مذاکرات وین؛ ذهنیت حکومت ایران و تبعات نتیجه مذاکرات
- شهیر شهید ثالث
- روزنامهنگار و تحلیلگر
هر دو قطب اصلی قدرت در ایران، یعنی آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، و سپاه پاسداران سه شرط را برای احیای برجام مورد تاکید قرار دادهاند: لغو همه تحریمهای اعمال شده بعد از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ توسط رئیس جمهور وقت آمریکا دونالد ترامپ، تضمین عدم تکرار خروج آمریکا از برجام و عدم بازگشت تحریمها و بالاخره راستیآزمائی لغو تحریمها. در یادداشت "آیا دولت رئیسی و دولت بایدن بر سر احیای برجام به توافق خواهند رسید؟" موانع جدی تحقق این سه شرط مورد بحث قرار گرفت.
اما از روز ۲۹ دسامبر که میخائیل اولیانوف نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین در مصاحبه با فارن افرز اعلام کرد که "چین و روسیه [حکومت] ایران را متقاعد کردهاند که از برخی از خواستههای حداکثری خود عقبنشینی کند" علایمی در تایید این گفته ظاهر شد.
اولین نشانه نرمش از سوی حکومت ایران ۱۰ روز بعد در سخنان آقای خامنهای تجلی پیدا کرد. وی گفت: "اینکه در مقطعی با دشمن مذاکره، صحبت و تعامل شود به معنای تسلیم شدن در مقابل آن نیست". این اظهار نظر آقای خامنهای از آن جهت قابل توجه است که او در سال ۲۰۱۹، دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، نظر متفاوتی داشت. وی گفته بود: "کدام فرد عاقلی است که دوباره با کشوری که زیر تمام توافقها زده، مذاکره کند؟"
بیشتر بخوانید:
ممکن است گفته شود که آن حرف مربوط به زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ بوده و امروز دوران دیگری است. اما شواهدی هست که از نظر آقای خامنهای جو بایدن با ترامپ فرقی ندارد. آقای خامنه ای در ۲۸ اوت ۲۰۲۱ (حدود ۵ ماه پیش) گفت: "دولت کنونی آمریکا هیچ فرقی با دولت قبلی ندارد. در پشت صحنه، سیاست خارجی آمریکا یک گرگ درنده است که برخی مواقع به یک روباه حیلهگر تغییر میکند."
همزمان بصیرت، منعکس کننده مواضع سپاه مطلبی با عنوان "برجام؛ ماسک روباه و بایدن گرگ صفت" منتشر کرد.
به این ترتیب آقای خامنهای که در زمان آقای روحانی راه تعامل با "دشمن" را بسته بود اینک با یک چرخش آشکار مجوز تعامل با آمریکا را صادر کرده است. این تعامل فعلا در حد نامهنگاری است و اگر مذاکره حضوری هم شکل بگیرد جای تعجب نخواهد بود.
برنامه ها
پایان پادکست
چرخش غیرمنتظره دیگری که پس از مصاحبه آقای اولیانوف آشکار شد، و در سخنان ۱۰ ژانویه حسین امیر عبداللهیان انعکاس یافت. از زمان آغاز مذاکرات آقای خامنهای و سپاه پاسداران بدون وقفه از لغو کامل همه تحریمهای ترامپ سخن میراندند. آقای خامنهای چندین بار گفته بود: " تحریمها باید فوری و بطور کامل برداشته شود". با این حال امیر عبداللهیان طی یک عقبنشینی آشکار گفت: "در این مرحله سقفی که ما در مذاکرات فعلی وین دنبال میکنیم، لغو تحریمهای برجامی است اما حتما در ادامه، لغو کامل تحریمها مورد توجه ما خواهد بود".
با این حال در کنار این عقبنشینیها خبرهائی هم به بیرون درز پیدا میکند که در صورت صحت، نشان میدهد که هنوز راه درازی تا حصول توافق در پیش است. ن
شریه محافظه کار فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، طی مطلبی به تاریخ ۲۰ دی از قول یک "منبع مطلع از فضای مذاکرات" نوشت حکومت "ایران چهار نوع تضمین را از طرف غربی مطالبه کرده است". این تضمینها بعضا غیرعملی و عجیب به نظر میرسد. بطور مثال: "وزارت خزانهداری آمریکا باید به همه شرکتها دستورالعملی ارسال کند، مبنی بر اینکه چه برجام باشد و چه نباشد شرکتهای تجاری چهار تا ۶ سال بتوانند با ایران کار کنند".
