۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

لاک، رنگ لاک

61. در Wu lu نوشته چان‌ پو (Čan Po) در سر آغازهای سده چهارم، متن زیر درباره موضوع ’’مورچه لاك‘‘ ) (yi tsi آمده است:8 ’’در سرزمین كو‌ـ ‌فون (Kü-fun) (در كیو‌ـ‌چن Kiu-čen ، تون ‌ـ ‌كینگ / Ton-king) 1 مورچه‌هایی هست كه روی گیاهان خزنده زمخت زندگی می‌كنند. مردم با بررسی داخل خاك پس از مشاهده خاكی كه تازه شكافته شده باشد به وجود این مورچه‌ها پی‌می‌برند؛ آنها شاخه‌های درخت را در این نقاط فرو می‌كنند و مورچه‌ها از روی آنها بالا می‌آیند و لاكی تولید می‌كنند كه به توده‌ای جامد بدل می‌شود." اگر یادداشتهای واهی و خیالپردازانه آئلیان را نادیده بگیریم،2 این کهن ‌ترین اشاره به حشره مولد لاك است كه آن را در زبان آنامی con môi، در زبان خمری kandîer، در زبان چامی mū، mur ، یا muor می‌نامند. 3 گفته نیمه‌افسانه‌ای چینی‌ها4 با آنچه گارسیا از دانسته‌های تجربی خاورزمینیان درباره این شگفتی طبیعت گزارش كرده است سخت همخوانی دارد: ’’مدتها بر خطا بودم. آخر به من گفته بودند در پگو (Pegu) رودها رسوباتی از گل‌ولای بر جای می‌گذارند و مردم تركه‌ها را در این گِل فرو می‌كنند. روی این تركه‌ها مورچه‌های بالدار بسیار بزرگ به وجود می‌آیند و آن طور كه می‌گویند این مورچه‌ها مقادیر فراوانی لاك (Lacre)5 روی شاخه‌ها به جای می‌گذارند. از كسانی كه این اطلاعات را در اختیار من گذاشتند پرسیدم آیا به چشم خود این را دیده‌اند. از آنجا كه درآمدشان ازخرید یاقوت و فروش پارچه‌های پالئام (Paleam) و بنگال بود، پاسخ دادند تا بدین پایه بیکار بیكار نیستند كه وقت خود را صرف چنین اموری كنند؛ وانگهی همه می‌گویند كه چنین است. بعدتر با مردی محترم كه ذهنی جستجو‌گر داشت گفتگو كردم و او به من گفت درخت مولد لاك درختی است بزرگ با برگهایی شبیه به درخت آلو، و مورچه‌های بزرگ بر شاخه‌های كوچك آن لاك باقی می‌گذارند. این مورچه‌ها در گل‌ولای یا درجای دیگر به وجود می‌آیند. آنها شاخه‌ها را غرق در ماده ژد می‌كنند، همانطور كه زنبورعسل سازد، و این عین حقیقت است. شاخه‌ها را از درخت جدا می‌كنند و در سایه می‌گذارند تا خشك شود، سپس ژد را از شاخه می‌كنند و در بندهای خیزران می‌گذارند؛ بعضی مواقع ساقه را همراه با لاک کار گیرند."6
در Yu yan tsa tsu7 چنـــــــــــین آمــــــــده اســـــــت:’’زیستگاه درخـــــــــــــت tse-kun 8 كامبوج (چن‌ـ‌لا/ Čen-la) است و در آنجا آن را lo-k‛ia ، *lak-ka (یعنی lakka ، lac) می‌نامند. 1 این مـــاده در پو‌ـ‌ سه نیز تولید می‌شود. بلندای درخت به بیش از سه متر می‌رسد، و شاخه‌های آن انبوه و پربار است. برگهایش به برگ مركبات ‌ماند و در زمستان می‌ریزد. در ماه سوم سال گل می‌آورد شكوفه‌ها سفید‌ رنگ‌اند میوه نمی‌آورد. وقتی مه غلیظ، شبنم، و باران شاخه‌ها را مرطوب می‌كند، tse-kun تولید می‌شود: گفته‌های فرستادگان سرزمین پو‌ـ ‌سه، به نامهای وو‌ـ‌ هایی (Wu-hai) و شا‌ـ ‌لی‌ـ شن (Ša-li-šen) با گفته‌های فرستادگان سرزمین كامبوج، كــــه عبارت بودند از یك če č‛un tu wei 2 و چــــــــــــرامانایِ (çramana)
شی ‌ـ‌ شا‌ ـ‌ نی‌ ـ‌ پا ‌ـ ‌تو (Ši-ša-ni-pa-t‛o) (چیچانی‌بادرا Çiçanibhadra؟)، می خواند. اینان گفتند: ’مورچه‌ها خاك را به پای این درخت کشیده در آن برای خود لانه می‌سازند؛ وقتی این تپه‌ مورچه‌ها از باران و شبنم نم گیرد شود سخت شده به tse-kun تبدیل می‌شود. 3 tse-kun سرزمین كون‌ـ ‌لون عالیترین كیفیت را دارد و tse-kun سرزمین پو‌ـ ‌سه در مرتبه دوم قرار می‌گیرد. ‘"4
در اینجا بحث درباره لاكِ رزینی یا لاك باتومی Gummi lacca) ؛ در فرانسوی، (laque en bâtons است كه آن را كینو (kino) نیز می‌گویند و حشره‌ای بنام كوكوس (Coccus) یا Tachardia lacca آن را تولید می‌كند كه بر درختان گوناگون می زید و در چینی آن را یا tse-kun یا tse-ken می‌گویند. چو تا‌ـ‌كوان در رسوم كامبوج این لاك را با نام دوم آورده؛2 و در Pen ts‛ao yen i از آن با نام نخست یاد شده است. 3 در روزگاری پیشتر از این، در T‛an hui yao در یادداشت مربوط به پیائو (P‛iao) (برمه)، از لاك با نام یاد و گفته شده كه در آن سرزمین تالارهای نیایشگاهها را با آن می‌پوشانند. بسا که این واژه آوانگاشت واژه‌ای بیگانه باشد؛ لی‌شی‌ـ ‌چن آن را به بربرهای جنوب نسبت می‌دهد.
نمی‌توان گفت پو‌‌ـ‌ سه‌ای كه در متن Yu yan tsa tsu آمده، ایران است؛ گواه این مدعا همین بس كه فرستادگان سرزمینهای پو‌ـ‌ ‌سه و كامبوج با هم بار می یابند، و محصول پو‌ـ‌ ‌سه با كون‌‌ ـ‌ ‌لون (K‛un-lun) مالایا برابر هم گذارده می‌شود. بس روشن است كه در اینجا مراد پو‌ـ‌ ‌سه مالایاست. خود محصول نیز از ایران نیست و حشره لاك را در ایران نمی شناسند. 4 باید این را نیز افزود كه در Yu yan tsa tsu این محصولِ پو‌ـ‌ سه همراه گیاهان پو‌ـ‌ سه ایرانی كه در صفحات پیش بحث شده شرح داده شده؛ و هیچ نشانه ای نیست که نویسنده، كوان چن‌ـ ‌شی، تمایزی میان این دو نام هماوا قائل بوده است. 1 از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو-ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار. لغت نامه دهخدا.