گفت و گو با کیانوش معتقدی، مولف کتاب «کاشی و کاشی کاران طهران در عصر قاجار»
هر کاشی قاجاری یک تابلوی نقاشی است
من سال هاست که به عنوان پژوهشگر فعالیت می کنم و سال ها پیش نیز کتابی درباره کتیبه های نستعلیق تهران منتشر کردم. در 10 سال گذشته بخشی از تمرکزم را روی کاشی های تهران گذاشته ام. کاشی یکی از جلوه های هنر تصویری ایران در دوره قاجاری است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است. متاسفانه در گذر زمان بسیاری از کاشی ها به واسطه تغییر در ساختار شهری تخریب شده اند، به سرقت رفته اند یا به شکل های مختلف از کشور خارج شده اند و بخش دیگر نیز یا در بناهایی هستند که امکان دیدن آنها برای علاقه مندان میسر نیست از این رو تصمیم گرفتم که حاصل بخشی از پژوهش هایم را در قالب کتاب «کاشی و کاشی کاران طهران در عصر قاجار» روانه بازار کنم. با انتشار کتاب هایی از این دست زمینه پژوهش های سایر پژوهشگران که امکان دسترسی به این آثار را ندارند فراهم می شود و هم زمینه ای برای مستندنگاری بخشی از هنر مردمی ایران در دوره ای خاص به وجود می آید. باتوجه به اینکه هیچ گونه حفاظت و حمایتی از این بناها و کاشی کاری ها نمی شود و تعداد بسیاری از کاشی های دوره قاجار یا تخریب یا به سرقت رفته اند؛ با انتشار کتاب هایی از این دست می توانیم زمینه ای را فراهم کنیم که آثار هنرمندان مردمی ایران از گزند فراموشی و نابودی کامل دور بمانند. در این کتاب در کنار بخش مکتوب تصویر 400 کاشی نیز منتشر شده است. بیشتر کاشی هایی که در این کتاب تصویرشان منتشر شده است با تکنیک زیر لعابی نقاشی شده اند.
بله، با توجه به اینکه دوره قاجاریه یکی از مهم ترین دوره های تاریخ هنری ما به شمار می رود و تاکنون کمتر به آن توجه شده است، زمینه کار کردن در این حوزه وجود دارد. غربی ها برخلاف ایرانی ها نگاه ویژه ای نسبت به هنر دوره قاجاری دارند و بسیار علاقه مند هستند که بیشتر درباره هنر این دوره بدانند؛ درصدد این هستم که این کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه کنم و پس از آن امکان دارد که پژوهش هایم را بیشتر گسترش بدهم.
کاشی و کاشی کاری یکی از کهن ترین هنرهای ایران به شمار می رود که سهم کلیدی در تزیینات وابسته به معماری ایرانی دارند و کاشی و خشت های گلی همواره یکی از عناصر اصلی تزیینی معماری ایرانی به شمار می رود. این هنر در ادوار مختلف تاریخ ایران با تکنیک های گوناگون و با هدف زیباسازی ابنیه مذهبی، سلطنتی، عام المنفعه و خانه ها تهیه و تولید شده اند و بی شک می توان بخش مهمی از تحولات تصویری و کتیبه نگاری ایران را با مرور کاشی های ایران بررسی کرد.
سلسه قاجاریه برخلاف شیوه حکومت داری و شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، تحولات هنر و معماری از نظر تاریخ نگاری هنر، وضعیت پویا و رو به رشدی داشت. در این دوره هنرهایی که بیشتر جنبه مردمی داشتند با اقبال روبه رو شدند و کاشی و کاشی کاری نیز در شمار این هنرها قرار می گیرد. در این دوره شاهد نوعی نوآوری در طراحی و تزیین کاشی ها هستیم. در دوره قاجاریه؛ تهران به پایتخت ایران انتخاب شد و در این دوره شاهد روابط گسترده پادشاهان قاجار به ویژه فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه با کشورهای غربی هستیم. با گسترش فضای شهر تهران، شاهد ساخت بناهای جدید و مختلفی در مقطع زمانی کوتاهی در تهران هستیم؛ همه این عوامل دست به دست هم دادند تا به واسطه علاقه فتحعلی شاه به باستان گرایی هنرهای تزیینی ازجمله کاشی کاری و هنرهای وابسته به آن در این دوره با اقبال روبه رو شود و شاهد تحول در این هنر های مردمی باشیم. در دوره قاجاریه بخشی از این ساخت و سازها شامل گسترش فضای داخلی ارگ سلطنتی تهران و بخش دیگر شامل زیادی بناهای عمومی بود. بخش عمده بناهای عمومی شامل فضاهای مذهبی بودند که در این دو گروه از بناها بخشی از تزیینات داخلی و بیرونی را کاشی کاری به خود اختصاص می داد. در این دوره با حمایت فتحعلی شاه؛ هنرهایی چون نقش برجسته، پیکرنگاری نقاشی دیواری، کتیبه نگاری نستعلیق و کاشی اهمیت ویژه ای پیدا کرد و او به پیروی از شاهان صفوی کارگاه های سلطنتی در تهران دایر کرد و هنرمندان متعددی را از شهرهای مختلف از جمله اصفهان و شیراز به تهران فراخواند و به واسطه این کارگاه ها زمینه مهاجرت بسیاری از هنرمندان به تهران به وجود آمد.
