۱۴۰۰ بهمن ۱۰, یکشنبه

 

پايان مرد متناقض در مجمع!

آرمان ملی - مطهره شفیعی: آخرین باری که به دفتر او رفتیم بسیار خلوت و ساکت بود. فقط علی‌اکبر جوانفکر و عبدالرضا داوری حضور داشتند که البته جوانفکر برخلاف احمدی‌نژاد که سعی داشت خودش را آرام نشان دهد، چهره‌ای گرفته و ناراضی داشت چرا که به‌خوبی می‌دانست پاسخ‌های احمدی‌نژاد چالش‌زا خواهد بود.  احمدی‌نژاد را نمی‌توان از خبرسازی جدا کرد؛ حتی زمانی که سکوت می‌کند باز هم باید منتظر اظهارنظر یا اقدام حاشیه‌ساز پس از پایان سکوتش بود. او تمایل دارد که دیده شود اما این دیده شدن تبعاتی برای کشور دارد چه آن زمان که به نمایشگاه اکسپو دوبی رفت و با دختران بی‌حجاب عکس انداخت و چه زمانی که صوت‌هایش درباره موضوعات مختلف کشور این سوال را ایجاد می‌کند که آیا او در داخل کشور اینگونه سخن می‌گوید؟ به هر حال احمدی‌نژاد خطوط قرمز را زیر پا می‌گذارد اما این مرحله هم پایانی دارد و همیشه دنیا به کام او نخواهد چرخید. نکته قابل تامل آنجاست که او پس از دوران ریاست جمهوری به‌ویژه در سال‌های اخیر اقدامات و اظهاراتی را بدون اشکال قلمداد می‌کند که بسیاری به‌خاطر همان اظهارات و اقدامات در دوران ریاست جمهوری او مواخذه و طرد شدند. اگر به اظهارات  احمدی‌نژاد دقت شود او هیچگاه از رفتارهای صورت گرفته با رقبا و جوانان در زمان ریاست جمهوری‌اش اظهار پشیمانی نمی‌کند بلکه سعی دارد با سکوت درباره آنچه گذشت، چهره‌ای دموکرات و مدافع آزادی از خودش به نمایش بگذارد اما هنوز فراموش نمی‌شود که 46 نشریه در دولت او توقیف شدند و فیلم‌های سینمایی کارگردان‌های مشهور اجازه پخش پیدا نکردند.   خداحافظی با مجمع تشخیص  اقدامات او سبب شد تا اطرافیانش ترجیح دهند به بهانه‌های مختلف از او دور شوند چرا که می‌دانستند مسیری که احمدی‌نژاد انتخاب کرده، آینده خوبی برای آنها رقم نمی‌زند. عبدالرضا داوری یکی از نزدیکان او بود که مسیر متفاوتی را پیمود. او نه تنها از  احمدی‌نژاد جدا شد بلکه علیه او صحبت‌های زیادی کرده و می‌کند. مانند دیروز که مدعی شد احمدی‌نژاد دیگر جایی در مجمع تشخیص مصلحت ندارد. او تصریح کرد: «مدت‌هاست دسترسی‌آقای  احمدی‌نژاد به اطلاعات و اخبار محدود شده و به دلیل فاصله‌ای که از کانون قدرت دارند، او از مرداد ۱۴۰۱ دیگر در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور نخواهد داشت.» پیش از او هم باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود: «احساس می‌کنم آقای احمدی‌نژاد به موقعیتی رسیده است که دارد فریاد می‌زند بیایید من را بگیرید؛ دستگیری آقای  احمدی‌نژاد بهترین اتفاق برای وی است. نظام بزرگوارتر و زیرک‌تر از آن است که به  احمدی‌نژاد این فرصت را بدهد.»   