دل اینجا علتی دارد که نضجی نیست دردش را
هنوز آن روزنش بسته است و او بیمار بحرانی
هنوز اسفندیار من نرفت از هفتخوان بیرون
هنوزش در دژ روئین عروسانند زندانی
خاقانی شروانی » دیوان اشعار » قصاید »
شمارهٔ ۲۲۱ - در موعظه و حکمت و مرثیهٔ امام ناصر الدین ابراهیم