۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

حسن لبه

59‌. چینی‌ها دو ماده خوشبوی متفاوت را به نــــــــــــــــــام an) -si hian یاnan ( می‌نامند ــ یكی از فرآورده های باستانی سرزمین های ایرانی است كه هنوز شناسایی نشده و دیگری حسن‌لبه كه از Styrax benjoin گیرند كه درختچه‌ای است در مجمع‌الجزایر مالایا. 4 این دو را باید بدرستی جدای از یكدیگر شمرد و دانست كه نام باستانی كه در اصل به ماده خوشبو ی ایرانی داده بودند، بعدها، پس از قطع ورود آن از ایران به كالای مالایایی داده شد ‌ــ شاید به دلیل وجود شباهتی ظاهری میان این دو‌ــ ‌هر چند از نظر گیاهشناسی و تاریخی هیچ ارتباطی میانشان نیست. تلاش چائو ژو‌ـ ‌كوا برای ایجاد رابطه‌ای میان این دو، و این حدس كه احتمالاً نام این ماده از آن‌ ـ ‌سی (سرزمین پارت) گرفته شده، اما خود آن از راه سان‌ ـ ‌فو‌ـ ‌تسی (San-fo-ts‛i) (پالمبانگ در سوماترا) وارد چین شده،5 نباید پایه ای داشته باشد، زیرا مسئله ورود از سرزمین پارت یا ایران به سوماترا نیست، بلكه این ماده فرآورده بومی گیاهی است كه در واقع در سوماترا، بورنئو و دیگر جزایر مالایا می‌روید. 1 این فرآورده را در زبان مالایایی kamiñan (گارسیا: cominham)، در زبان جاوه‌ای meñan ، در زبان سوندایی miñan می‌نامند. روشن است که وجود دو ماده با یک نام نویسندگان چینی را بسی سر درگم کرده و شاید سر‌در‌گمی نویسندگان اروپایی نیز كم از آنها نبوده است. دست كم این موضوع تاكنون بروشنی نشان داده نشده و آن‌كه گنگ تر از همه سخن گفته برتشنایدر است. 2
به گفته سو كون، nan-si hian در مـــــتیان مردمان ژون (Žun) باخـــــــتری (سی‌ـ ‌ژون) تولید می‌شود‌ـ ‌نامی گنگ كه شاید اشاره به سرزمین های ایرانی داشته باشد (ص203). لی سون در كتابش، Hai yao pen ts‛ao ، كه در نیمه دوم سده هشتم نوشته شده، می‌گوید این گیاه در نان ‌ـ ‌هایی (Nan-hai) (’’دریــــــــای جنوب‘‘، یعنی مجمع‌الجزایر) و در سرزمین پو‌ـ‌ سه می‌روید. ملازم شدن پو‌ـ‌ سه با نان ‌ـ ‌هایی در اینجا این احتمال را پیش می‌آورد كه اشاره وی به پو‌ـ ‌سه مالایا باشد نه ایران، و آنچه این گمان را تیز می کند گفته لی‌شی‌ـ‌چن خود است که این گیاه اینک در آنام، سوماترا و تمامی سرزمینهای بیگانه می‌روید. 3گذاردن نام nan-si بر فرآورده ای مالایایی را می‌توان بر این پایه درست شمرد كه درجنوب باختری چین، در باختر ایراوادی، شهری نان ‌ـ ‌سی (Nan-si) نام بود كه در سفرنامه كیا تان (Kia Tan) و در Man šu از دوره تانگ آمده است. 4 جای درست این مكان دانسته نیست. شاید این جا یا جائی همنام با آن نام خود را به این محصول داده باشد؛ اما اینک این نگر از اندازه گمانی فراتر نرود. در Tien hai yü hen či5 آمده است كه nan-si در سرزمین بومی پا‌ ـ ‌پو تا‌ ـ‌ تین (Pa-po ta-tien) در یون‌ ـ ‌نان تولید می‌شود كه پیشتر نام داشت.
