فراموش خانه ملکم خان

میرزا ملکم در۱۲۴۹ق(۱۸۷۷م)در جلفای اصفهان بدنیا آمد.پدرش میرزا یعقوب در سفارت روسیه مترجم بود.ملکم از کودکی به اروپا رفت و پس از طی دوره های ابتدایی و متوسطه در فرانسه به مدرسه عالی پلی تکنیک پاریس راه یافت.سپس با تشویق میرزا تقی خان امیرنظام به تحصیل در رشته علوم سیاسی در پاریس پرداخت.وی پس از بازگشت به ایران در مدرسه دارالفنون به سمت مترجمی دروس استادان اروپایی و تدریس جغرافیا و علوم مقدماتی به کار پرداخت.

میرزا ملکم خان و پدرش میرزا یعقوب شعبه سازمان
فراماسونری را به تقلید از گرانداوریان فرانسه در ایران تشکیل دادند.هر چند که فراموشخانه میرزا ملکم خان شعبه رسمی و مجاز فراماسونری فرنسه یا انگلیس نبود.در فرقه ماسونی کسی که می خواست وارد این فرقه شود پس از امتحانات سخت، استاد بزرگ جام آب گوارایی به دست او می داد که آن را آب فراموشی می گفتند و او مکلف بود آب را بنوشد و از آن پس هر چه در فرقه خود دیده است فراموش کند و چیزی را بروز ندهد.
منظور ملکم خان از انتخاب کلمه فراموشخانه که حکایت از داستان های اسرار آمیز می کرد، جنبه رمز و ابهام آن بود.
برخی نویسندگان معتقدند که نام فراموشخانه را ملکم و پدرش ابداع کرده اند.اما واقعیت این است که فراموشخانه را از دوران اشکانیان به زندان های وحشتناک اندیمشک می گفتند. کلمه فراموشخانه در نوشته های نویسندگانی به کار رفته است چنانچه مرتضی راوندی در کتاب "تاریخ اجتماعی ایران" می نویسد: "شاپور دوم پادشاه ساسانی ،زندانی در خوزستان داشته که به نام فراموشخانه و قلعه فراموشی نامیده می شده است.مجرمین سیاسی که به این زندان گسیل می شدند کسی حق نداشت نام زندانی و محل او را به زبان آورد."

میرزا ملکم خان یکی از جوان های اروپا رفته و زبان دان زمان خودش بود که در سفر دوم به پاریس به عضویت لژ فراماسونری پذیرفته شد. وی در مراجعت در صدد برآمد که از راه تشکیل شعبه این فرقه نظریات روشنفکران و فرنگ رفته های امثال خود را به مرحله عمل در آورد.

تاریخ تاسيس فراموشخانه ملکم خان در ایران در سال۱۲۷۴ق می باشد.هدف اولیه فراموشخانه ترویج معارف و آزادی بود.و بعد به فعالیت علیه استبداد در ایران پرداخت.اکثریت اعضای آن از تحصیلکردگان قدیمی دارالفنون بودند.برخی اعضای این جمعیت جزو سازمان دهندگان نهضت مشروطه ایران بودند.بعد از مدتی فراموشخانه به "جمعیت آدمیت" تغییر نام داد و ارگان چاپی آن روزنامه قانون بود که ملکم خان در لندن منتشر می کرد.