مملو از تناقض است عبدالرضا داوری همچنین روز گذشته گفت: آقای احمدی‌نژاد همیشه، تمایل شدیدی به دیده شدن داشتند و این حرف‌ها را می‌زنند تا بتوانند خودشان را در سطح رسانه‌ها حفظ کنند. داوری افزود: نکته اینجاست که احمدی‌نژاد همیشه از ابتدای ریاست جمهوری، تمایل شدیدی به دیده شدن داشتند. این حرف‌ها را می‌زنند تا بتوانند خودشان را در سطح رسانه‌ها حفظ کنند. من شما را به اسفند سال ۸۶ ارجاع می‌دهم. وی قبل از انتخابات سال ۲۰۰۹ آمریکا در مصاحبه با یک رسانه اسپانیایی و در حالی که رقابت میان باراک اوباما و جان مک‌کین بود گفت هیات حاکمه آمریکا اجازه نمی‌دهد تا اوباما رئیس‌جمهور آمریکا شود. سال گذشته در همین ایام یک نامه به سران کشورهای خلیج فارس و حسن روحانی نوشت که آمریکا به زودی در منطقه جنگ بزرگی برپا خواهد کرد و در دوم اردیبهشت امسال هم در سخنرانی اعلام کرد آقای رئیسی از حضور در انتخابات منع خواهد شد و به ایشان می‌گویند در انتخابات نامزد نشود چرا که حاکمیت می‌خواهد یک فرد خاصی را به ریاست جمهوری برساند. امروز هم که این پیش بینی عجیب و غریب را انجام دادند. این فعال سیاسی اعلام کرد: احمدی‌نژاد با تمام خبرها و تحلیل‌هایی که انجام می‌دهند، به‌زعم خودش می‌خواهد بمبی را بترکاند تا توجهات را به سمت خودش جلب کند. نکته دیگر این است وقتی شما می‌خواهید تحلیل محتوا درباره صحبت‌های او به ویژه بعد از تحلیل‌هایی که درباره عدم حضور آقای رئیسی انجام داد، بدهید، می‌بینید که او دیگر مورد توجه مردم نیست. او در پایان گفت: می‌خواهم بگویم او مملو از تناقض است. احمدی‌نژاد تلاش می‌کند تا به او در فضای عمومی توجه شود. حالا می‌بیند به او توجه نمی‌شود. او فکر کرد اگر انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کند، مشارکت عمومی به ۱۵درصد خواهد رسید و دیدید که این تحلیل او هم به نتیجه نرسید.   اقدام علیه امنیت ملی  رسانه دولت هم دیروز نوشت: «آقای احمدی‌نژاد مدعی شده است که به‌واسطه اطلاع دقیق، روسیه و آمریکا بر سر ایران و اوکراین معامله کرده‌اند؛ به این معنا که آمریکا چراغ سبز حمله روسیه به اوکراین را بدهد و از سوی دیگر، روسیه نیز مانعی بر سر حرکت آمریکا به سمت ایران فراهم نکند. گرچه این ادعای آقای احمدی‌نژاد رسماً اقدام علیه امنیت ملی است اما نکته مهم‌تر این است که باید مشخص شود این دقت در اطلاعات غلط و ساختگی از کدام سمت به ایشان تزریق شده است؟ چراکه مشخصاً این ادعاها از یک‌سو در پی تخلیه فرصت‌های اقتصادی کشور در جنگ تحریمی و برهه حساس توازن سیاست خارجی است و از سوی دیگر افکار عمومی را به سمت «ترس از جنگ» هدایت می‌کند و یادآور آن جمله معروف است که «النصر بالرعب: پیروزی به‌واسطه ترساندن محقق می‌شود.» سؤال دیگر اینجاست که آقای احمدی‌نژاد به دنبال تحقق منافع چه کسانی است و این پیروزی ناشی از ترساندن ملت ایران را به چه کسانی هدیه می‌دهد؟ آقای احمدی‌نژاد از کجا اطلاع دقیق می‌گیرد؟»