کاشی در دوره قاجار به مثابه یک رسانه کاربردی و چندمنظوره در زندگی درباری و به طور همزمان جامعه ایرانی حضور داشت و در این دوره شمار زیادی از کاشی کاران در اعتلای این هنر مردمی کوشیدند و شاهد ورود بسیاری از نقش مایه های انسانی و تحت تاثیر مضامین باستانی، مناظر اروپایی و نقوش فرنگی در کاشی ها هستیم. اگر بخواهیم هنر کاشی و کاشی کاری را در دوره قاجار مورد بررسی قرار دهیم؛ هنر کاشی کاری در دوره قاجار به دو دوره قابل تقسیم بندی است؛ دوره نخست دوره فتحعلی شاه و دوره دوم ناصرالدین شاه.
در دوره فتحعلی شاه کاشی کاری تهران از نظر ترکیب بندی نقوش و رنگ آمیزی در ادامه مکتب کاشی کاری مکتب شیراز قرار می گیرد و تهران در ابتدا هنرمند کاشی کار نداشت و هنرمندان اصفهانی و شیرازی ارگ سلطنتی، مسجد شاه و دیگر بناها را در تهران می سازند. نمونه کاشی های دوره نخست را می توان در کاشی های ورودی مسجد شاه -مسجد امام خمینی- تهران دید.
اما در دوره ناصرالدین شاه، سبک کاشی های تهران در پیوند با نقش مایه های فرنگی و مظاهر مدرنیته ازجمله عکاسی توسعه و به شکوفایی رسید. در این دوره دو تکنیک نقاشی زیر لعابی و هفت رنگ موردتوجه کاشی کاران قرار گرفت. پرکاربردترین شیوه تزیین کاشی ها در دوره قاجار زیر لعابی است. البته شاهد بازتولید کاشی های زرین فام در این دوره هستیم. در دوره قاجار شاهد تنوع رنگ و موضوع در کاشی ها هستیم.
در دوره ناصرالدین شاه به واسطه روابط گسترده ای که با غرب داشت شاهد ورود فن عکاسی، کاربرد چاپ سنگی، کارت پستال و اشیا و اقلام اروپایی به ایران هستیم. در این دوره مناظر کارت پستال ها و عکس، منبع الهام خالقان کاشی ها هستند و به همین واسطه شاهد تحول اساسی در موضوعاتی که تا پیش از این در کاشی ها به تصویر کشیده می شد، هستیم.
من در کتاب «کاشی و کاشی کاران طهران در عصر قاجار» بخش بندی کتاب را بر پایه موضوعاتی که کاشی کاران به آنها پرداخته اند، تقسیم بندی کرده ام. این بخش ها شامل؛ نقوش گیاهی و حیوانی، نقش شیر و خورشید، مجالس بزم و ضیافت، گلگشت و دیدار دلدادگان، شکارگاه، سوارکاری و چوگان بازی، پادشاهان، شاهزادگان و صف سلام، رجال، نظامیان و خارجی ها، اصناف و مشاغل، مضامین عاشقانه و عارفانه، مضامین حماسی و باستانی، مضامین مسیحی، زنان و فرشتگان، عجایب نگاری، بناها و منظره پردازی است. از ویژگی های بارز کاشی دوره قاجار می توان به راهیابی موضوعات مردمی و تصویر اصناف و مشاغل مختلف به کاشی ها اشاره کرد که تا پیش از آن سابقه نداشته است.
دقیقا همین طور است. کاشی رسانه خاصی است که شانس این را دارد که هم در فضای های سلطنتی، مذهبی، عمومی و هم خانه های مردم نصب شود و در این دوره هر پنل کاشی یک تابلو نقاشی است که اتفاقا از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است. در این دوره کاشی کاران بیشتر با تکنیک زیر لعابی تصاویر را روی کاشی ها نقش می زدند و به مرور در دوره ناصری به تبحر می رسند و با الهام از عکاسی و نقاشی های موجود به درک درستی از پرسپکتیو می رسند. در این دوره افراد متمول به کاشی کاران سفارش ساخت کاشی هایی با تصاویر پرتره افراد خانواده شان را می دادند و بیشتر این کاشی ها در حوض خانه های آنها نصب می شد. گردشگران خارجی نیز از جمله سفارش دهندگان به کاشی کاران بودند؛ آنها عکس اعضای خانواده یا تصویر مناظر مورد علاقه شان را دراختیار کاشی کاران می گذاشتند تا توسط آنها کشیده شود و این کاشی ها را به عنوان سوغات با خود به فرنگ می بردند. بسیاری از این کاشی ها امروزه به موزه های اروپایی راه یافته اند یا در حراجی های معتبر چکش خورده اند.
