یه شب مهتابی بود
رنگ چشماش آبی بوداما تو چشمای من
هرچی بود بی تابی بود
هرچی بود بی تابی بود
یه پرنده که نگاش پرشه از آرزوهاش
اگه بال داشته باشه میتونه وایسه رو پاش
مثل آهو توی دشت
مه تا مهتابی میگشت
که دلم پر زدو رفت رو گل بوسه نشست
گل بوسه پرکشید توی برکه ماه رو دید
مثل جنگ باد و بید
ماه رو از تو برکه چید
دم باد بی کسی تکیه دادن به کسی
گل لاله عباسی یه سبد یه عباسی
دم باد بی کسی تکیه دادن به کسی
گل لاله عباسی یه سبد یه عباسی