نهایتا، هر تلاشی هم که از سوی روسیه و چین بشود محافظهکاران به رهبری آقای خامنهای برای راضی کردن و جلوگیری از متزلزل شدن موقعیت خود در میان پایگاه سیاسی-اجتماعیشان باید نشان دهند که در جدال با آمریکا به توافقی دست پیدا کرده اند که محکمتر و دارای امتیازاتی برتر از برجام است به خصوص که آقای خامنهای صراحتا گفته بود که در مذاکرات برجام "اشتباه" کردم.
سناریوهای موفقیت و شکست
موفقیت در مذاکرات در صورت رسیدن به یک توافق، حداقل بطور موقت (کمی بعد توضیح داده خواهد شد چرا ممکن است آثار توافق موقت باشد) منابع مسدود ارز که بالغ بر دهها میلیارد دلار میشود باز خواهد کرد، فروش نفت افزایش خواهد یافت و دولت میتواند کسری بودجه عظیم خود را تا حد زیادی مرتفع کند. در عین حال دولت قادر خواهد بود تورم را همچنان که بعد از توافق برجام اتفاق افتاد بطور قابل ملاحظهای کاهش دهد. با آغاز دولت اول روحانی در مرداد ۱۳۹۲، نرخ تورم نقطهبهنقطه در سطح ۱/ ۴۳ درصد قرار داشت. در اردیبهشت ۱۳۹۷ و اعلام خروج آمریکا از برجام، نرخ تورم نقطهبهنقطه به ۷/ ۹ رسیده بود، اما در پایان آبان ۱۳۹۷ به ۹/ ۳۹ درصد رسید.
و بالاخره دولت میتواند بخشی از درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت را به بانک مرکزی بازگرداند. مهمترین تاثیر این امر نه تنها تعادل در بازار ارز به لحاظ روانی خواهد بود بلکه بانک مرکزی خواهد توانست مدیریت موثری بر بازار ارز داشته باشد و نرخ ارز را تا حدود زیادی کنترل کند.
تاثیر این گشایش اقتصادی میتواند موفقیتی برای جناح تندرو محسوب شده و فضای سیاسی را که مملو از نارضایتی انباشته شده در بخش بزرگی از جامعه است که زیر فشار اقتصادی کمر خم کرده، تا حدی آرام کند.
شکست مذاکرات
اقتصاددانان غیرحکومتی داخل ایران یک صدا معتقدند که در صورت برداشته نشدن تحریمها، فقر، تورم و مشکلات اقتصادی به نحوی فزاینده دامنگیر بخش بزرگی از مردم ایران خواهد بود. حکومت ایران میداند که نتیجه چنین امری وقوع حرکات اعتراضی است که طبیعت آنها با اعتراضات دهه ۷۰ و ۸۰ تفاوت دارد. در پی اعتراضات آبان ۹۸ سرتیپ حسین نجات، معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گفت شیوه تلاش برای تغییر نظام حکومتی ایران تغییر کرده و طبقات "فرودست، حاشیهنشین و بیسواد" که "در فضای مجازی آلوده شده اند" به تکیهگاه جدید مخالفان تبدیل شدهاند".
در تحقیقی بیسابقه با عنوان "تاکتیکهای حریف در شکلدهی اغتشاشات شهری"، در شماره پائیز فصلنامه "مدیریت بحران و وضعیتهای اضطراری"، وابسته به دانشگاه امام حسین سپاه پاسداران، نظرات ۳۰ نفر از فرماندهان، مسوولان تیپهای امنیتی، سازمان اطلاعات سپاه، سازمان بسیج و قرارگاه ثـارالله تهران را که در سرکوب "اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ حضور فعال داشتهاند" در رابطه با اعتراضات مزبور جمع بندی شده و نتیجهگیری شده است.
