۱۴۰۱ خرداد ۲۲, یکشنبه

جغرافیای تاریخی سیستان باستان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سیستان حوزه مسدود و مسطحی است که در شرق فلات ایران واقع و از آبرفت‌های دلتای قدیمی و فعلی رود هیرمند تشکیل شده است. این ناحیه در اواخر دوران سوم زمین شناسی در اثر جنبش‌های کوهزایی از دریا جدا شد و با انباشته شدن رسوبات رسی و آهکی از نوع دریایی و پس از آن رسوباتی با مواد نسبتا درشت و سپس نرم تشکیل گردید. در پست‌ترین نقطه آن چند دریاچه آب شیرین وجود دارد که بزرگ‌ترین آنها دریاچه هامون است و آب چندین دریاچه از جمله هیرمند (از سمت جنوب) به این دریاچه می‌ریزد.


۱ - موقعیت سیستان

[ویرایش]

سیستان که در کناره دریاچه هیرمند به وجود آمده است را زاده هیرمند نیز می‌نامند، زیرا در غیر این صورت سرنوشتی همچون همسایه غربی و شمالی‌اش، کویر لوت پیدا می‌کرد. هیرمند در تاریخ با نام‌های دیگری نیز همچون اتیماندروس یا اریماندروس (نزد مورخان قدیم یونان)،  هندمند، هیلمند، هلمند، هرمند و هئتومنت (نام دریاچه در اوستا به معنای دارای پل و بست) خوانده شده است. بست اولین شهر سیستان است که از آب رودخانه هیرمند مشروب می‌شود. رود هیرمند و دریاچه هامون (زره، کیانسیه) نزد زردشتیان بسیار مقدس است، چرا که سه پیغمبر زردشت از کنار دریاچه هامون ظهور خواهند کرد. از آنجا که وضع قرار گرفتن طبقات زیرین زمین همانند بالا همیشه منظم نیست، در ادوار گوناگون، تغییراتی در مسیر آب رودخانه‌ها ایجاد شده و منطقه سیستان به تبع این جابجائی‌ها، تغییر مکان‌هایی نیز به خود دیده است.
جغرافیادانان صحبت از جنگل‌هایی در زمان باستان در این منطقه هم کرده‌اند. افسانه‌های موجود که به عنوان فضایل برای سیستان اساطیری ذکر شده است؛ همچون علت بنای سیستان توسط کیومرث، اقامت حضرت آدم (علیه‌السّلام) در این منطقه در زمانی که در طلب حوا بود، ایستادن کشتی نوح (علیه‌السّلام) در این منطقه، فرود حضرت سلیمان در این ناحیه و... همگی ناشی از موقعیت مناسب جغرافیایی و آب و هوای مطلوب این منطقه دانسته شده است. در کل، زمین سیستان پوشیده از رمل است آب و هوای سیستان معتدل مایل به گرم است. برف در آن نمی‌بارد و بادهای شدیدی از جانب شمال پیوسته در آن می‌وزد، به طوری که بادهای پیوسته سیستان معروف است و اختراع نخستین آسیاب‌های بادی در جهان از سیستان گزارش شده است.

۲ - بنای سیستان

[ویرایش]

