وعده انتقام ترامپ؛ او تا کجا پیش خواهد رفت؟

- آنتونی زورکر
- خبرنگار آمریکای شمالی، بیبیسی
یکی از وعدههای دونالد ترامپ هنگام بازگشت به کاخ سفید این بود که از کسانی که آنها را دشمن خود میداند، انتقام بگیرد. ۹ ماه بعد ابعاد بیسابقه آن وعده یا تهدید به طور کامل در حال آشکار شدن است.
او آشکارا دادستان کل خود را ترغیب کرده که مخالفان سیاسیاش را هدف بگیرد. پیشنهاد کرده دولت مجوزهای پخش تلویزیونی را لغو کند تا رسانههای بزرگ و «جانبدار» را به زانو درآورد. شرکتهای حقوقی را که آنها را دشمن خود میداند نشانه گرفته و مجوزهای امنیتی و قراردادهای دولتیشان را لغو کرده است.
اقدامات ترامپ با چنان شور و حرارت آشکاری و به گفته منتقدانش با بیپروایی انجام شده که ممکن است شدت و میزان هنجارشکنی و غیرعادی بودن آنها را پنهان کند.
برای نمونه، درخواست او از وزارت دادگستری برای پیگرد چند رقیب سیاسی مشخص، از همان دست اقداماتی است که وقتی نیم قرن پیش بعد از بحثهای خصوصی، در نوارهای دفتر ریاست جمهوری فاش شد، خشم دو حزب را برانگیخت و به استعفای ریچارد نیکسون از ریاستجمهوری انجامید.
اما اکنون این تنها یک خبر کوچک در چرخه هفتگی اخبار رسانههاست. و سرعتی که ترامپ در گسترش اختیارات ریاستجمهوری برای اعمال اراده و خواستههای خود به کار میگیرد، در حال افزایش است.

روز پنجشنبه گذشته ترامپ فرمانی درباره «تروریسم داخلی و خشونت سیاسی» امضا کرد و گفت از آن برای تحقیق درباره «افراد ثروتمندی» استفاده میشود که «آشوبگران حرفهای» را تامین مالی میکنند. او نام میلیاردرهای لیبرالی مانند جورج سوروس و رید هافمن، بنیانگذار لینکدین، را هم مطرح کرد.
چند ساعت بعد وزارت دادگستری اعلام کرد که جیمز کومی، مدیر پیشین افبیآی و منتقد ترامپ، که چند روز قبل رئیس جمهور آمریکا او را «بیتردید مجرم» خوانده بود، تحت پیگرد قرار گرفته است.
ترامپ سرکوب قریبالوقوع گروههای چپ را با اشاره به دو اقدام خشونتآمیز و تکاندهنده توجیه کرده است: نخست، قتل چارلی کرک، فعال محافظهکار در یک دانشگاه، و سپس حمله مسلحانه در دالاس علیه ماموران مهاجرت که در آن دو بازداشتی مهاجر زخمی شدند و یک نفر هم کشته شد.

رئیسجمهور آمریکا میگوید این موج گسترده اقدامات، ضروری و فوری است. به باور ترامپ، تحقیقات علیه مخالفان سیاسی در واقع برخورد با قانونشکنان و اعضای «دولت پنهان» است که به دوره اول ریاستجمهوری او ضربه زدند.
از دید ائتلاف ماگا (عظمت را به آمریکا برگردانیم)، رسانههای بزرگ باید به دلیل جانبداری و «اخبار جعلی» پاسخگو باشند. همچنین شرکتهای خصوصی که به باور آنان به دلیل سیاستهای تنوعمحور و فساد سیاسی تضعیف شدهاند، باید با «دست محکم» دولت اصلاح شوند.
او و هوادارانش همچنین دولت جو بایدن را مقصر واقعی شکستن هنجارهای ریاستجمهوری میدانند.
داستان دو رئیسجمهور
در چهار سالی که دموکراتها در قدرت بودند، ترامپ چهار بار تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و یکبار محکوم شد. چند نفر از نزدیکترین یارانش از جمله استیو بنن، رئیس کارزار انتخاباتی ۲۰۱۶، و پیتر ناوارو، مشاور تجاری او به دلیل سرپیچی از دستورات کنگره محاکمه و زندانی شدند. برخی دیگر به اتهام دخالت در تلاش برای برهم زدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ تحت پیگرد قرار گرفتند.
دولت بایدن شرکتهای صاحب شبکههای اجتماعی را موظف کرد تا آنچه را در دوران همهگیری کووید «سخنان مضر» میخواند، محدود کنند. خود بایدن هم کوشید اختیارات ریاستجمهوری را برای پیشبرد برنامههایش گسترش دهد: از لغو بدهیهای دانشجویی و اجباریکردن واکسیناسیون گرفته تا حمایت از حقوق افراد ترنس در مدارس دولتی و سختتر کردن مقررات زیستمحیطی.
هواداران ترامپ شاید بگویند که حالا نوبت طرف مقابل است، اما تفاوت میان اقدامات بایدن و کارهایی که ترامپ انجام میدهد، در بسیاری موارد چشمگیر است.

