای به آنها می پرداخت که در ص 374 کتاب  "مرات الوقایع مظفری " به آن اعانه همه ساله مدارس تهران ،میپردازد  ویا ص 250 کتاب مزبور ودر سال 1315 قمری به تاسیس " انجمن مکاتب ملی مدارس" می پردازد که هر روزه جمعی از دانشمندان ودر آن حوزه  اجتماع کرده وبه ترتیبات مدارس علمیه ویاابتداییه ورشدیه وغیره تهران می پرداختند که رجوع طالبان تحصیل ،در این  نوع ازمدارس ویا دخول به این نوع از مدارس  چگونه باشد ؟ ونیز دهندگان وجوهات اعانه ویاسالیانه ویاماهیانه وغیره چگونه باشد؟ ویا چگونه به اتاق مخصوص مجلس انجمن بدهند؟ که درداخل مدرسه علمیه تهران، دفتر مرکزی داشتند که در جنب لاله زار ومیدان توپخانه واقع بود وانجمن مزبورهم در روزهای یکشنبه وچهار شنبه وپشت تمام قبوض راو حسب الرسم وبه مهر وزارت جلیله علوم مهر میزد ومهر آن  انجمن نیز در دست مفتاح الملک بود ویادر دفتر مخصوص ثبت می کرد وبعلاوه انجمن معارف مزبورو در تنظیم مقررات مدارس تهران نیز دست اندر کار بود  ولذاص 866 کتاب  مزبور به این مسئله می پردازد  ودر مورد وقایع سالهای 1320الی 1323 قمری می نویسد : وپس از آنکه وزارت علوم ومعارف به علاءالملک داده شد واو در 21ماه شعبان  ، روسای مدارس ملی تهران را احضار کرده  ومقررات ذیل را به آنها اعلام می نماید :

  1. مقررات همه آن مدارس یکی شود
  2. کتب معینه را که وزارت علوم وانجمن معارف امضاء بکنند ،و ناگریز آنها ، به شاگردها درس داده شود
  3. هیچ مدرسه ای، شاگرد مدرسه دیگر را قبول ننماید ومگر به امضاء ورضای مدرسه اول ،که شاگرد در آنجا بود ویا بعد وقرب منزل او لحاظ شود
  4. ودر هر صورت ارائه دادن تذکره علمی که به امر وزارت علوم باشد وبه هریک از شاگردان بدهند
  5.  آنها در ثبت نام مدرسه ،اسامی خانه ویامحله خود وپدر خود ومدرسه را نوشته باشند
  6. ونیز قرار شدکه یک نفر مفتش و  از طرف وزارت علوم وبرای رسیدگی به امر داخله آنها ( یا مدارس ) واطلاع از ترتیبات آنها معین بگردد که هر هفته راپرت وقایع آنها را به وزارت علوم برساند
  7.  ونیز در این دوره تار یخی وبه نقل ص 1083کتاب مزبور، انجمن معارف ، "نشریه معارف" را در می آورد
  8. وبعلاوه در چاپ هرکتاب جدید نیز،مولف مجبور بود که یک نسخه، مجانا وبه کتابخانه دارالفنون بدهد که بعدا جایش را به کتابخانه ملی می دهد

 

وبعلاوه وزارت انطباعات ودارالترجمه ودارالتالیف دولتی که از دوره ناصری جزودربار بود و شاه در دارالفنون شخصی را در این باره بکار گماشته بود ووظیفه اش چاپ کتب درسی مدارس بودویا بعهده داشت واز این رو ص 583 کتاب مذکور ودر ذکر وقایع سال1318قمری می نویسد که : مطبعه حروف نسخ که شاه از فرنگ آورده  واین اوقات در عمارت سلطنتی دایر است

وبعلاوه در تدوین کتب درسی مدارس هم ترتیبات خاص اجرامی شد که آموزش کلاس اولیها آسان باشد  ومنجمله میرزا محمودخان مفتاح الملک است که در اطاق رمز وزارت خارجه کار میکرد وبه رمز نویسی آشنا بود وبرای آموزش شاگردان ابتدایی کلاس اول دوکتاب نوشت که خواندن الفباء راو برای آ نها آسان بکند. واین دوکتاب هم یکی " تعلیم الاطفال " بود ودیگری "تادیب الاطفال" بّود که در سال 1316 قمری تدوین درسی گشت وص 251 کتاب مزبورنیز به آن مسئله اشاره دارد.ویا به نقل ص 859 همان کتاب در سال 1320ق  " ماطه وس خان ملیکیانس ارمنی ، کتاب " نخست نامه " را ودر زبان فارسی وبرای ابتداییها می نویسد ویا به نقل ص 1068 کتاب تاریخ ذوالقرنین که تالیف دوره قاجاریه است وبه کتاب " رساله در شرح خلاصه الحساب اشاره دارد وبعلاوه در این دوره تاریخی ،کتب دیگری هم و برای سهولت تدریس در مدارس تالیف یافته بود که بدلیل اطاله کلام به آنها نمی پردازم.