سیستان منطقه‌ای است که قدمت سکونت در آن به دوران اساطیری ایران باز می‌گردد. سرزمین هلمند یا سیستان در پاره‌های ۱۳ و ۱۴ نخستین فصل وندیداد (اوستا) به عنوان یازدهمین سرزمین نیک که اهورامزدا آفریده، یاد شده است. طبق متون اساطیری گرشاسب پسر اثرت بن شهر بن کورنگ بن بیداسب بن تور بن جمشیدالملک بن نونجهان بن اینجد بن اوشهنگ بن خراوک بن سیامک بن موسی بن کیومرث (حضرت آدم علیه‌السّلام) سیستان را بنا کرده است. وی در صدد بود شهری بنا کند که ضحاک نتواند بدان دست یابد، زیرا وی در جهانگشایی هایش دست به کشتار و ویرانی می‌زد، تا اینکه به هنگام سفر، با رسیدن به این منطقه و مشاهده درختان انار و خرما، رغبت به بنای شهر در این ناحیه نمود. بنا بر نقل‌های اساطیری فاصله میان ساخت سیستان تا ظهور اسلام چهار هزار و اندی سال می‌باشد.
سرزمین اولیه سیستان دورتر از محل کنونی در محدوده‌ای میان کرمان و سیستان امروزی قرار داشت که "رام شهرستان" و "ابرشهریار" نامیده می‌شد. به علت تغییر مسیر رود هیرمند و تبدیل این منطقه به بیابان، مردم مجبور به ترک رام شهرستان و تاسیس شهر زرنگ شدند. با وجود مدفون شدن رام شهرستان در زیر شن‌های کویر، تا قرن چهارم برخی از ابنیه و خانه‌های آن پابرجا بوده است.
سیستان که در روزگار باستان شامل تمام مناطق شرق فلات ایران می‌شد و طبق متون تاریخی در دوران باستان منطقه تبت در ادوار طولانی، متعلق به امیران و حکام سیستانی بود، در دوران معاصر مطابق با عهدنامه پاریس به دو بخش سیستان ایران و افغانستان تقسیم گردید. در زمان باستان، بست، رخد، زمین داور، کابل و سواد آن، سفزار، بوزستان، لوالستان، غور و کشمیر از جمله شهرهای سیستان باستان بود.

۳ - نام‌های سیستان

[ویرایش]

زرنگ، درانگیانا، آراخوزیا، زاول، نیمروز و سیستان از جمله نام‌هایی است که بدین سرزمین داده شده است.

۳.۱ - زرنگ


درانگیانا، آراخوسیا: زرنگ به معنای مملکت آبی و دریایی است که به مناسبت دریاچه هامون به این سرزمین داده شده و نام بومی سیستان است. این شهر پس از تغییر مکان از رام شهرستان بنا گردید. مورخین قدیم یونان نیز سرزمین واقع در سفلای هیرمند را آراخوسیا (رخج و زمین داور)،  درانگیانا یا همان زرنگای و سرنگای که از نام قوم درانگای به زبان یونانی، گرفته شد، می‌نامیدند. و نیز گفته‌اند چون بسیاری از آبادانی‌ها، رودها و کشتزارها را زال زر ساخت، به علت رنگ روشن موی وی، نام زرنگ به تمام این مناطق داده شد.

۳.۲ - زاول


نامی است که در شاهنامه به صورت زابلستان هم آمده است. در وجه تسمیه آن گفته‌اند چون در این منطقه همه چیز را باید از آب و گل ساخت.

۳.۳ - سیستان


نامی است که گفته می‌شود از زمان گرشاسب به کار برده شده و برگرفته از کلمه سیوستان است. سیو به معنای مرد مرد و سیوستان به معنای سرزمین مردان مرد می‌باشد. عده‌ای دیگر کلمه سیستان یا سکستان یا سگستان را برگرفته از قوم سکاها می‌دانند که تلفظ آن در زبان عربی به صورت سجستان در آمده است.

۳.۴ - نیمروز


مؤلف تاریخ سیستان در بیان علت این نام گذاری، چند وجه تسمیه ذکر کرده است: نخست اینکه پادشاهان یک روز را در سال به داوری مظالم می‌پرداختند که نیمی از آن روز به دادخواهی مظالم سیستان اختصاص داشت. وجه تسمیه دیگر این است که حکما جهان را به برآمدن و فرو شدن خورشید به نیمروز تقسیم کرده بودند و سیستان از سمت شرق در منطقه‌ای قرار داشت که خورشید از آن سو بر می‌آمد، از این رو به این سرزمین نیمروز هم گفته شده است. طبق نظری دیگر، به این منطقه نیمروز گفته می‌شود، زیرا در یک تقسیم بندی که جهان را به چهار قسمت خراسان، ایران، نیمروز و باختر تقسیم کرده‌اند، سیستان در حد جنوبی سرزمین جنوبی (نیمروز) واقع شده است.

