سُرو= ساغر شاخوار= پیاله شراب=تکوک=مکوک=ریتون
سرو. [ س ُ ] (اِ) اوستا «سرو» ۞ (شاخ جانور). هرن گوید: در اوستا «سروا» ۞ (چنگال ، شاخ )، پهلوی «سروب »، «سروو» ۞ ، بلوچی «سرونب ، سوروم » ۞ (سم )، «سرون » ۞ که «سروبن » ۞ نوشته میشود در پهلوی بمعنی شاخی (سرویین ) است . و رجوع کنید به سرون . (حاشیه برهان قاطع چ معین ). مطلق شاخ را گویند خواه شاخ گاو باشد خواه شاخ گاومیش و شاخ گوسفند و امثال آن . (برهان ). مطلق شاخ حیوان و پاره شاخ حیوان و غیره که برای دفع نظر به گلوی اطفال آویزند. (غیاث ) : و اندر وی ددگان و گوزنان بسیارند و از این کوه سُرو گوزن افتد بسیار. (حدود العالم).
که خر شد که خواهد ز گاوان سرو
بیکبار گم کرد گوش از دو سو
فردوسی.
|| (پیاله شراب). (برهان) (غیاث). دهخدا.
&&&&&&&&&&
تکوک، مرغانصُراحی یا ریتون (به انگلیسی: Rhyton) (به یونانی: ῥυτόν با تلفظ روتون) ظرفهایی که در دوران باستان به شکل جانور ساخته میشد و معمولاً آوندی بود زرین یا آهنین به صورت گاو یا ماهی.
تکوک واژهای است از پارسی میانه که امروزه به جز فارسی در زبانهای ارمنی و گرجی هم هست. یونانیان به آن ریتون گفته و هیتیها آن را بیبرو نامیدهاند. در اعصار پیش و پس از تاریخ به جز در مراسم مذهبی و درباری، کاربرد دیگری نداشته و وسیلهای تجملی بوده. ویکی.
ریتون. مشربه ای مخصوص در دورانهای دور که برای آشامیدن نوشیدنی از آن استفاده می شده از جنس طلا و نقره و برنز و...بوده که به اشکال مختلف ساخته میشده (بز-گاو-شیر و ...)که ریتون معروف دوران هخامنشیان به شکل شیر از جنس طلا در موزه متروپلتین نگه داری میشود. ریتون در لغت نامه دهخدا به نام تکوک نیز میباشد.
&&&&&&&&&&&&&
تکوک . [ ت َ ] (اِ) چیزی بود زرین یا آهنین بر صورت گاو یا ماهی یا مرغ و بدان شراب خورند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 599). صراحیی باشد که آنرا از طلا و نقره یا از گل بصورت جانوران خصوصاً بصورت شیر سازند و بدان شراب خورند و بدین معنی بجای حرف ثانی لام هم بنظر رسیده است . (برهان).