در بخشی از این تحقیق آمده: "اقدامات و شعارهای ساختارشکن و تخریبگر نشانه شاخص این اغتشاشات بود. اعتراضات محلههای کارگری و فقیرنشین از دیگر خصلتهای این اعتراضات است. از دیگر ویژگیهای مهم این اعتراضات برخلاف سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸، گستردگی و پراکندگی در کشور و ماهیت ضدحکومتی به خود گرفتن اعتراضات است. به نظر میرسد افرادی از طبقه فرودست و بخشی از طبقه متوسط که نحیفتر و ضعیفتر شده بودند، به ویژه جوانانی که از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی چشم انداز روشنی پیش روی خود نمیدیدند، خسته و ناامید از صورتبندیهای رایج و غالب، مسیر این اعتراضات را در پیش گرفتند".
تکرار این قبیل اعتراضات که طبقات کم درآمد جامعه موتور محرک آن هستند، در آینده، و در صورت افزایش فشارهای اقتصادی دور از ذهن نیست. تحقیق مزبور نیز چنین پیشبینی را میکند و در همین راستا پیشنهاداتی را برای آنچه که "کنترل اغتشاشهای احتمالی آینده" میخواند در اختیار "فرماندهان و مسئولین مرتبط در یگانهای امنیتی" میگذارد تا بر اساس آن پیشنهادات "تمرین و مانور"های لازم به عمل آید.
جنگ هم در زمره احتمالاتی است که بسیاری از تحلیلگران وقوع آن را محتمل میدانند. اینکه طرف آمریکائی اصرار میورزد که ممکن است به جائی برسیم که احیاء برجام معنای خود را از دست بدهد تنها به دلیل انباشته شدن مقدار اورانیوم غنی شده با خلوص پائین نیست. نگرانی این است که حکومت ایران بعد از دستیابی به اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد، دست به کار تهیه اورانیوم با درجه خلوص ۹۰ درصد بشود که در ساخت بمب اتمی به کار میرود هر چند که تهران اعلام کرده در صدد چنین اقدامی نیست. حدود یک ماه پیش رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه ای با آسوشیتدپرس در خصوص غنی سازی ۶۰ درصد گفت "هیچ کشوری به غیر از کشورهائی که سلاح اتمی ساختهاند به این سطح از غنیسازی دست نزدهاند".
با وجود گمانهزنیهای بسیار و تهدیدات مکرر اسرائیل به اقدام نظامی علیه ایران، قرائنی هست که پیشرفت برنامه موشکی و پهپادی حکومت ایران ممکن است عامل بازدارنده وقوع جنگ باشد. ژنرال فرنک مککینزی که عملیات نظامی آمریکا را در خاورمیانه و جنوب آسیا رهبری میکند حمله موشکی به پایگاه عین الاسد را نقطه عطفی میداند که ایرانی ها "دقیقا هر نقطهای را که میخواستند مورد حمله قرار دادند". او می افزاید: "آنها میتوانند بطور موثری در عرض و عمق خاورمیانه ضربات خود را وارد کنند.... در صحنه جنگ میتوانند [بر حریف] تفوق بیابند و [آنرا] منکوب کنند". در همین رابطه سخنگوی سپاه در رابطه با رزمایش اخیر، روز ۱۱ دی گفت: "رزمایشها انجام میشود تا از جنگ جلوگیری کند".
نهایتا تا زمانی که حکومت ایران با آمریکا مذاکره و تنشزدائی نکند، راهی که آقای خامنهای آن را عملا و کاملا سدّ کرده، هر توافقی که بشود موقتی و ناپایدار است. سه ماه پیش سناتور جمهوریخواه تد کروز در توییتی نوشت: "مگر اینکه سنا توافق با ایران را به عنوان عهدنامه تایید کند - که بایدن میداند چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد - [در غیر این صورت] ۱۰۰% قطعی است که هر رئیس جمهور جمهوریخواهی که در آینده بر سر کار بیاید آن را پاره خواهد کرد". منطق نیز چنین حکم میکند که در صورت پیروزی جمهوریخواهان چنین اتفاقی خواهد افتاد. اگر بایدن و ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ شرکت کنند (که احتمال آن کم نیست) اکثر نظرسنجیها از برتری ترامپ حکایت میکنند.
با در نظر گفتن اینکه اگر توافقی صورت بگیرد تا این حد ناپایدار است آیا مذاکرات طولانی و کاهنده وین هیاهوی بسیار برای هیچ است؟