۱۴۰۱ فروردین ۹, سه‌شنبه

«آمریکا درحال برچیدن ستون‌های امپراتوری خود در خاورمیانه است»

سردبیر پیشین العربیه انگلیسی، در یادداشتی، عزم دولت بایدن برای احیای برجام را معادل تصمیم برای نابودی نظم منطقه‌ای ۷۰ساله‌ای می‌داند که ایالات متحده خود در خاورمیانه ایجاد کرده است

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، از نشست نقب استفاده کرد تا با نمایش تصویری از همبستگی منطقه‌ای، شکافی را که توافق هسته‌ای با ایران ایجاد کرده است، بپوشاند- Jacquelyn MARTIN/ AFP

محمد الیحیی، از پژوهشگران اندیشکده آمریکایی «موسسه هادسن» و سردبیر پیشین بخش انگلیسی وب‌سایت خبری العربیه، در یادداشتی با اشاره به بحران فعلی در روابط عربستان سعودی و ایالات متحده، آغاز فروپاشی این رابطه را در مذاکرات هسته‌ای دوران باراک اوباما، ریاست جمهوری پیشین آمریکا، با ایران می‌داند که به اعتقاد او، نظم منطقه‌ای ۷۰ساله در خاورمیانه را نابود خواهد کرد.

سردبیر پیشین العربیه انگلیسی، در یادداشتی که روز دوشنبه، هشتم فروردین‌ماه، در روزنامه اسرائیلی «اورشلیم‌پست» منتشر کرد، نوشت: «روابط عربستان سعودی و آمریکا در گیرودار یک بحران است. به‌عنوان یک سعودی که در ایالات متحده به دانشگاه رفته است، آمریکا را دوست دارد و می‌خواهد آن را قوی ببیند، من به‌طور فزاینده‌ای از غیرواقعی بودن بحث آمریکایی‌ها در مورد این موضوع ناراحت می‌شوم؛ آن‌ها اغلب در این بحث، نمی‌توانند تشخیص دهند که شکاف میان دو کشور تا چه‌ عمق و وخامتی رشد کرده است.» 

محمد الیحیی معتقد است زمانی‌که باراک اوباما برای توافق هسته‌ای با ایران مذاکره کرد، از نظر سعودی‌ها او به‌دنبال فروپاشی و انحلال یک اتحاد و «ازدواج ۷۰ساله» بود و در یک بحث واقع‌بینانه‌تر درباره روابط دو کشور، باید بر یک کلمه متمرکز شویم: «طلاق».

به نوشته او، کاستی‌های توافق آمریکا با ایران، کاملا مشخص است: «مسیر ایران را به‌سوی بمب هسته‌ای را هموار می‌کند. ذخایر مالی مورد استفاده برای جنگ را در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران می‌گذارد که شبه‌نظامیان مجهز به سلاح‌های هدایت‌شونده دقیق را در سراسر جهان عرب گسترده است تا افرادی را که پیش‌تر برای تضمین امنیت خود چشم به آمریکا داشتند، مصدوم کنند و بکشند.» 

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، آخر هفته گذشته، در «نشست نقب» با حضور وزرای خارجه تعدادی از کشورهای عربی و به میزبانی یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل، شرکت کرد. الیحیی می‌نویسد: «بلینکن از این فرصت استفاده کرد تا با نمایش تصویری از همبستگی منطقه‌ای، شکافی را که توافق هسته‌ای ایجاد کرده است، بپوشاند؛ اما منطقه فریب نمی‌خورد.»

در ادامه این یادداشت درمورد توافق برجام، آمده است: «این قرارداد که به‌طور غیرصادقانه به‌عنوان یک توافق کنترل تسلیحاتی به مردم آمریکا فروخته شد، حمله‌ای به نظم منطقه‌ای است که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم ایجاد کرد. این به‌وضوح در ضدیت با عربستان سعودی است، و درمورد بزرگ‌ترین متحد دیگر آمریکا در منطقه، اسرائیل، لازم نیست چیزی بگویم. این توافق ساختار امنیتی منطقه‌ای پیشین تحت رهبری آمریکا را با یک نظام کنسرت جایگزین می‌کند که در آن ایران، با حمایت روسیه و چین، به پیمانکار فرعی جدید آمریکا تبدیل می‌شود، درحالی‌که متحدان پیشین ایالات متحده -کشورهای خلیج فارس و اسرائیل- به رتبه دوم تنزل یافته‌اند.»

اما مهم‌ترین نکته توافق هسته‌ای با ایران به‌زعم الیحیی در این است که «این توافق، از نظر تدوین‌کنندگانش، به وظیفه ایالات متحده برای مهار ایران خاتمه می‌دهد، که در پاسخ به آن، ایران حملات خود به صلح و ثبات منطقه‌ای را تشدید کرده است».   

جمعه گذشته، هم‌زمان با آماده‌شدن بلینکن برای سفر به کیبوتص سده‌بوکر در اسرائیل برای حضور در نشست نقب، شبه‌نظامیان حوثی مورد حمایت ایران، تاسیسات آرامکو در جده را هدف حمله‌ای موشکی قرار دادند، حمله‌ای که براساس این یادداشت، «تنها آخرین مورد از یک‌سری حملات وقیحانه‌ای بود که ایران به‌طور مستقیم از خاک خود یا غیرمستقیم و ازطریق نیروهای نیابتی انجام داده است».