هرچند ترامپ در دوره بایدن تحت پیگرد قضایی قرار گرفت، تنها دو پرونده علیه او از سوی دولت فدرال مطرح شد و هر دو را دادستان ویژهای دنبال کرد که ماموریت داشت مستقل از وزارت دادگستری بایدن عمل کند.
بایدن برخلاف ترامپ، درباره این پروندهها سکوت اختیار کرد. بسیاری از فرمانهای اجرایی او هم از سوی دیوان عالی لغو شد؛ نهادی که تا امروز دست ترامپ را کاملا باز گذاشته است.
این جزئیات شاید برای ترامپ اهمیت چندانی نداشته باشد. او خود را قربانی معرفی میکند و از همین تصویر برای ارتباط با رایدهندگانی استفاده کرده که آنان نیز احساس میکنند نظام سیاسی علیهشان عمل میکند.
از سوی دیگر ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود، احتمالا کمتر احساس محدودیت خواهد کرد، زیرا دیوان عالی سال گذشته حکم داد که روسایجمهور آمریکا، از جمله او، در برابر اغلب اقدامات رسمی خود تا حد زیادی از مسئولیت کیفری مصون هستند.

پشت همه بحثها درباره قدرت ریاستجمهوری و «انتقام»، اختلافی بنیادین میان بایدن و ترامپ بر سر ماهیت خطرات اصلی که آمریکا و جهان با آن روبهرو هستند، قرار دارد.
در بالاترین سطوح دولت ترامپ، این باور رایج است که آمریکا - و به طور کلی تمدن غرب - با تهدیدی جدی از سوی فرهنگ چپگرا، موجهای عظیم مهاجرت، تجارت جهانی ناعادلانه و دولت مداخلهگر روبهرو است.
استیون میلر، مشاور دیرینه ترامپ، معمار سیاستهای مهاجرتی او و یکی از سرسختترین مدافعانش، در سخنرانی آتشین خود در مراسم یادبود چارلی کرک، فعال محافظهکاری که به قتل رسید، گفت میراث آمریکا «به آتن، رم، فیلادلفیا و مونتیچلو بازمیگردد».
او گفت: «شما هیچ تصوری ندارید که ما تا چه اندازه مصمم هستیم تا این تمدن را نجات دهیم. برای نجات غرب و برای نجات این جمهوری.»

این دیدگاه اما در تضاد آشکار با رویکرد بایدن در دوره ریاستجمهوری اوست. به باور بایدن، نبرد اصلی این دوران، نه میان تمدن غرب و نیروهای نابودگر آن، بلکه بین دموکراسیها و حکومتهای اقتدارگراست.
او در سال ۲۰۲۱ گفت: «امروز در نقطهای سرنوشتساز قرار داریم؛ جایی میان کسانی که استبداد را بهترین راه پیش رو میدانند و کسانی که باور دارند دموکراسی امری حیاتی است.»
«ما باید نشان دهیم که دموکراسی هنوز هم میتواند در این جهان در حال تغییر، برای مردم کارآمد باشند.»
اکنون منتقدان ترامپ میگویند رئیسجمهور کنونی نهتنها آن نبرد را رها کرده، بلکه آمریکا را به سمت اقتدارگرایی سوق میدهد.
چشمانداز سیاسی آمریکا چگونه تغییر کرد؟
برای کسانی که ترامپ را اقتدارگرایی در حال ظهور میدانند، صدور کیفرخواست علیه جیمز کومی تازهترین نمونهای است که نشان میدهد رئیسجمهور کنونی منتقدان خود را بر اساس حس انتقامجویی و رنجش شخصی هدف قرار میدهد.
چند روز پیش از آنکه کومی به ارائه شهادت نادرست در کنگره و مانعتراشی در مسیر عدالت متهم شود، ترامپ از پم باندی، دادستان کل، خواست نه فقط مدیر پیشین افبیآی، بلکه لتیشا جیمز، دادستان کل نیویورک، و آدام شیف، سناتور کالیفرنیا را هم، که آنها را به توطئه علیه خود متهم کرده بود، تحت پیگرد قرار دهد.
او نوشت: «دیگر نمیتوانیم این مسئله را به تعویق بیندازیم، دارد اعتبار و حیثیت ما را نابود میکند. آنها دوبار مرا استیضاح کردند و (پنج بار!) بیهیچ دلیلی مرا متهم کردند. عدالت باید اجرا شود، همین الان!!!»

