» نغمه ی فاخته » جوانی
» ترانه سرا اسماعیل نواب صفا
» آهنگ ساز حسین یاحقی
» خواننده : حسین قوامی
» آلبوم : نغمه ی فاخته
» آهنگ : جوانی
دور از جواني
چو اين دل به نشا دادم اي جوانــــــي ،
رفتي ز دستـــم ، در خون نشستــم
جوانــــــي، کجايــــي
چرا رفتـــي که من بر تو عهدي نبستم
غم پيري ، نبود ديري ، که در هم شکستــم
چه اميد به کف داده ام را يگاني
کنون حسرت برم روز و شب بر جواني
نه هوشيار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جواني چو رفتي تو ز دستم
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
جفا کن که بودم دردا که ديدم از مهربانان ، نامهرباني
غمت را نهفتم در سينه اما با کس نگفتم راز نهاني
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني
که چون جويم از رهابم
اميدم کجايــــي ، کجايـــــي
اگر در برم نيايــــي ، بخوانم با سوز هجر و داغ جدايـــــي
بخوانم با سوز هجر و داغ جدايــــي
*******
اي جوانــــــي ،
رفتي ز دستـــم ، در خون نشستــم
جوانــــــي، کجايــــي
چرا رفتـــي که من بر تو عهدي نبستم
غم پيري ، نبود ديري ، که در هم شکستــم
چه اميد به کف داده ام را يگاني
کنون حسرت برم روز و شب بر جواني
نه هوشيار و نه مستم
ندانم که چه هستم
جواني چو رفتي تو ز دستم
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
جفا کن که بودم دردا که ديدم از مهربانان ، نامهرباني
غمت را نهفتم در سينه اما با کس نگفتم راز نهاني
نديدم سود از جواني در زندگانــــــــي
چه حاصل از زندگاني دور از جواني
چو اين دل به نشا دادم
که چون جويم از رهابم
اميدم کجايــــي ، کجايـــــي
اگر در برم نيايــــي ، بخوانم با سوز هجر و داغ جدايـــــي
بخوانم با سوز هجر و داغ جدايــــي