لیدیه (به یونانی: Λυδία) یک پادشاهی باستانی در عصر آهن در غرب آناتولی و گسترانیده در نواحی بیتینی و آسیانا بوده است، مطابق با استانهای امروزی ازمیر و مانیسا در ترکیه. پایتخت سنتی پادشاهی لیدیه شهر سارد بود. پادشاهی لیدیه در گستردهترین حالت خود تمامی آناتولی غربی را در تصرف خود داشت.[۱]
در حقیقت لیدیان اصلی ترین ساکنان آناتولی غربی در دوره باستان به شمار می رفتند که در خلال امپریالیسم ایرانی و یونانی از میان رفتند و مردمانشان در اثر جنگ ها و یورش های بی امان سایر اقوام در دل تاریخ ناپدید شده یا ادغام گشتند.[۲]
زبان
مردمان لیدی جزو بومیان آناتولی بوده و به زبان لیدی که یک زبان از شاخه زبان های هندواروپایی بود سخن می گفتند که این زبان از گروه سایر زبان های هم خانواده از سری زبانان آناتولی تباران به شمار می رفت.
این زبان نزدیکی تنگاتنگی با زبان هیتی ها داشت و بسیاری از کلمات و دستور زبان آن فراموش شده است و در قرن یکم قبل از میلاد رسما منقرض گردید که علت اصلی آن کلونیزه کردن آسیای صغیر و ایجاد مستعمرات و کوچ های یونانیان به این ناحیه بود که در زمان [[اسکندر مقدونی| این اقدامات به اوج خود رسیده بود که حتی در زمان سلوکیان نیز ادامه داشت.[۳]
تاریخچه
لیدیه ثروتمندترین کشور منطقهٔ آناتولی (آسیای کوچک) بود. اولین جنگ اصلی که در این حکومت رخ داد جنگ با دولت ماد که هوخشتره پادشاه ماد بود ، صورت گرفت. این جنگ به دلیل برابر بودن دولت ها بسیار خسته کننده بود، ۵ سال این جنگ طول کشید و به دلیل برابری نظامی و... هیچ اتفاقی نمی افتاد، اما یک روز در ۲۸ می ۵۸۵ قبل از میلاد مسیح، یک خورشید گرفتگی کامل در میدان چنگ رخ داد که به مدت ۵ دقیقه روز به شب تبدیل شد ، هر دو دولت فکر میکردند که خدایان آنها عصبانی شده اند و یک کاری کرده اند که دیگر روز نمیشود ، پس برای راضی کردن خدایانشان دست به صلح زدند و تا صلح کردند خورشید گرفتگی تمام شد و برای محکم کاری دختر آلیات ( شاه لیدیه)با پسر هوخشتره ازدواج کرد ، البته بخت النصر(شاه بابل) هم در این صلح نقش داشته است ، دیگر جنگ مهمی رخ نداد تا جنگ با پارس ها.کوروش بزرگ بعد از فروپاشی دولت ماد ها، دیگر میتوانست به لیدیه حمله کند و مانعی مانند ازدواج دو کشور یا ...، وجود نداشت.در پادشاه لیدی به منظور مقابله با کوروش بزرگ با فرمانروای اسپارت که از مهمترین شهرهای یونان بود، پیمان دوستی بست. کوروش بزرگ به لیدیه حمله برد و سارد را در سال ۵۴۶ پ.م. به قلمروی ایران افزود. با فتح شهر سارد، عمر پادشاهی بزرگ لیدی به پایان رسید.
در سدهٔ هفتم پ.م. یونانیان این سرزمین را به تصرف و اشغال خود درآورده و با پارس همسایه شده بودند. آنها شهرهای مهمی از جمله بیزانس یا استانبول فعلی را بنیان نهادند. امپراتوری روم در سال ۱۹۶ پ.م. بر این سرزمین تسلط یافت.
سکههای لیدیایی که از نقره ساخته شدهاند، از قدیمیترین سکههای موجود هستند که مربوط به سدهٔ هفتم پیش از میلاد است.[۴][۵]
شاهان لیدیه
زبان
زبان مردم لیدی، زبان لیدیایی بود که از زبانهای هند و اروپایی خانواده زبانهای آناتولی بود. این زبان با زبان لووی و زبان هیتی ارتباط داشتهاست.[۶] این زبان سرانجام در قرن نخست پیش از میلاد از بین رفت.
مپراتوری پارس
مقاله اصلی: لیدیا (ساتراپی)
لیدیه، شامل ایونیا، در دوران امپراتوری هخامنشی.
