آیا مصر و اسرائیل به سوی یک رویارویی آشکار پیش میروند؟

- امنیه نجار
- متخصص خاورمیانه، بخش مانیتورینگ، بیبیسی
لحن مصر در قبال اسرائیل اخیراً بهطور چشمگیری تغییر کرده و این پرسش را برانگیخته است که آیا این امر نشانه احتمال رویارویی آشکار میان دو کشور است یا نه.
در نشست اضطراری کشورهای عربی اسلامی دوحه در ۱۵ سپتامبر، که در پاسخ به حمله اسرائیل علیه رهبری حماس برگزار شد، عبدالفتاح سیسی رئیسجمهور مصر برای نخستین بار از زمان روی کار آمدنش در سال ۲۰۱۴ اسرائیل را «دشمن» خواند.
این تشدید بیسابقه تنش که در واکنش به تازهترین تحرکات نظامی اسرائیل در غزه و منطقه رخ داده، تهدیدی برای پیمان صلح موجود میان دو کشور به شمار میرود.
برخی رسانهها و تحلیلگران هشدار دادهاند که ادامه این روند میتواند به احتمال تقابل نظامی منجر شود.
چند روز پس از اظهارات سیسی، ارتش اسرائیل اعلام کرد بیش از ۱۰۰ پهپاد، برخی مسلح، از مرز مصر وارد اسرائیل شدهاند؛ موضوعی که به گفته برخی رسانههای عربی میتواند نشانه طرح یک «حمله پیشگیرانه» از سوی اسرائیل علیه مصر باشد.
End of پربینندهترینها
مصر نخستین کشور عربی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت؛ پس از سفر تاریخی انور سادات به اسرائیل و سخنرانی او در کنست در نوامبر ۱۹۷۷، دو کشور در سپتامبر ۱۹۷۸ توافقهای کمپدیوید را امضا و در ۱۹۷۹ پیمان صلح دوجانبه را برقرار کردند.
دلایل چرخش موضع
قاهره که پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل مسیر دیپلماسی را برگزید، نقش مهمی بهعنوان یکی از میانجیهای اصلی حماس و اسرائیل برای دستیابی به آتشبس در غزه ایفا کرد.
همچنین در برابر تحریکات متعدد اسرائیل، از جمله بمباران چندباره گذرگاه مرزی رفح با مصر، حضور نظامی در کریدور فیلادلفی، تصرف کریدور موراگ و محاصره رفح، خویشتنداری نشان داد.
اما این رویکرد پس از حمله اسرائیل به دوحه تغییر چشمگیری یافت؛ حملهای که باعث شد سیسی و امیر قطر، تمیم بن حمد آل ثانی، خواستار تشکیل «جبهه متحد» برای حفاظت از امنیت ملی کشورهای عربی شوند.
رسانههای عربی این حمله بیسابقه به دوحه را عبور اسرائیل از یک «خط قرمز تازه» در منطقه توصیف کردند و همین امر نگرانیها و گمانهزنیهایی درباره اینکه اسرائیل ممکن است کدام کشور عربی را در گام بعدی هدف قرار دهد، برانگیخت.
چرا حمله به غزه نقطه عطف شد؟

تغییر لحن مصر پس از آن آشکارتر شد که ارتش اسرائیل عصر ۱۵ سپتامبر آغاز یک یورش زمینی به شهر غزه را اعلام کرد و با صدور دستور تخلیه، باعث آوارگی صدها هزار غیرنظامی فلسطینی به جنوب نوار غزه شد.
این عملیات ترس دیرینه قاهره از جابهجایی اجباری فلسطینیان غزه به شبهجزیره سینا را دوباره زنده کرد؛ مسألهای که مصر بارها آن را «خط قرمز» و تهدیدی برای امنیت ملی خود دانسته است.
چند روز پیش از این حمله، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در گفتوگویی با کانال تلگرامی «ابوعلی اکسپرس» بر لزوم جابهجایی فلسطینیان از نوار غزه تأکید و مصر را متهم کرد که «ساکنان غزه را که میخواهند از منطقه جنگی خارج شوند، برخلاف میلشان در آنجا نگه داشته است».
این رویداد همچنین پس از اظهارات نتانیاهو درباره چشمانداز «اسرائیل بزرگ» صورت گرفت؛ او در مصاحبهای با شبکه i24 اسرائیل گفته بود احساس میکند در حال انجام «مأموریتی تاریخی و معنوی» است.
نشانههای تشدید تنش