دادستان فدرالی که در حال تحقیق درباره کومی و لتیشا جیمز بود، زیر فشارها استعفا داد و جایش را وکیلی گرفت که پیشتر وکیل شخصی ترامپ بود. بر اساس گزارشها او شخصا پرونده کومی را به هیئت منصفهای ارائه کرد که در نهایت علیه او کیفرخواست صادر کرد.
لوری لوِنسون، استاد حقوق در دانشگاه لویولا مریماونت، به بیبیسی گفت: «این موضوع بیسابقه است که رئیسجمهور عملا به اطرافیانش دستور دهد فردی را فقط به این دلیل که از او خشمگین است، تحت پیگرد قرار دهند.»
دیگر منتقدان سرشناس رئیسجمهور هم بینصیب نماندهاند. در ماه اوت، ماموران فدرال خانه و دفتر جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی را که اکنون از مخالفان جدی ترامپ است، در جریان تحقیق درباره نحوه نگهداری اسناد طبقهبندیشده بازرسی کردند.
همچنین گزارش شده که جان برنان، رئیس پیشین سیا در دوران اوباما نیز در حال حاضر با تحقیقات قضایی روبهرو است.

ترامپ همچنین جنگی علنی علیه رسانههای بزرگ به راه انداخته و مدعی است آنها با انتقادهای شدید از او، قوانین فدرال را نقض میکنند. او از نیویورک تایمز و والاستریت ژورنال برای دریافت میلیاردها دلار خسارت شکایت کرده، و پیشتر هم پروندههایش با شبکههای خبری ایبیسی و سیبیاس را با رسیدن به توافق مختومه کرده بود.
هفته گذشته، حتی برخی جمهوریخواهان برجسته هم اعتراض کردند؛ زمانی که برندان کار، رئیس کمیسیون فدرال ارتباطات، شبکههای محلی را واداشت تا یکی از پرمخاطبترین برنامههای کمدی شبانه آمریکا را به خاطر اظهارات جیمی کیمل درباره چارلی کرک، فرد مظنون به قتل او، و واکنش ترامپ به این ترور، از جدول پخش حذف کنند.
بعد از آن هم ترامپ گفت شاید باید شبکههایی که از او «چهرهای منفی» نشان میدهند، هدف قرار بگیرند.
در میانه این جنجال، تد کروز، سناتور تگزاس، تهدیدهای برندان کار علیه رسانهها را به تاکتیکهای مافیایی تشبیه کرد و همکارش رند پال، سناتور کنتاکی، این اقدامات را «کاملا نامناسب» خواند.

اما برخی از چپگرایان بسیار فراتر میروند و مقایسههایی با آلمان دههٔ ۱۹۳۰ مطرح میکنند. ماه گذشته، وقتی ترامپ و دستیارانش در رستورانی در واشنگتن شام میخوردند، معترضان علیه او شعار دادند: «ترامپ هیتلر زمان ماست».
کریس ون هولن، سناتور دموکرات از مریلند، گفته است: «هرکس فکر میکند تازه در مسیر اقتدارگرایی هستیم اشتباه میکند. ما همین الان آنجا هستیم.»
دولت ترامپ میگوید چنین هشدارهایی نهتنها بیاساس، بلکه اغراقآمیز است؛ نمودی از «سندرم جنون نسبت به ترامپ». مقامهای دولت میان اینگونه انتقادها و خشونتهای اخیر، از جمله قتل کرک، پیوندی مستقیم ترسیم میکنند.
جیدی ونس، معاون رئیسجمهور، گفت: «اگر واقعا میخواهید به خشونت سیاسی پایان دهید، دیگر به هوادارانتان نگویید هر کس با شما مخالف است نازی است.»
بحثها درباره «پسروی دموکراتیک»
بحث درباره مفهوم «پسروی دموکراتیک» و اینکه آیا در ایالات متحده چنین اتفاقی در حال رخ دادن است یا نه، لزوما نیازمند مقایسههای پرتنش با خیزش فاشیسم در قرن بیستم نیست.
موسسه گونههای دموکراسی در دانشگاه گوتنبرگ سوئد هر سال وضعیت حکومتها را در سراسر جهان بررسی میکند. این موسسه دریافت که اکنون ۷۲ درصد جمعیت جهان در کشورهایی با حکومت خودکامه زندگی میکنند که بالاترین رقم از سال ۱۹۷۸ تاکنون است.
در سال گذشته میلادی ۴۵ کشور در سراسر جهان در مسیر گرایش به سوی دولتهای خودکامهتر قرار داشتند؛ از جمله مجارستان، ترکیه، مکزیک، یونان و غنا.
الگوها در این کشورها مشابه بود: فرسایش آزادی بیان، تضعیف انتخابات آزاد، خدشهدار شدن حاکمیت قانون، کاهش استقلال قضایی، تضعیف جامعه مدنی و کاهش آزادیهای آکادمیک.
همزمان دولتها قدرت خود را بر نهادها و افراد گسترش دادند. این روند در همه جا یکسان یا با یک سرعت رخ نداده، اما مقصد نهایی در بسیاری موارد یکسان بوده است.