مقبره خشایارشا اول، سرباز لیدیایی ارتش هخامنشی، حدود ۴۸۰ پیش از میلاد
در سال ۵۴۷ پیش از میلاد، کرزوس، پادشاه لیدیایی، شهر پتریا در کاپادوکیه را محاصره و تصرف کرد و ساکنان آن را به بردگی گرفت. کوروش کبیر، پادشاه پارس، با ارتش خود به مصاف لیدیاییها رفت. نبرد پتریا منجر به بنبست شد و لیدیاییها را مجبور به عقبنشینی به پایتخت خود، ساردیس، کرد. چند ماه بعد، پادشاهان پارس و لیدیایی در نبرد تیمبرا با هم روبرو شدند. کوروش پیروز شد و تا سال ۵۴۶ پیش از میلاد، پایتخت ساردیس را تصرف کرد.[40] لیدیا به یک استان (ساتراپی) امپراتوری پارس تبدیل شد.
امپراتوری هلنیستی
لیدیه پس از فتح ایران توسط اسکندر سوم (کبیر) مقدونی، همچنان یک ساتراپی باقی ماند.
هنگامی که امپراتوری اسکندر پس از مرگ او پایان یافت، لیدیا توسط سلسله بزرگ دیادوک آسیایی، سلوکیان، تصرف شد و هنگامی که قادر به حفظ قلمرو خود در آسیای صغیر نبود، لیدیا توسط سلسله آتالید پرگاموم به دست آمد. آخرین پادشاه آن با ترک قلمرو به عنوان وصیتنامه به امپراتوری روم، از غنایم و ویرانیهای جنگ فتح روم جلوگیری کرد.
استان رومی آسیا
استان رومی آسیا
عکسی از نقشه قرن پانزدهم که لیدیا را نشان میدهد
هنگامی که رومیها در سال ۱۳۳ پیش از میلاد وارد پایتخت ساردیس شدند، لیدیا، مانند سایر بخشهای غربی میراث آتالید، بخشی از استان آسیا، یک استان بسیار ثروتمند رومی، شد که شایسته فرمانداری با رتبه بالای پروکنسول بود. تمام غرب آسیای صغیر خیلی زود مستعمرات یهودی داشت و مسیحیت نیز به زودی در آنجا حضور یافت. در اعمال رسولان ۱۶:۱۴-۱۵ به غسل تعمید یک زن تاجر به نام "لیدیه" از طیاتیرا، که با نام لیدیای طیاتیرا شناخته میشد، در جایی که زمانی ساتراپی لیدیا بود، اشاره شده است. مسیحیت در قرن سوم میلادی، بر اساس اسقفنشین افسس در همان نزدیکی، به سرعت گسترش یافت.
استان رومی لیدیا
لیدیه حدود ۵۰ میلادی
تحت اصلاحات چهارگانه امپراتور دیوکلتیان در سال ۲۹۶ میلادی، لیدیا به عنوان نام یک استان رومی جداگانه، بسیار کوچکتر از ساتراپی سابق، با پایتختی در ساردیس احیا شد.
این منطقه به همراه استانهای کاریا، هلسپونتوس، لیکیه، پامفیلیا، فریگیا پریما و فریگیا سکوندا، پیسیدیا (همه در ترکیه امروزی) و اینسولا (جزایر ایونی، عمدتاً در یونان امروزی)، اسقفنشین (تحت نظر یک ویکاریوس) آسیانا را تشکیل میدادند که بخشی از استان پرتورین اورینس بود، به همراه اسقفنشینهای پونتیانا (بیشتر بقیه آسیای صغیر)، اورینس اصلی (عمدتاً سوریه)، ایجیپتوس (مصر) و تراسیا (در بالکان، تقریباً بلغارستان).
عصر امپراتوری روم شرقی (و صلیبی)
در زمان امپراتور روم شرقی هراکلیوس (۶۱۰-۶۴۱)، لیدیه بخشی از آناتولیکون، یکی از تماتای اصلی، و بعداً بخشی از تراسیون شد. اگرچه ترکان سلجوقی بیشتر قسمتهای باقیمانده آناتولی را فتح کردند و سلطنت ایکونیون (قونیه) را تشکیل دادند، لیدیا بخشی از امپراتوری بیزانس باقی ماند. در حالی که ونیزیها در نتیجه جنگ صلیبی چهارم، قسطنطنیه و یونان را اشغال کردند، لیدیا تا سال ۱۲۶۱ به عنوان بخشی از دولت کوچک روم شرقی به نام امپراتوری نیقیه مستقر در نیقیه ادامه یافت.
تحت حکومت ترکیه
لیدیا سرانجام توسط بیلیکهای ترک تصرف شد که همگی در سال ۱۳۹۰ توسط دولت عثمانی جذب شدند. این منطقه بخشی از ولایت آیدین عثمانی شد و اکنون در جمهوری مدرن ترکیه قرار دارد.