ارجاع رئیسجمهور مصر به اسرائیل بهعنوان «دشمن» در نشست دوحه نشانهای مهم از تشدید تنش و نشاندهنده پایان صبر قاهره در برابر تخلفات اسرائیل تلقی شد.
روزنامه راستگرای «اسرائیل هیوم» نوشت این اقدام «صرفاً انتقاد نیست، بلکه مشروعیتبخشی علنی به چرخش تقابلی قاهره است» و افزود که «قاهره عملاً دعوت به رویارویی با اسرائیل میکند».
پس از حمله به دوحه، گزارش شد که مصر از طریق ایالات متحده به اسرائیل هشدار داده است که هدف قرار دادن رهبران حماس در خاک مصر «پیامدهای فاجعهباری» خواهد داشت.
وبسایت «میدل ایست آی» نیز در گزارشی اختصاصی نوشت مصر پیشتر از طرح اسرائیل برای ترور رهبران حماس در قاهره آگاه شده و یک مورد را خنثی کرده است.
همچنین در ماههای گذشته نشانههایی از تنش دیپلماتیک دیده شده است؛ از جمله به تعویق افتادن انتصاب سفیر جدید مصر در اسرائیل و تأخیر در تأیید اعتبارنامه اوری روتمن، فرستاده جدید اسرائیل به قاهره.
احتمال رویارویی نظامی

مهمترین نمود این تنش، استقرار نیروهای نظامی مصر در شبهجزیره سیناست. در ماه مارس گذشته، مقامهای اسرائیلی درباره «نظامیسازی» سینا هشدار دادند و آن را نقض پیمان صلح ۱۹۷۹ توصیف کردند.
گزارشی از سایت «اکسیوس» به نقل از منابع آگاه اعلام کرد که نتانیاهو از ایالات متحده خواسته است تا مصر را تحت فشار قرار دهد که حضور نظامیاش را در شبهجزیره سینا کاهش دهد. این حضور نطامی شامل برخی زیرساختهای نظامی است که «ممکن است برای مقاصد تهاجمی به کار رود.»
با این حال، قاهره تأکید دارد که حضور نیروها در سینا برای «تأمین امنیت مرزها در برابر همه تهدیدها» است. ماه گذشته یک منبع نظامی ارشد به «میدل ایست آی» گفت مصر حدود ۴۰ هزار سرباز در شمال سینا مستقر کرده که «تقریباً دو برابر سقف تعیینشده در پیمان صلح» است. همچنین گزارش شده که مصر سامانههای پدافندی دوربرد چینی اچکیو-۹بی را در نقاط راهبردی سینا مستقر کرده است.
منابعی به وبسایت اماراتی «نشنال» گفتند هزاران نفر از قبایل سینا که پیشتر برای مقابله با افراطگرایان مسلح شده بودند، آمادهاند در صورت بروز درگیری نقش حمایتی ایفا کنند. با این حال همین منابع تأکید کردند که این اقدامات صرفاً جنبه پیشگیرانه و بازدارنده دارد و «احتمال جنگ مصر و اسرائیل همچنان پایین است».
احمد یوسف، استاد علوم سیاسی، معتقد است که «در صورت هرگونه حمله اسرائیل، مصر ناچار به دفاع از خود خواهد شد». در مقابل، علی الحنفی عضو شورای مصری امور خارجی گفت احتمال درگیری نظامی «بسته به طرف اسرائیلی و میزان تمایلات توسعهطلبانه و جاهطلبیهای آن در منطقه» است.
پیامدهای منطقهای

تنش رو به افزایش میان مصر و اسرائیل میتواند پیامدهای گسترده منطقهای داشته باشد؛ از جمله شکلگیری ائتلافهای تازه سیاسی، نظامی و دفاعی.
عربستان و پاکستان در ۱۷ سپتامبر یک پیمان دفاعی امضا کردند که طبق آن «هرگونه تجاوز به یکی از دو کشور، تجاوز به هر دو تلقی میشود». وزیر دفاع پاکستان، خواجه آصف، نیز در ۱۸ سپتامبر اشاره کرد که احتمال دارد کشورهای عربی دیگری به این پیمان بپیوندند.
همزمان، مصر پیامهایی فرستاده که نشان میدهد بهدنبال یافتن متحدان و ایجاد ائتلافهای تازه است. این کشور پس از ۱۳ سال نخستین رزمایش مشترک دریایی خود با ترکیه را با نام «دوستی دریا» برگزار میکند که از ۲۲ تا ۲۶ سپتامبر در شرق مدیترانه انجام شد. جاهد توز، مشاور پیشین دولت ترکیه، این رزمایش را «پیامی مستقیم» به اسرائیل در واکنش به «تهدید علیه کل منطقه» توصیف کرد.
قاهره همچنین تلاشهای دیپلماتیک خود را برای رسیدگی به تهاجم اسرائیل به شهر غزه افزایش داده و با عربستان، قطر و ایران گفتوگو کرده است. در این مذاکرات، پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف نظامی منطقهای شبیه ناتو مطرح شده است.