۴ - عناوین مرتبط

[ویرایش]

استان سیستان و بلوچستان؛ فرهنگ و تمدن سیستان باستان؛ اوضاع سیاسی سیستان.

۵ - پانویس

[ویرایش]
 
۱. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۶۱.
۲. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۳ - ۶۵۴.
۳. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۶۱.
۴. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۶.
۵. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۶۱.
۶. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۱.
۷. ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان (ترجمه مختصر)، ص۴۱۶.    
۸. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی بیرجندی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۶، ص۵۷.
۹. ابن خرداذبه، عبید الله بن عبدالله، المسالک و الممالک، ترجمه حسین قره چانلو، تهران، ۱۳۷۰، ص۳۸.
۱۰. اصطخری، ابواسحاق، المسالک و الممالک، لیدن (افست بیروت)، دار صادر، بی تا، ص۲۴۳.    
۱۱. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۲.
۱۲. اصطخری، ابواسحاق، المسالک و الممالک، لیدن (افست بیروت)، دار صادر، بی تا، ص۲۴۳.    
۱۳. اصطخری، ابواسحاق، المسالک و الممالک، لیدن (افست بیروت)، دار صادر، بی تا، ص۲۴۳.    
۱۴. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۷.
۱۵. اصطخری، ابواسحاق، المسالک و الممالک، لیدن (افست بیروت)، دار صادر، بی تا، ص۲۴۳.    
۱۶. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۰.
۱۷. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۵.
۱۸. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، المعجم البلدان، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م، چ دوم، ج۳، ص۱۹۰ ۱۹۱.    
۱۹. ابوالفداء، اسماعیل بن نورالدین، تقویم البلدان، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، بی تا، ص۳۸۷.
۲۰. عطاری کرمانی، عباس، تاریخ شهرهای ایران، تهران، آسیم، ۱۳۸۶، ص۴۳۹.
۲۱. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۸۹.
۲۲. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۴۹-۵۰.
۲۳. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۰ - ۵۱.
۲۴. سیستانی، ملک شاه حسین بن ملک، محمود احیاء الملوک، به اهتمام منوچهر ستوده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۴، ص۲۳.
۲۵. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۰.
۲۶. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۵۰.
۲۷. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۹.
۲۸. اصطخری، ابواسحاق، المسالک و الممالک، لیدن (افست بیروت)، دار صادر، بی تا، ص۲۴۳.    
۲۹. ابوالفداء، اسماعیل بن نورالدین، تقویم البلدان، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، بی تا، ص۳۸۷.
۳۰. بارتلد، ویلهلم، جغرافیایی تاریخی ایران، ترجمه همایون صنعتی زاده، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۷، ص۸۰.
۳۱. رئیس طوسی، رضا، سرزمین سوخته: دیپلماسی بریتانیا در سیستان، تهران، گام نو، ۱۳۸۵.
۳۲. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۶-۶۷.
۳۳. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۵-۶۵۷.
۳۴. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۵۰.
۳۵. باسورث، ادموند کلیفورد، تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا برآمدن دولت صفاریان، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۰، ص۱۴.
۳۶. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۱.
۳۷. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۵.
۳۸. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۵.
۳۹. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۵.
۴۰. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۴-۶۵.
۴۱. یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۵، ص۹۱.
۴۲. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۶.
۴۳. مؤلف ناشناس، تاریخ سیستان، به تصحیح محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، تهران، معین، ۱۳۸۱، ص۶۷-۶۸.
۴۴. مشکور، محمدجواد، جغرافیای جهان باستان، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۱، ص۶۴۶.