به نوشته الیحیی، در طول دوره ریاست جمهوری اوباما و بایدن در ایالات متحده، حملات و تجاوزهای ایران با درخواست‌های آمریکا برای «کاهش تنش» و سرزنش مکرر پادشاهی عربستان سعودی برای درگیری با تروریست‌های مورد حمایت ایران در مرزهای آن کشور مواجه شده است. او ایران را یک «قدرت خارجی» توصیف می‌کند که دولت بایدن وعده می‌دهد تا با کاهش تحریم‌ها صدها میلیارد دلار در اختیارش بگذارد و «روسیه نیز سهمی از آن خواهد برد که بدون شک آن را برای تامین مالی جنگ خود در اوکراین صرف خواهد کرد». 

او همچنین اشاره می‌کند، از دورانی که ایالات متحده  با کلمه رمز دفاع جمعی»، خود را به‌عنوان سپری دربرابر برتری‌طلبان منطقه‌ای برای متحدانش معرفی می‌کرد، زمان چندانی نگذشته است و می‌اقزاید: «تظاهر به موازنه و تعادل که اوباما برای توجیه توافق مطرح کرد، هرگز چندان منطقی به نظر نمی‌رسید. از این گذشته، اگر دوستی وعده موازنه نیازهای شما با نیازهای دشمنانتان را بدهد، به نظر منصفانه است که نتیجه‌گیری کنید او دیگر علاقه زیادی به دوستی با شما ندارد.» 

در اوایل ماه جاری، زمانی که ایران پس از حمله با موشک‌های بالیستیک به نزدیکی کنسولگری آمریکا در اربیل عراق، به دروغ ادعا کرد یک تاسیسات اسرائیلی را هدف قرار داده است، یک مقام ارشد دولت بایدن هم این ادعای ایران را تایید کرد. هرچند که دیگر مقام‌های آمریکایی بعدتر این ادعا را تکذیب کردند، اما به نوشته الیحیی تایید اولیه تاثیر خود را گذاشته و «یک مقام آمریکایی به ایران کمک کرده بود که در عمل بیشترین بهره را از تبلیغات خود ببرد».

او می‌افزاید: «عزم دولت بایدن برای احیای مجدد توافق هسته‌ای ایران، سعودی‌ها را متقاعد کرده است که آمریکا بدون توجه به این‌که چه شیاطینی را از بند رها می‌کند، مصمم است نظم منطقه‌ای را که ایجاد کرده، از بین ببرد.»

در ادامه، به ظهور اتحاد روسیه و ایران در سوریه بلافاصله پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۱۴ میلادی اشاره شده است که «اکثر شهرهای بزرگ آن کشور را با خاک یکسان و به مسکو یک پایگاه نظامی در شرق مدیترانه اعطا کرد و تثبیت نخستین جای پای روسیه در خاورمیانه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود».

براساس این یادداشت، زمانی که سعودی‌ها به انفعال اوباما اعتراض کردند، او به آن‌ها گفت که باید «یاد بگیرند که منطقه را با ایران به اشتراک بگذارند». 

نویسنده می‌افزاید، اکنون هم پس از تجاوز روسیه به اوکراین، در شرایطی که بایدن از عربستان سعودی می‌خواهد تولید نفت خود را در حمایت از کارزار برای منزوی‌کردن روسیه افزایش دهد، برخی معافیت‌های تحریمی به روسیه اعطا می‌کند تا بتواند به تضمین توافق هسته‌ای با ایران ادامه دهد.

الیجیی در ادامه این پرسش را مطرح می‌کند که اکنون پس از تجاوز روسیه به اوکراین، «چرا متحدان منطقه‌ای آمریکا باید به واشینگتن در مهار روسیه در اروپا کمک کنند، در‌حالی‌که آمریکا روسیه و ایران را در خاورمیانه تقویت می‌کند؟»

اما درحالی‌که سیاست آمریکا درگیر تناقض‌های گیج‌کننده است، نویسنده سیاست چین را درمقابل «ساده و سرراست» توصیف می‌کند: «پکن به ریاض یک معامله ساده پیشنهاد می‌کند؛ نفت خود را به ما بفروشید و هر تجهیزات نظامی را که می‌خواهید از فهرست ما انتخاب کنید؛ در مقابل، به ما کمک کنید تا بازارهای جهانی انرژی را تثبیت کنیم.» 

او می‌افزاید چینی‌ها چیزی را ارائه می‌کنند که به‌شدت الگوبرداری از همان توافق آمریکا و عربستان سعودی به نظر می‌رسد که به مدت ۷۰ سال ثبات خاورمیانه را درپی داشت. 

در پایان این یادداشت آمده است: «چیزی که هنوز مشخص نیست، این است که آیا چینی‌ها می‌توانند در مهار ایران مفید باشند یا این‌که آن‌ها هم مانند آمریکایی‌ها به تعادل معتقدند. اما شی جین‌پینگ در ماه مه به ریاض سفر خواهد کرد؛ و مطمئنا رهبران عربستان سعودی از او خواهند پرسید که آیا موشک‌‌پرانی ایران به تاسیسات نفتی قابل اتکاترین تولیدکننده نفت جهان به نفع چین است و اگر نه، آیا پکن می‌تواند آن را متوقف کند؟»