نَوَرد بودم تا وِردِ من مُوَرَّد بودبرای وِرد مرا تُرک من همی پروردکنون گران شدم و سرد و نانَوَرد شدماز آن سبب که بِخیِری همی بِپوشم وَرد.
کسائی.