فتحعلی شاه چون گرایش بسیاری به باستان گرایی داشت، در کاشی کاری این دوره شاهد تصویر او در اشکال مختلف در کاشی ها هستیم. به عنوان مثال می توانیم به کاشی سردر کاخ گلستان اشاره کنیم که تصویری از جنگ رستم با دیو سفید است اما در این کاشی رستم با چهره فتحعلی شاه به تصویر کشیده شده است. در دوره ناصری نیز به واسطه علاقه ناصرالدین شاه به عکاسی، تصویر او متاثر از عکس به شیوه واقع نگارانه بارها خلق شده است. در این میان کاشی های متعددی با تصاویر سایر پادشاهان این دوره تاریخی و سایر درباریان موجود است.
یکی از اتفاقات خوبی که در دوره قاجار رقم می خورد این است که بیشتر کاشی کاران نام خود را در گوشه ای از اثر درج می کردند و همین امر به ما کمک می کند تا زمان دقیق ساخت بناها و این آثار را به دست بیاوریم. درج نام کاشی کاران زمینه ای را فراهم کرد تا به عنوان پژوهشگر بتوانم سایر آثاری که این کاشی کاران ساخته اند را پیدا کنم و به نوعی کارنامه کاری آنها را دقیق تر بررسی کنم. در بسیاری از موارد خالقان این کاشی ها، را افرادی تشکیل می دادند که نقاشان متوسطی بودند اما از دوره ناصری به بعد که عکس وارد ایران می شود و کاشی کاران به کپی برداری از عکس ها روی می آورند بسیاری از کاشی نگاران اتفاقا نقاشان متبحری هستند چون باید عکس را عین به عین کپی کنند و اتفاقا در همین مسیر است که درک تازه ای از پرسپکتیو پیدا می کنند. اتفاقا بسیاری از کاشی هایی که در این کتاب تصویرشان منتشر شده است پرسپکتیو درستی دارند.
در واقع زن ها مهم ترین سهم شان در کاشی دوره قاجار، به تصویر کشیدن تصاویرشان بوده است. ما هیچ گزارشی از زن کاشی کار نداریم. اتفاقی که در این دوره شاهد آن هستیم این است که برای نخستین بار تصاویر برخی خانواده های قاجاری عین به عین روی کاشی ها، درج شده است.
پس از دوره قاجاریه، شاهد تغییر سبک زندگی ایرانی و به تبع آن ساختار شهرها هستیم و در زندگی شهری امروزی کاشی نقش کمرنگی دارد و هنر کاشی کاری بیشتر مختص به بناهای مذهبی و برخی بناهای خاص شده است.
پس از دوره ناصری ادامه مسیری که کاشی کاران در مکتب تهران پایه گذاری کردند را می توانیم در تزیین بناهای مذهبی و برخی بناهای تازه تاسیس ببینیم. معماری ایران از دوره ناصری به بعد دچار تحول اساسی شد و علاقه به مدرن سازی موجب تغییر اساسی در چهره تهران و سایر شهرهای ایران شد. یکی از آخرین آثاری که در سبک کاشی کلری تهران می توانیم به آن اشاره کنیم، سردر باغ ملی است. این اثر با اینکه در دوره آخرین پادشاه قاجاری ساخته شده است اما کتیبه آن در تایید پادشاه بعدی یعنی رضا شاه است. کاشی به عنوان رسانه کارکرد خود را در دوره آغازین پهلوی حفظ می کند اما پس از پایان جنگ جهانی، سلیقه معماری و کاشی کاری در تهران تغییر کرد و در این دوره کمتر شاهد استفاده از کاشی مثل سایر هنرهای تزیینی در بناهای شهری هستیم و به مرور هنر کاشی کاری از فضای فرهنگی تهران حذف می شود.
دوره قاجاریه یکی از مهم ترین دوره های تاریخ هنری ما به شمار می رود و تاکنون کمتر به آن توجه شده است. زمینه کار کردن در این حوزه وجود دارد. غربی ها برخلاف ایرانی ها نگاه ویژه ای نسبت به هنر دوره قاجاری دارند و بسیار علاقه مند هستند که بیشتر درباره هنر این دوره بدانند؛ درصدد این هستم که این کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه کنم و پس از آن امکان دارد که پژوهش هایم را بیشتر گسترش بدهم.
در دوره فتحعلی شاه کاشی کاری تهران از نظر ترکیب بندی نقوش و رنگ آمیزی در ادامه مکتب کاشی کاری مکتب شیراز قرار می گیرد و تهران در ابتدا هنرمند کاشی کار نداشت و هنرمندان اصفهانی و شیرازی ارگ سلطنتی، مسجد شاه و دیگر بناها را در تهران می سازند. نمونه کاشی های دوره نخست را می توان در کاشی های ورودی مسجد شاه -مسجد امام خمینی- تهران دید.