۱۴۰۳ مهر ۱۴, شنبه

 

آیا جنگ شیعه مانوی است؟
محققان فلسفه اشراق با داوری نسنجیده سهروردی در حق حکمای زردشتی (مغان) و همچنین حکیم مانی آشنایی دارند، و به یاد می‌آورند که شیخ اشراق در کتاب حکمت الاشراق ادعا میکند که سیستم فلسفی او که بر اساس دو بن نور و ظلمت بنا شده است با نظر مغان و مانی فرق دارد. او مغان را کافرکیش و مانی را ملحد میخواند. به این اتهامات نسنجیده که در واقع نوعی نعل وارونه است محققان معاصر، از جمله، هانری کربن پاسخ گفته اند، چه ثنویت نور و ظلمت اساسا همان ثنویت مغانی و مانوی است. کربن معتقد است که سهروردی در موارد دیگر هم تحت تاثیر فلسفه ایرانی و عقاید مانوی بوده است. یکی از این موارد نگاهی است که سهروردی به جهان مادی یعنی گیتی داشته است. از نظر کربن در فلسفه ایرانی عالم به مینو و گیتی تقسیم می‌شود و مینو که جهان روحانی و مجرد است انواری به گیتی میفرستد که « خوره» نامیده می‌شود. لذا گیتی اگرچه تاریک و مادی است، با این حال از روشنایی مینوی بی نصیب نیست. اما در مانویت اینطور نیست. مانی عالم مادی را شر و بد می داند و آن را نکوهیده می‌انگارد ( اسلام در ایران، ج ۲, ۲۰۱) و معتقد است که گیتی برای این خلق شده که انسان (مومن) به نیروی اهورایی با اهریمن که دشمن انسان است بجنگد و جانهای نورانی را از بند اهریمن رها سازد. به عقیده کربن این اندیشه مانی در حکمت اسلامی وارد شده ، به طوری که هم در فلسفه سهروردی و هم فلسفه اسماعیلیه تأثیر گذاشته است ( ص ۳-۲۰۲).
در اینجا ممکن است از کربن انتقاد کرد که چرا در باره شیعیان دیگر (زیدیه و اثنی عشریه) چیزی نگفته است. ولی این انتقاد وارد نیست ، به جهت این که کربن با توجه به تاریخ اسماعیلیه این حرف را میزد و زمانی مطالب فوق را مینوشت که نه انقلابی به اسم اسلام و تشیع صورت گرفته بود و نه اتش جنگی بر افروخته شده بود. فداییان اسلام کارهایی میکردند ولی به گمانم کربن آن کارها را به حساب نفوذ مارکسیسم و تاثیر انقلاب بولشویکی در عالم اسلام میگذاشت نه معنویت اسلام.