کوروش راد
2d ·
تیمور گورگانی در یکی از لشکر کشی هایش قصد تصرف شهری را داشت که دارای دیوارهای بلندی بود که کار فتح را مشکل می کرد، از طرف دبگر مردم هم به روی برج و باروهای شهر امدند تا تصاحب شهر را غیر ممکن کنند و چون کار تصاحب شهر به.درازا کشیده شد، تیمور سوگند یاد کرد که با تصاحب شهر آن را با خاک یکسان کند
بالاخره شهر چون در محاصره بود و اذوقه های مردم تمام شد، بناچار تسلیم شدند و تیمور وارد شهر شد
موقع وارد شدن دید که گورستان در ابتدای شهر قرار دارد، تمایل پیدا کرد که در گورستان گردشی کند، و سنگ نوشته ها را بخواند
با کمال تعجب دید که بر هر سنگ قبری بعداز مشخصات فرد، مدت عمر او را یک روز، یک هفته یکماه و حداکثر یکسال ذکر کرده اند
وقتی که به شهر وارد شد، در جلسه ای که برای بیعت بزرگان شهر با او. برگزار شده بود، گفت قسم یاد نموده ام که.شهر را کاملا ویران کنم،،اما قبل از ان از شما سوالی دارم
زعیم شهر گفت بفرمایید
تیمور گفت:
ایا در شهر شما بیماری مثل طاعون یا وبا ویا امثالهم امده؟
زعیم شهر گفت خیر
تیمور پرسید پس چرا بر سنگ نوشته های قبور،
زمان عمر افراد عمدتا زیر یکسال بود
بزرگ شهر گفت درشهر ما رسم است که مدت زمان عمر هر کس را به تعداد روزهایی حساب میکنند که ان فرد کار خیری انحام داده، باشد
یک کار خیر یعنی یک روز عمر،
ده کار خیر یعنی ده روز عمر
سی کار خیر یعنی یک ماه عمر
ای امیر در این چند صباحی که. در دنیا هستی،
کاری نکن که اگر در شهر ما بمیری، بر سنگ قبرت بنویسند:
امیر تیمور همان لحظه که به دنیا امد، سر زا رفت
تیمور لختی اندیشید و از ویران کردن شهر منصرف شد و به سربازانش دستور داد با مردم با مهربانی و مدارا رفتار کنند
اما نتیجهی اخلاقی این داستان این است خواستم
بگم عمر واقعی من و شما چقدر است
ما نباید آرزوی عمر طولانی کنیم بلکه باید آرزوی عمر مفید کنیم
راستی چقدر ازعمر مان درخدمت خداوند متعال بودیم
وچقدر در خدمت مردم
وچقدر در خدمت خودمان
زندگی جز نفسی نیست،
غنیمت شِمُرش
نیست امّید،
که همواره نفس بر گردد
گر دو صد عمر شود ،
پرده نشین در معدن،
خصلتِ سنگِ سیه نیست
،که گوهر گردد
نخورَد هیچ توانگر،
غم درویش و فقیر
مگر آنروز که خود ،
مُفلس و مُضطر گردد
*ارادتمندشما دکتر کوروش راد *
💓عصرتون زیبا 💓