به گزارش این موسسه، آمریکا نیز روندهای «نگرانکننده» مشابهی نشان داده که به گفته آنها، با شتابی بیسابقه در تاریخ معاصر این کشور در حال حرکت است.
گزارش موسسه گونههای دموکراسی که در ماه مارس منتشر شد میگوید: «گسترش قدرت اجرایی، تضعیف اختیار کنگره در حوزه بودجه، حمله به نهادهای مستقل و تعدیلکننده و رسانهها، و همچنین پاکسازی و از هم گسیختن نهادهای دولتی - استراتژیهای کلاسیک اقتدارگرایان - به نظر میرسد در حال اجرا باشند.»
این گزارش همچنین میگوید: «سکوت منتقدانی که از بیم انتقامجویی چیزی نمیگویند، هماکنون به وضوح رواج دارد.»
«من انتقام شما هستم»
در گردهمایی مارس ۲۰۲۳ در شهر واکو در تگزاس، ترامپ تازه داشت جای پای خود را در تلاش برای بازپسگیری کاخ سفید پیدا میکرد. یک هفته پیش از آن، او علنا گفته بود که در آستانه متهم شدن به کلاهبرداری در نیویورک، به دلیل پرداخت حقالسکوت به استورمی دنیلز، ستاره سابق فیلمهای پورن، پیش از انتخابات ۲۰۱۶ است. آن اتهامات پنج روز بعد ثبت شد و ترامپ سرانجام در آن پرونده محکوم شد.
اما آن روز بعدازظهر در واکو، در مقابل حدود ۱۵ هزار هوادار وفادار، ترامپ مجموعهای از وعدهها را مطرح کرد: «من جنگجوی شما هستم، من عدالت شما هستم، و برای کسانی که مورد ظلم و خیانت قرار گرفتهاند، من انتقام شما هستم.»

مفهوم «انتقام» در طول یک سال و نیم بعد، به یکی از محورهای ثابت کارزار انتخاباتی ترامپ تبدیل شد. گاهی میگفت موفقیت خودش انتقام او خواهد بود. اما در مواقع دیگر، مثل مجموعه مصاحبههایش پس از محکومیت کیفری در مه ۲۰۲۴، خیلی بیپردهتر صحبت میکرد.
او در گفتوگویی با دکتر فیل، روانشناس تلویزیونی، گفت: «گاهی انتقام میتواند موجه باشد» و افزود «انتقام زمان میبرد».
همچنین در پاسخ به پرسش شان هنیتی از فاکس نیوز درباره انتقام، گفت حق دارد دموکراتها را «با توجه به کارهایی که کردهاند، هدف قرار دهد».
ترامپ روز جمعه درباره کیفرخواست جیمز کومی گفت این موضوع «مربوط به عدالت است، نه انتقام»، اما اضافه کرد که انتظار دارد «دیگران» هم متهم شوند.
او در جمع خبرنگاران در کاخ سفید گفت: «این مسئله همچنین به این معناست که نمیتوان اجازه داد این روند ادامه پیدا کند.»
«آنها آدمهای بیمار و چپگرای افراطیاند و نمیشود گذاشت به راحتی از زیر بار مسئولیت فرار کنند.»