در Yu yan tsa tsu6 شرح زیر آمده است: ’’درخت مولد ماده خوشبو nan-si از سرزمین پو‌ـ‌ سه خیزد . 1 در پو‌ـ ‌سه آن را درخت p‛i-sie (’’درخت دور کننده بدشگونی‘‘) می‌نامند. 2 بلندای درخت به ده متر می‌رسد و پوستی به رنگ زرد‌ـ ‌سیاه دارد. برگها مستطیل‌اند،3 و در سرتاسر زمستان سبز می‌مانند. در دومین ماه سال شكوفه هائی زرد آرد. وسط گلها كم و بیش به سبز (یا آبی) می‌زند. گل میوه نشود؛ با خراشیدن پوست درخت ژدی شهد مانند پدید آید كه آن را ماده خوشبو nan-si می‌نامند. در ماه ششم یا هفتم، وقتی این ماده سخت می‌شود، می‌توان آن را بخور كرد، بخوری كه به جهان ارواح اندر شده همه ارواح خبیث را می‌تاراند. " گرچه گیاهشناس نیستم نمی‌توانم بپذیرم كه این وصفِ Styrax benjoin باشد. این جنس تنها از درختچه هائی تشكیل می‌شود كه هیچ‌گاه بلندای آنها به ده‌ متر نمی‌رسد و گلهای آن سفید است نه زرد. از این گذشته، باورم نیست كه در اینجا با گیاهی ایرانی سروكار داشته باشیم، بلكه از دید من مراد از آن پو‌ـ ‌‌سه‌ای كه در Yu yan tsa tsu یاد شده باید مثل موارد دیگر، پو‌ـ سه مالایایی باشد. 4
یك مورد شناسایی nan-si هست كه نخستین بار پلیو5 بدان توجه داد: در فرهنگ چینی‌ـ ‌سنسكریت Fan yi min yi tsi6 این نام برابر guggula در سنسكریت آمده است: نامِ‌ ژد ‌ـ ‌انگمی كه از Boswellia serrata به دست ‌آید و محصول Balsamodendron mukul یا Commiphora roxburghii ، همان bdellion یونانیان، است. 7 شاید پای انواع دیگر Balsamodendron نیز در میان باشد؛ و نیاید فراموش کرد كه Balsamodendron و Boswellia دو گونه از یك تیره، تیره Burseraceae ]بورسراسه[ یا Amyrideae ]نرگسیان[،اند. حق با پلیو است كه گمان می‌برد بدین‌ترتیب درك نامِ nan-si hian آسانتر است، زیرا گویا با نام باستانی ایرانِ دوران اشكانی در زبان چینی ارتباط دارد. در واقع در سنـــــــــگلاخهای بلوچستان دو گـــــــونه ی مـــــــــــولد بخور هســــــت : pubescens Balsamodendron و B. mukul،1 كه مردان اسكندر آنها را در صحراهای گدروسیا دیدند، و بازرگانان فنیقی كه وی را همراهی می‌كردند، بسی از آن را گرد آوردند.
بدین‌ترتیب، هر چند این امكان هست كه نام nan-si hian در اصل برای رساندن ’’ماده خوشبو پارتی‘‘ به كار می‌رفته، نباید این حقیقت را نادیده گرفت كه در اسناد تاریخی باستانی درباره سرزمین پارت (آن‌ ـ ‌سی) و ایران (پو‌ـ سه) نامی از آن به میان نیامده است ــ وضعیتی استثنایی كه باید تأمل انگیز باشد. از این ماده تنها به‌عنوان محصول كوچا (Kuča) در تركستان و قلمرو تسائو (Ts‛ao) (جغتا) در شمالِ تسون ‌ـ ‌لین (Ts‛un-lin) یاد شده است. 2
فزون بر توضیح جغرافیایی، چینی‌ها کوشیده اند ریشه‌ای واژه به واژه ی برای این نام پیدا كنند. به گفته لی‌شی ‌ـ‌ چن، این ماده خوشبو’’ دفع بلا كند و تمامی ارواح پلید را آرام ؛ از همینرو چنین نام گرفته است. البته كسانی هم بر این باورند كه nan-si نام سرزمینی است." البته این تفسیر واژه به واژه ای بی گمان تحمیلی و خیالبافانه است. از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو-ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار. لغت نامه دهخدا

هیچ نظری موجود نیست: