دشمنی با نوروز کفر است
در میان روزهای فرهنگی و دینی که در سنتهای ایرانی پا بر جای مانده است، توحیدی ترین و مقدس ترین روز نوروز است. نوروز که نخستین روز(های) بهار است نمودگار آفرینش جهان است، چه در گیتی و چه در مینو، چه درعالم شهادت و چه در عالم غیب. امروزه برخی با نیت نیک ولی از روی بی خبری نوروز را روز طبیعت می انگارند، ولی خلقتی که نوروز نمودگار آنست فقط خلقت طبیعت نیست. آفریدگار عالم قبل از خلقت طبیعت، عالم ماورای طبیعت یعنی مینو را میآفریند. هفت سینی که در مجموعه هفت سین میچینند هر یک نمادیست طبیعی از حقیقتی مینوی که به آن سپنتا مینو گفته میشود.به عبارت دیگر، هر هفت سین نمادهای وجوهی از ذات الهی هستند. البته شش سین نمودگار شش صفت الهی اند و سین هفتم در حقیقت «خود» خداوند یا ذات اوست. به آن شش صفت الهی امشاسپندان گفته می شود، یعنی مقدسات نا میرا یا جاودان. از آنجا که صفات ذات عین ذات اند، پس هر شش سین مانند سین هفتم که «خود» است نمودگار ذات الهی هستند ، و به همین جهت هفت سین در واقع کثرتی است در عین وحدت وجمع آنها در مجمعه نمایشی است از توحید.
در مورد صادر هفتم که «خود» ایزدی است گفته اند که پس از صدور با وهومنه که صادر اول است پیوند مییابد و با آن یکی میشود. همین خود ایزدیست که در عرفان اسلامی «نفس الرحمن» خوانده میشود.سینهای دیگر نیز که هریک نمودگارصفتی از ذات باری تعالی هستند هریک دارای اسمی هستند. اسمی که در میان همه اسما برجسته تر است حق است. این اسم از قرن سوم به بعد توسط عرفای مسلمان زبانزد شده است، تا جایی که بعد از اسم الله معروفترین اسمی است که برای خداوند به کار برده می شود. اسم حق تعالی احتمال دارد که از پارسی باستان باشد و ترجمه ای از اشه وهیشتا باشد. اشه یا ارته که معمولا به راستی ترجمه میشود در عربی حق است و وهیشتا که برترین ترجمه میشود متعالی بودن را می رساند چه اشه وهیشتا از همه اجسام و محسوسات برتر است و ترانساندانس دارد.
اسم دیگری که در هفت سین با موضوع آفرینش و نوروز مرتبط است نام منه است که خود یکی از امشاسپندان است و آن به معنی شعور و آگاهی است در عالم خلقت و در الهیات اسلامی از آن به علم باری تعالی تعبیر میشود و عرفا آنرا روح اعظم مینامند که احتمالا ترجمه «وهومنه» است.همانطور که گفته شد « خود» ایزدی که صادر هفتم است با وهومنه که روح اعظم است در بدو خلقت آمیزش مییابند و از سریان این دو که یکی نفس رحمانی است و دیگری شعور و آگاهی است در سراسر جهانی که قبلاً در زمستان عدم به سر میبرد جاری و ساری می گردد و در تعبیرات اسلامی میگویند جبرییل از همه جا عبور می کند و حیاتی تازه و زندگی نو در جهان پدید میآورد. در شعر پارسی هم از این نفس رحمانی و برکتی که از قدمهای جبرییل پدید می آید به عنوان باد صبا یاد میشود چنان که حافظ میفرماید
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
پس کسانی که با نوروز عناد میورزند در واقع چشم به روی آثار نفس رحمانی و باد صبا می بندند و این خود عین ناسپاسی و کفران نعمت است.و منکران نوروز در تاریکی جهل و کفر به سر می برند و خودشان هم نمی دانند.